eitaa logo
صاحب الزمانی ها 🇵🇸
383 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
104 فایل
این جا کانالیه که‌ توش می خواهیم قلب امام زمانمون رو شاد کنیم. ان شاءالله که قلب حضرت از دست سربازانشون راضی باشه #من_یـک_منتظـرم پل ارتباطی : @resalat40 استفاده از کانال مجاز میباشد شادی قلب مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بلند صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
02_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.4M
🦋 سحر کیست؟ او چگونه به کما می‌رود؟ چگونه روح از بدن او جدا می‌شود؟ 🦋 "آن‌سوی مرگ" 🎙 و بررسی کتاب آن سوی مرگ ادامه دارد... مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️⭕️⭕️ مردی عجیب با ظاهری ترسناک! مردی که بر اثر بیماری ناشناخته ظاهری شبیه به فیل دارد..!!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌
السلام علیک ایتها الصدیقة الطاهرة🥀🥀🥀
الا که صاحب عزای تمام غم‌هایی دوباره فاطمیه آمده؛ نمی‌آیی؟ به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر تو را طلب کند این دیده‌های دریایی کجا سیاه، به تن کرده‌ای غریبانه کجا به سینه خود می‌زنی به تنهایی کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی برای گریه به غم‌های مادرت آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده‌ایم که گفتید روضه خوان باشیم به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی شنیده‌ایم زمین خورده است مادرتان در آن دمی که به در خورد ضربه پایی محمد بیابانی
🏴 مصائب حضرت فاطمه علیها السلام 📚 لحظات پایانی زندگی حضرت فاطمه (س) 🔹 ... هنگامیکه رحلت حضرت فاطمه (س) نزدیک شد ، به أسماء بنت عمیس فرمود : جبرئیل (ع) برای پیامبر (ص) از بهشت کافوری آورد و حضرت آن را سه قسمت نمود ، یک سوم برای خود ، یک سوم برای حضرت علی (ع) و یک سوم برای من ... ای أسماء ، بقیه حنوط را از فلان محل بیاور و کنار من قرار بده ، سپس پارچه ای بر روی خود کشید و فرمود : مدتی منتظر باش ، سپس من را صدا کن ، اگر جواب دادم که زنده ام و گرنه بدان که بر پدرم وارد شده ام . أسماء مدتی منتظر ماند سپس حضرت را صدا زد ، جوابی نشنید ، سپس صدا زد : یا بنت محمد المصطفی ، باز جوابی نشنید ، وقتی پارچه را کنار زد ، دید حضرت رحلت فرموده است . أسماء خود را بر روی بدن مطهر حضرت فاطمه (س) انداخت و می بوسید و می گفت : ای فاطمه (س) ، هنگامیکه بر پدرت رسول خدا (ص) وارد شدی سلام من را به محضر او برسان در این هنگام ، حسن (ع) و حسین (ع) وارد شدند و فرمودند : ای أسماء ، مادر ما ، در این ساعت نمی خوابید ؟ أسماء گفت : ای فرزندان رسول خدا (ص) ، مادر شما نخوابیده است ، او از دنیا رفته است امام حسن (ع) خود را بر روی بدن مادرش انداخت و او را بوسید و فرمود : مادرم ، قبل از اینکه روح از بدنم خارج شود با من صحبت کن ، امام حسین (ع) نیز جلو آمد و پاهای مادرش را بوسید و فرمود : مادرم ، من فرزندت حسینم ، قبل از اینکه دلم پاره شود با من سخن بگو ... ( کشف الغمة فی معرفة الائمة ، ج۱ ، ص۵۰۰ ، علی بن عیسی اربلی ، قرن هفتم هجری ، شیعه )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت زهرا مادر ماست ... محبت مادرانه اش همه زندگی مان را پر کرده
4_5812060202916119406.aac
1.93M
ان چه برایش دعوت شدید داستانی بی نهایت جالب🌿 ادرار بر روی قبر😱😱😱
03_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
10.81M
🦋 سحر بعداز جدا شدن روح از بدنش در بیمارستان شاهد چه ماجراهایی بود؟ 🦋 "آن‌سوی مرگ" شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ 🎙 ادامه دارد... مسیر اتصال به امام عصر💚 ... https://eitaa.com/masereatesal
بسم الله الرحمن الرحیم صلی الله علیک یا فاطمه 🖤
🔷 آشنایی با خانه امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) در مدینه ( قسمت دوم ) 🔺 هنگام هجرت پیامبر (ص) به مدینه ، پس از توقف چند روزه در دهکده « قبا » ، حضرت وارد مدینه شدند و چون با تقاضای مردم برای حضور در محله و قبیله آنان روبرو شدند ، حضرت فرمودند : راه را برای شتر من باز کنید ، او خود مأمور است ، هر کجا توقف کرد ، همان محل اقامت خواهم کرد ، شتر در زمینی که متعلق به « سهل » و « سهیل » دو پسر یتیم که از قبیله بنی نجار بودند ، توقف کرد بدستور پیامبر (ص) زمین از سرپرست آن دو یتیم خریداری شد و مسجد النبی در آن احداث شد ( سیرة النبویه ، ابن هشام ، ج۲ ، ص۱۴۰ ، قرن سوم هجری ، اهل سنت ) 🔺 در ضلع شرقی مسجد النبی ، چند خانه قرار داشت که متعلق به « حارثة بن نعمان » بود و پیامبر (ص) با خریداری منزل از او ، خانه خود را در آن قرار دادند خانه پیامبر (ص) چسبیده به ضلع شرقی مسجد النبی و سمت چپ کسی است که رو به قبله ایستاده است ( الطبقات الکبری ، ابن سعد ، ج۸ ، ص۱۳۲ ، قرن سوم هجری ، اهل سنت ) 🔺 سال دوم هجری ، هنگامیکه امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) ازدواج نمودند ، و خواستند زندگی مشترک خود را شروع کنند ، پیامبر (ص) اظهار تمایل نمودند که دوست دارم منزل دخترم فاطمه (س) نزدیک من باشد ، سخن پیامبر (ص) به گوش « حارثة بن نعمان » رسید ، او که علاوه بر خانه ای که به پیامبر (ص) داد ، خانه دیگری نیز در ضلع شمالی خانه پیامبر (ص) و چسبیده به آن داشت ، نزد حضرت آمد و عرض کرد : ای رسول خدا (ص) ، همانا من و همه اموالم تعلق به خدا و رسولش دارد ، پس خانه من را بپذیرید و برای دختر گرامی خود قرار دهید پیامبر (ص) موافقت نمودند و با خریداری خانه او ، امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) در این خانه سکونت نمودند که از یک طرف چسبیده به خانه پیامبر (ص) و از طرف دیگر چسبیده به مسجد النبی بود ( الطبقات الکبری ، ابن سعد ، ج۸ ، ص۱۳۳ ، قرن سوم هجری ، اهل سنت )