eitaa logo
❤صاحب‌الزمان‌دوستت‌دارم❤
3.3هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
28.4هزار ویدیو
289 فایل
بسم‌رب‌المہدے‌عج♥️🍃 کپے‌حلال📿🌱 ڪانال‌طراحے‌مون:‌ @badrion تبادل و تبلیغات @majnon_rahbarr
مشاهده در ایتا
دانلود
، توسط أميرالمؤمنين‏ علیه السلام در لیلة المبیت ✳️ حضرت رسول اكرم، أميرالمؤمنين را طلبيدند، و فرمودند كه خداى من به من امر نموده است كه امشب هجرت كنم، آيا راضى هستى در بستر من بخوابى، تا كفار قريش تو را بجاى من گيرند، و از رفتن من اطلاع حاصل نكنند؟ ❇️ أمير المؤمنين عرض كرد: يا رسول الله! اگر من در جاى شما بخوابم جان شما بسلامت خواهد بود؟ ✅ فرمود: بلى، عرض كرد جان من فداى شما باد، خندان و شاد شد، و فوراً به سجده افتاد، و اين اولين سجده شكرى است كه در اسلام بجاى آورده شده است. 📚 ، ج‏۱، ص‏۱۲۰. علیه السلام
با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه از تن در می‌آوریم ، و می‌گوییم حسین جان، داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند... ماهِ شادی و شادمانیِ اهل بيت(ع) مبارکتون باشه🌸
🔹 شرط در پناه خدا بودن ما دوست داریم در پناه خدا باشیم ، ولی هر کاری که دلمان خواست هم انجام دهیم . 😕❌ غافل از اینکه اگر خلاف امر خدا رفتار کنیم ، خود به خود استعداد برخورداری از حمایت‌های خدا را از دست خواهیم داد . 😔 ❌ 💌 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌من هم کبوتر میشم...🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
9d4bb76040415f23f39d24d796f1e4503520313-360p_۲۸۰۹۲۰۲۲.mp3
7.01M
اهمیت ماه ربیع الاول 🌙 فرمایشات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
AUD-20220103-WA0066_۱۲۳۸۱۵.mp3
6.12M
دخیـل..🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 👇 ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﯿﺮ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺳﯿﺎﯾﯽ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، لحظه ای ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﯿﺎب ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ؟» ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﻧﻪ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﻢ.» ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﮔﻔﺖ: «ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ.» 👌درشت می ستاند و نرم باز می دهد، یعنی اگر شما هم سخن درشت و تلخ و تند از کسی شنیدید، به او نرم و نازک پاسخ دهید؛ مانند آسیاب. 📗 ✍ محمد بن منور
✍حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله: امت من بعد از من زود باشد که بر، هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند که یک فرقه از آنها نجات یافته و هفتاد دو فرقه آنها در دوزخند مگر آنها که چنگ بدامان‌ تو زنند و اصحاب تو باشند، اهل نجاتند. 📚سفیه البحار،ج۲،ص۳۶۰ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅
✨﷽✨ 💠کار امروز را به فردا واگذار نکنیم💠 ✍آیت الله بهجت(ره) فرمودند: خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود. یادم می آید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمی توانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی می توانستم تا محل درس که مقبرهی آقا محمد تقی شیرازی -رحمه الله - بود بروم و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمی رفتم درس فوت می شد، و اگر می رفتم نمی توانستم دربارهی مطالب استاد فکر و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم: می روم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطر می سپارم و یادداشت می کنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی در باره ی آن هیچ فکر نکردم. بعد که حالم مساعد شد، به نوشته ها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کرده ام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمی توانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشته های دیگران را گرفتم و درج کردم. مقصود این که: اگر انسان کاری را که می توانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعد دیگر نتواند آن را انجام دهد. بنابراین، نباید انسان درس ها و غیر آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش می آید که دیگر نمی تواند آن کار فوت شده را جبران نماید. 📚 در محضر بهجت ص۳۳۵ و ص۳۳۶ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✍امیرالمومنین(ع): بهترین برطرف کننده اندوه، خشنود بودن به قضا [ی الهی] است. 📗 غررالحکم: ح 9909 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
زندگی، بدون شما محال است امنیت، دور از شما دورغ محض است آرامش، در فضای خالی از یاد شما به حسرتی دست نیافتنی می‌ماند ما در جهانی که شما را از یاد برده است، همچون آوارگانی خانه به‌دوش، مرگ را دنبال می‌کنیم. بیایید و امانمان باشید بیاید و آراممان کنید بیایید و پناهمان دهید...
💠تربیت نسل مهدوی 📌مهارت‌های لازم برای ترغیب فرزندان به نماز(بخش پنجم) ✔️نقش همسالان را جدی بگیرید... 🌱دراین میان نقش همسالان و کسانی که با آن‌ها رفت و آمد دارید در ترغیب فرزندان به نماز بسیار کمک کننده و تأثیرگذار است. در معاشرت با خانواده‌های دیگر دقت کرده و سعی کنید تا با خانواده‌های مذهبی و دوستان مؤمن رفت و آمد داشته باشید. 🌱استاد تراشیون در این مورد پیشنهاد می‌دهند: «شرایطی را فراهم کنید که دیدارهای فرزندتان با دوستانش در زمان نماز باشد. مثلاً بگویید این هفته زمان نماز مغرب و عشا دوستت را دعوت کن تا بعد از خواندن نماز با هم درس خوانده و یا فلان بازی را انجام دهید.» 👌تا می‌توانید تذکرهایتان غیرمستقیم بوده و فقط از زبان شما هم گفته نشود. 📿
صدا ۰۲۵.mp3
16.75M
📌غیبت امام زمان‌عج مفهوم،پیشینه ‌و علت غیبت و بررسی دوران غیبت صغری و کبری و نایبان خاص امام زمان‌ عج (۲)
🌸🍃🌸🍃 زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت. روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم! مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هرجادلت می خواهد!زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!غروب به خانه آمد . مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد . زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟ مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم! ✍🏻هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان ... پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👑صفات رفتاری پیامبر(ص) 1_هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت 2-در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید. 3-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود. 4-هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. 5-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید. 6-با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است. 7-هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد. 8-هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد. 9-چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو. 10-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود. 11-هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد. 12-چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست. 13-با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست. 14-در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا. 15-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن. 16-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد. 17-هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد. 18-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. 19-اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت. 20-اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد. 21-کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد. 22-هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد. 23-هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. 24-پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. 25-چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟» 26-با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد. 27-دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت. 28-هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. 29-بیش از همه صله رحم به جا می آورد. 30-به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. 31-کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد. 32-آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند. 33-هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد. 34-هرگز کسی را حقیر نمی شمرد. 35-هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند. 36-هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد. 37-هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد. 38-از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود. 39-هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت. 40-بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد. 41-از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. 42-سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد. 43-اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد. 44-با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود. 45-در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. 46-میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد. 47-وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود. 48-هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد. 49-اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد. 50-اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد. 📚منابع: کتاب «منتهی الآمال» محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 : 💎 : ✍نفرت و کینه سرتا سر وجودش را فراگرفته بود. با مشت های گره کرده به سوختن قربانی هابیل و سجده ی شکرش خیره شده بود. 🔥اما او تنها شاهد ماجرا نبود. ابلیس در گوشه ای ایستاده بود و به چشمان سرخ قابیل می نگریست. این چشم ها را خوب میشناخت. حال امروز قابیل، حال دیروز او بود. 🔻به کنار قابیل خزید و در گوشش زمزمه کرد: خب؟تکلیف چیست؟! الباقی عمرت را باید همچون سگی باوفا به دنبال برادر کوچکت روانه باشی. البته او برادر مهربانیست. شاید هر شب از محصول زراعت خودت، تکه نانی جلویت بیندازد. چاره چیست. این تقدیر تو و فرزندانت بود که برده و خدمتگزار هابیل و فرزندانش باشید. آه ای پسرک بیچاره! کاش مرده بودی و این روز را نمیدیدی. حقا که این ننگ با خون شسته میشود و بس. بدان پسرجان! در دنیایی که حتی خدا فراموشت کرده، خودت باید فکری به حال خود کنی. ⚔قابیل نعره زد: تو را خواهم کشت.هابیل ایستاد و گفت: تو برادر منی و من تو را نمیکشم. چرا که از خدای خود میترسم.1 ⚡️این آرامش نفرت قابیل را دوچندان کرد. باید هر چه سریع تر کارش را تمام میکرد. اما چگونه؟! ☄ابلیس دست بکار شد. به شکل پرنده ای در آمد و سر پرنده ی دیگر را بین دو سنگ بکوفت و او را کشت. قابیل از او آموخت، سنگی برداشت و با تمام قدرت برسر برادر کوفت.2 🩸اولین خون، اولین قاتل و اولین شهید. 🏴🏳قابیل اولین عضو حزب شیطان است و جهان تا به امروز صحنه ی نبرد هابیلیان و قابیلیان زمان، و این سرآغاز قصه ی ظالم و مظلوم است. قصه ی دو حزب. حزب الله و حزب الشیطان. 📚منابع: 1)مائده، 28 2)راوندی، قصص الانبياء،ج1 ،ص 214 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹خیردر برابر خیر از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد. زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی. 👈زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است. لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد. 👈زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع می‌کرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید. خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود. 🌹جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای. 📚منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘داستانی کوتاه☘ 🌸دیدن حوران بهشتی در هنگام مرگ 👈نقل است که سهل بن عبدالله مروزی همه روز به درس عبدالله می آمد . روزی بیرون آمد و گفت : دیگر به درس تو نخواهم آمد که کنیزکان تو بر بام آمدند و مرا به خود خواندند و گفتند : سهل من ، سهل من ! چرا ایشان را ادب نکنی ؟ عبدالله با اصحاب خود گفت : حاضر باشید تا نماز بر سهل بکنید. در حال سهل فوت کرد . بر وی نماز کردند . پس گفتند : یا شیخ ! تو را چون معلوم شد ؟ گفت : آن حوران خلد بودند که او را می خواندند و من هیچ کنیزک ندارم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃🌸 داستان بسیار زیبا🌹❤️ چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ✅بردن ده گوهر گرانبها از روی زمین توسط جبرئیل! ✍حضرت رسول اکرم (ص)از حضرت جبرئیل علیه السلام پرسید، آیا بعد از من بر رمین نازل می‌شوی؟ عرض کرد:آری یا رسول الله(ص)، ده مرتبه نازل می‌شوم و ده گوهرگران‌بها را از روی زمین می‌برم. 💠حضرت فرمودند: آن گوهرها چیست؟ 🔻 عرض کرد: 1⃣ برکت را از زمین می‌برم 2⃣ رحمت را می‌برم 3⃣ حیا را از چشم زنان می‌برم 4⃣ غیرت را از مردان‌می‌برم 5⃣ عدالت را از میان فرمانروایان و پادشاهان می‌برم 6⃣ راستی را از دل‌های راستگویان می‌برم 7⃣ سخاوت و بخشش را از میان ثروتمندان و توانگران می‌برم 8⃣ صبر را از فقرا می‌برم 9⃣ علم و حکمت را از میان حکما می‌برم 🔟 و ایمان را از دلهای مومنین می‌برم. 📚مواعظ العددیة/ص٣٧٧ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•