eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
نه فقط انسانها قادر نيستند حق بندگى خداوند را ادا كنند و آنطور كه شايسته و سزاوار است او را عبادت و اطاعت نمايند بلكه فرشتگان نيز با آنكه از غرايز حيوانى و شهوات نفسانى منزه و مبرا هستند از بندگى و عبوديتى كه شايسته‏ى مقام مقدس ربوبى است عاجز و ناتوان‏اند. على عليه‏السلام در وصف فرشتگان از اين نظر چنين فرموده است: فرشتگان با مكانتشان از تو، منزلتشان نزد تو، و تجمع تمايلاتشان در تو، و بسيارى اطاعتشان براى تو، و كمى غفلتشان از فرمان تو، اگر ببينند باطن آنچه را كه از تو بر آنان پنهان است اعمال خود را ناچيز مى‏شمرند و آنها را بر خود عيب مى‏گيرند و مى‏فهمند كه حق بندگى را در پيشگاه مقدست انجام نداده‏اند و آنطور كه بايد تو را اطاعت ننموده‏اند.
افراد باايمان عبادت و اطاعت خود را در پيشگاه الهى هر قدر بسيار باشد كم و كوچك مى‏شمرند و همچنين تخلفات و معاصى خويش را هر قدر هم كوچك باشد بزرگ به حساب مى‏آورند و با توجه به اينكه معرفت افراد باايمان و درك معنوى آنان متفاوت است، كوچك شمردن طاعت و بزرگ شمردن معصيت در نظر آنان نيز متفاوت خواهد بود. يك مرد اعرابى از على (ع) پرسيد: درجات محبين چيست؟ حضرت فرمود: پايينترين درجه براى كسى است كه طاعت خود را كوچك تلقى كند و معصيت خود را بزرگ ببيند و چنين گمان داشته باشد كه در دنيا و آخرت هيچ كس جز او مورد موآخذه‏ى حضرت بارى‏تعالى نيست. مرد اعرابى از شنيدن اين كلام بيهوش شد. چون به هوش آمد از حضرت پرسيد: آيا درجه‏اى از اين بالاتر هم وجود دارد؟ فرمود: بلى، هفتاد درجه.
افراد باايمان حتى اولياى بزرگ خداوند و همچنين فرشتگان الهى قادر نيستند حق بندگى خداوند را آنطور كه شايسته است بجا آورند و به نسبت معرفتى كه دارند عبادتها و اطاعتهاى خويشتن را كوچك و كوچكتر مى‏شمرند و اعتراف دارند كه: ما عبدناك حق عبادتك.
امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و استقلال الخير و ان كثر من قولى و فعلى. *اگر مقصود حضرت زين‏العابدين (ع) از كلمه‏ى «خير» كه در اين عبارت آمده بندگى و اطاعت باشد معناى سخن امام آن مى‏شود كه: بار الها! موفقم بدار تا عباداتى را كه با زبان و عمل در پيشگاه مقدست انجام داده‏ام، گرچه بسيار باشد، آن را قليل و كم بشمرم. در اين صورت، مدلول دعاى امام يك امر توحيدى و اعتقادى است و مفاد آن اعتراف به اين مهم است كه: پروردگارا! بندگانت با سعى و مجاهده‏ى بسيار قادر نيستند حق بندگيت را ادا كنند و عباداتى را كه شايسته‏ى مقام مقدس توست انجام دهند. *اگر مقصود حضرت زين‏العابدين (ع) از كلمه‏ى «خير» كه در جمله‏ى دعا آمده نيكى و احسان به مردم با زبان و عمل باشد، همچنان لازم است احسان‏كننده عمل خير خود را هر چند بزرگ باشد كوچك بشمرد، زيرا بزرگ به حساب آوردن آن اولا براى دريافت‏كننده‏ى احسان ناگوار و سنگين خواهد بود و ثانيا از بزرگ وانمود كردن احسان استشمام منت‏گذارى مى‏شود و اين كار، مرضى خداوند و اولياى گرامى اسلام نيست.
مردى به رسول اكرم (ص) عرض كرد: دوست دارم بهترين مردم باشم. فرمود: بهترين مردم كسى است كه نفعش عايد مردم گردد، پس تو كوشش كن كه وجودت براى مردم نافع باشد. على (ع) فرموده: بر شما باد به مبادرت در اعمال خير و چنان نشود كه ديگر اقوام و ملل بر شما پيشى گيرند و در كار خير از شما شايسته‏تر باشند.
در روايات اسلامى اعمال نيك با زبان و كار، به عناوين مختلفى از قبيل «ايثار»، «مواسات»، «ادخال سرور»، «عمل معروف»، «خير» و «احسان» آمده است. به رسول اكرم (ص) عرض شد: كدامين مردم نزد شما محبوبترند؟ فرمود: آنانكه وجودشان براى مردم نافعتر است. عرض شد: كدام عمل افضل و برتر است؟ فرمود: دل مومن را شاد كردن. عرض شد: سرور مومن در چيست؟ فرمود: گرسنگيش را با غذا برطرف نمودن، غصه و اندوهش را گشودن، دينش را ادا كردن. سپس فرمود: هر كس براى حاجت برادرش با او برود اجرش همانند يك ماه روزه گرفتن و اعتكاف نمودن است. كسى كه به منظور اعانت با مظلومى برود خداوند در روزى كه قدمهاى مردم لرزان است قدم او را ثابت نگاه مى‏دارد.
در مكتب آسمانى اسلام برآوردن حاجات، حل مشكلات، حمايت از مظلومان، و خلاصه، هر نوع خدمتى به مردم با مال و جاه، زبان و قلم، به هر وسيله و هر شكل كه باشد، رحمتى است كه از طرف حضرت بارى‏تعالى شامل حال خدمتگزاران مى‏شود. شايسته است افراد نيكوكار از اين فرصت پرارزش استفاده كنند، مشكل گرفتاران را حل نمايند، و خويشتن را از رحمت و فيض الهى بهره‏مند سازند . اسماعيل بن عمار صيرفى حضور امام صادق (ع) شرفياب شد. عرض كرد: فدايت شوم، آيا مومن براى مومن رحمت است؟ فرمود: بلى. عرض كردم: اين چگونه است؟ فرمود: هر مومنى براى حاجتى نزد برادر مومن خود مى‏آيد اين آمدن، رحمتى است از طرف بارى‏تعالى كه به سوى او سوق داده شده و صاحب حاجت مسبب آن بوده است. اگر شخص مورد مراجعه حاجت او را برآورد با عمل خود، رحمت الهى را قبول نموده است و اگر حاجت او را برنياورد با آنكه قدرت برآوردن داشته رحمت الهى را از خود گردانده است. خداوند اين رحمت را تا قيامت ذخيره مى‏كند و در آن روز شخصى را كه حاجتش برآورده نشده بر آن رحمت حاكم مى‏گرداند، اگر بخواهد آن را به خودش اختصاص مى‏دهد و اگر بخواهد به ديگرى برگذار مى‏كند. سپس امام (ع) از اسماعيل پرسيد: به نظر تو آن رحمت الهى را به چه كسى وامى‏گذارد؟ اسماعيل عرض كرد: گمان نمى‏كنم آن رحمت را از خود بگرداند. فرمود: گمان نكن بلكه يقين داشته باش كه آن را به كسى جز خودش وانمى‏گذارد. گاهى فرد باايمان براى حاجت خود به برادر دينيش مراجعه مى‏كند. او با نفوذ كلام و محبوبيتى كه در جامعه دارد مى‏تواند مشكل او را به آسانى حل كند و با گفتن كلمه‏اى حاجتش را برآورده سازد. اگر چنين كند، به فرموده‏ى امام صادق (ع) با اين عمل خير، خويشتن را از رحمت الهى، كه صاحب حاجت، آن را با خود آورده است برخوردار مى‏سازد.
رسول اكرم (ص) فرموده: قسم به كسى كه جانم در قبضه‏ى قدرت اوست، مردم هيچ ارفاقى نكرده‏اند كه محبوبتر از سخن خير باشد. كسانى كه در قلوب مردم پايگاه معنوى دارند و از جاه و محبوبيت بهره‏مندند بايد از اين نعمت همانند ديگر نعمتها به نفع مردم استفاده كنند و حوايجشان را برآورده سازند، غافل نباشند از اينكه خداوند در قيامت از صاحبان جاه همانند مالداران پرسش مى‏كند و آنان را مورد مواخذه قرار مى‏دهد. رسول اكرم (ص) فرمود: در قيامت خداوند از جاه بنده‏ى خود مى‏پرسد، همانطور كه از مالش. مى‏گويد به تو جاه دادم، آيا با نعمت جاه، مظلومى را مورد حمايت قرار دادى يا مصيبت‏زده‏اى را يارى نمودى؟
اگر كلمه‏ى «خير» كه در دعاى امام سجاد (ع) آمده «و استقلال الخير و ان كثر من قولى و فعلى» نيكى و احسان قولى و عملى با مال و جاه و ديگر عوامل باشد معناى كلام امام، آن مى‏شود كه عرض مى‏كند: بار الها! موفقم بدار خير و احسانى را كه با زبان و عمل انجام مى‏دهم هر قدر بزرگ باشد آن را كوچك بشمرم.
حضرت رضا (ع) فرموده: عمل معروف، تتميم و تكميل نمى‏شود مگر با سه وصف: زود انجام دادن، كوچك شمردن، و پنهان داشتن. با عجله در كار خير آن را گوارا مى‏سازى، با كوچك شمردنش آن را بزرگ مى‏نمايى، و با پنهان داشتن آن را تتميم نموده‏اى.
ائمه‏ى معصومين عليهم‏السلام با كرامت نفس و طبع بلندى كه داشتند نه تنها خدمتهاى بزرگ خود را كه نسبت به مردم مى‏نمودند كوچك مى‏شمردند بلكه در پاره‏اى از مواقع عذر مى‏خواستند. شخص عربى وارد مدينه شد، از اهالى پرسيد كريمترين مرد در اين شهر كيست؟ او را به حضرت حسين بن على عليهماالسلام راهنمايى نمودند. شرفياب محضر مباركش شد. سه شعر گفت كه شعر سومش از مراتب معرفت او به تعاليم حياتبخش اسلام و ارزش خدمتهاى رسول گرامى (ص) و على (ع) حكايت مى‏كرد. اگر جد و پدر بزرگوارت نمى‏بودند، جايگاه همه‏ى ما در دوزخ بود. امام (ع) به فرمود: از مال حجاز چيزى باقى مانده؟ عرض كرد: بلى، چهار هزار دينار. فرمود بياور، چه آنكه براى دينارها كسى آمده كه از ما اولى و احق به آنهاست. آنگاه حضرت جامه‏ى كوچك سياه‏رنگى را كه روى لباس پوشيده بود از بر به درآورد، پولها را در آن ريخت و جامه را پيچيد، براى آنكه عرب در موقع دريافت پول با حضرت مواجه نباشد و شرمنده نشود، دست خود را از شكاف در بيرون نمود و فرمود: بگير اين مبلغ را كه من از تو عذر مى‏خواهم، بدان كه من دوستدار تو هستم. حضرت حسين (ع) چهار هزار دينار طلا با اين همه ادب و احترام به آن مرد مى‏دهد و اين مبلغ بزرگ را آنقدر كوچك به حساب مى‏آورد كه از عرب عذرخواهى مى‏نمايد.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام