◀️ بيعت مشروط!
قسمت 2
📜 در کتاب خلفاى ابن قتیبه که از علماى مشهور اهل سنت است و در قرن سوم مى زیسته تحت عنوان رفت و آمد طلحه و زبیر نزد على(علیه السلام) چنین آمده است: بعد از تمام شدن بیعت، طلحه و زبیر نزد آن حضرت آمده عرض کردند: مى دانى براى چه با تو بیعت کرده ایم؟ فرمود: آرى براى این که گوش به فرمان من باشید و اطاعت کنید; همان بیعتى که با ابوبکر و عمر و عثمان کردید. آنها (با صراحت) گفتند: نه ما با تو بیعت کردیم که شریک تو در امر خلافت باشیم. امام(علیه السلام) فرمود: چنین نیست. بلکه شما شریک در همکارى و کمک در برابر مشکلات و رنج ها هستید. این در حالى بود که «زبیر» شک نداشت که على(علیه السلام) حکومت عراق را به او مى سپارد و حکومت یمن را به «طلحه». هنگامى که براى آنها روشن شد که على(علیه السلام) حکومتى را به آنها نمى سپارد شکایت خود را از آن حضرت آشکار ساختند «زبیر» در میان جمعیتى از قریش گفت: «هذا جَزائُنا مِنْ عَلِىّ قُمْنا لَهُ فی أمْرِ عُثْمانَ حَتّى أثْبَتْنا عَلَیْهِ الذَّنْبُ وَسَبَبْنا لَهُ الْقَتْلُ وَهُوَ جالِسٌ فی بَیْتِهِ وَکَفَى الاْمْرُ فَلَمّا نالَ بِنا ما أرادَ جَعَلَ دُونَنا غَیْرَنا; این پاداش ماست از سوى على! ما در کار عثمان به نفع او قیام کردیم و گناهکارى او را ثابت نمودیم و عوامل قتل او را فراهم ساختیم در حالى که على در خانه خود نشسته بود و ما مشکل را حل کردیم; اما هنگامى که به وسیله ما به مقصودش رسید (و حکومت را در اختیار گرفت) دیگران را بر ما مقدم داشت.(2)
از این عبارت به خوبى روشن مى شود که آنها واقعاً اهل توطئه و سیاست هاى مکارانه و دور از تقوا و پرهیزگارى بودند و این که بعضى گمان مى کنند خوب بود على(علیه السلام) مقامى به آنها مى داد تا ساکت شوند اشتباه بزرگى است; آنها نه صلاحیت و شایستگى و تقوا براى فرماندارى و استاندارى کشور اسلام داشتند و نه به آن قانع بودند. دست در دست معاویه داشتند و مى خواستند حکومت بر مسلمانان را به زور و از طریق دغل کارى به چنگ آورند و تقواى امیرمؤمنان على(علیه السلام) هرگز پذیراى چنین مطلبى نبود.
در ذیل روایت بالا نیز آمده است که على(علیه السلام) هنگامى که از سمپاشى هاى طلحه و زبیر آگاه شد به ابن عباس فرمود: تو چه پیشنهاد مى کنى؟ ابن عباس گفت: من چنین فکر مى کنم که آنها عاشق حکومت اند; بصره را به زبیر بسپار و کوفه را به طلحه. امام علیه السلام خندید فرمود: واى بر تو! در کوفه و بصره مردان باشخصیت و اموال فراوانى وجود دارد که اگر آن دو به حکومت آن برسند بر گردن مردم سوار مى شوند، سفیهان را از طریق طمع و ضعیفان را با فشار و قدرتمندان را با زور تحت سیطره خود مى گیرند (و مردم را بدبخت مى کنند و چهره حکومت اسلامى را به کلى تغییر مى دهند)
#نهج_البلاغه_حكمت_202
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_75
أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَمَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
سپس دلهاى شما بعد از این جریان سخت شد، همچون سنگ یا سختتر! چرا كه از پارهاى سنگها، نهرها شكافته (وجارى) مىشود وپارهاى از آنها، شكاف برمىدارد و آب از آن تراوش مىكند، و بعضى از سنگها از خوف خدا (از فراز كوه) به زیر مىافتد. (امّا دلهاى شما هیچ متأثّر نمىشود) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
🔴 انتظارِ ایمان آوردن مردم نیز نیكوست، ولى همه این توفیق را ندارند، شما هم انتظار آن را نداشته باشید. «أفتطمعون أن یؤمنوا»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_290
دعای #چهل_هفت
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز #عرفه "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_هفت_61
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه:
🔹اللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيهِ، وَ آتِهِ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانا نَصِيرا، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا يَسِيرا، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ، وَ قَوِّ عَضُدَهُ، وَ رَاعِهِ بِعَيْنِكَ، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ🔹
🔸پس ولى خود را الهام كن تا شكر اين نعمت بگزارد، و ما را نيز الهام كن كه نعمت وجود او را سپاس گوييم و او را به پيروزى از جانب خود نصرت كن، و كار او را به آسانى بگشاى و او را به نیرومندترین تکیه گاه خود مدد فرماى و پشت او را قوى كن و بازوى او را نيرومند گردان، و چشم عنایت خود را از او برمدار و به نگهداری خود حمايتش فرما، و به فرشتگانش يارى كن و به سپاه نيرومند خويش مدد ده🔸
#چهل_هفت #عرفه #امام #امام_زمان علیه السلام
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هفت_61
#شكر نعمت
اللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيهِ، وَ آتِهِ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحًا يَسِيرًا، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ، وَ قَوِّ عَضُدَهُ، وَ رَاعِهِ بِعَيْنِكَ، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلَائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ.
خداوندا، پس به ولىّ خود، شكرِ آنچه را كه به او نعمت دادهاى، الهام فرما و مانند آن (شكر) را در نعمت، به ما الهام نما و او را از جانب خود، سلطنتى پيروزمند عطا فرما و براى او پيروزى به آسانى بگشاى و او را به ستون (نيروى) خود، يارى فرما و پشتش را محكم ساز و بازويش را قوّت ده و تحت نظر خود، از او نگهدارى كن و با حفظ خويش، او را پشتيبانى كن و با فرشتگانت يارىاش نما و با چيرهترين لشكرت، به او كمك رسان.
«أَوْزِعْ»: به معناى الهام است و منظور از آن الهامى نيست كه اگر خداوند عنايت نكند، انسان (به حسب طبع خود) به آن علم پيدا نمىكند، بلكه منظور الهام عملى است و آن به معناى وادار كردن، و دعوت باطنى به عمل خير و شكر نعمت و بالاخره عمل صالح است.
پس جمله «فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ» و جمله «أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ» بر اين مطلب اذعان دارد كه نعمتِ ثنا و شكرگذارى را به ولى خود و به ما الهام دار كه هم شكرگذار قولى و زبانى تو باشيم و هم شكرگذار عملى تو گرديم. شكر عملى آن است كه بدانيم نعمت از سوى خداى سبحان است. لازمه اين كار آن است كه از طرفى عبوديّت و مملوكيّت خود را به درگاه الهى در گفتار و عمل هويدا ساخته و به وظايف خود عمل كنيم، و از سوى ديگرْ امام، حقوق زيردستان را رعايت كرده، ما نيز حقّ امام را ادا نماييم.
#چهل_هفت #امام_زمان عجل
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_203
◀️ ترس از خدا و #ياد_مرگ
وَ قَالَ (علیه السلام): أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ، وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ؛ وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ، وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ، وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ.
علی علیه السلام که درود خدا بر او : اى مردم، از خدا بترسيد. خدايى كه اگر سخن گوييد، مى شنود و اگر چيزى در دل نهان كنيد، مى داندش. و بر مرگ پيشى گيريد، مرگى كه اگر بگريزيد به شما مى رسد و اگر بايستيد، مى گيردتان و اگر فراموشش كنيد، شما را ياد كند.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ اندرزى بسيار حكيمانه:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار نورانى كه به گفته «ابن عباس» شبيه آيات قرآنى است روى دو نكته تكيه مى كند: نخست درباره آگاهى خدا بر افعال و رفتار و نيات انسان ها هشدار مى دهد و سپس درباره مرگى كه هرگز انسان را فراموش نمى كند و مى فرمايد: «اى مردم! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى بگوييد مى شنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مى داند و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر از آن فرار كنيد به شما دست مى يابد و اگر بايستيد شما را مى گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را فراموش نخواهد كرد»; (أَيُّهَا النَّاسُ، اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ، وَإِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ، وَبَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ، وَإِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ، وَإِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ).
همه آنچه امام در اين گفتار حكيمانه فرموده در واقع برگرفته از آيات قرآن مجيد است. در آيه 7 سوره «مجادله» مى خوانيم: «(أَلَمْ تَرَى أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَّجْوَى ثَلاَثَة إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَلاَ خَمْسَة إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَلاَ أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلاَ أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللهَ بِكُلِّ شَىْء عَلِيمٌ); آيا نمى دانى كه خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى داند; هيچ گاه سه نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اين كه خدا چهارمين آنهاست، و هيچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اين كه خداوند ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اين كه او همراه آنهاست هر جا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى سازد، چرا كه خدا به هر چيزى داناست».
در جایى دیگر مى فرماید: «(وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ); ما انسان را آفریدیم و وسوسه هاى نفس او را مى دانیم و ما به او از رگ قلبش نزدیک تریم!».
در جایى دیگر مى فرماید: «(قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ); بگو مرگى که از آن فرار مى کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد; سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگردانده مى شوید; آن گاه شما را از آنچه انجام مى دادید خبر مى دهد».(
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_203
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ اندرزى بسيار حكيمانه:
قسمت 2
📜 به راستى اگر انسان ایمان محکمى به محتواى این آیات و محتواى کلام امام(علیه السلام) داشته باشد تسلیم هواى نفس و وسوسه هاى شیطان و آلوده به گناه و معاصى نخواهد شد.
نیز اگر انسان مرگى را که براى همه مسلم است فراموش نکند و بداند این زندگى دیر یا زود پایان مى گیرد و آنچه را براى گردآورى آن تلاش کرده رها مى سازد و رخت بر مى بندد و سپس در دادگاه عدل پروردگار حضور مى یابد و نامه اعمال خود را که به مقتضاى (لاَ یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلاَ کَبِیرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا) همه اعمال و گفتار او از کوچک و بزرگ را در دست دارد و باید پاسخ گوى همه آنها باشد، به یقین چنین انسانى با چنین اعتقادى جز در راه تقوا گام بر نمى دارد.
مشکل انسان از آنجا شروع مى شود که حضور نظارت خدا را در اعمال و گفتارش در همه حال فراموش کند و مرگ را به دست نسیان بسپارد. عجیب این است که در زندگى معمولى دنیا اگر تبهکاران احساس کنند مأموران انتظامى در جایى حضور دارند و آنها را دستگیر مى کنند و به دادگاه تحویل مى دهند قطعاً دست به کار خلافى نمى زنند; حضور پلیس از یک طرف و دادگاهى که در انتظار است از طرفى دیگر آنها را از اعمالشان باز مى دارد. تنها به جایى مى روند که پلیس حضور نداشته نباشد و یا اگر گرفتار شوند مدرکى در دادگاه براى اعمال خلاف آنها به دست قضات نیفتد. با این حال چگونه ممکن است انسان ایمان به خدایى داشته باشد که از رگ قلب یا رگ گردنش به او نزدیکتر است و در همه جا فرشتگان الهى مراقب اعمال او هستند و همه را ثبت و ضبط مى کنند. به علاوه دادگاه قیامت قطعى و یقینى است. چگونه ایمان به این امور با آلودگى به ظلم و گناه مى سازد؟
مرحوم علامه مجلسى در حدیثى از امیرمؤمنان نقل مى کند که ضمن خطبه مفصلى معروف به خطبه «دیباج» فرمود: «وَأفیضُوا فی ذِکْرِ اللهِ جَلَّ ذِکْرُهُ فَإنَّهُ أحْسَنُ الذِّکْرِ وَهُوَ أمانٌ مِنَ النِّفاقِ وَبَرائَةٌ مِنَ النّارِ وَتَذْکیرٌ لِصاحِبِهِ عِنْدَ کُلِّ خَیْر یَقْسِمُهُ اللهُ جَلَّ وَعَزَّ وَلَهُ دَوِىٌّ تَحْتَ الْعَرْشِ; بشتابید به سوى ذکر خداى متعال که بهترین ذکر است و انسان را از نفاق در امان مى دارد و سبب برائت از آتش دوزخ است و نعمت هایى را که خدا به او مى دهد یادآورى مى کند و این ذکر صدایى در زیر عرش خدا طنین انداز دار
در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ فَإنَّهُ یُمَحِّصُ الذُّنُوبَ وَیَزْهَدُ فِى الدُّنْیا; زیاد به #ياد_مرگ باشید که گناهان را محو مى کند و انسان را نسبت به زرق و برق دنیا بى اعتنا مى سازد».( )
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_203
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_76
وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
و (همین یهودیان) هنگامى كه مؤمنان را ملاقات مىكنند، مىگویند: ایمان آوردیم، ولى هنگامى كه بعضى از آنها با بعضى دیگر خلوت مىكنند، مىگویند: چرا آنچه را كه خداوند (دربارهى صفاتِ پیامبر اسلام) براى شما (در تورات) گشوده (و بیان كرده، به مسلمانان) بازگو مىكنید تا (روز رستاخیز) در پیشگاه پروردگارتان بر ضدّ شما به آن استدلال كنند؟ پس آیا تعقّل نمىكنید؟
🔴 انسان وقتى حقیقت را فهمید، باید از آن پیروى كند و نباید با ارعاب و تهدید دیگران و نفوذ مقام این و آن، حقیقت را نادیده بگیرد. «قالوا اتحدثونهم بما ...»
اى بسا اگر در آن روز دانشمندان كتمان حقّ نمىكردند، این همه یهودى و مسیحى وجود نداشت.
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏹ قانون #کارما (Karma) : هر عملی که در زندگیتان انجام می دهید دارای یک عکس العمل است.
👈یازده قانون #کارما 👇
1. قانون تشابه در کارما
2. قانون تواضع در قانون کارما
3. قانون رشد و کارما
4.قانون مسئولیت و کارما
5. قانون باور ها
6. قانون ارتعاش در قانون کارما
7. قانون بخشش و کارما
8. قانون انرژی در کارما
9.قانون آینه در قانون کارما
10. قانون اهمیت و الهام در کارما
11.قانون صبر و کارما ( شرح کامل) 👇
https://modireafkar.ir/the-law-of-karma/
✳️ مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
#حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_407
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
⏹ قانون #کارما (Karma) : هر عملی که در زندگیتان انجام می دهید دارای یک عکس العمل است. 👈یازده قان
مــزرع سـبــز فـلـک دیــدم و داسِ مــَـهِ نـــو
یـادم از کِـشـتـه یِ خـویـش آمـــد و هـنــگام درو
مـعـنـی بـیـت : شاعر دریک نگاه، کائنات وجهان هستی راهمانندِ مزرعه ای مشاهده کرده وباقوّه یِ خیال خویش، ازهلال ماه داسی درست کرده که ایّام ِ عمر را درو می کند.! حرکتِ ماه درمزرع آسمان،همانا گذرزمان است که لحظه ای توقّف ندارد وهمه چیز را دروکرده ونابود می سازد. شاعرنکته پرداز،با تماشای کشتزار سبز آسمان و هلال ِ مـاه نـو که به شکل داس پدیدارمی گردد، به یادِ کشتزار زندگی ِ خویش افتاده وآن را موردِ ارزیابی قرارداده است. آیا چیزی که می کارم محصول خواهد داشت؟ آیا هنگامه ی درو وروزی که نتیجه ی عملکردِ خودراببینم، شادمان خواهم بود یاپشیمان؟
حافظ باسرودن ِ این غزل درس بزرگی به انسانیّت داده است. درموردِ این بیت سخن فراوان است و کتابها می توان نوشت. حافظ نکته ی نغز ی به مایاد می دهد،اوماراازاین آگاه می سازد که :
" هرعملی بکاریم عادتی دروخواهیم کرد،
هرعادتی بکاریم اخلاقی ،
وهراخلاقی سرنوشتی را رَقم خواهدزد ”
من اگرنیکم اگربَد توبرو خودرا باش
هرکسی آن دِرَوَد عاقبتِ کارکه کِشت
#حافظ_غزل_407
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهارم_1
«1» اللَّهُمَّ وَأَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَمُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ ....
خدايا! پيروان رسولان و تصديق كنندگانشان، كه عبارتند از مردم روى زمين، آن مردمى كه تصديقشان، قلبى و درونى بود ... سلام باد! ، بر آنان
👌 دعای #چهارم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 12
🔴 #حيات جداى از انبيا عليهم السلام
حضرت سجاد عليه السلام در فراز
«الَّلهم وَ أَتْباعَ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ اهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ»
به مسأله حيات واقعى انسان كه پيروى از انبياى الهى است؛ اشاره مىفرمايد و خداوند متعال هم همه انسانها را به پذيرش اين حيات حقيقى فرا مىخواند:
يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِوَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [حيات معنوى و] زندگى [واقعى] مىبخشد، دعوت مىكنند اجابت كنيد، و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل و مانع مىشود [تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد] و مسلماً همه شما به سوى او گردآورى خواهيد شد.
دعوت اسلام به سوى حيات و زندگى است، حيات مادى، حيات فرهنگى، حيات اقتصادى، حيات سياسى به معناى واقعى، حيات اخلاقى و اجتماعى در تمام زمينهها.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 13
🔴 اقسام #حيات در قرآن
«اين پرسش است كه آيا مردم قبل از اسلام و دعوت پيامبر مرده بودند كه قرآن آنها را دعوت به حيات مىكند؟
پاسخ سؤال اين است كه: آنها فاقد حيات از منظر قرآن بودند. حيات و زندگى مراحل مختلفى دارد، كه قرآن به همه آنها اشاره كرده است:
1- گاهى به معناى حيات گياهى آمده است:
اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يُحْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْأَيتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
بدانيد كه خدا زمين را پس از مردگىاش زنده مىكند. همانا ما نشانهها [ى ربوبيت و قدرت خود] را براى شما بيان كرديم تا بينديشيد.
2- گاهى به معناى حيات حيوانى ذكر شده است:
إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْىِ الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلّ شَىْءٍ قَدِيرٌ
يقيناً مردگان را زنده مىكند؛ زيرا او بر هر كارى تواناست.
3- زمانى به معناى حيات فكرى و عقلانى و انسانى آمده است:
أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِفِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّلُمتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مّنْهَا كَذَ لِكَ زُيّنَ لِلْكفِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
آيا كسى كه [از نظر عقلى و روحى] مرده بود و ما او را [به وسيله هدايت و ايمان] زنده كرديم، و براى وى نورى قرار داديم تا در پرتو آن در ميان مردم [به درستى و سلامت] حركت كند، مانند كسى است كه در تاريكىها [ىِ جهل و گمراهى] است و از آن بيرون شدنى نيست؟! اين گونه براى كافران [به خاطر لجاجت و عنادشان] آنچه انجام مىدادند، آراسته شد [تا گمان كنند اعمالى را كه انجام مىدهند نيكوست.]
4- گاهى به معناى حيات جاودان جهان ديگر آمده است:
يَقُولُ يلَيْتَنِى قَدَّمْتُ لِحَيَاتِى
مىگويد: اى كاش براى اين زندگىام [عبادت خالصانه و كار نيك] پيش فرستاده بودم.
5- زمانى به معناى علم و توانايى بى حد است آن چنان كه درباره خدا مىگوييم:
وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَىّ الَّذِى لَايَمُوتُ وَ سَبّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِبِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا
و بر آن زندهاى كه هرگز نمىميرد توكّل كن، و او را همراه با ستايش تسبيح گوى، و كافى است كه او به گناهان بندگانش آگاه باشد.
با توجه به اين اقسام كه مردم عصر جاهلى گرچه زندگى مادى حيوانى داشتند امّا از زندگى انسانى و معنوى و عقلانى محروم بودند، قرآن آمد و آنها را دعوت به حيات و زندگى كرد و دين اسلام يك دين راستين است كه حركت، در همه زمينههاى زندگى ايجاد مىكند و روح به فكر و انديشه مىدهد. احساس مسؤوليّت مىآفريند؛ همبستگى و اتحاد و ترقّى و تكامل در همه زمينهها ايجاد مىكند و به تمام معنى حيات آفرين مىباشد.
و دعوت حياتى در وهله اول مربوط به جهاد و ايمان و قرآن و بهشت است كه از عوامل اصلى حيات مىباشد. هر چند مفهوم آيه محدود است ولى شامل هر برنامه و هر دستورى كه شكلى از اشكال حيات انسانى را بيافريند؛ مىباشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 14
🔴 حقيقت دعوت انبيا عليهم السلام
حقيقت امر و ركن واقعى اين دعوت چيزى است كه انسان را از پرتگاه فنا و هلاكت، رهائى داده و زندهاش مىكند.
زندگى گرانبهاترين متاعى است كه موجود زنده براى خود سراغ دارد. و در ماوراى زندگى غير از عدم و بطلان چيزى ديگرى نيست. و اين ارزش را براى زندگى به خاطر اثر آن قائل است كه عبارت از شعور و اراده كه نشاط و سعادت زندگى به آن است، پس به اين جهت همواره از جهل و نداشتن حريّت اراده و اختيار مىگريزد.
انسان هم كه يكى از موجودات زنده است، مانند همه موجودات مجهّز به سلاحى كه زندگى معنوى او حقيقت وجود اوست. همان طور كه تمامى انواع موجودات مسلّح به سلاحى كه حافظ وجود و بقايشان باشد، هستند، و سلاح انسان همان اراده و اختيار اوست كه خيرات و منافع او را از شرور و مضارّش مشخص نموده و او را به آن يكى سوق و از ديگرى زنهار مىدهد.
اين هدايت الهى كه نوع انسانى را به سوى سعادت و خير و منافع وجودش دلالت مىكند هدايتى تكوينى است و از مشخّصات نحوه خلقت اوست.
انسان سعادت وجود خود را به طور قطع درك مىكند. و در اين دركش دچار ترديد نمىشود. اگر در جايى دچار غفلت و شبهه شود به خاطر تأثير عوامل و اسباب نامناسب ديگرى است كه موجودى را از مسير خيرات و منافع آن به سوى ضرر و شرش سوق مىدهد. همان طور كه در قرآن بر روى آن پافشارى نموده و مىفرمايد:
راه سعادت و علم و عملى كه منتهى به آن مىشود بر هيچ انسانى پوشيده و مخفى نيست و هر انسانى به فطرت خود مىفهمد كه چه معارفى را بايد معتقد باشد و چه كارهايى را بايد بكند.
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَاتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَ لِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَايَعْلَمُونَ
پس [با توجه به بىپايه بودن شرك] حقگرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى] روى آور، [پاىبند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچ گونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولى بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل] ندارند.
گاهى انسان در اعتقاد يا عملش از طريق حق منحرف شده و دچار اشتباه مىگردد وليكن اين خط مستند به فطرت انسان و هدايت الهى نيست، بلكه به خاطر اين است كه او خودش عقل خود را دزديده و در اثر پيروى هواى نفس و تسويلات جنود شيطان، راه رشد خود را گم كرده است.
أَفَرَءَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِوَ قَلْبِهِوَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِغِشوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
پس آيا كسى كه معبودش را هواى نفسش قرار داده ديدى؟ و خدا او را از روى علم و آگاهى خود [بر اين كه شايسته هدايت نيست] گمراه كرد، و بر گوش و دلش مُهرِ [تيره بختى] نهاد، و بر چشم [دلش] پردهاى قرار داده است، پس چه كسى است كه بعد از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكّر [حقايق] نمىشويد؟
پس اين علم و عملى كه فطرت انسانى انسان را به سوى آن دعوت مىكند از لوازم زندگى سعيد انسانى است كه جا دارد نامش را زندگى گذاشت و چنين زندگى به چنين علم و عملى نيازمند است.
پس براى آدمى يك زندگى حقيقى هست كه اشرف و كاملتر از حيات پست دنيايى اوست و وقتى به آن زندگى مىرسد كه استعدادش كامل و رسيده شده باشد. اين تماميّت استعداد به وسيله آراستگى به دين و دخول در زمره اولياى صالحين، دست مىدهد.
آيه شريفه سوره انفال اشاره به همان استعداد نموده و مىفرمايد:
عمل كردن به آن دستورهايى كه دعوت حقه اسلامى، بشر را به آن مىخواند.
انسان را براى درك آن زندگى حقيقى مستعد مىسازد همچنان كه اين زندگى حقيقى هم منشأ و منبع اسلام است. علم نافع و عمل صالح از آن زندگى سرچشمه مىگيرد.
اين دعوت مطلق است و از اين كه شامل مجموع دعوتهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله كه مايه زنده شدن دلهاست و يا دستهاى از دعوتهايش كه طبيعت احياء را دارد بشود، هيچ ابائى نداشته و همچنين شامل نتايج دعوت او كه عبارت است از انواع زندگىهاى سعيد حقيقى مانند زندگى اخروى در جوار خدا نيز مىشود.
هر چند برخى در دعوت مورد شأن نزول آيه گفتهاند كه:
آيه حيات را در حكم جهاد مىداند كه جهاد مايه احياى امر شما و عزت دين شماست.
يا برخى ديگر گفتهاند: ايمان و حق مايه حيات دل و كفر و باطل باعث مرده شدن دل است.
يا عدّهاى شما را به قرآن و علم دين مىخوانند و دليل آوردهاند به اين كه علم مايه حيات و جهل در حقيقت مردن است و قرآن هم نور و هم حيات و هم علم است.
يا عدهاى گفتهاند: وقتى شما را مىخوانند به بهشت يعنى بهشت، زندگى دائمى و نعمت باقى و زوالناپذير است
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 15
🔴 #حیات و زندگى حقيقى از ديدگاه روايات
اگر انبيا نبودند و مكتب پربار اسلام از روز نخست در جامعه بشريت نبود انسان چه سرنوشتى داشت؟ امروز اگر جهان بشريت به كلى از دعوت پيامبران بيگانه شود و ارزشهاى خشك و بىنور مادى را جانشين ارزشهاى الهى كه در قالب دعوت انبيا منعكس شده است بنمايد، دنياى وحشتناكى خواهيم داشت.
امام على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
لاحياةَ إِلَّا بالدِّينِ وَ لامَوتَ الَّا بِجُحُودِ اليَقينِ، فَاشْرَبُوا العَذْبَ الفُراتَ يُنَبِّهْكُم مِنْ نَوْمَةِ السُّباتِ، وَ إِيَّاكُم وَ السَّمائِمِ المُهْلِكاتِ.
زندگى جز به ديندارى نيست و مرگ جز با از دست دادن يقين نيست، پس از آب شيرين و گوارا بنوشيد تا شما را از خواب غفلت بيدار كند و از سموم كشنده بپرهيزيد.
بنابراين يكتاپرستى مايه حيات جان بشر است و اميدوارى به عمل به دين خدا و زنده نگه داشتن دل به سلوك با صاحبدلان كه راه حق را پيمودهاند؛ همان گونه كه حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
مُعاشَرَةُ ذَوي الفَضائِل حَياةُ القُلوبِ.
ارتباط با دارندگان فضيلتها مايه زندگى دلهاست.
آبادى دل و جانها به ارتباط صحيح با بزرگان اهل وحى و فضل است. و هر چه انسان به كانون ارزشها نزديكتر باشد از انحراف و گمراهى مصون مىماند. اين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله چشمهاى از اين ارتباط را به ما نشان مىدهد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَحْيى حَيَاةً تُشْبِهُ حَيَاةَ الأَنْبِياءِ، وَ يَمُوتَ مَيتَةً تُشْبِهُ مِيتَةَ الشُّهَدَاءِ وَ يَسْكُنَ الْجِنانَ الَّتى غَرَسَها الرَّحمنُ، فَلْيَتَوَلَّ عَلِيًّا وَ لْيُوالِ وَلِيَّهُ وَ لْيَقْتَدِ بَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَانَّهُمْ عِتْرَتى خُلِقُوا مِنْ طِينَتى،
الَّلهُمَّ ارْزُقْهُمْ فَهمى وَ عِلْمى، وَ وَيْلٌ لِلْمُخالِفينَ لَهُمْ مِنْ أُمَّتى؛ اللَّهُمَّ لاتُنِلْهُمْ شَفاعَتى
هر كسى دوست دارد كه زندگى به مانند زندگى پيامبران داشته باشد و مرگى به مانند مرگ شهداء دارا باشد و در بهشتى كه خداوند رحمان باغبان درختان آن است؛ سكونت گزيند، پس على عليه السلام را پيروى كند و ولايت او را دوست بدارد؛ و به امامان بعد او تأسى كند؛ زيرا آنان اهل بيت من هستند و از سرشت من آفريده شدهاند.
خدايا! از فهم و دانش من به آنان روزى فرما و واى بر رويگردانان امت من از آنان؛ خدايا! شفاعت مرا به آنان مرسان.
از سوى ديگر خداوند تعالى هم انسان را به زندگى خوب در دارالسلام كه خانه سلامت و امنيّت است؛ دعوت مىفرمايد:
وَ اللَّهُ يَدْعُواْ إِلَى دَارِ السَّلمِ وَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ
و خدا [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است] دعوت مىكند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مىنمايد.
هرگاه زندگى در دنيا نيز شكل توحيدى و رستاخيزى به خود گيرد، آن تبديل به دارالسلام مىشود. و خداوند هر كه را شايسته هدايت بداند به راه مستقيم فرا مىخواند.
پس انسان هر چه از كانون امنيّت و سلامت و هدايت دينى دور گردد و راه جدايى و مبارزه را پى بگيرد نه تنها از حمايتهاى خداوند محروم مىشود؛ بلكه در دامهاى شيطانى و ذلّتآور حيوانى اسير مىشود و زندگى او به مرگى ننگين و تلخ همراه با رسوايى دنيايى و دشنام بندگان خدا، پايان مىيابد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
-325837053_-210032.m4a
26.02M
#شرح_صحیفه_سجادیه
#آشنایی_با_صحیفه_سجادیه
👌جلسه 3
آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام
👤استاد علی اصغر #ابراهیمی_فر
🖋کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2