eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ ماه فرصت خیلی خوبی است. اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای با خودمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمی‌ماند. 🔸 صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورد دل شوریده ما را به بو در کار می‌آورد من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد فروغ ماه می‌دیدم ز بام قصر او روشن که رو از شرم آن خورشید در دیوار می‌آورد ز بیم غارت عشقش دل پرخون رها کردم ولی می‌ریخت خون و ره بدان هنجار می‌آورد به قول مطرب و ساقی برون رفتم گه و بی‌گه کز آن راه گران قاصد خبر دشوار می‌آورد سراسر بخشش جانان طریق لطف و احسان بود اگر تسبیح می‌فرمود اگر زنار می‌آورد عفاالله چین ابرویش اگر چه ناتوانم کرد به عشوه هم پیامی بر سر بیمار می‌آورد عجب می‌داشتم دیشب ز جام و پیمانه ولی منعش نمی‌کردم که صوفی وار می‌آورد 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹صبا وقتِ سَحر بویی ز زلف یار می‌آورد دل شوریده ی ما را به بو در کار می‌آورد. حافظ از واستشمامِ بوی زلف ِیار به روشندلی رسیده وگاه وبیگاه، درغزلیّاتِ خود ازاین موهبتِ الهی به خوشی وخرّمی یاد کرده ومارا دعوت به صبح خیزی وسلامت طلبی دعوت می کند. معنی بیت: هنگام ِسَحر باد صبا ،شمیم ِ فرحبخشی از زلف یار می آورد و مارا با این عطردل انگیز به ذوق می آورد، شوق مارا برمی انگیخت وبه وصال امیدوارمی ساخت. به بوی مُژده ی وصل ِ توتاسحرشبِ دوش به راه بادنهادم چراغ روشن چشم 🔹من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد غم واندوهِ فراق واقعاً تحمّل سوز وناتوان کننده است. هرکسی نمی تواند طاقت بیاورد، سخت وجانکاهست. عاشق ِ چون کوه استواری مثل ِ حافظ نیز گاهی طاقت ازکف داده وتصمیم می گیرد، خودرا ازاین غم واندوه برهاند. صداقتِ حافظ دربیانِ احساسات وعواطفِ درونی، مثال زدنیست. وقتی درمقابل ِ فشاررنج ِ هجران کم می آورد، پنهان نمی کند، ریا نمی وَرزد وصادقانه آنچه که دردرونش رُخ داده بیان می کند. معنی بیت: به جایی رسیده ام که تصمیم گرفتم دیگر دست به تصویرسازی ِ آن یارسروقد،نزنم. باهربارتصویرسازی وتجسّم ِ شکل وشمایل ِ یار، رنجش وگزشی بردل وجانم می افتد که قابل ِ تحمّل نیست. دراینجا بازپارادکس حادث می شود. عاشق هروقت دلش بگیرد، با یادآوری ِتصویر ِ معشوق دلش می گشاید وجانی تازه می گیرد. امّا این طراوت وتازگی دیری نمی کشد که به رنجش وگزشی اندوهبار مبدّل می گردد! عاشق دراین دایره ی بی پایان،متحیّر وسرگشته فرومی ماند وهیچ دارویی کارسازنمی افتد. ازآن رو که خواسته ی ِعاشق، خودمعشوقست، وعطش واشتیاقش با تصویرسازی وخیالبافی، فرونمی نشیند. تصویرسازی مسکّنِ موّقتیست، وبعضی اوقات نیز شوریدگی ِ عاشق راتا سرحدّ ِ شیدایی وجنون فزونی می بخشد ودردی برجای می گذارد که دَوایش جگرسوز و جانکاهست. حافظ درچنین حالی به دام افتاده وازلاعلاجی می فرماید: عکس آن یارسرو اندام را از باغ چشمانم بَر کندم(ازعشق پاپس می کشم،کم آوردم) چرا که این تصویر خیالی که من درباغ چشمانم کاشته بودم جز غم واندوه حاصل وثمری نداشت. انتخابِ واژه ی “شکل صنوبر” ازطرفِ شاعر هم ازلحاظ معنایی وهم ازلحاظ ظاهری با متن ِبیتِ سازگاری جالبی دارد. شکل صنوبرشبیه ِ قلب است. یار نیز درنظرگاه عاشق،جایگاهِ قلب رادارد. صنوبرراست قامتی یار رانیز تداعی می کند. ضمن ِ آنکه صنوبر بی حاصل وبی ثمراست. چوشاهدانِ چمن زیردستِ حُسن تواَند کِرشمه برسَمن وجلوه برصنوبر کن ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2