#شرح #دعا_بیستم_19 🔹 اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِكَ مِنْ نَفْسِى مَا يُخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ .... 🔸 خدايا! از نَفْس من آنچه كه او را رهايى و نجات مى‏دهد، براى خود دريافت كن و براى نفس من از نفس من آنچه كه او را اصلاح مى‏كند باقى گذار. همانا نفس من در معرض هلاكت است؛ مگر اين كه تو حفظش كنى. 👤 آیت الله #هاشمی_علیا (درس اخلاق حوزه علمیه قائم چیذر ) 📋 1da.ir/F63M دعا #بیستم 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2

🔅 عقل آدمی کامل شود ، همه ی مشکلات او حل میگردد ❇️ قال الإمام الكاظم «علیه السلام»: «يَا هِشَامُ مَنْ‏ أَرَادَ الْغِنَى‏ بِلَا مَالٍ‏ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ اسْتَغْنَى وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ بِمَا يَكْفِيهِ لَمْ يُدْرِكِ الْغِنَى أَبَداً» ❇️ امام كاظم «علیه السلام»: ای هشام! هر کس بخواهد بدون مال بی‌نیاز شود و قلبش از حسد آسوده و دینش سالم باشد، پس از درگاه خداوند با زاری و فروتنی بخواهد تا عقلش را کامل کند که هر کس تعقّل نموده و خردورزی کند، به آنچه او را کفایت کند قانع باشد و هر که به قدر کفاف قانع گردد، بی‌نیاز خواهد شد، و (امّا) کسی که به قدر کفاف قانع نشود، هرگز بی‌نیازی را درک نخواهد نمود. 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

🔹 امام کاظم(علیه السلام) فرمود يَا هِشَامُ مَنْ‏ أَرَادَ الْغِنَى‏ بِلَا مَالٍ‏ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ. کسی که اراده دارد غنا بدون مال را، خیلی افراد هستند که مال دارند اما غنی نیستند، با همه میلیاردها مالی که دارند باز هم فقیر هستند، دزدی می‌کنند، خیانت می‌کنند، کم فروشی می‌کنندو نظایر ذلک، اما گاهی انسان مال ندارد اما غنی است، جز به سوی خدا دست دراز نمی‌کند، اگر پای خود را به سوی قبله بکشد و آماده مرگ شود گدایی نمی‌کند، مومن گدای در خانه عبد و مثل خود نیست، همه عبد هستند، همه فقیر هستند، انتم الفقراء الی الله، غنی علی الطلاق خدا است، همه خیرات هم دست خدا است، یا من ارجوه لکل خیر، چه خیری می‌خواهید؟ دنیا می‌خواهید نزد خدا است، عاقبت خوب می‌خواهید نزد خدا است، آخرت می‌خواهید نزد خدا است، یا من ارجوه لکل خیر، چه کسی را انسان پیدا کند که تمام خیرات را از او امیدوار باشد، هیچ کس، همه فقیر هستند، آن‌هایی هم که یک خیری برای انسان دارند اگر خیری داشته باشند و مجاز باشند که آن خیر را به انسان برسانند آن خیر هم از ناحیه دیگری است و او واسطه است، و بالذات خودش خیری ندارد، یا من ارجوه لکل خیر تا آخر، دیگر من در آن دعا کاری ندارم، در این روایت دقت کنید يَا هِشَامُ مَنْ‏ أَرَادَ الْغِنَى‏ بِلَا مَالٍ‏ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ الآن انسان‌ها نوعاً دل‌های مضطرب دارند، یکی از جنگ می‌ترسد، یکی از فقر می‌ترسد، یکی از آینده می‌ترسد، از عاقبت کار خود می‌ترسد، ما درس می‌خوانیم چه می‌شود، نتیجه چه می‌شود، چه فابده‌ای دارد، نظائر ذلک، اضطراب نمی‌گذارد که انسان کار کند، آدم مضطرب فکش و عقلش کار نمی‌کند، لذا اگر می‌خواهید از این اضطراب‌ها بیرون بیایید و تکیه‌گاه قوی باشد، مضطرب در اعمال و کارهایش نباشد و آنچه خیر است به او واصل شود، و راحتی قلب پیدا کند من الحسد و نظایر حسدها و رذائل اخلاقی‌ها و امثال ذلک وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ و به عبارة أخری دین سالمی داشته باشد اعتقادات و اعمال صحیح داشته باشد، اخلاق صحیح داشته باشد، اگر می‌خواهد یک کسی یک چنین خیراتی داشته باشد که هم دنیای خود را آباد و هم آخرت را آباد کند، موسی بن جعفر(علیه السلام) می‌فرماید فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ گدایی و تضرع کند، شب زنده داری کند، اشک و آه و سوز دل داشته باشد که فِي مَسْأَلَتِهِ در سؤال‌های خود تضرع کند بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ اینکه خدا کامل کند عقل او را، هقل از خدا بخواهد، نوع خواست‌های ما دنیا است، چون دنیا می‌خواهیم، دنیا انسان را به جایی نمی‌رساند، دنیا نزد خدا هیچ ارزشی ندارد، دنیا نزد اولیاء خدا ارزشی ندارد، بدترین چیز و بی‌ارزش‌ترین چیز نزد خدا دنیا است، اصلاً یکی از معان دنیا دنی و پست است، دنیا پست است، عاقل که پست نمی‌خواهد، آدم عاقل می‌گردد چیز با ارزش بخواهد، با ارزش‌ترین چیز و بهترین گوهر برای انسان که تمام خیرات و خوبی‌ها را می‌آورد عقل انسان است، که اگر عقل هرچه قوی‌تر شد عبودیت و بندگی، قرب و خضوع او به خدا بیشتر می‌شود، به سعادت نزدیک‌تر است، تضرع کند در مسئله خود، گدایی کند و زاری کند، التماس کند در مسئله خود بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ اینکه خدا عقل او را کامل کند. 👤 آیت الله #هاشمی_علیا (درس اخلاق حوزه علمیه قائم چیذر ) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2

❇️ خرد و خردورزی از نظر امام موسی کاظم(علیه السلام) 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

❇️ سرگذشتی عجیب از یک شهید #محراب غریب و مظلوم که نزد ما شناخته شده نیست !!! 🔅 مرحوم آیت‌الله حاج «ملا محمدتقی #برغانی قزوینی ( #شهید_ثالث ) 📋 عصر سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار بود، فرقه ضاله بابی و بهایی پدید آمده و کم‌کم در گوشه و کنار عده‌ای گمراه به آن گرویدند، علماء و وعاظ و دانشمندان، برحسب وظیفه خود، به مردم هشدار دادند تا گول آن فرقه استعماری را نخورند. یکی از علماء که از مجتهدین زاهد و مبارز بود، مرحوم آیت‌الله حاج «ملا محمدتقی برغانی قزوینی (شهید ثالث)» است. او امامت جماعت مسجد حضرت امام قزوین را برعهده داشت و گاهی منبر می‌رفت و اقامه نماز جمعه می‌نمود و در وعظ و گفتار خود، از انحرافات فرقه ضاله بابیه می‌گفت و مردم را از خطر نفوذ آن‌ها هشدار می‌داد. عده‌ای از طرفداران فرقه بهائی درصدد توطئه برای قتل آن عالم مجاهد برآمدند و برای او احساس خطر می‌شد و حتی بعضی از بستگان به او گوشزد می‌کردند که مواظب جانش باشد، ولی او می‌گفت: آرزوی شهادت دارم، امیدوارم به آرزویم برسم! سال ۱۲۶۴ قمری بود، نیمه شبی از بستر برخاست و به‌سوی مسجد خود رفت و به نماز شب و مناجات و راز و نیاز پرداخت، در آن‌وقت پیره‌زنی به مسجد آمد و چراغ مسجد را روشن کرد. مرحوم برغانی در آن هنگام، سر به سر سجده گذاشته و مناجات خمسه عشر را با نهایت خضوع و خشوع می‌خواند و گریه می‌کرد، ناگاه چند نفر از فرقه ضاله بابی وارد مسجد شدند، در همان سجده نیزه‌ای بر گردن او زدند و سپس دومین زخم بر او وارد زدند و سپس سومین زخم را زدند که ایشان سر از سجده برداشت و گفت: چرا مرا می‌کشید؟! آنگاه آن پیره‌زن فریاد کشید، در همان هنگام ضاربین گریختند. مرحوم ملا محمدتقی برغانی (ره) برای اینکه خونش به مسجد نریزد، با زحمت زیاد، کشان‌کشان خود را به در مسجد رسانید و در همان‌جا بی‌هوش به زمین افتاد و در خون خود غوطه‌ور گردید، آنگاه بستگانشان متوجه شده، آمدند و او را به خانه‌اش بردند و پس از دو روز به شهادت رسید. هنگامی‌که او را به منزل آوردند، براثر شکافته شدن دهانش، قدرت سخن گفتن نداشت، بسیار تشنه می‌شد و قدرت آشامیدن آب نداشت، زیرا وقتی آب بر زخم دهان می‌رسید، می‌سوخت، در آن حال مکرر از تشنگی امام حسین (ع) یاد کرده و گریه می‌کرد و می‌گفت: ای اباعبدالله! جانم به فدایت، از تشنگی به تو چه گذشت؟ سرانجام شهید شد. بستگان خواستند، جنازه‌اش را به کربلا ببرند، ولی مردم قزوین اجتماع کردند و هجوم آوردند و نگذاشتند و جنازه او را در جوار حضرت امامزاده حسین (ع)، در مقبره جداگانه‌ای دفن کردند و اکنون قبر شریف او در آنجا زیارتگاه مردم مسلمان است. یکی از مؤمنان به نام میرزا جواد می‌گوید: چند روز قبل از شهادت او، به حضورش رفتم، ایشان به بنده گفتند: التماس دعا دارم، عرض کردم، خداوند همه نعمت‌های دنیا و آخرت را از علم و اولاد و تألیفات و توفیق در نشر احکام و... به شما داده است، دیگر چه آرزویی دارید که از من التماس دعا می‌کنی! فرمود: آرزوی شهادت دارم. عرض کردم: شما همیشه در شهادت بلکه بالاتر از آن هستید، ولی او فرمود: من آرزوی شهادت به معنی به خون آغشته شدن را می‌خواهم. ♦️ تصاویر مقبره شهید ثالث رحمت الله علیه در قزوین 👇 📋 1da.ir/EQQj5a 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

🔅 مرحوم آیت‌الله حاج «ملا محمدتقی #برغانی قزوینی ( #شهید_ثالث ) ❇️ مرگ، سرانجام همه اشخاص است، اما بهترین نوع مرگ، #شهادت است واین سعادت که انسان بتواند جانش را که با ارزش ترین سرمایه دنیایی اوست در راه خداوند متعال فدا کند، نصیب هر کس نمی شود. امام سجاد علیه السلام در دعای #اول صحیفه سجادیه میفرماید : 🔹 ثمَّ لَهُ الْحَمْدُ ... حمْدا نَسْعَدُ بِهِ فِى السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِى نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ🔹 🔸 حمد و ستایش میکنم تو را ، حمدى كه بدان نيك بخت شويم و در زمره نيك بختان و دوستان او باشيم و در سلك كشتگان راه حق به شمشير دشمنان محشور گرديم. همانا او ولى حميد🔸 #دعا_اول_30 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2

🔸 طرح #ختم_نهج_البلاغه روزانه یک یا یک و نیم صفحه ترجمه #روز_56 ♦️ خطبه 133 - 135 ♦️ نامه ----- ♦️ حکمت 221 - 225 📱 لطفا بر اساس برنامه ی روزانه ی ما از روی #نرم_افزار #بلاغه و یا آدرسهای زیر در ختم ما مشارکت فرمایید . 📱 b2n.ir/97440 📱 b2n.ir/16895 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2

👆نرم افزار بلاغه

👈 برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_22 ◀️ نظر امیرالمؤمنین درباره خلافت - فَقَالَ (علیه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى. - - امير مؤمنان على (عليه السلام) فرمود: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) وگرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هرچند زمانى طولانى اين سير در تاريکى بگذرد» ( اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعنى اگر حق ما را ندادند، خوار خواهيم شد و بايد بر ترك شتر سوار چون بنده بنشينيم ) 📜 1da.ir/1ekh 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2