❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #آل_عمران
#آل_عمران_15
قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِّنْ ذَ لِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَ جٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَ نٌ مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
بگو: آیا شمارا به بهتر از اینها (كه محبوب شماست) خبر دهم؟ براى كسانى كه تقوا داشته باشند، نزد پروردگارشان باغهایى (بهشتى) است كه از زیر (درختان) آن نهرها جارى است. براى همیشه در آنجا (بهرهمند) هستند و همسرانى پاك (خواهند داشت) و رضا و خشنودى خداوند (شامل حالشان مىشود) و خداوند به حال بندگان بیناست.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام #سختی :
«2» وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ
و همه چيز بر اساس و ارادهات مىگذرد؛
«3» فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ
پس همه موجودات به خواست تو بى آن كه فرمان قولى دهى، فرمان برند، و به ارادهات، بى آن كه با گفتار نهى كنى از كار باز ايستند.
دعای #هفتم
#دعا_هفتم_3
#خواست_خدا
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_3
#خواست_خدا
✳️ درون حضرت ابراهيم عليه السلام از عواطف پدرى نسبت به اسماعيل موج مىزد. او را همواره به ياد مىآورد و جانش براى ديدار او طوفان شوق و مهر داشت. از تقدير الهى سر نمىپيچيد، اما از احساسات انسانى هم تهى نبود.
رضاى حضرت محبوب را بر خشنودى خود مقدم مىدانست ولكن دلش در گرو عطوفت فرزندش نيز بود، به خصوص كه او را به فرمان خدا در بيابانى خشك و سوزان، بىآب و نان با مادرى بى پناه رها كرده بود و نمىدانست در اين امر الهى چه مصلحتى است و آينده چگونه مىشود؟
گاهى حوادث روزگار بسيار سنگين و خرد كننده است اما مردان بزرگ و خداپرست مىدانند كه تا گندم نرسد آن را آرد نمىكنند، اين است كه حوادث و وقايع آنها را پخته مىكند، از خامى بيرون مىآورد و احساس سنگينى پيشامدها براى ايشان پر از لذت و خوشى است.
ابراهيم كه گاهگاه به ديدار فرزند مىشتافت و نان و آبى براى او مىبرد، با دلى قوى اميد تغيير وضع و دستور جديد خداوند را داشت.
شبى در خواب ديد كه از جانب پروردگار مأموريت يافته كه فرزندش اسماعيل را ذبح كند! ابراهيم يقين داشت كه رؤياى انبيا، خواب پريشان و وساوس و پندارهاى موهوم نيست و معتقد بود كه حقيقتى است كه در خواب به او الهام شده و براى انجام آن بايد بدون كم و كاست بپا خيزد و اقدام كند: قربان كردن فرزند! سر بريدن همان اسماعيل كه خداوند به او عنايت كرده است!
بايد انديشيد كه اين كار چه اندازه دشوار و سخت است، كدام پدر مىتواند خود را راضى و حاضر كند كه سر فرزندش را به دست خود ببرد؟ كدام دلى است كه از اين انديشه فرو نريزد؟ و كدام دستى است كه توانايى چنين كارى داشته باشد و نلغزد و از كار نيفتد؟!
انجام اين گونه فرامين جز آثار ايمان و نمودهاى عقيده و اعتقاد به حقّ و حقيقت نمىتواند باشد. اين محنت كوهها را در هم فرو مىريزد و جانها را زير و زبر مىكند اما ابراهيم بزرگ هيچ گونه تزلزل و سستى به خود راه نمىدهد. او خدا را بزرگتر از هر چيز و مقدم بر كل هستى مىداند و رضاى او را بر رضا و ميل خود ترجيح مىدهد.
اسماعيل اندك اندك جوانى برومند و با نشاط و قوّت شده بود، بازوان ستبر و شانههاى پهن و پيشانى بلندش جان پدر پير را قوّت و نيرو مىبخشيد، اما چه كند، مأمور شده او را قربان كند.
پدر فرمان الهى را به پسر گفت تا او را هم از سرنوشت عجيب و شگفتانگيزش كه از تولد گام به گام همراه او بود آگاه سازد. اسماعيل چون سخن پدر را شنيد بدون تأمل اظهار رضايت كرد و خود را تسليم نمود. اين چه تربيت و ايمان محكمى بود كه به اين صورت و با آن رضامندى و چهره گشوده، از مرگ به خاطر اطاعت فرمان خدا استقبال مىشد؟ خدا خود داناتر است.
پدر پير پسر جوان را در آغوش كشيد و بوسههاى گرم و پرسوزى نثارش كرد، سپس دست و پاى او را بست و با دلى سرشار از ايمان و لبريز از رضا، كارد را بر كشيد و بر گلوى اسماعيل نزديك كرد در حالى كه تمام ملكوت نگران كار او بودند.
ابراهيم كارد را به گلوى اسماعيل كشيد، بار دوم و سوم نيز تكرار كرد اما اثرى از بريدگى و جارى شدن خون نديد و تغيير حالتى هم در قربانى مشاهده ننمود.»
گويى به زبان حال بر سر كارد تيز فرياد زد: چرا نمىبُرى؟ و كارد هم به زبان حال به او پاسخ داد:
الْخَليلُ يَأْمُرْنى، وَ الْجَليلُ يَنْهانى.
ابراهيم تو مىخواهى من سر فرزندت را جدا كنم، ولى صاحب هستى مرا از بريدن نهى مىكند!
آرى:
«وَ مَضَتْ عَلى إرادَتِكَ الأْشْياءُ فَهِىَ بِمَشيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرِةٌ، وَ بإرادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ»
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 283
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈🎙 صوتی تصویری با صدای : علی #فانی
دعای #هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_401
سازگاری و هماهنگی با مردم
وَ قَالَ (عليه السلام ) :
مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلَاقِهِمْ، أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ.
حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود:
هماهنگى در اخلاق و رسوم مردم، ايمن ماندن از دشمنى و كينه هاى آنان است.
👈 شرح اینجا
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #آل_عمران
#آل_عمران_16
#آل_عمران_17
اَلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَآغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ الْنَّارِ
الْصَّبِرينَ وَالْصَّدِقِينَ وَالْقَنِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ
(پرهیزگاران) كسانىاند كه مىگویند: پروردگارا! براستى كه ما ایمان آوردهایم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما.
(پرهیزگاران، همان) صابران و راستگویان و فرمان برداران فروتن و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در #سحر ها هستند.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام #سختی :
[ «4» أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ
«5» وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ]
تنها تو را در دشوارىها مىخوانند، و در بلاهاى سخت و دشوار، تنها تو پناهگاهى. بلاهاى سخت و دشوار از انسان دور نمىشود، مگر آنچه را كه تو دور كنى، و از گرههاى رنج آور، چيزى گشوده نمىشود، مگر آنچه را تو بگشايى. پروردگارا! بلايى بر من نازل شده، كه سنگينىاش مرا به زحمت و رنج انداخته، و سختى و مشكلى به دردم آورده، كه تحمّلش مرا در فشار قرار داده.
دعای #هفتم
#دعا_هفتم_4
#دعا_هفتم_5
#پناهندگی_بخدا در حل مشكلات و دفع بلاها
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_4
#پناهندگی_بخدا در حل مشكلات و دفع بلاها 1
✳️ حضرت سجّاد عليه السلام در هنگام ترس و گرفتارىها با حال تضرّع به پناهندگى خداوند اصرار مىورزد؛ زيرا در وقت هجوم انواع بلاها و حوادث و گناهان تنها پناهگاه انسان خداست نه غير او.
این فراز از دعاى امام عليه السلام آموزشى به بندگان خداست كه در وقت فشار گرفتارى و غمها به غير از خدا توجه نكنند، چون اين حالتهاى روحى و جسمى كه در اثر بسته شدن درِ رحمت و نعمتِ خداوند و روى آوردن انواع بلاها و سختىها براى انسان است به خاطر اين است كه خداوند مىخواهد، بندگانش به سوى او روى آورند و با او گفتگو كنند و به وجود حق عشق بورزند. و خداى متعال اين حالت بنده را دوست دارد.
چه كسى مىتواند حضرت يوسف عليه السلام را از صحنه گناه نجات دهد و او را در پناه خود نگه دارد. آن صحنههايى كه اگر براى هر يك از ما اتفاق بيفتد به يقين آلوده به گناه مىشويم. چگونه اگر برهان ربّ نبود يوسف در منجلاب شهوت غرق مىشد و همه پرده عصمت و هيبت او دريده مىشد. پس يك قدرت برتر و نقطه اميدى بايد دست او را بگيرد. در آن هنگام كه همه راهها را به سوى لغزش و خيانت مشاهده كرد و درهاى نجات را بسته ديد در پاسخ به همسر عزيز مصر به يك جمله كوتاه بسنده كرد:
قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبّى أَحْسَنَ مَثْوَاىَ» «یوسف23»
يوسف گفت: پناه به خدا، او پروردگار من است، جايگاهم را نيكو داشت.
مَعَاذَ اللَّهِ يعنى تنها پناهگاه خداست. در چنين شرايطى سخت و بحرانى براى رهايى از چنگال وسوسههاى شيطانى، تنها راه فرار را پناه بردن به خدا مىداند، خدايى كه خلوت و جلوت براى او يكسان است. يوسف با ياد حق اول به يگانگى خداوند در عقيده و پناهجويى خدا را در عمل؛ اعتراف مىكند و همچنين حقشناسى خود را نسبت به عزيز مصر هم كه ربّ و آقاى اوست نشان مىدهد كه او مرا تربيت كرده و گرامى داشته است چگونه به او خيانت كنم؟! اين ارزشهاى اخلاقى انبيا و صالحان و عمل مؤمنان سبب مىشود كه جامعه از جرم و جنايت مصون بماند.
خداوند در آيات ديگر براى تحكيم پايههاى توحيد و شكستن بتهاى شرك و كفر دستورهاى اساسى صادر مىفرمايد:
قُلْ إِنَّمَآ أَدْعُواْ رَبّى وَ لَآأُشْرِكُ بِهِأَحَدًا* قُلْ إِنّى لَآأَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لَا رَشَدًا* قُلْ إِنّى لَن يُجِيرَنِى مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِمُلْتَحَدًا» «جن 20»
بگو: من فقط پروردگارم را مىپرستم، و هيچ كس را شريك او قرار نمىدهم.* بگو: من اختيار زيان و هدايتى را براى شما ندارم.* بگو: [اگر از او نافرمانى كنم] هرگز كسى در برابر [عذاب] خدا مرا پناه نمىدهد، و هرگز پناهگاهى غير او نمىيابم.
ملتحد از ماده لحد به معنى پناهگاه مطمئن است كه در اصل همان گودالى است كه براى مرده آماده مىسازند كه در يك طرف آن حفرهاى براى دفن مرده است تا خاك به روى او ريخته نشود و از آسيب جانوران نيز محفوظ بماند.
اين آيات از يك سو اعتراف به عبوديت كامل در پيشگاه خداست و از سوى ديگر هر گونه غلو را در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله نفى مىكند. و از سوى ديگر شخص پيامبر نيز با آن عظمت شأن پناه مستقلى در برابر عذاب خدا نمىتواند باشد. ولى مىتواند از خدا تقاضاى حلّ مشكلات براى مردم كند يا درخواست هدايت براى افراد شايسته بنمايد.
در روايات اهل بيت عصمت آمده است:
انسانى كه در امورش خود را در پناه خدا بداند يا نيت خود را نيك سازد، خواستههايش هم زيبا و نيكو مىشود و همچنين از آسيبها و خطرات آسمانى و زمينى حفظ مىماند.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 285
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2