در بعضى از آيات و روايات آمده است با ايمان مردن و به سلامت از دنياى گذران به سراى غيب منتقل شدن در نظر اولياى بزرگ الهى بسيار مهم است و آن را معيار سعادت انسانها مىدانند،
و همچنين بىدين مردن و با آلودگيهاى معنوى و مادى از دنيا رفتن در نظر اولياى الهى بسيار مذموم است و آن را معيار شقاوت و بدبختى مىخوانند.
على (ع) فرموده: حقيقت سعادت اين است كه پايان اعمال آدمى به خوبى و سعادت خاتمه يابد، و حقيقت شقاوت اين است كه پايان كارهاى انسان به بدى و شقاوت منتهى گردد.
انسانها در طول زندگى و ايام عمر با پستيها و بلنديهاى گوناگونى مواجه مىشوند و تحت تاثير رويدادها و عوامل مختلف قرار مىگيرند به گونهاى كه حوادث در افكار و اعمالشان اثر مىگذارد،
گاهى از خوبى و درستكارى به بدى گرايش مىيابند
و گاهى از بدى به افكار و اعمال خوب و پسنديده راه مىيابند.
از نظر شرع مقدس تحولات گذران و ايام عمر ميزان حسن عاقبت يا سوء عاقبت نيست
بلكه چگونگى انديشه و رفتار ماهها و حتى هفتههاى آخر عمر مىتواند معيار خوب مردن يا بد مردن باشد.
گاهى پروندهى اعمال يك انسان گناهكار در اواخر عمر با برگشت به سوى خدا و استغفار، بسته مىشود،
و گاهى پروندهى يك انسان درستكار در پايان عمر با كفر و آلودگى به گناه پايان مىپذيرد.
على (ع) فرموده: چه بسا افرادى كه در محيط گناه مقيم بودهاند و كارشان به خوبى پايان يافته،
و چه بسا اشخاصى كه به خوبى و درستكارى روى آورده بودند و در آخر عمر به فساد گراييدند و جهنمى شدند، پناه به خداوند از اين گروه.
احمد بن حمزهى اشعرى از قول ياسر خادم : از حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام شنيدم كه فرمود:
وحشتبارترين مواقع براى مردم سه روز است:
روز ولادت كه از شكم مادر بيرون مىآيند و دنيا را مىبينند،
روزى كه مىميرند و عالم بعد از مرگ و اهل آن را مشاهده مىكنند
و روزى كه دوباره زنده مىشوند و به عرصهى قيامت قدم مىگذارند و احكامى را مشاهده مىكنند كه در دنيا نديدهاند
و خداوند سلامت حضرت يحيى را در اين سه روز اخبار نموده
و حضرت مسيح در اين سه مرحله براى خويشتن سلامت خواسته است.
سپس فرمود
و السلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيا.
جنين نه ماه عمر خود را در شكم مادر طى مىكند ولى سعادت او وابسته به اين است كه رحم مادر را با حسن عاقبت ترك گويد و سالم متولد شود، چه بسيار اتفاق مىافتد كه جنين هشت ماه عمر رحم را به سلامت گذرانده و در ماه آخر حتى در روز آخر رحم ضربهاى بر او وارد مىشود كه دچار عيب و نقص اساسى مىگردد و ناسالم به دنيا مىآيد. حيات دنيا براى مردم جهان در واقع به منزلهى گذراندن زندگى در شكم مادر روزگار است.
اگر كسى به قدر نود سال عمر داشته باشد هشتاد و نه سال آن را در دنيا به سلامت بگذراند اما در سال آخر عمر بر اثر معاشرت با افراد بىايمان و لاابالى ذخاير معنوى خويش را از دست دهد، به انحراف گرايش يابد، و روز مرگ كه روز ولادت از شكم مادر روزگار است ناسالم و با سوءعاقبت از دنيا برود، مردان الهى از چنين رويداد وحشتزايى سخت نگران بودند و همواره از پيشگاه بارىتعالى درخواست حسن عاقبت داشتند.
حضرت يوسف صديق به پروردگار مهربان عرض مىكند:
توفنى مسلما و الحقنى بالصالحين،
بار الها! روح مرا در حال مسلمانى و با تسليم بى قيد و شرط در مقابل ذات اقدس خودت قبض فرما و به صالحين و گروه پاكان و نيكان ملحقم نما.
حضرت يوسف صديق، آن مرد بزرگ الهى، از خوب مردن و حسن عاقبت سخن مىگويد و از پيشگاه مقدس بارىتعالى درخواست مىكند كه مسلمان و باايمان از دار دنيا برود.
مردم در آستانه ى ماه مبارك رمضان قرار داشتند. رسول اكرم صلى الله عليه و آله خطبهاى ايراد فرمود و در آن خطبه دستورهاى متعددى به مردم داد كه در ماه مبارك رمضان به كار بندند و با انجام آن تعاليم موجبات سعادت و كمال خويش را فراهم آورند. خطبه در شرف اتمام بود كه على (ع) فرمود: من به پا خاستم:
عرض كردم: يا رسولالله! ما افضل الاعمال فى هذا الشهر؟
يا رسولالله! در ماه رمضان چه عملى از ديگر اعمال برتر است؟
فرمود: يا اباالحسن! افضل الاعمال فى هذا الشهر الورع عن محارم الله
اجتناب از گناهان.
آنگاه رسول اكرم (ص) گريست. عرض كردم: يا رسولالله! چه موجب گريهى شما گرديد؟ فرمود: گريستم براى حادثهاى كه در اين ماه دامنگير تو مىشود، گويى مىبينم كه تو در پيشگاه الهى نماز مىگزارى كه شقىترين افراد، نظير پى زنندهى ناقهى صالح، ضربتى به سرت مىزند كه ريشت از خون سرت خضاب مىگردد.
على (ع) پرسيد: يا رسولالله! و ذلك فى سلامه من دينى؟
آيا اين حادثه موقع سلامت دينم روى مىدهد؟
فرمود : فى سلامه من دينك.
بلى در سلامت دينت.
على (ع) مرد شمشير و فداكارى در راه حق است، از اين رو وقتى خبر قتل خود را از زبان پيشواى اسلام مىشنود آن را عادى تلقى مىكند و كمترين واكنشى از خود نشان نمىدهد، حتى نمىپرسد براى چه مرا مىكشند. على (ع) آن مرد نيرومندى است كه مىفرمايد:
قسم به خدايى كه جان فرزند ابيطالب در دست اوست هزار ضربهى شمشير براى من آسانتر از مردن در بستر است كه در غير طاعت بارىتعالى باشد.
آنچه براى على (ع) مهم است حسن عاقبت و باايمان مردن است. از اين رو وقتى خبر قتل خود را مىشنود از رسول اكرم (ص) مىپرسد: آيا در آن موقع دينم سالم است؟ پيشواى اسلام، او را از سلامت دينش، در آن موقع، آگاه مىسازد. از سخن على (ع) متوجه مىشويم كه باايمان از دار دنيا رفتن تا چه حد مهم است. بايد همواره از خداوند سبحان بخواهيم در آن لحظات حساس، ما را مشمول رحمت خود قرار دهد تا با حسن عاقبت بميريم و با ايمان به سراى جاودان منتقل شويم.
سه روز در زندگى انسان مهم است:
يكى روز ولادت كه از مادر سالم متولد شود،
و يكى روز مرگ كه با سلامت معنوى و حسن عاقبت بميرد،
و آن ديگر روز بعث و قيام قيامت است.
امام سجاد (ع) به فضل خداوند روز اول را به خوبى گذرانده و از مادر به سلامت متولد شده است.
جملهى دوم دعاى امام (ع) ناظر به دو مرحله ى بعد است، به پيشگاه الهى عرض مىكند:
پروردگارا! مرا مشمول رحمت خود بنما و به گونهاى قرارم ده كه
با دين تو بميرم
و با دين تو در قيامت زنده شوم.