eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
16 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترای مدیریت، معلم،نویسنده،فعال اجتماعی و فرهنگی،سخنران و مجری کشوری،مبلّغ و کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست تبادل @FatemehSat
مشاهده در ایتا
دانلود
با اجــــازه از امـــــام زمــــــان مشـــکے فاطمـیّه مےپوشــــم... 🏴 👇🌱 @saharshahriary
یکسال گذشت از آن روزهای سخت که با ناباوری میخواندیم... وای فرشته بی پر اومد؛ وای امیدِ رهبر اومد! وای تنش شبیه جسمِ علی اکبر اومد… چه فاطمیه ای شد امسال... امید و دلبرم برگشته… شبیه فاطمه از آتیش مدافع حرم برگشته!... یکسال گذشت و ما را گمان به سخت جانی خود اینچنین نبود... فاطمیه آمد... روضه ها شروع شد... هنوز منتظریم مدافع حرم بچه های حضرت مادر برگرد... 👇🌱 @saharshahriary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
!! شب های بلند زمستان، هر وقت مادرسفره شام را زودتر پهن میکرد و کت آقاجون را از کمد بیرون میکشید، میفهمیدیم قرار است جایی برویم. همان سرِ شب با کلی ذوق و شوق، آماده میشدیم برای رفتن به یک شب نشینی. آقاجون میگفت: صله ارحام دلِ آدم را شاد نگه میدارد، هیچکس هم نمیگفت نمی‌آیم! ازین ادا اصول ها که من نمی‌آیم شما خودتان بروید و امتحان و آزمون و کنکور دارم و جوان است دوست دارد توی خودش باشد هم نداشتیم. همه با هم میرفتیم. تلفن هم نبود که قبلش هماهنگ کنیم و میزبان و بچه‌هایش را هم کلی ذوق زده میکردیم. به سر کوچه شان که میرسیدیم جلوتر از مادر و آقاجون، بدو بدو خودمان را به درشان میرساندیم تا از بودنشان اطمینان پیدا کنیم. با یک چشم از لای در حیاط که اغلب خوب بسته نمیشد یا از سوراخ کلید به درون خانه‌شان سرک میکشیدیم. روشن بودن یک چراغ، به منزله این بود که خانه نیستند و خودشان جایی رفته‌اند. حسابی توی ذوقمان میخورد و قلب و دلمان حسابی میگرفت. اما اگر همه چراغها روشن بود، بگو بخند تا آخر شبمان جور بود. اما این روزها چه!؟ آخر شب که بغض میکنی، دردها که تلنبار میشود، میروی سراغ لیست مخاطبانت... یکی حالت روح! یکی لست ریسنتلی! یکی لانگ تایم اِگو! یکی دلیت اکانت! آدم نمی‌داند کِی هستند، کِی نیستند!؟ اصلا آدم نمیفهمد چراغِ کدام خاموش است و کدام روشن!؟ تا بی مقدمه برایش تایپ کند: ' تشنه ی یک صحبت طولانی‌ام '.......... و سریع ریپلای شود: ' بگو من کِی کجا باشم؟ '..... داریم از تنهایی و بی همزبانی 'دق' میکنیم، بعد اسمش را گذاشته اند ' عصر ارتباطات 👇🌱 @saharshahriary
❤️ ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد... 🌷 👇🌱 @saharshahriary
YEKNET.IR - shoor - shabe 1 fatemie 1 - 1399.10.03 - hosein taheri.mp3
5.97M
🍃یه عالمه گریه به روضه بدهکارم 🍃تا خوب نشه زحمات دست بر نمیدارم 🎤 👇🌱 @saharshahriary