#منتخب
#دعا_شانزدهم_4
🔹يَا أُنْسَ كُلّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِيبٍ، اي آرامش هر ناآرام غريب! وَ يَا فَرَجَ كُلّ مَكْرُوبٍ كَئِيبٍ، اي گشايش هر اندوهگين دل شكسته! وَ يَا غَوْثَ كُلّ مَخْذُولٍ فَرِيدٍ، اي كمك كننده هر خوار شده تنها! وَ يَا عَضُدَ كُلّ مُحْتَاجٍ طَرِيدٍ و اي ياري دهنده هر نيازمند رانده شده!
👌بخشی از دعای#شانزدهم
🌸پنهان اگر چه داری ، چون من هزار مونس
من جز تو کس ندارم ، پنهان و آشکارا
#اوحدی
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌هدیه به پیامبر اکرم ، امام حسن و امام رضا علیهم السلام
#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_574
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_انس_با_دعای_مکارم_الاخلاق 14
▪️ دعای #مکارم_الاخلاق یکی از دعاهای معروف امام سجاد علیه السلام و دعای بیستم صحیفه سجادیه است. این دعا به دلیل دارا بودن محتوا و مضامین عالی و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی از سوی سالکان و عارفان و محققان و دعا پژوهان مورد توجه بسیار قرار گرفته و شرح و تفسیرهای فراوان بر آن نوشته شده است. بررسی این دعا از این جهت دارای اهمیت است که دارای ابعاد گوناگون و از آن جمله توجه به حیات جمعی و تلقین و ارزش گذاری اموری است که فرد در زندگی خود باید آنها را بهکار گیرد.
این دعا از ۲۲ قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده میباشد دنبال میگردد و همه آن ها مضمونشان درخواست توفیق الهی میباشد.
▪️به امید آن که انس با این دعا سبب تحولی بزرگ در رفتار و کردار ما شود باهم دعای #بیستم را چهل روز زمزمه میکنیم :
♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ .....👇
🎵 b2n.ir/SAHIFE2_20
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
Makaremolakhlagh15_(Adab)_lobolmizan[H].mp3
8.53M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_6
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 15
👌 #ادب مع الله و بهترین خلق
#بیستم #مکارم_اخلاق
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش
وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه
تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش
زهد گران که شاهد و ساقی نمیخرند
در حلقه چمن به نسیم بهار بخش
راهم شراب لعل زد ای میر عاشقان
خون مرا به چاه زنخدان یار بخش
یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن
وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش
ای آن که ره به مشرب مقصود بردهای
زین بحر قطرهای به من خاکسار بخش
شکرانه را که چشم تو روی بتان ندید
ما را به عفو و لطف خداوندگار بخش
ساقی چو شاه نوش کند باده صبوح
گو جام زر به #حافظ شب زنده دار بخش
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_275
#نماز_شب #قاسم_سلیمانی
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه ت
✳️ای آنکه ره بـه مَشـرب مـقـصـود بردهای
زیـن بـَحر قـطـرهای به من خاکسار بخـش
👈در قدیم در کنار رو خانه ها و آب انبارها و چشمههایی که سطح آبشان پایین بود در بعضی جاها و قسمتهای رودخانه پلههایی میساختند تا مردم بتوانند به آب دسترسی پیدا کنند که به آن “مَشرب” میگفتند. منظور حافظ ِدراین بیت کسی هست که راهِ خانه ی دوست را همانندِ آنکه راه دسترسی به آب را دربیابانی کویری پیداکرده هست.
👌معنی بیت :
ای آنکه به هرطریق توانسته ای راهِ سرچشمهی حقیقت راپیداکنی،هرکه هستی وبه هرآئین ومَسلکی که هستی(فرقی نمی کند، عارف و عابد هستی، عالمی ، عامی هستی ، زن و یا مردی ،کوچک وبزرگ هستی مهّم نیست،تنهاچیزی که اهمیّت دارد این است که راه راپیدا کرده ای،خوشا به اقبالت) به شکرانه یِ این سعادتمندی که نصیبت شده،قطرهای از آن چشمه ی بی پایانِ حقیقت،به منِ تهیدست وبه خاک افتاده نیزهدیه کن.
آنانکه راه مشربِ مقصود راپیدا کرده اند، قطعاً انسانهایی لطیف وپاک باطن وروشن ضمیرند وازخشونت ویکسویه نگری وقشری بودن،مبّراهستند. آن که دریافته که خداوند به چه ذوق وشوقی، دست به آفرینش ِگل وبلبل وسرو وصنوبرو…..زده، هرگزدست به شمشیر وشلّاق نمی بَرد! چون نیک می داند که خالقِ زیبائیها ازخشونت بیزاراست. خالق ِ گل وبلبل وبهار دوست ندارد سرکسی به شمشیرِ قشری نگری بُریده شود! رضایتِ او درشادی، راستی، محبّت وعشق ورزیست نه جنگ وجَدل وخشونت وخون ریزی. دریغا فرقه های داعشانه اندیش، تمام عمر درجنگ وجَدل بسر می برند و هیچگاه وقتی برای زندگی کردن ندارند! آنها با جهالت و خودپسندی ،روی ازحقیقت برگردانده وبرافکارِپوسیده ی خویش پافشاری می کنند وزندگی رابه کام خود ودیگران تلخ می سازند. ونمی دانند که چگونه خاطر لطیف ِ خالق ِ زیبائیها بارفتارآنها، مکدّر و ناخشنودمی گردد!.
دربرداشتی دیگر، این بیت می تواند خطاب به مدعیّان ِ دروغگو نیز بوده باشد! دراین برداشت نیز درمعنای بیت تغییری ایجاد نمی شود. فقط معنا باچاشنی کنایه وطعم ِ طعنه سرویس می شود. یعنی ای کسی که ادّعا می کنی به سرچشمه ی حقیقت دست یافته ای، اگر راست می گویی وحُقّه ای درکارت نیست، ازآن سرچشمه یک قطره هم به من بده،آبِ آن سرچشمه که تمامی ندارد، پس اگرادّعای تو راست بوده باشد، می بایست دریغ نکنی وبه خاکسارانی چون من نیزقطره ای بچشانی! کنایه وطعنه ازجنس ِ همانست که دربیتِ : آنانکه خاک را بنظرکیمیا کنند آیابُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند.؟
#حافظ_غزل_275
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_113 ◀️ هیجده پند مهم اخلاقى 🔴 وَ قَالَ (علیه السل
◀️ هيجده اندرز مهم
قسمت 3
📋 در پنجمین نکته مى فرماید: «هیچ همنشینى همچون حسن خلق نیست»; (وَلاَ قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ).
زیرا حسن خلق جاذبه عجیبى دارد که همه را به سوى خود جلب و جذب مى کند. انسان هاى بداخلاق، از داشتن دوستان صمیمى محرومند در حالى که افراد خوش برخورد وصاحب حُسن خلق همه افراد به دوستى آنها افتخار مى کنند.
در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که در ذیل کلام حکمت آمیز 38 آمد خواندیم: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ; حسن خلق دوستى و محبت را ریشه دار مى کند و رشته دوستى را استوار مى دارد».
درباره حسن خلق در احادیث اسلامى تعبیرات بسیار بلندى آمده و نشان مى دهد گشاده رویى و حسن خلق از مهم ترین امورى است که اسلام بر آن تأکید دارد.
سپس امام(علیه السلام) در ششمین نکته مى فرماید: «هیچ میراثى همچون ادب نیست»; (وَ لاَ مِیرَاثَ کَالاَْدَبِ).
همان گونه که در ذیل گفتار حکمت آمیز 54 که عین این عبارت در آنجا تکرار شده بود آوردیم، «ادب» در اصل به معناى دعوت کردن است و از این رو به سفره اى که غذا در آن آماده مى کنند و افراد را به آن دعوت مى کنند «مأدبة» گفته مى شود و از آنجا که رعایت احترام افراد در گفتار و رفتار و تواضع و استفاده از کلمات توأم با احترام سبب دعوت مردم به سوى انسان مى شود، مجموعه این امور را «ادب» مى نامند و در برابر آن بى ادبان کسانى هستند که نه احترام اشخاص و نه احترام مجالس را رعایت مى کنند و نه سخنان مناسبى در برخورد با اشخاص به کار مى برند. به همین مناسبت «تأدیب» به تعلیم و تربیت و یاد دادن آداب اطلاق مى شود. در اصطلاح امروز، «أدب» و «ادبیات» به مسائل مربوط به قواعد الفاظ گفته مى شود، این اصطلاح که جدید است و قطعاً بعد از زمان امام امیر مؤمنان على(علیه السلام) به وجود آمده و هرچند بعضى از شارحان نهج البلاغه ادب در کلام امام را به همین معنا تفسیر کرده اند; ولى قطعاً اشتباه است. گرچه آداب سخن گفتن گوشه اى از حقیقت ادب را در بر مى گیرد.
در اهمیت ادب همین بس که امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «لایَزالُ الْمُؤمِنُ یُورَثُ أهْلَ بَیْتِهِ الْعِلْمَ وَالاْدَبَ الصّالِحَ حَتّى یَدْخِلْهُمَا الَّجَنَّةَ... وَ لا یَزالُ الْعَبْدُ الْعاصى یُورَثُ أهْلَ بَیْتِهِ الاْدَبَ السَّىَّء حَتّى یُدْخِلْهُمَا النّارَ جَمیعاً; انسان با ایمان علم و ادب به خانواده خود مى آموزد و سبب مى شود که همه را وارد بهشت کند و بنده گنه کار به خانواده خود بى ادبى مى آموزد تا آنجا که همه را به دوزخ مى فرستد»
در حدیثى از امیر مؤمنان(علیه السلام) در غررالحکم مى خوانیم: «إنَّکُمْ إلى اِکْتِسابِ الاْدَبِ أحْوَجَ مِنْکُمْ إلى الاْکْتِسابِ الْفِضَّةِ وَالذَّهَبِ; شما به کسب ادب نیازمندتر از به دست آوردن طلا و نقره هستید».
👈 ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_113
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ هيجده اندرز مهم
قسمت 4
📋 در هفتمین نکته حکمت آمیز مى فرماید: «هیچ راهبرى همچون توفیق نیست»; (وَلاَ قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ).
«توفیق» در لغت به معناى موافق ساختن و هماهنگ نمودن است که با معناى عرفى آن کاملاً سازگار است. منظور از «توفیق» در اینجا آماده بودن اسباب براى انجام دادن کارى است مثلا اگر انسان حال خوبى براى دعا پیدا کند و مجلس مناسبى تشکیل شود و خطیب دانشمند و باصفایى آن مجلس را اداره کند، گفته مى شود توفیق براى دعا حاصل شد. همچنین فراهم شدن اسباب مثلاً براى زیارت بیت الله یا کمک به محرومان یا فرا گرفتن علم و دانش تمام اینها توفیق نامیده مى شود و اگر امام(علیه السلام) مى فرماید: بهترین رهبر توفیق است براى آن است که توفیق، انسان را به راه حق و مسیر اطاعت پروردگار مى کشاند و راهنماى خوبى براى نیکى ها و خوبى هاست.
به هر حال شک نیست که سرچشمه اصلى توفیق براى کارهاى خیر ذات پاک پروردگار است، از این رو در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «لا نِعْمَةَ کَالْعافِیَةِ وَلا عافِیَةِ کَمُساعِدَةِ التُّوفیقِ; هیچ نعمتى مانند سلامت و عافیت نیست و نه هیچ عافیتى همچون فراهم شدن توفیق است».
در قرآن مجید نیز از زبان پیغمبر الهى حضرت شعیب مى خوانیم که مى گوید: (وَما تَوْفیقى إلاّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إلَیْهِ أُنیبُ); توفیق من جز به خدا نیست بر او توکل کردن و به سوى او باز مى گردم».
توفیق و بى توفیقى اسباب زیادى دارد; هر قدر انسان در راه خدا گام بردارد، به بندگان خدا خدمت کند و براى همه خیرخواه باشد خداوند توفیق او را براى انجام کارهاى نیک بیشتر مى کند و به عکس، گناهان و معاصى و ظلم و ستم به افراد و عدم رعایت حقوق والدین و استاد و دوستان، توفیق را از انسان سلب مى کند. در حدیثى که در غررالحکم از امام امیر مؤمنان(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «کَما أنَّ الْجِسْمَ وَ الظَّلَّ لا یَفْتَرِقانِ کَذلِکَ الدّینُ وَ التَّوْفیقُ لا یَفْتَرِقانِ; همان گونه که سایه از جسم جدا نمى شود توفیق از دین نیز جدایى پیدا نمى کند».
در هشتمین نکته مى فرماید: «هیچ تجارتى مانند عمل صالح نیست»; (وَ لاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ).
همه تاجران، براى سود تجارت مى کنند. سودهاى مادى و دنیوى ناپایدار و در معرض زوال و فانى شدنى است ولى عمل صالح که سرچشمه ثواب ابدى اخروى است از هر تجارتى پرسودتر است. قرآن مجید مى فرماید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَة تُنجِیکُمْ مِّنْ عَذَاب أَلِیم * تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِى سَبِیلِ اللهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِنْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْن ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ); اى کسانى که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید و این براى شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید * (اگر چنین کنید) گناهانتان را مى بخشد و شما را در باغ هایى از بهشت داخل مى کند که نهرها از زیر درختانش جارى است و در مسکن هاى پاکیزه در بهشت جاویدان جاى مى دهد و این پیروزى عظیم است».
در نهمین نکته حکمت آمیز که در واقع تکمیل کننده نکته قبل است مى فرماید: «هیچ سودى همچون ثواب الهى نیست»; (وَلاَ رِبْحَ کَالثَّوَابِ).
سودهاى مادى همه از بین مى روند ولى ثواب الهى همواره باقى و برقرار است همان گونه که در قرآن کریم مى خوانیم: (مَا عِنْدَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق)
در واقع ارباح مادى همچون خواب و خیال است ولى سود معنوى واقعیتى است انکار ناپذیر.
اضافه بر این، سود مادى حدى دارد; دو یا چند برابر و حتى ممکن است گاهى ده برابر شود در حالى که ثواب الهى به مقتضاى آیه شریفه (مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ...) گاه هفتصد برابر و گاه افزون بر آن است; سودى که در هیچ تجارتى پیدا نمى شود.
👈 ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_113
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت )
قسمت 6
🌺 گفت پیغامبر که یزدان مجید
از پی هر درد درمان آفرید
لیک زان درمان نبینی رنگ و بو
بهر درد خویش بی فرمان او
چشم را ای چارهجو در لامکان
هین بنه چون چشم کشته سوی جان
این جهان از بی جهت پیدا شدست
که ز بیجایی جهان را جا شدست
باز گرد از هست سوی نیستی
طالب ربی و ربانیستی
جای دخلست این عدم از وی مرم
جای خرجست این وجود بیش و کم
کارگاه صنع حق چون نیستیست
جز معطل در جهان هست کیست
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت ) قسمت 6 🌺 گفت پیغامبر که یزدان مجید از پی هر درد درمان
🔴گفت پیغمبر: اشاره به چند حدیث است از جمله: «إنَّ اللَّهَ حَیثُ خَلَقَ الدَّاءَ خَلَقَ الدَّواءَ فَتَداوو: خدا آن جا که درد آفرید دارو آفرید پس دارو به کار برید.» و مجلسى از سرائر ابن ادریس آرد که رسول (ص) و امامان (ع) فرمودهاند « درمان کنید چه خدا دردى را نفرستاد جز که با آن درمانى فرستاد مگر مرگ را».
👈حضرت رسول فرمود که خداى تعالى براى هر دردى درمانى آفریده.
ولى از آن دوا براى درد خود فایدهاى نخواهى دید جز بفرمان خدا.
اى آن که چاره جویى مىکنى چشم بر لا مکان بدوز چون چشم همواره در پى جان و جان در لا مکان است.
این جهان از بىجهت پیدا شده است و جهان در بىجائى جا گرفته است.
اگر از جان و دل طالب بقا هستى از هستى بطرف نیستى باز گرد.
از نیستى رم نکن چون جاى دخل است آن که جاى خرج است همین وجود بیش و کم است.
اکنون که کارگاه صنع خداوندى عالم نیستى نیست پس در عالم هستى هر که هست معطل و باطل است.
👈مولانا میگوید: پیامبر فرمود: خداوند بزرگ برای هر دردی درمانی آفرید، ولی تو بدون اذن الهی و فرمان حضرت حق، نمیتوانی حتی رنگ و بوی آن را دریابی.
راه تو این است که «چشم در لامکان بنهی» و بکوشی تا حقایق عالم غیب و هستی مطلق را بدانی. وی حالت چنین جویندهای را به کشته ای تشبیه میکند که نگاهش به یک سو میماند و گویی جان را دنبال میکند. در منابع حدیثی، موافق مضمون کلام مولانا آمده است که : «هرگاه روح از جسم بازستانده شود چشم در پی آن رود.»
در توضیح ابیات پایانی باید گفت: عالم عدم که در آن هرچیز بدون صورت و مقیدات عالم ماده در علم الهی موجود است، چون مقید نیست، زمان و مکان و جهت هم ندارد و از همین بیجهت و بیمکانی، جهت و مکان به اراده حق پدید میآید. مولانا میگوید: اگر طالب پروردگار و مرد ربانی هستی، از این «هست» مقید به «نیستیِ» فارغ از قید وشرط، باز گرد. منظور مولانا این است که از عدم بالأخره چیزی پدید میآید و پیوستن به آن سودی دارد، اما این هستی مادی و ظاهری اسیر بیشی و کمی و فناپذیر است. اسیران این هستیِ ظاهری معطلند و کسی که بخواهد «صنع حق» را ببیند باید «هستی عالم امکان» را رها کند و صنع ربوبی را در آن فنای هستی امکانی بیابد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2