eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
الفتنه ما يتبين بها حال الانسان من الخير و الشر. يقال: فتنت الذهب فى النار اذا جربته بها لتعلم انه خالص او مشوب. «» عملى است كه به وسيله‏ آن حالت آدمى از خير و شر آشكار مى‏گردد، «فتنه طلا به آتش» وقتى گفته مى‏شود كه طلا را با آتش آزمایش کننی تا بدانى خالص است يا ناخالص.
پيمبران الهى براى انسان‏ سازى مبعوث شده ‏اند و كسانى به مقام انسانيت نايل مى‏گردند كه به آنان ايمان بياورند و به دستورشان عمل كنند. كسى كه به دستور پيمبر مبعوث عمل نمى‏كند و فقط به زبان مى‏گويد: من به او ايمان آورده‏ ام، همانند بيمارى است كه به دستور پزشك متخصص عمل نمى‏كند، فقط از مراتب علمى او تمجيد مى‏نمايد و مى‏گويد: «من به اين طبيب عالى قدر اعتقاد كامل دارم.». با اين سخنان ميان ‏تهى و گفته‏ هاى بدون عمل، نه مرض بيمار درمان مى‏شود و نه مدعى ايمان به مقام انسانيت مى‏رسد. اظهار ايمان به زبان آسان است و اطاعت عملى از دستور پيمبران مشكل، زيرا اطاعت عملى از دستور آنان مستلزم اين است كه مدعى ايمان، بسيارى از تمايلات نفسانى خود را واپس زند و از لذايذ متعددى كه ناروا و غيرمشروع است، چشم‏پوشى نمايد و اين كار بسى دشوار و سنگين است.
در اسلام فرقه‏ اى به نام «» به وجود آمد كه مى‏گفتند: «ايمان فقط اقرار به زبان است و بس و با وجود ايمان، ترك فرايض و ارتكاب گناهان، زيان و ضررى نمى‏رساند.» *قيل «المرجئه فرقه من المسلمين يقولون الايمان قول بلا عمل، يريدون انهم لو لم يصلوا و لم يصوموا لنجاهم ايمانهم. گفته شده: مرجئه فرقه ‏اى از مسلمين هستند كه مى‏گويند ايمان، قول بدون عمل است و اراده‏ى آنان از اين سخن آن است كه اگر مومنين نماز نخوانند و روزه نگيرند، همان ايمان لفظى موجب نجاتشان خواهد شد. *المرجئه يعتقدون انه لا يضر مع الايمان معصيه كما انه لا ينفع مع الكفر طاعه. كانت المرجئه يقولون من لم يصل و لم يصم و لم يغتسل من جنابه و هدم الكعبه و نكح امه فهو على ايمان جبرئيل و ميكائيل. مرجئه عقيده دارند كه با وجود ايمان، گناه مضر نيست همانطور كه با وجود كفر، طاعت نفعى ندارد. مرجئه مى‏گويند: كسى كه نماز نخواند، روزه نگيرد، از جنابت غسل نكند، كعبه را ويران نمايد، با مادر خود بياميزد، او با ايمان آوردن به زبان، همانند ايمان جبرئيل و ميكائيل خواهد بود.
كه مى‏خواستند مستبدانه بر مردم حكومت كنند، تمام گناهان را بى ‏پروا مرتكب شوند، به همه‏ منويات ظالمانه‏ خود جامه‏ى عمل بپوشانند، با اين همه بر كرسى خلافت تكيه زنند، خويشتن را جانشين پيمبر اسلام (ص) و فرمانرواى مسلمين بدانند، از وجود فرقه‏ى ضاله‏ استفاده نمودند، مورد حمايتشان قرار دادند، و همانند آنان به زبان اظهار ايمان مى‏نمودند و در عمل از هيچ جنايتى فروگذار نمى‏كردند. عقيده‏ ضد اسلامى مرجئه كه با هواى نفس و شهوات غريزى مرد هماهنگ بود، براى دين مقدس اسلام خطر بزرگى به حساب مى‏آمد، زيرا مى‏توانست مسلمانان ناآگاه از تعاليم الهى يا افراد سست عقيده را به خود جلب كند و رفته‏رفته تعاليم اسلام در معرض خطر واقع شود.
ائمه‏ معصومين عليهم‏السلام براى جلوگيرى از فكر مسموم ، كوشش بسيار نمودند و پيوسته توصيه مى‏كردند كه احاديث ما را به فرزندان و نوجوانان خويش بياموزيد قبل از آنكه فرقه‏ در آنان اثر بگذارند و موجبات انحراف و ضلالتشان را فراهم آورند. على (ع) فرمود: علموا صبيانكم من علمنا. ما ينفعهم الله به، لا تغلب عليهم المرجئه برايها. به فرزندان خود از علم ما بياموزيد آن را كه خداوند از آن راه به آنان نفع مى‏رساند. مبادا كه مرجئه با راى خود بر آنان پيروز گردد. امام صادق (ع) فرمود: بادروا احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليه المرجئه. شما براى آموختن حديث به نوجوانانتان سبقت بگيريد، قبل از آنكه مرجئه بر شما پيشى گيرد و آنان را گمراه نمايد.
هم اكنون پس از گذشت قرون متمادى، مسلمانان دين‏شناس مى‏دانند كه عمل صالح در شرع مقدس تا چه حد مورد توجه است، آگاهند كه خداوند پيوسته مردم را با اعمالشان مى‏نمايد و درستكاران را از نادرستان تميز مى‏دهد. و مردم مجارى متعددى دارد. يكى از آن مجارى، قدرت است: قدرت مال، قدرت مقام، قدرت جاه، قدرت كلام، و ديگر قدرتهايى از اين قبيل. به طور كلى، به دست آمدن قدرت بيش و كم در مردم موثر است و تحولى در افكار و اعمالشان به وجود مى‏آورد، بعضى بر اثر پاكى نفس و كرامت خلق، افرادى شايسته و لايق ‏اند و بر اثر قدرت پاكتر و بهتر مى‏شوند و خوب امتحان مى‏دهند، و بعضى سرافكنده از امتحان بيرون مى‏آيند.
قرآن کریم درباره قدرت مالى فرموده است: ان الانسان ليطغى. ان رآه استغنى. آدمى بر اثر تمكن مالى از صراط مستقيم منحرف مى‏گردد و به سركشى و طغيان گرايش مى‏يابد. *على (ع) فرموده: المال ماده الشهوات.مال، منشا و ماده‏ى شهوات است، يعنى آدمى با تمكن مالى در مسير شهوات و لذت‏گرايى قدم مى‏گذارد و در آن راه پيشروى مى‏كند و ممكن است به گناهانى بسيار بزرگ آلوده گردد.
امتحانات مالى به قدرى سنگين است كه امام معصوم، حضرت على بن الحسين عليهماالسلام، به پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و لا تفتنى بالسعه. بار الها! با گشايش و سعه‏ مالى، مرا مورد و قرار مده.
خداوند در زمينه‏ سعه مال، حتمى و اجتناب‏ناپذير است. و لا تفتنى بالسعه امام (ع) براى آنكه در معرض امتحانات سنگين قرار نگيرد، از خداوند مى‏خواهد كه به او سعه‏ مالى و ثروت زياد ندهد تا با آزمايشهاى سخت بارى تعالى مواجه نگردد.
ثعلبه بن حاطب كه از انصار بود، به اين سخت مبتلا گرديد و از عهده‏ برنيامد، زيرا بر اثر حب مال از پرداخت زكات واجب سر باز زد و خداوند درباره‏ تخلف وى آيه نازل فرمود. او در ايام تهيدستى شرفياب محضر رسول اكرم (ص) شد. به حضرت عرض كرد: از خداوند بخواهيد كه به من ثروت بدهد. حضرت فرمود: اى ثعلبه! مال قليلى كه بتوانى شكرش را ادا كنى بهتر از مال زياد است كه طاقت و تحملش را نداشته باشى. دفعه‏ ديگر باز شرفياب محضر آن حضرت شد و درخواست خويش را تكرار نمود و عرض كرد: به خدايى كه شما را براستى مبعوث نموده است، من قسم ياد مى‏كنم كه اگر خداوند به من مالى بدهد، حق هر صاحب حقى را عطا خواهم نمود. در آن موقع پيمبر گرامى اسلام (ص) در پيشگاه الهى براى او دعا كرد و درخواست مال نمود. خداوند دعاى حضرت را مستجاب كرد. ثعلبه گوسفنددارى را آغاز نمود. خداوند به مالش بركت بسيار داد و با سرعت گوسفندان افزايش يافت تا جايى كه ديگر نمى‏توانست در شهر مدينه بماند. از مدينه دور شد و در يكى از واديهاى اطراف مدينه مسكن گزيد و گوسفندان را نگاهدارى مى‏كرد. طولى نكشيد كه در آنجا نيز دچار مضيقه شد. ناچار به نقطه‏ى دوردستى رفت تا در آنجا بتواند گوسفندان را نگاهدارى كند. از طرف بارى تعالى امر گرفتن زكات صادر شد. پيمبر اكرم (ص) مامورينى به اطراف فرستاد، من جمله مامور پيغمبر نزد ثعلبه آمد. او از اداى زكات ابا كرد و بخل نمود، گفت: من نمى‏دهم. وقتى خبر اين كلام به پيمبر اكرم (ص) رسيد، فرمود: واى بر ثعلبه. سپس وحى آسمانى آمد: كسانى از مسلمانان با خداوند عهد و پيمان مى‏بندند كه اگر بارى تعالى از فضل خود به ما عطا نمود، صدقه مى‏دهيم و از بندگان صالح خواهيم بود و چون فضل الهى به آنان رسيد، بخل نمودند و از اداى وظيفه رويگردان شدند. پس از نزول آيه، بعضى از دوستان ثعلبه نزد وى رفتند، او را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند كه چرا زكات واجب را كه امر الهى بود پرداخت ننمودى؟ درباره‏ تو و عمل ناروايت آيه نازل گرديد. ثعلبه سخت مضطرب شد، مقدارى از گوسفندان را با خود برداشت و به مدينه آمد و حضور رسول اكرم (ص) رسيد. حضرت تا او را ديد فرمود: يا ويل ثعلبه، واى بر او! ثعلبه با شرمسارى گفت: يا رسول‏الله! زكات آورده‏ام، بفرماييد از من تحويل بگيرند. حضرت فرمود: درباره ‏ات آيه آمده، آيه را كه نمى‏توان از قرآن شريف حذف نمود. به اين جهت زكات تو پذيرفته نمى‏شود و او را رد كرد. بعد از آنكه رسول اكرم (ص) از دنيا رفت، زكات را نزد ابى‏بكر برد، و بعد نزد عمر، هيچ يك از آن دو صدقه‏ او را قبول نكردند. و سرانجام با همان وزر و وبال و آلودگى به گناه از دار دنيا رفت.
و لا تفتنى بالسعه اين جمله‏ امام سجاد علیه السلام در قالب دعا براى عموم مردم بسيار آموزنده است. آن حضرت با آنكه معصوم است و از خطايا منزه، براى آنكه در مضيقه‏ واقع نشود، از خداوند مى‏خواهد به او سعه‏ مالى ندهد، اما بعضى از افراد عادى در حال تهيدستى مى‏گويند: اگر خداوند به ما ثروت عنايت كند، چنين و چنان مى‏نماييم و بخوبى انجام وظيفه مى‏كنيم. ممكن است در آن موقع از روى خلوص و پاكى سخن بگويند، اما نمى‏دانند ثروت افكارشان را عوض مى‏كند، آنان را دگرگون مى‏سازد و ممكن است بر اثر امتحان مالى سقوط كنند و براى هميشه دچار بدبختى و سيه‏روزى گردند. @sahife2
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام