eitaa logo
تنها ساحل آرامش
70 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 قَالَ الإمامُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : مَا لُمْتُ أَحَداً عَلَى إِذَاعَةِ سِرِّي إِذْ كُنْتُ بِهِ أَضْيَقُ مِنْهُ . 🍁 امام علی علیه السلام فرمود:هرگز كسى را براى افشاى رازم سرزنش نكردم ؛ چرا كه خود [در نگهدارى آن] از او نابردبارتر بودم 📚 غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۷۰۱, حدیث 9706 ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 همسر شهید عبدالرضا مجیری:مقید بود طبق برنامه حتماً قرآن قرائت کند؛ هر شب قبل از خواب، سوره واقعه را می خواند که این اواخر سوره‌های مسبحات (حدید-حشر-صف-تغابن) نیز به آن اضافه‌شده بود. به یاد دارم بعضی از شب‌ها خواب چشمانش را می‌گرفت چند بار بین قرائت برای یک‌لحظه خوابش می‌برد از خواب می‌پرید و دوباره ادامه می‌داد و بعضی شب‌ها که از خستگی نمی‌توانست سوره واقعه را بخواند حتماً بعد از نماز صبح آن را می‌خواند. عبدالرضا در هر فرصتی قرآن می‌خواند! چه در سفر چه تفریح یا مهمانی هرجایی بودیم خود را ملزم می‌دانست مقداری قرآن را که برای خود مشخص کرده بود تلاوت کند. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار عبدالرضا مجیری قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار عبدالرضا مجیری قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
186.mp3
2.25M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار عبدالرضا مجیری قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
nodbeh-mansori 02.mp3
10.71M
سلام علیکم ✅ ، روزی تمامی بزرگواران 🍀اللهم عجل لولیک الفرج 🍀 📼 با صدای حاج منصور ارضی 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : صِلُوا أَرْحَامَكُمْ فَفِي صِلَتِهَا مَنْسَاةٌ فِي اَلْأَجَلِ وَ زِيَادَةٌ فِي اَلْعَدَدِ 🔹 امام صادق عليه السلام فرمود : صله رحم كنيد ؛ زيرا صله رحم ، باعث تأخير اجل و افزايش سال هاى عمر مى شود . 📚 روضة الواعظین , جلد۱ , صفحه۱۳۹ ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 بخشی از سخنرانی شهید سید محمد رضا دستواره تیر ۱۳۶۴ / پادگان دوکوهه « خداوند توفیق داد و امسال به مکه رفتم همراه یکی از برادرها رفتیم که یک پنکه بخریم مغازه دار مرتب به زبان عربی می گفت : که این پنکه انگلیسی است من عصبانی شدم، گفتم : چرا مدام می گویی انگلیسی است الموت انگلیس مغازه دار گفت : ایرانی ها می گویند الموت انگلیس، الموت اسرائیل، الموت آمریکا می شود بگویی ایرانی کجا می گوید زنده باد ؟ گفتم : ایرانی فقط می گوید زنده باد اسلام دست زد به پیراهن من خوشبختانه هم پیراهنم، هم شلوارم ایرانی بود حتی دمپایی ام، ایرانی بود گفت : این انگلیسی است، آمریکایی است دمپایی ام را نشان داد و گفت : این انگلیسی است گفتم : ارواح پدرت اینها همه اش ایرانی است بر فرض که خارجی باشد تو اگر شیر نفت را بر آنها ببندی آنها از کجا می توانند اینها را تولید کنند ؟ یک مرتبه ساکت ماند، فهمید ..... ما شاید به جنس خارجی نیاز داشته باشیم اما نیاز آنها به نفت ما بیشتر است حیاتشان در گرو مبادله با ماست ما می توانیم با فکرمان این محصولات را تولید کنیم اما آنها با فکرشان نمی توانند سرزمینشان را نفت دار کنند » سلام و صلوات هدیه به امام و شهدا و هدیه به روح مطهر و ملکوتی شهید حاج سید محمد رضا دستواره و هدیه به برادران شهیدش سید حسین و سید محمد دستواره و شادی روح پدر و مادرش الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید سید محمد رضا دستواره:پیروی از امام امت که پیروی از ائمه و پیامبر و خداست را سرلوحه همه امور قرار دهید و محکم و مستحکم بر پشت سر او لحظه ای دست از مبارزه و استقامت برندارید. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار سید محمد رضا دستواره قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار سید محمد رضا دستواره قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
187.mp3
1.9M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار سید محمد رضا دستواره قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
‌ 🌹 اگر فراغتی برایمان مقدر فرمودی آنرا همراه با قرار ده طوریکه هیچ ی به ما نرسد 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ اَلْجَوَادُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اَلثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَالٍ. 🌷 امام جواد علیه السلام فرمود : اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چیز گرانى است و نردبان رسیدن به هر بلندایى. 📚 میزان الحکمه ,جلد سیزدهم,محمّد محمّدی ری شهری,صفحه ۴۵۹؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۷۵ , صفحه۳۶۴ ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 شهید سیدحسین دستواره ، بیست و هشتم فروردین 1348، در روستای علی آباد جنوبی از توابع شهرستان ری دیده به جهان گشود. پدرش سیدنقی، کارگری می کرد و مادرش قدسی نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم خرداد 1365، با سمت فرمانده دسته در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله و ترکش به سر و دست، شهید شد. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران قرار دارد. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار سید حسین دستواره قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار سید حسین دستواره قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
188.mp3
1.98M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار سید حسین دستواره قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄 💞 🔸 از محل تقاطع هر دو ضلع، جاده ای به سمت آسمان و منتهی به خورشید کشیده شده بود. نه، از برخورد اشعه ی گیسوان خورشید با پنجره، هشت ضلع ایجاد می شد. هشت ضلعیِ طلایی به وسیله بازوان طلایی پنجره، سینه سپر کرده و دیوار صحن به واسطه چهار چوبی طلایی آن ها را به زنجیر کشیده بود. هشت ضلعی های کوچکِ روی پنجره کاری جز استقبال از زائران نداشتند. سرما و گرما را به جان می خریدند و به عشق حضرت، خوش آمدگوی زائران بودند. روی کتیبه ی کاشی کاری بالای سرشان نوشته ای در دو سطر روح را به پرواز درمی آورد:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏» 🔹 هشت ضلعی، حضرت را می دید و سیل جمعیت عشّاق دوار اطراف ضریح را. اکثرشان تلاش می کردند با هزار زحمت، دست به ضریح برسانند. بیعتی دوباره و بلکه صد باره انجام دهند. به طرف ضریح جاری بودند. البته بعضی دورادور ایستاده و با ادب سلام می دادند. حضرت از هیچ کس غافل نبود. دست رحمتش را روی سر همه می کشید. حتی به رهگذران پشت پنجره هم نظر لطف می انداخت. 🔸 آسمان پرده های مشکی اش را آرام آرام جلو کشید. صحن با چراغ ها و پرژکتورهای دور تا دور دیوارها روشن شد. سوز سرما بینی ها را سوزاند. دانه های درشت برف با دمیدن باد رقصیدند ، در نزدیکترین مکان جا گرفتند و از حرکت افتادند. تعدادی از آن ها رقص کنان روی ریسه هایی نشستندکه برای ولادت امام جواد علیه السلام برپا شده بود. کبوترها با دیدن دانه های بلوری برف از گوشه و کنار هشت ضلع گنبد طلایی سقاخانه پرکشیدند و به مکان های گرم و محفوظ پناه بردند. 🔹 سرما، هشت ضلعی را محاصره کرد. تمام وجودش به لرزه افتاد. صدای نازک ترق و تروق درهم پیچیدن بازوانش بلند شد. جایی برای پناه بردن نداشت. دانه های برف روی گونه هایش نشست. مجبور بود این مهمان ناخوانده را بپذیرد. ماه، گاه پیدا و گاه پنهان، از پشت ابرهای سیاه به وسط آسمان رسید و از بین آن ها برای هشت ضلعی چشمک زد. نیمی از صورت سفید ماه به صورت طلایی هشت ضلعی چسبید. هشت ضلعی رو به ماه گفت: خوشحال هستم که اگر من زندانی عشق شده ام، دیگران آزاد هستند تا برای دیدار محبوبم به من رو بیاندازند. 🔸 اطراف هشت ضلعی کمی خلوت شد. تنش داشت به سرما عادت می کرد که ناگهان گرمای صورتی بر سرما غلبه کرد. بوسه گرمی از گونه سرد او برداشت. قطره های آب شوری روی یکی از ضلع هایش نشست. بوی عطر زنانه ای بینی اش را پر کرد. 🔹 زن بینی قلمی اش را به هشت ضلعی چسباند. از پشت پنجره به ضریح خیره ماند. نور سبز پشت پنجره به صورتش تابید. هاله ای نور سبز روی سفیدی صورتش نشست. چشمان یشمی اش تلالؤ خاصی گرفت. قطرات اشک روی لبه پلک¬هایش موج سواری کردند. فاصله بین پنجره تا ضریح را چند دفعه رفت و برگشت. صدای سلام ها، گریه ها و التماس های مردم روحش را سوهان زد. غم، درون قلبش لانه کرد. زیر لب چیزی گفت و چادر مشکی اش را از روی بدن استخوانیش بالا کشید. روی صورتش را پوشاند. زیر تاریکی درهم چادر به چهره معصوم طفلش نگاهی انداخت. اشکی از روی گونه های استخوانی اش غلت خورد و روی صورت گلبرگی طفل چکید. 🔸 کودک، چشمان قی آورده اش را با زحمت باز کرد. زن با دیدن چشمان بی فروغ او، طوفان غم، دلش را از پشت پنجره به طرف حرم و میان جمعیت برد. او را چرخاند. دور ضریح طواف داد. مؤدبانه و سر به زیر سلام کرد. ملتمسانه مات ضریح شد. ضریح را بو کشید. بوی آشنای پدری مهربان، فضا را پر کرده بود. دلش آرام و قرار نداشت. امیدش از همه جا قطع شده بود. هشت ضلعی را درون دست راستش گرفت. او را فشرد. بی توجه به افراد دور و برش ناله سر داد. اشک ریخت و به امام رضا علیه السلام التماس کرد:آقا جان، شما تنها امید ما هستی. دیگر از دست هیچ دکتری کاری ساخته نیست. به این شب عزیز قسمت می دهم. به حق دردانه ات، تک پسرت، پسرم را شفا بده. 🔹 پسرش را تنگ در آغوش کشید. آهی از اعماق وجودش برآورد. با سوز گفت: همه اش تقصیر من بود. اگر حماقت نمی کردم، پاره تنم به این روز نمی افتاد. ادامه دارد ... 🖊 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا