eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
حضرت زين ‏العابدين (علیه السلام) در به پيشگاه الهى عرض می‏كند: و اجرنى بعزتك مما ارهب. بار الها! به عزتت از آنچه می‏ترسم، پناهم ده.
خداوندا باعزت خودت مرااز آنچه می ترسم پناه ده. کسی که خود را در محضر خداوند می بیند،لذتی بالاتر ازاین را درجای دیگر نمی بیند هر اتفاق را شیرین می بیند«مارأیت الا جمیلا» با وجود چنین خدایی چطور مومن آرامش نداشته باشد؟ «امن و مومن از یک ریشه اند» آن کسی وحشت دارد که انس ندارد،ایمان ندارد و..... دردعای پنجم صحیفه سجادیه می خوانیم؛ واکفنا وحشة القاطعین بصلتک حتی لانرغب الی احد مع بذلک ولا نستوحش من احدمن فضلک.... امنیت در معامله با خداوند است،اینکه او را ناظر ببینیم و ولی او را «عین الله الناظرة» الابذکر الله تطمئن القلوب.
كسى كه از شخصى يا چيز ى می‏ترسد و از ضرر زدن و زيان رساندنش خائف است، خود را به صاحب قدرتى می‏رساند و از وى درخواست پناهندگى می‏نمايد تا در پرتو حمايت او از خطر مصون بماند. پناه دهنده زمانى می‏تواند شخص نگران و مضطرب را پناه بدهد كه از نظر نيروى مادى يا اقتدار معنوى آنقدر قوى باشد كه بتواند پناهنده‏ ى خود را از شر دشمنش محافظت نمايد و خطر را از وى دفع كند.
اين توانايى بى ‏قيد و شرط به ذات اقدس الهى اختصاص دارد، اوست كه می‏تواند پناهنده‏ ى خود را از شر جن و انس محفوظ دارد و از بلاياى ارضى و سماوى نگاهدار ى نمايد.
امام سجاد (علیه السلام) در جمله‏ ى اول دعا برا ى قضاى حوايج خويش، خداوند را به وصف قدرت نام برده و از توانايى ذات اقدسش استمداد نموده است، و در جمله‏ ى دوم كه پناه خواستن از خداوند است، براى مصون ماندن از چيزهايى كه مايه‏ ى ترس و اضطراب است، پروردگار را با وصف عزت ياد نموده و در واقع از خداوند عزيز پناه خواسته است.
العزيز من اسمائه تعالى و هو المنيع الذ ى لاينال و لا يغالب و لا يعجز شى‏ء. عزيز از اسماء خداوند است، او منيع است و دستى به وى نمی‏رسد، مغلوب نمی‏شود و چيزى او را عاجز و ناتوان نمی‏نمايد. به عبارت ديگر، او عزيز است، غلبه می‏كند و مغلوب نمی‏شود، مقهور می‏كند و مقهور نمی‏گردد.
امام سجاد (علیه السلام) برا ى مصون ماندن از ترس و تشويش، از پيشگاه خداوند عزيز پناه خواسته، اوست كه هر قدرت ترس‏آورى را مقهور و مغلوب می‏كند و پناهنده‏ى خود را مصون و محفوظ می‏دارد.
ما در حوادث سنگين و ترسهاى اضطراب‏آور به خداوند پناه می‏بريم و از او می‏خواهيم بر ما منت گذارد و پناهمان دهد، كه او بر تمام آفريده‏هاى خود غالب و قاهر است و می‏تواند پناهنده‏ ى خود را از خطر برهاند.
اگر خوف و نگرانى ما از عذاب خداوند باشد به كجا بايد پناهنده شويم و كيست كه می‏تواند شخص خائف از عذاب الهى را پناه دهد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله پاسخ اين پرسش را داده و به پيروان خود آموخته است: اللهم انى اعوذ برضاك من سخطك و اعوذ بعفوك من نقمتك. اللهم انى اعوذ بك منك، لا مانع لما اعطيت و لا معطى لما منعت. روش رسول گرامی (ص) چنين بود كه وقتى نماز صبح را می‏خواند، صداى خود را بلند می‏نمود تا به اصحابش بشنواند و به پيشگاه خداوند عرض می‏كرد: بار الها ! پناه می‏برم به رضا ى تو از غضبت، پناه می‏برم به عفو تو از مجازاتت، بار الها! پناه می‏برم از تو، به خودت كه نه چيزى مانع اعطاى تو می‏شود و نه كسى می‏تواند آن را كه تو منع نمودى، عطا نمايد.
از جمله‏ ى اعمال ممدوح در اخلاق اسلامی اين است كه اگر مسلمانى از برادر دينيش درخواست پناهندگى نمود، با داشتن قدرت، پناهش دهد و اگر او را نپذيرد با اين عمل، رابطه‏ ى معنوى خود را با خداوند قطع نموده است. حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: من قصد اليه رجل من اخوانه مستجيرا به فى بعض احواله فلم يجره بعد ان يقدر عليه فقد قطع ولايه الله عز و جل. كسى كه نزد برادر دينى خود برود، از او درخواست پناهندگى كند و او با داشتن قدرت، پناهش ندهد، ولايت الهى را قطع نموده است.
پناه دادن در درجه‏ ى اول شايسته‏ ى مقام ربوبى است، ولى مسلمانان نيز از باب تشبه به كامل و از نظر رعايت حقوق اسلامی اگر قادر باشند بايد برادران دينى خود را پناه بدهند و آنان را از نگرانى و اضطراب خلاص نمايند،
راغب می‏گويد: الرهبه و الرهب مخافه مع تحرز و اضطراب. رهبه و رهب ترسى است آميخته به حذر كردن و نگران بودن.
از ترس، همانند امنيت مالى و جانى و عرضى مورد كمال توجه شارع مقدس است. در جامعه‏ ى اسلامی، مردم از حكومت نمی‏ترسند زيرا حاكم اسلام اگر واجد شرايط حكومت باشد، از ظلم و ستم و همچنين از ارعاب و تهديد منزه است. ترس مردم بايد از گناهان خودشان باشد. حكومت عادل مجرى قانون است و كسانى كه مرتكب جرايم و جنايات می‏شوند به حكم قانون آنان را مجازات می‏كند و به كيفر اعمالشان می‏رساند. اگر كس ى به اتكاى قدرت خودش افراد را به ضرب و شتم يا جرح و قتل تهديد نمايد و آنان را بترساند، مرتكب گناهى بزرگ شده است، و اگر به نام وابستگى به حكومت آنان را مرعوب كند و به حبس و قتل از ناحيه‏ ى دولت تهديدشان نمايد، گناه بزرگترى مرتكب شده است، و اگر تهديد خود را عملى كند جهنمی است و در دوزخ جايگاه ى بسيار سخت خواهد داشت.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: من روع مومنا بسلطان ليصيبه منه مكروه فلم يصبه فهو فى النار، و من روع مومنا مسلما بسلطان ليصيبه منه مكروه فاصابه فهو مع فرعون و آل فرعون فى النار. كسى كه مومنى را مرعوب كند به قدرت سلطانى كه از ناحيه‏ ى وى به آن مومن آسيبى برسد، ولى تهديدش عملى نشود و از ناحيه‏ ى شخصى قدرتمند به او صدمه ‏اى نرسد، تهديدكننده جهنمی است، و اگر كسى مومنى را مرعوب نمايد به قدرت سلطانى كه از ناحيه‏ ى وى به مومن آسيبى برسد و تهديدش را عمل ى كند، تهديدكننده با فرعون و آل فرعون در جهنم جاى دارد.
گاه فردى باايمان دچار لغزش شديد می‏گردد و به مسير نادرست و غيرمشروع گرايش می‏يابد و بر اثر اعمال نارواى او، انسانهايى بسيار شريف و بزرگوار از صغير و كبير دچار رعب و وحشت می‏شوند و چون فرد انحراف يافته دارا ى ايمان درونى است، بر اثر اعمال ظالمانه‏ ى خود دچار شكنجه‏ ى وجدانى می‏گردد و مورد ملامت و سرزنش نفس لوامه‏ ى خود واقع می‏شود، پيوسته روز و شب را با ناراحتى می‏گذراند و همواره در اين انديشه است كه راهى به دست آورد و خويشتن را از اين مصيبت درونى نجات بخشد. مثل بن يزيد
امام سجاد (علیه السلام) ايام عمرش همواره در شرايط اختناق و محيط وحشت و ارعاب طى شده است. او برا ى مصون ماندن از خطرات تهديدهاى مرعب و تخويف هاى مدهش، از پيشگاه الهى درخواست پناهندگى نموده، عرض می‏كند: و اجرنى بعزتك مما ارهب. بار الها! بر من منت بگذار و از آنچه می‏ترسم، به عزتت، پناهم ده. 🆔 @sahife2
🔹اللَّهُمَّ وَ أَجِرْنِى بِعِزَّتِكَ مِمَّا أَرْهَبُ🔹 🔸خدایا آ از آن چه مى ترسم به عزت خود مرا پناه ده 🌹🍃یا غِیَاثَ مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ 🌹🍃ای فریادرس آن که فریادرسی ندارد 📝فرازی از قسمت 28 دعای 🆔 @sahife2
📚 برشی از کتاب حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بیانات مرحوم ایت الله بهجت ره https://eitaa.com/sahife2/55633 🆔 @sahife2
*️⃣ اگر کسى از اين غصّه بميرد سزاوار است! ✳️ لقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِير ✳️ به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته اند. لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است. ✍️ علی علیه السلام - 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفاً وَمَآ أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ من از سر اخلاص روى خودرا به سوى كسى گرداندم كه آسمان ها و زمین را پدید آورد و من از مشركان نیستم. ✍️ عبور از افول و ناپایدارى و رسیدن به ثبات، جلوه اى از دید ملكوتى است كه خداوند به حضرت ابراهیم داده است. «حَنیف» از «حنف»، به معناى خالص وبى انحراف، وگرایش به راه حقّ ومستقیم است. « » كه به معناى آفریدن است، در اصل، مفهوم شكافتن را دارد. شاید اشاره به علم روز داشته باشد كه مى گوید: جهان در آغاز، توده ى واحدى بوده، سپس از هم شكافته و كرات آسمانى یكى پس از دیگرى پدید آمده است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ في معنى طلحة بن عبيداللَّه و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله. اين خطبه در زمانى ايراد شد كه به امام عليه السلام خبر رسيد و به سوى بصره رفته اند و قصد دارند آن جا را تصرف كنند و سپس وارد جنگ با امام عليه السلام شوند. امام عليه السلام براى اين كه روحيه يارانش را تقويت كند و پرده ها را كنار بزند و طلحه و زبير را معرفى كند اين خطبه را ايراد فرمود. 👈 این خطبه نورانی در یک بخش می آید : ✳️ رسوا کردن سران *️⃣ قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ، وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ النَّصْرِ. وَ اللَّهِ مَا اسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلَّا خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ، لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي الْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ، فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ الْأَمْرُ وَ يَقَعَ الشَّكُّ. وَ وَاللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ: لَئِنْ كَانَ ابْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ، لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ الْمُعَذِّرِينَ فِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ الْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ النَّاسَ مَعَهُ، فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ. ✳️ فشاء ادّعاهاى دروغين طلحه *️⃣ تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراسانده اند، من به وعده پيروزى كه پروردگارم داده است استوارم. به خدا سوگند، طلحة بن عبيد الله، براى خونخواهى شورش نكرد، جز اينكه مى ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود، زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است، كه در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمى شد.(1) براى اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند، دست به اينگونه ادّعاهاى دروغين زد. سوگند به خدا، لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يكى از سه راه حل را انجام مى داد كه نداد: اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه طلحه مى انديشيد، سزاوار بود با قاتلان عثمان همكارى مى كرد، و از ياران عثمان دورى مى گزيد، يا اگر عثمان مظلوم بود مى بايست از كشته شدن او جلوگيرى مى كرد و نسبت به كارهاى عثمان عذرهاى موجّه و عموم پسندى را طرح مى كرد (تا خشم مردم فرو نشين) و اگر نسبت به امور عثمان شك و ترديد داشت خوب بود كه از مردم خشمگين كناره مى گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا مى گذاشت. امّا او هيچ كدام از سه راه حل را انجام نداد، و به كارى دست زد كه دليل روشنى براى انجام آن نداشت، و عذرهايى آورد كه مردم پسند نيست. ______________________________ (1). طلحه تا سه روز نگذاشت جنازه عثمان را دفن كنند، افرادى را مأمور كرد تا با سنگ باران كردن خانواده عثمان مانع دفن او شوند، كه سرانجام با دخالت امام علی علیه السلام او را دفن كردند. و در كشتن او از همه مهاجمان حريص‏ تر بود، همه اين حقيقت را مى‏ دانستند كه مروان بن حكم در جنگ او را با تيرى هدف قرار داد و كشت و بارها مى‏ گفت : من انتقام عثمان را گرفتم. «تاريخ طبرى» http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * خطبه در يك نگاه * کارهاى ضد و نقيض طلحه دليل رسوايى اوست 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "هنگام خواستن " https://eitaa.com/sahife2/55026 صحیفه سجادیه ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 4 ‏ 6 درياى ✳️ سطح آب درياى خزر از آب درياهاى آزاد پائين‏تر است در حدود 6/ 27 متر و پائين‏تر نيز مى‏شود. درياى خزر با درياهاى آزاد پيوستگى ندارد، لذا تابع جزر و مد عمومى اقيانوس‏ها نمى‏باشد، و در اثر كوچكى به طور كافى نمى‏تواند از جاذبه ماه استفاده كند، پس بايستى جزر و مدى نداشته باشد و بگندد و ماهى‏هايش بميرند و كرانه‏هاى چار سويش را به گند بزند. و جاندارى و گياهى در آن جا نرويد. چرا چنين نشد و نمى‏شود؟ آن كه درياى خزر و سواحلش را به وجود آورد، مى‏دانست كه اين نقيصه را چگونه جبران كند. بادهايى را به نام «سرنوك» و «خزرى» و «ميانوا» فرستاد كه آب در ميان اين دريا را با فشارى هر چه تمام‏تر به حركت درآورند، به طورى كه سطح رودهايى را كه در آن مى‏ريزند بالا ببرند و پائين بياورند. اين بادها به قدرى پر زور آب درياى خزر را بالا مى‏برند كه اغلب قايق رانان نمى‏توانند در برابر فشار آب مقاومت كنند. اين بادها كار ديگرى نيز انجام مى‏دهند، ابرها را از شمال بحر خزر به جنوب آن مى‏رانند و در سواحل شمالى ايران بارندگى ايجاد مى‏كنند تا در مرغزارهاى آن جا هميشه گل برويد و بوستان‏هايش لاله و سنبل بزايد. اين بادها آب دريا را به داخل مرداب انزلى مى‏رانند، تا عمل تخليه و پاكيزه كردن مرداب را انجام دهند. رودهاى گيلان در اثر بارندگى‏هاى پى در پى و كوهبارهاى سيل آسا بيشتر اوقات گل آلود مى‏باشند و پر از ريشه‏ها و تخم‏هاى گياهان جنگلى هستند، گل و لاى رودهائى كه وارد مرداب مى‏شوند، در آن جا رسوب مى‏كنند، كف آن را بالا مى‏آورند و مرداب را پر مى‏كنند. تخم‏ها و ريشه‏ها نيز نمو و رشد مى‏نمايند و همين دو عامل بس است كه به زودى مرداب را خشك كرده، تبديل به باتلاق نمايند، ولى هزاران سال است كه مرداب در حال خود باقى است، چرا؟ خداوندِ درياى خزر، براى جلوگيرى از آن، آب دريا را به ملاقات سيلاب‏ها مى‏فرستد، و همان موقع كه بادهاى سرنوك و خزرى و ميانوا، ابرها را براى باريدن به سوى جنوب حركت مى‏دهند، آب پاك و تميز دريا به جلوى آب‏هاى گل آلود رودخانه‏ها مى‏رود، و با آنها مخلوط مى‏شود، غلظت آنها رقيق مى‏گردد، ريشه‏ها و تخم‏ها در اثر آب شور دريا از بين مى‏رود. هنگامى كه اين بادها آرام گرفت، بادهاى كراموا، كناروا، آفتاب بوشو وارد عمل مى‏شوند و اين آب‏ها را سرازير كرده از مرداب، داخل درياى خزر مى‏كنند و عمل تخليه مرداب از آب‏هاى گل آلود انجام مى‏شود. بادهاى گيلوا، درشتوا، نيز مأمور فشار دادن آب مرداب از مشرق به سوى مغرب هستند و براى اختلاط آب‏ها كمك مؤثّرى مى‏كنند. آيا بشر اين عنايات را مى‏بيند و مى‏فهمد، اگر مى‏بيند و مى‏فهمد چرا ناسپاسى مى‏كند؟! ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 163 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2