وقـتی رسیـدی همجا نسیـم کربـلـا اومـد..
مگـه تو کجـآ بـودی؟ 🥀🖤
#شهیدگمنام
تو بعضی روایـتها نوشـته
مـوقع غسـلِ خـانومش چون سفارش کـرده بود،
مولـا از رو لبـاس غسلـش دآد
میدونـین چرا دیگــه؟!.. 🥀
حـآلا من فـقـط یـه سـوال دآرم..
موقـع کفـن کردن هم بـآ لباس کفـن میکنن؟.. 💔
فاطـمهی حیـدر..
گیـریم ک موقـع غسـل نخواستـی شرمنـده کبودیـات بشم..
امـآ نمیـدونی موقع کفـن کردنـت چیکشیـدم خانـوم..
من صفِاوّلِ هر غـزوه بهمیـدان رفتـم
ولی اندازهی تو زخـــــم ندارم، زهــرا💔
#فاطمیه
روضـهای که حـآج قـاسم براش گریـه میکرد ایـن روضـه بود:
زهـرآجان..
ـ شرمنــدهام کـِ خـانـهی أمـنی نـداشتم..
ـ ایـن غـم کجــا بـَرَم کـِه تو رآ مـردها زدنـد..❤️🩹
ـ أهـل مدیـنه همـسر من بیگـنآه بود
ـ أهـل مدیـنه همـسر من پـآبهمـآه بود
[ســآحـِݪِآࢪامـِشٰ]
گفت: یا رسولالله شب عروسی یادته؟ گفتی دخترم، جگرگوشم دستت امانته سالم گرفتم ولی شرمندتم.. 💔 روز
شـاید موقع دفـن خـانومش اینـطور گفـته
#فـاطمـهجان..
زخـم بازوت دلمـــــو تکـون میـده
عـِطـرِ پیـرهنِ تـو بـــوی خـون میـده
مـنو هرجـا میبـینه قـنفـذِ پسـت
غـَلاف شمـشیـرِشـو نشــون میـده
[ســآحـِݪِآࢪامـِشٰ]
حـق دارم اگه پـَـرَم درد مـیکنه.. هـم دِلـم هـم جیـگرم درد مـیکنه.. سـَرِ مـادرم تـو کـوچ
امـشـب چـجوری میخـوابی اقـآ؟
مگـه میـشه جـلو چشـات بـِه مادرت سـیلی بزنن و
یـادت بره؟ 💔