eitaa logo
کانال مطالبه گری شهرستان قروه کردستان
465 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
26 فایل
در همه‌ی اینها میتوان مطالبه‌گری کرد، مثل مسئله‌ی عدالت اقتصادی، مسئله‌ی فرهنگ، ‌مسئله‌ی سبک زندگی؛ اینها همه مسائلی است که میتوان در مورد اینها واقعاً مطالبه‌گری کرد و درخواست عمل جدّی کرد؛ ‌میتوان از مسئولین خواست @hrf1368
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تظاهرات ۱۳ آبان دانشگاه تهران... 🔹دوستانی که هی میگن شاه چون ملت رو دوست داشت پلیس ضد شورش نداشت دقت کنن که تو این فیلما ملت رو دارن با ژ۳ میزنن...
هدایت شده از گروه اردویی راحیل
🌸🌸🌸📢📢📢🌸🌸🌸 💠تاریخهای اعزام عتبات گروه اردویی راحیل ✅۲۳ مهر ۵۱۰۰ ۸ روزه تکمیل و اعزام❤️ ✅۳۰ مهر ۵۱۰۰ ۸ روزه تکمیل و اعزام ❤️ ✅۷ آبان ۵۱۰۰ ۸ روزه تکمیل ❤️ ✅۱۴ آبان ۴۵۵۰ ۷ روزه تکمیل امروز اعزام از جوار شهدای گلزار شهدای قروه ✅۲۱ آبان ۵۱۰۰ ۸ روزه در حال تکمیل 🍃🌸🍃🌸 گروه اردویی راحیل کردستان https://eitaa.com/rahilkurdestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه برخورد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با جاسوسان آمریکایی که در لانه جاسوسی بازداشت شده بودند ‌ ✅ تاریخ پهلویhttps://eitaa.com/sahidrzwan
🔴حکمتِ ندانستن بعضی از مسائل! ♦مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. ⚘سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت. ✅روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. ❎مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید...و آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه صاحبش فروختش... ✅ اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. ⛔اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. ♻نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خواست خروس را فدای تو کند اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم ! گاهی خدا با یک ضرر مالی میخواهد مالمان را فدای جان خودمان یا فرزندانمان کند، ولی ما نمیدانیم و ناشکری میکنیم. 🌻چه خوب است در هر بلایی خدارا شکر کنیم، چه بسا بلای بزرگتری درانتظار ما بوده است و خدا آنرا دفع کرده است. 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
آشپز ناصرالدین شاه قاجار، هر ساله آش نذری می‌پخت و خودش نیز در مراسم پخت آش شرکت می‌کرد تا ثواب ببرد. تمامی رجال مملکت هم برای پختن آش دور هم جمع می‌شدند و هر کدام به کاری مشغول بودند. 🔷 خلاصه هر کس برای جلب نظر شاه و تملق و تقرب بیشتر، کاری انجام می‌داد. شخص شاه هم در بالای ایوان می‌نشست و قلیان می‌کشید و به کارها نظارت می‌کرد. 🔷آشپزباشی ناصرالدین شاه در پایان پخت آش، دستور می‌داد تا به در خانه هر یک از رجال مملکتی، کاسه آشی بفرستند و آن‌ها باید کاسه آش را پر از اشرفی کنند به دربار شاه پس بفرستند. کسانی را که خیلی تحویل می‌گرفتند، بر روی آش آن‌ها روغن بیشتری می‌ریختند. 🔷 کاملاً واضح است، کسانی که کاسه کوچکی آش از دربار دریافت می‌کردند، ضرر کمتری متقبل می‌شدند و آن افرادی که یک قدح بزرگ آش با یک وجب روغن رویش دریافت می‌کردند، حسابی بدبخت می‌شدند. به همین دلیل، در طول سال اگر آشپزباشی قصر با یکی از اعیان یا ورزا یا دیگر رجال دعوا می‌کرد، به او می‌گفت: بسیار خب، حالی‌ات می‌کنم که این دنیا دست کیست...آشی برایت بپزم که یک وجب روغن روی آن باشد.✨✨✨
💔مولا جان ! یا صاحب الزمان علیه السلام ! 💥حکایت من و شما حکایت غلام بی مسئولیت و اربابی مهربان است . 💥 اربابی بود که غلام بدي داشت . مي گفت : اين غلام را دوست ندارم ، به حرف من گوش نمي دهد و سر به هواست... . 👈يك روز برايش خبر آوردند چرا نشسته اي؟ عده اي دارند غلام تو را مي زنند . 👈با عجله آمد و از او دفاع كرد . گفتند : تو که از او راضی نبودی؟ چرا رفتي و از او دفاع كردي؟ 💥گفت : با همه بدي اش منسوب به من است... مال من است... غلام من است هرچند به حرفم گوش نمي‌دهد ، اما جز من کسی ندارد❗️ 🙏 مولای عزیز ! ما كه غير شما كسي را نداريم ... خوب يا بد ، به پايتان نوشته شده ايم ... هرچند رسم غلامی را بلد نیستیم .‌‌