هدایت شده از عطرخاص
عطر1و1،استادهاشمی نژاد،چه کنیم گناه نکنیم؟.mp3
16.72M
🎤 🔊 #استادهاشمی_نژاد
حدیث از امام حسین علیه السلام
از امام سوال شد
چه کنیم گناه نکنیم؟
📥 حجم ۱۶ مگابایت
📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آدمکش_کیست؟!
⛔️⛔️ پاسخ به «توهین توأم با دروغ» سخنگوی ستاد ملی کرونا به مردم قم
⭕️ دفعه قبل که به #قم به دروغ اهانت کردند، تودهانی محکمی نخوردند!
🔻 آدمکش مردم قم هستند، یا آنهایی که داروهای #سازمان_جهانی_آدمکشی WHO را روی مردم ما آزمایش کردند؟!
🎙 حجت الاسلام حاج احمد پناهیان
#دروغ_بزرگ
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖یک بام داریم، دو تا نه، ده تا هوا!➖
⬅️ هوایِ پُست،
هوایِ ریاست،
هوایِ شهرت،
هوایِ دروغ،
هوایِ انگلیسی،
هوایِ آمریکایی،
هوایِ داروی آدمکشی،
هوایِ واکسن مرگ،
هوایِ پولشویی،
هوایِ ...➡️
👈خودت بنویس هوای کجا را وعده گرفتی❗️
که مقابل دین خدا میایستی🚫 و تن به خواری دنیا میدهی!
❌شاید اصلا عمرت کفاف نداد❌هیچکدام از این هواها را نَفَس بکشی،
شاید زودتر مردی❗️
کاش مرد بودی و دروغ به مردم نجیب شهرِ قم نمیبستی!
#رییسی_سخنگوی_بهداشت
#دروغگو_خائن_است
#ویروس_قم_هراسی
نشر حداکثری
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹انگشتر خاصی که حاج قاسم همیشه دستش میکرد
♦️ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانیهایش به انگشتر سبزرنگی که همیشه به دست میکرد اشاره کرد و ماجرای آن را شرح داد، ماجرایی که مربوط میشد به انفجار تروریستی حرم امام رضا علیه السلام
🔰#خادم_الرضا
🕊 زندگی به سبک شهدا
📡 @atre1o1 🇮🇷
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
🍃💚﷽💚🍃
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
از اشک مسیر گونه ها فرسوده ست
انـگـار دعـاهـای هـمــه بـیـهـوده ست
یکـبـار تـو را نـدیـده ایـم از بـس کـه
در شـهــر تمـام چشـم هـا آلـوده ست
#دارد_زمان_آمدنت_دیر_میشود...💔
🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃
#خصوصی
https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطر1و1
اگر بدیده ی ظاهر تورا نمی بینم
ولی تورا ز دل و جان جدا نمی بینم
چنانکه شیفته آن جمال زیبایم
به هر چه می نگرم جز تورا نمی بینم
بود جمال تو آیینه ی خدا مهدی
که در جمال تو غیراز خدا نمی بینم
نمی کنی ز مراعات حال ما غفلت
که این سجیه به جز از شما نمی بینم
بلای عشق تورا من بلا نمی دانم
گدای کوی تورا من گدا نمی بینم
زبس که پرده گناه گرفته چشمم را
تودر کنار منی من تورا نمی بینم
#شاعرسیدرضاموید
عطر1و1
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
🔴 اگر دکتر محمد نبود....
⏪در مدیریت سیل گلستان اگر #دکتر_محمد نبود، قادر به مدیریت بحران نبودیم
♦️سردار معروفی گفت: در مدیریت سیل گلستان اگر #دکتر_سعید_محمد نبود، نه دولت و نه ما قادر به مدیریت بحران نبودیم. کل امکانات و دستگاههایی که وارد منطقه شد ۲۰ دستگاه بود اما فرمانده قرارگاه خاتم ۱۲۰ دستگاه طی ۴۵ روز وارد منطقه کرد.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 Eitaa.com/sireshohada
http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔥ادبیّات مَنقلی
✅ علت پر رویی و دریدگی برخی دولتمردان، در کلام حضرت امیر (ع)
🎙 حجت الاسلام و المسلمین وفسی
#منقل
#برسد_به_دست_مسئولین
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عاقبتِ کاظم عبدالامیر، شکنجه گر رژیم بعث عراق...
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
🔹 عالم برزخ🔹
▪️شفاعت امام حسین (علیه السلام) در مورد تاخیر عمر آیت الله حائری (رحمة الله علیه):
مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیُّع بود که در سال 1355 قمری در قم از دنیا رفت و مرقد شریفش در مسجد بالا در مرقد منور حضرت معصومه (سلام الله علیه) قرار دارد.
یکی از عجائبی که افراد موثق از جمله آیت الله فرید محسنی (رحمة الله علیه) نقل نموده اند ماجرای زیر است:
هنگامی که آیت الله حائری، سرپرست حوزه علمیه اراک (قبل از سال 1340قمری) بودند، برای مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی اراکی نقل کردند: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: ای شیخ عبد الکریم ! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مُرد.
من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می گفتم: البته خواب است شاید تعبیر نداشته باشد
روز سه شنبه و چهار شنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم از خاطرم رفت، روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد، نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم، در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فرا گرفت، رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار و خیم است، به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید، آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند، در خانه بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم، علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم احساس کردم که پایان عمرم نزدیک شده است، در این حال، ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه می کردند و به همدیگر می گفتند، اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم، در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز، دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا (سلام الله علیها) از من شَفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تاخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم، هماندم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند آمد و به آنها گفت: حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرمودند: شیخ عبد الکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شَفاعت کردیم تا عمرش را به تاخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید.
در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند سمعاً وطاعهً، آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین (علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند، در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم، صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم، که به سر و صورت می زدند، آهسته دستم را حرکت دادم و چشم را گشودم، دیدم چشمم را بستند و به رویم روپوشی انداختند، خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته اند، دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند آرام شوید، گریه نکنید، که بدن حرکت دارد، آرام شدند، رو اندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشم را گشودم و بند پایم را باز کردند، با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید، ! آب را به دهانم ریختند، کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمد الله به طور کلی از آن حالت، خوب شدم، و این موهبت به برکت لطف مولایم امام حسین (علیه السلام) بود، آری به خدا سوگند.
📚عالم برزخ در چند قدمی ما
✍🏻محمد محمدی اشتهاردی
📡 @atre1o1 🇮🇷