الفتنه ما يتبين بها حال الانسان من الخير و الشر. يقال: فتنت الذهب فى النار اذا جربته بها لتعلم انه خالص او مشوب.
«#فتنه» عملى است كه به وسيله آن حالت آدمى از خير و شر آشكار مىگردد، «فتنه طلا به آتش» وقتى گفته مىشود كه طلا را با آتش آزمایش کننی تا بدانى خالص است يا ناخالص.
پيمبران الهى براى انسان سازى مبعوث شده اند و كسانى به مقام انسانيت نايل مىگردند كه به آنان ايمان بياورند و به دستورشان عمل كنند.
كسى كه به دستور پيمبر مبعوث عمل نمىكند و فقط به زبان مىگويد: من به او ايمان آورده ام، همانند بيمارى است كه به دستور پزشك متخصص عمل نمىكند، فقط از مراتب علمى او تمجيد مىنمايد و مىگويد: «من به اين طبيب عالى قدر اعتقاد كامل دارم.».
با اين سخنان ميان تهى و گفته هاى بدون عمل، نه مرض بيمار درمان مىشود و نه مدعى ايمان به مقام انسانيت مىرسد.
اظهار ايمان به زبان آسان است و اطاعت عملى از دستور پيمبران مشكل،
زيرا اطاعت عملى از دستور آنان مستلزم اين است كه مدعى ايمان، بسيارى از تمايلات نفسانى خود را واپس زند و از لذايذ متعددى كه ناروا و غيرمشروع است، چشمپوشى نمايد و اين كار بسى دشوار و سنگين است.
در اسلام فرقه اى به نام «#مرجئه» به وجود آمد كه مىگفتند:
«ايمان فقط اقرار به زبان است و بس و با وجود ايمان، ترك فرايض و ارتكاب گناهان، زيان و ضررى نمىرساند.»
*قيل «المرجئه فرقه من المسلمين يقولون الايمان قول بلا عمل، يريدون انهم لو لم يصلوا و لم يصوموا لنجاهم ايمانهم.
گفته شده: مرجئه فرقه اى از مسلمين هستند كه مىگويند ايمان، قول بدون عمل است و ارادهى آنان از اين سخن آن است كه اگر مومنين نماز نخوانند و روزه نگيرند، همان ايمان لفظى موجب نجاتشان خواهد شد.
*المرجئه يعتقدون انه لا يضر مع الايمان معصيه كما انه لا ينفع مع الكفر طاعه. كانت المرجئه يقولون من لم يصل و لم يصم و لم يغتسل من جنابه و هدم الكعبه و نكح امه فهو على ايمان جبرئيل و ميكائيل.
مرجئه عقيده دارند كه با وجود ايمان، گناه مضر نيست همانطور كه با وجود كفر، طاعت نفعى ندارد. مرجئه مىگويند: كسى كه نماز نخواند، روزه نگيرد، از جنابت غسل نكند، كعبه را ويران نمايد، با مادر خود بياميزد، او با ايمان آوردن به زبان، همانند ايمان جبرئيل و ميكائيل خواهد بود.
#بنی_امیه كه مىخواستند مستبدانه بر مردم حكومت كنند، تمام گناهان را بى پروا مرتكب شوند، به همه منويات ظالمانه خود جامهى عمل بپوشانند، با اين همه بر كرسى خلافت تكيه زنند، خويشتن را جانشين پيمبر اسلام (ص) و فرمانرواى مسلمين بدانند، از وجود فرقهى ضاله #مرجئه استفاده نمودند، مورد حمايتشان قرار دادند، و همانند آنان به زبان اظهار ايمان مىنمودند و در عمل از هيچ جنايتى فروگذار نمىكردند.
عقيده ضد اسلامى مرجئه كه با هواى نفس و شهوات غريزى مرد هماهنگ بود، براى دين مقدس اسلام خطر بزرگى به حساب مىآمد، زيرا مىتوانست مسلمانان ناآگاه از تعاليم الهى يا افراد سست عقيده را به خود جلب كند و رفتهرفته تعاليم اسلام در معرض خطر واقع شود.
ائمه معصومين عليهمالسلام براى جلوگيرى از فكر مسموم #بنی_امیه ، كوشش بسيار نمودند و پيوسته توصيه مىكردند كه احاديث ما را به فرزندان و نوجوانان خويش بياموزيد قبل از آنكه فرقه #مرجئه در آنان اثر بگذارند و موجبات انحراف و ضلالتشان را فراهم آورند.
على (ع) فرمود: علموا صبيانكم من علمنا. ما ينفعهم الله به، لا تغلب عليهم المرجئه برايها.
به فرزندان خود از علم ما بياموزيد آن را كه خداوند از آن راه به آنان نفع مىرساند. مبادا كه مرجئه با راى خود بر آنان پيروز گردد.
امام صادق (ع) فرمود: بادروا احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليه المرجئه.
شما براى آموختن حديث به نوجوانانتان سبقت بگيريد، قبل از آنكه مرجئه بر شما پيشى گيرد و آنان را گمراه نمايد.
هم اكنون پس از گذشت قرون متمادى، مسلمانان دينشناس مىدانند كه عمل صالح در شرع مقدس تا چه حد مورد توجه است، آگاهند كه خداوند پيوسته مردم را با اعمالشان #امتحان مىنمايد و درستكاران را از نادرستان تميز مىدهد.
#آزمايش و #اختيار مردم مجارى متعددى دارد.
يكى از آن مجارى، قدرت است: قدرت مال، قدرت مقام، قدرت جاه، قدرت كلام، و ديگر قدرتهايى از اين قبيل.
به طور كلى، به دست آمدن قدرت بيش و كم در مردم موثر است و تحولى در افكار و اعمالشان به وجود مىآورد،
بعضى بر اثر پاكى نفس و كرامت خلق، افرادى شايسته و لايق اند و بر اثر قدرت پاكتر و بهتر مىشوند و خوب امتحان مىدهند،
و بعضى سرافكنده از امتحان بيرون مىآيند.
قرآن کریم درباره قدرت مالى فرموده است:
ان الانسان ليطغى. ان رآه استغنى.
آدمى بر اثر تمكن مالى از صراط مستقيم منحرف مىگردد و به سركشى و طغيان گرايش مىيابد.
*على (ع) فرموده: المال ماده الشهوات.مال، منشا و مادهى شهوات است،
يعنى آدمى با تمكن مالى در مسير شهوات و لذتگرايى قدم مىگذارد و در آن راه پيشروى مىكند و ممكن است به گناهانى بسيار بزرگ آلوده گردد.
#امتحان خداوند در زمينه سعه مال، حتمى و اجتنابناپذير است.
و لا تفتنى بالسعه
امام (ع) براى آنكه در معرض امتحانات سنگين قرار نگيرد، از خداوند مىخواهد كه به او سعه مالى و ثروت زياد ندهد
تا با آزمايشهاى سخت بارى تعالى مواجه نگردد.
ثعلبه بن حاطب كه از انصار بود، به اين #آزمايش سخت مبتلا گرديد و از عهده #امتحان برنيامد،
زيرا بر اثر حب مال از پرداخت زكات واجب سر باز زد و خداوند درباره تخلف وى آيه نازل فرمود. او در ايام تهيدستى شرفياب محضر رسول اكرم (ص) شد.
به حضرت عرض كرد: از خداوند بخواهيد كه به من ثروت بدهد.
حضرت فرمود: اى ثعلبه! مال قليلى كه بتوانى شكرش را ادا كنى بهتر از مال زياد است كه طاقت و تحملش را نداشته باشى.
دفعه ديگر باز شرفياب محضر آن حضرت شد و درخواست خويش را تكرار نمود و عرض كرد: به خدايى كه شما را براستى مبعوث نموده است، من قسم ياد مىكنم كه اگر خداوند به من مالى بدهد، حق هر صاحب حقى را عطا خواهم نمود.
در آن موقع پيمبر گرامى اسلام (ص) در پيشگاه الهى براى او دعا كرد و درخواست مال نمود.
خداوند دعاى حضرت را مستجاب كرد. ثعلبه گوسفنددارى را آغاز نمود. خداوند به مالش بركت بسيار داد و با سرعت گوسفندان افزايش يافت تا جايى كه ديگر نمىتوانست در شهر مدينه بماند. از مدينه دور شد و در يكى از واديهاى اطراف مدينه مسكن گزيد و گوسفندان را نگاهدارى مىكرد. طولى نكشيد كه در آنجا نيز دچار مضيقه شد. ناچار به نقطهى دوردستى رفت تا در آنجا بتواند گوسفندان را نگاهدارى كند.
از طرف بارى تعالى امر گرفتن زكات صادر شد. پيمبر اكرم (ص) مامورينى به اطراف فرستاد، من جمله مامور پيغمبر نزد ثعلبه آمد. او از اداى زكات ابا كرد و بخل نمود، گفت: من نمىدهم.
وقتى خبر اين كلام به پيمبر اكرم (ص) رسيد، فرمود: واى بر ثعلبه. سپس وحى آسمانى آمد: كسانى از مسلمانان با خداوند عهد و پيمان مىبندند كه اگر بارى تعالى از فضل خود به ما عطا نمود، صدقه مىدهيم و از بندگان صالح خواهيم بود و چون فضل الهى به آنان رسيد، بخل نمودند و از اداى وظيفه رويگردان شدند.
پس از نزول آيه، بعضى از دوستان ثعلبه نزد وى رفتند، او را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند كه چرا زكات واجب را كه امر الهى بود پرداخت ننمودى؟ درباره تو و عمل ناروايت آيه نازل گرديد.
ثعلبه سخت مضطرب شد، مقدارى از گوسفندان را با خود برداشت و به مدينه آمد و حضور رسول اكرم (ص) رسيد. حضرت تا او را ديد فرمود: يا ويل ثعلبه، واى بر او!
ثعلبه با شرمسارى گفت: يا رسولالله! زكات آوردهام، بفرماييد از من تحويل بگيرند.
حضرت فرمود: درباره ات آيه آمده، آيه را كه نمىتوان از قرآن شريف حذف نمود. به اين جهت زكات تو پذيرفته نمىشود و او را رد كرد.
بعد از آنكه رسول اكرم (ص) از دنيا رفت، زكات را نزد ابىبكر برد، و بعد نزد عمر، هيچ يك از آن دو صدقه او را قبول نكردند. و سرانجام با همان وزر و وبال و آلودگى به گناه از دار دنيا رفت.
و لا تفتنى بالسعه
اين جمله امام سجاد علیه السلام در قالب دعا براى عموم مردم بسيار آموزنده است.
آن حضرت با آنكه معصوم است و از خطايا منزه، براى آنكه در مضيقه #امتحان واقع نشود، از خداوند مىخواهد به او سعه مالى ندهد،
اما بعضى از افراد عادى در حال تهيدستى مىگويند:
اگر خداوند به ما ثروت عنايت كند، چنين و چنان مىنماييم و بخوبى انجام وظيفه مىكنيم.
ممكن است در آن موقع از روى خلوص و پاكى سخن بگويند، اما نمىدانند ثروت افكارشان را عوض مىكند، آنان را دگرگون مىسازد و ممكن است بر اثر امتحان مالى سقوط كنند و براى هميشه دچار بدبختى و سيهروزى گردند.
@sahife2
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام