حواست باشه شیطون از کم شروع میکنه...
ولی به کم راضی نمیشه 💔
همه رابطه هایی که تهش به خیانت ختم شده... اولش از یک سلام احوال پرسی ساده شروع شده رفیق🙂
یادت نره تو با یک دشمن کار بلد طرفی....
😓دشمنی که قدم به قدم گناهو برات تزیین کرده
و همش تو گوشت میگه:بابا یه پیام که چیزی نیس😅
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃
#خصوصی
https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💚﷽💚🍃
شهروز سخنوری چطور بیش از ۸۰۰ زن و دختر ایرانی را برای بردگی جنسی به خارج از کشور برد؟
#سخنوری از حامیان محمدخاتمی و حسن روحانی است و در دولت روحانی مجوز گرفته است برای فروختن زنان و دختران ایرانی به کشورهای خارجی برای بردگی جنسی
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫
#عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️مهدی طحانیان اسیر ۱۲ ساله ی ایرانی که بدلیل بی حجابی خبرنگار هندی از گفتگو با او سر باز می زند. سرانجام آن خبرنگار مجبور به سر کردن روسری ش می شود.
هم اکنون او ۵۵ سال سن دارد.
او را بردیم در میان مردم.
عکس العمل مردم در مواجهه با این قهرمان را ببینید.
.....
کتاب "سرباز کوچک امام" به قلم سرکار خانم دوست کامی سرگذشت این اسیر نوجوان ۱۳ ساله را روایت می کند.
🇮🇷لَبَّیْڪ یاخامَنہاے لَبَّیڪ یاحُسَین است
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غ بهروز:
با دیدن این فیلم اقرار می کنید که شهادت کمترین مزد حاج قاسم سلیمانی رحمةالله علیه بود. وای بحال ما و مسلمانی ما، شادی روح شهید حاج قاسم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💐✨
مجموعه گردان های سایبری فدائیان امام خامنه ای مدظله العالی*✨
🇮🇷لَبَّیڪ یاخامَنہاے لَبَّیڪ یاحُسَین است
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
حضرت آیتالله بهجت قدسسره ؛
مکرر می فرمودند :
«ذکری از امام سجاد علیهالسلام است که اگر گفته شود و تسبیح، بدون گفتن ذکر چرخانده شود برای گوینده ثواب گفتن ذکر خواهد بود و همچنین برای او مایۀ فرج و گشایش است».
امام سجاد علیهالسلام از پدران خود از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل میکند که حضرت هرگاه نماز صبح را به پایان میبرد با کسی سخن نمیگفت و تسبیح خود را به دست میگرفت و میفرمود:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَصبَحتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبحَتِی؛
خدایا! همانا صبح میکنم درحالیکه تو را تسبیح میگویم و تو را تمجید میکنم و تو را ستایش میکنم و تو را تهلیل (لاالهالاالله گفتن) میگویم به عدد آنچه میچرخانم تسبیحم را.
سپس تسبیح را میگرداند، بدون آنکه تسبیح گوید و با دیگران صحبت میکرد. همینگونه بود تا وقتی به رختخواب میرفت، پس دوباره آن ذکر را تکرار میکرد و تسبیح را زیر سر خود میگذاشت.
بهجتالدعا، ص ٣۵۵
#رزق_معنوی 🌸 🍃
💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
عبادتی که ما را از گناه باز ندارد، دانشی که سود ندهد خودبینی را افزایش می دهد ، خود بزرگ بینی در دانش, خودشیفتگی در عرفان، خود خواهی در ورزش ، غرور در قدرت ، بالیدن به خود در زیبایی ،خود را گم کردن در ثروت، همه ما را از حقیقت دور می کنند و یک هوس کوچک هم قادر است ما را به زمین بزند، خیلی از کسانی که با شمشیر هوس به زمین خورده اند هنوز بلند نشده اند ، گاهی خود ما بت ماست، اینجا برای رسیدن به خدا یک قدم باید برداشت و آن قدم را روی خود باید گذاشت.
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡اگر از عقب مسجد، صدای کودک نیامد، این محله عقبه ندارد!
♦️ اگر ما مسجدیها میدیدیم که کودکی به نام امام حسن روی دوش #امام_جماعت رفت چه میکردیم؟
♦️ برای نسل خود مسجد را تقویت کنید!
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
(درد دل)
خـدا گـفـتـه فلانی حـاکـم این سرزمین باشد؟
فـلانـی قـاضـیِ بـنـد دو و سـه در إوین باشد؟
کـلـیـد و قـفـلِ زندانِ رجایی شهر و هر شهری
به دست او و مسئول تمامِ جیم و سین باشد؟
بنوشد جـام جـام و شیشه پر، خـونِ دلِ مردم
و بر زندانیان چون حارثِ إبنُ الـلّـعـیـن باشد؟
خدا فرموده تا بر ما کند ظلم اینچنین و خـود
ردیـف پـادشـاهِ بـربـر و خـاقـانِ چـیـن بـاشد؟
بـسـی دارم به دل درد و نـشـایـد نـام آن بردن
بوَد آنجا سـتـم که نامی از آیـیـن و دیـن باشد
بـسـی با نام دیـن خوردند مال مردمان و کـس
نگفت آخر چرا در کشور مـا ایـنـچـنـیـن باشد؟
چه بود و از کـجـا شد این بلا نازل به ما مردم
نمی دانم کدامین دیو و شیطان در کمین باشد؟
#عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپی تکان دهنده
🎥 #استادعالی
علت اینکه بدن عده ای از افراد در قبر نمی پوسد و از بین نمی رود چیست⁉️
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
از یک تجار ورشکسته کربلا
نقل می کرد:
این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ می شه آه در بساط نداریم.😭
زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند می شن میان کربلا، ما از کربلا بلند شیم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درست می شه.
بهش گفتم: زن اگه امام حسین می خواست کاری بکنه تا الان کرده بود
😭 😭 😭 😭 😭 😭
می گفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم.
گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون می ره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد.
همین جوری که استرس داشتم و نمی تونستم یه جا بند بشم و هی خودمو می خوردم:
دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن.
رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم:
دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟
*آبرومونو بردی حالا برو جواب بده...*
*بازم کار خودشو می کرد و به من توجهی نمی کرد.*
*تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه می شدن و هی من نگران تر...*
*اذان مغرب شد...*
*وایستادن نماز خوندن...*
*عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ان شالله از فردا شروع می کنیم...*
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
*می گفت:*
*شام خوردن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا* *خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا.شال و کلا کردم برم نجف.*
*رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین...*
*من دیگه تحمل موندن و آبروریزی رو ندارم...*
*می رم نجف و تو کربلا نمی مونم...*
*فقط تو کربلا یه کار دارم!*
*زنم گفت: چی کار؟*
*گفتم: الان می رم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، می رم حرم عباس...*
*به عباس می گم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی...*
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
*هرچی زنم گفت: بمون نرو...*
*منو تنها نزار. محل* *نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمی رم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه...*
*(قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن)*
*خیلی تعجب کردم، گفتم:ساعت از نصف شبم گذشته، چطور می شه یه حجره باز باشه.*
*تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟!کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آسید حسینه...*
*آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیِ همین آسید حسینو می کردم...*
*خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو*
*آسید حسین سلام علیکم جوابمو داد سلام علیکم.*
*گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟*
*بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟!*
*اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو می دونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده آسید حسین یه نگاهی بهم انداخت گفت:*
*چی می خوای؟*
*گفتم: چیو چی می خوام؟*
*گفت:برای روضت چی لازمته؟*
*گفتم:برنج می خوام،شکر می خوام، چایی می خوام، گوشت می خوام، هیزم می خوام، سیب زمینی می خوام، پیازمی خوام.فلان و *فلان و فلان می خوام ...*
*بهم گفت: بیا بردار برو گفتم: چیو بردارم برم؟ گفت:*
*همینایی که الان گفتی هرچه قدر می خوای ببر،*
*نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که می خوام...*
*گفتم: من پول ندارم آسید حسین*
*گفت: کی پول خواست از تو؟*
*سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی می خوای بار گاری کن بردار برو همه چیو بار گاری زدیم تموم شد*
*گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نذاشتی آبروم بره...ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟*
*اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش*
*روشو کرد طرف حرم حسین صدا* *زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید*
*تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگرداشا...*
*تا این موقعم بیدارن شاگرداش...*
*خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره*
*وقتی اومد دیدم دوتا شمع دونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن. نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟*
😭 😭 😭 😭 😭 😭
*اینقدر خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم...* ادامه👇👇👇
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
*بگم آقا غلط کردم نفهمیدم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم* *می کرد.گفتم: می رم* *اینارو می دم به خانمم و بهشم می گم کارمون جورشده و برمی گردم حرم.*
*رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش می گرده و بال بال می زنه*
*رسیدم دم در خونه زنم بهم گفت: کجا ریش گرو گذاشتی؟*
*کجا نسیه آوردی؟*
*بهش گفتم: زن کارمون راه افتاده و درست* *شده،این شمعدونی هارو بگیر من برم از آقا معذرت خواهی کنم بعد که اومدم تعریف می کنم برات.*
*زنم گفت حالا از کی گرفتی اینارو؟*
*گفتم: از آسیدحسین.اون اینارو بهم داد.*
*زنم داد زد سرم که: مرد! ورشکست که شدی دیونه ام شدی؟*
*گفتم:چرا؟*
*گفت:آسیدحسین20ساله مرده!*
*گفتم: زن به عباس قسم من الان بین الحرمین در حجره ی آسید حسین بودم*
*باورش نشد. گفت صبر کن خودم بیام ببینم چی شده.؟*
*رفتیم بین الحرمین، تا به حجره ی آسید حسین رسیدیم دیدم در حجره ی آسید حسین خاک گرفته،عنکبوتا تار* *بستن.یه وقت یادم افتاد خودم آسید حسینو غسل دادم، خودم کفنش کردم، خودم خاکش کردم.*
*به زنم گفتم تو برو خونه*
*خودم اومدم تو حرم حسین چسبیدم به ضریح و گفتم آقا غلط کردم*
*برات کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید*
التماس دعای فرج آقا صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف
💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫
"اَ لسّلٰامُ عَلَیکَ یٰا اَبَا الفَضلِ العَبّٰاس"
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡 نذری کریمی ‼️
👈صحبتی با علی کریمی فوتبالیست
🎙دکترمعصومیاصل
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷