eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
3. اهمیّت به نماز و قرائت قرآن (ارتباط با خدا) مطلب سوم که لازم است به آن اهمیّت داده شود، قرائت قرآن و خواندن نماز است. در شب های قدر، به اندازه توان باید نماز خوانده شود. صد رکعت نماز در اعمال این شب ها وارد شده است. انس با قرآن و قرائت قرآن هم که مورد تأکید ویژه می باشد و نباید از آن غافل بود. پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» و ائمه طاهرین «علیهم السّلام» بسیار سفارش فرموده اند که قرآن بخوانیم و در پناه آن، خود را حفظ کنیم. رابطه با خدا خصوصاً به وسیله قرآن، انسان را به جایگاه والایی می رساند. با این رابطه، انسان از شرور شیاطین انس و جن و تمامی شیاطین و حتی نفس، حفظ می شود. رابطه مداوم با قرآن برای سیر و سلوک بسیار مفید است، موجب عاقبت به خیری و تأمین آتیه می شود، برای رفع گرفتاری ها و مشکلات کارگشاست و برای تأمین یک زندگی آرام و مطمئن، سودبخش است. 4. اجتناب از گناه نکته بعدی که بسیار اهمیّت دارد، این است که در این چند شبانه روز قدر، گناه وارد زندگی شما نشود. لااقل از هنگام افطار تا وقتی که نماز صبح اقامه می شود، کوچک ترین گناه در زندگی کسی نباشد. در خطبه روز جمعه آخر ماه شعبان وقتی پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلّم» به توصیف ماه مبارک رمضان پرداختند و در مورد فضائل این ماه سخن گفتند، امیرالمؤمنین «علیه السّلام» از جای خویش برخاستند و عرض کردند: یا رسول الله، برترین اعمال در این ماه چیست؟ رسول گرامی «صلی الله علیه وآله وسلّم» فرمودند: «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللهِ». اجتناب از محرمات الهی یعنی در این ماه مراقب باشید معصیت پروردگار را انجام ندهید. حال، به مؤمنین توصیه و سفارش می شود که حداقل در سه شبانه روز قدر بیشتر از گذشته مراقب اعمال خود باشند و توجّه داشته باشند که گناه موجب سقوط و ظلمت است و این ظلمت، مانع رسیدن رحمت خداوند متّعال به آنان می شود. مواظبت از گفتار و رفتار ضروری است و همه باید دقّت کنند که اختلاط بین زن و مرد در میان آنان نباشد. ظواهر شرع مقدس باید رعایت شود تا رحمت باری تعالی شامل حال بندگان شود. یک توصیه کلی هم در مورد گناه لازم است و آن اینکه اولاً گناه نکنید. ثانیاً اگر گناهی انجام شد، فوراً به فکر جبران و تدارک آن باشید و توبه کنید. ثالثاً مواظب باشید در سرازیری گناه واقع نشوید و گناه روی گناه شما را بدبخت نکند. رابعاً گناه را توجیه نکنید. امروزه بسیاری از گناهان در جامعه توجیه می شود. خانمی که بدحجاب است، گناه بدحجابی و بی حجابی را توجیه می کند. کسی که ربا می خورد، می گوید ربا نیست. افرادی که غیبت می کنند، غیبت خود را گناه نمی دانند. و نظایر این توجیه ها در جامعه فراوان است. توجیه گناه، توفیق توبه را از انسان می گیرد. بدترین دردها این است که انسان گناه خود را گناه نداند و بدتر از آن وقتی است که انسان گناه کند و تصور نماید که کار خوبی انجام می دهد. اصلاً گاهی انسان گناه را به عنوان عبادت انجام می دهد. قرآن کریم می فرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً». بگو: آیا شما را از زیان کارترین مردم خبر دهیم؟ آنها کسانی هستند که سعیشان در زندگی دنیا گم و تباه شده است و خود گمان می کنند که کار نیکی انجام می دهند. معلوم است وقتی انسان نفهمد که گناه می کند، توبه هم نمی کند و روز به روز گمراه تر می شود. تنها راه برون رفت از این گمراهی، تبعیّت از دستور و حکم مرجع تقلید است. در غیر این صورت، جامعه دچار گناه علنی می شود و گناه علنی و ترک امر به معروف و نهی از منکر یا بی تفاوتی نسبت به گناه، باعث می شود دست عنایت خداوند از روی جامعه برداشته شود و چنین جامعه ای جز بدبختی ارمغانی نخواهد داشت. @sahife2
5. توبه مطلب پنجم که آن نیز از اهمیّت والایی برخوردار است، توبه است. توبه یعنی بازگشت گناه کار و پشیمانی از قصور و تقصیر، بازگشت از نفس امّاره و صفات رذیله به سوی رحمت خدای متعال، بازگشت از طاغوت ها مخصوصاً از شیاطین جنّی و انسی به سوی حق تعالی و بالاخره بازگشت از هوا و هوس و از هر وسوسه ای به سوی پروردگار مهربان. اگر کسی به راستی توبه کند، به یقین بداند که خداوند گناهان او را می آمرزد. و بالاتر اینکه قرآن کریم می فرماید: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند. پس خداوند بدی هایشان را به نیکی ها تبدیل می کند. با توبه، خداوند رحمان و کریم پرونده سیاه و پر از گناه انسان را به پرونده درخشانِ پر از حسنات مبدّل می سازد. گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، رحمت و عفو خداوند از آن بزرگ تر است و خدا وعده داده است که گناه را می بخشد. بنابراین کسی نباید از رحمت حق مأیوس باشد. «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» بگو: ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را می آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است. اگر به راستی دل کسی شکست و یک تلاطم درونی پیدا کرد، سر به زیر و خجالت زده از خدا شد، خدا حتماً توبه او را قبول می کند. اصلاً یأس و نا امیدی از رحمت خداوند، گناهی برابر با گناه کفر دارد. مسلمان، آن هم شیعه، معنا ندارد از رحمت خداوند مأیوس باشد. مثلاً اگر کسی بگوید خدا دیگر مرا نمی آمرزد، مأیوس از رحمت خدا شده و گناه او در سر حد کفر است. «وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُون» از رحمت خدا مأیوس نشوید، که جز کافران از رحمت خدا نومید نگردند. توجّه به این نکته مهم ّ است که از نظر قرآن کریم، بلکه از نظر عقل، توبه هیچ شرطی ندارد و به صرف پیدا شدن حالت درونی پشیمانی از گناه، توبه حاصل می گردد، امّا باید دانست که لازمه پشیمانی، تصمیم بر ترک گناه و عمل بر طبق دستورات الهی است؛ زیرا اگر کسی تصمیم بر ترک گناه نداشت و یا بر اساس فرمان الهی عمل نکرد، در حقیقت از گناه پشیمان نشده است. خلاصه بن بست در اسلام نیست. کسی نمی تواند بگوید دیگر فایده ندارد و من بخشیده نمی شوم. این غلط است و همه باید توبه کنند و به هر روشی که می توانند جبران حقّ الله یا حقّ الناس را بنمایند یا در صورت عدم توان، تصمیم جدّی برای جبران بگیرند. شب قدر، شب توبه است. از این رو، در اعمال آن شب آمده است که صد مرتبه «أستغفر الله ربّی و أتوب الیه» بگویید. ولی باید توجه شود که ذکر توبه به تنهائی کافی نیست و این توبه، توبه حقیقی نمی باشد، بلکه توبه آن است که حالت خجالت و شرمندگی در مقابل حضرت حق تعالی در توبه کننده به وجود آید؛ جمله ای را حضرت امام خمینی «قدّس سرّه» بارها در درس های اخلاقی خویش تکرار می فرمودند که «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» همه باید در محضر پروردگار احساس شرمندگی کنند و از مخالفت ها و سرپیچی هایی که از اوامر او داشته اند، توبه نمایند. اینکه انسان از نعمات و سفره گسترده پروردگار متنعّم شده و مخالفت با فرامین او کند، حکایت از بی حیایی او دارد و از این بی حیایی که نسبت به محضر ربوبی حضرت حق روا داشته است، باید احساس خجالت و شرمندگی کند. به گناهان خویش اقرار کند و از محضرش طلب عفو نماید. کسی که در محضر پروردگار عالم شرمنده و خجالت زده نیست، نمی داند چقدر گناهکار است. بعضی اوقات تکرار گناه موجب می شود قبح آن از دل انسان برود و لذا خودش را مقصّر نمی داند. در جایی که پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله وسلّم» که تجلّی عصمت و پاک دامنی هستند و از هر خطا و اشتباهی نیز مصون می باشند، روزی هفتاد مرتبه در محضر پروردگار توبه می نمایند،ضرورت توبه برای افراد معمولی بیشتر روشن می گردد. در طول تاریخ بسیار بوده اند کسانی که با توبه از شقاوت و تیره بختی به سعادت و خوشبختی دست یافته و راه سیر و سلوک را به خوبی طی کرده اند. رحمت الهی مثل باران بر سر همه می بارد. این انسان است که باید برای دریافت این رحمت زمینه سازی کند و خود را در معرض آن قرار دهد. @sahife2
6. دعا مطلب مهمّی که باید در شب های قدر به آن توجّه شود، راز و نیاز با معبود است. از دعا و راز و نیاز با خدا نباید غافل بود. اگر هم کسی نمی تواند عربی دعا بخواند، با زبان خودش با خداوند متعال راز و نیاز کند. خداوند به زبان بندگان خویش به هر زبانی که باشد، آشناست. البته خواندن دعا به پیروی از حضرات معصومین «علیهم السّلام» و به زبان عربی، بهتر است. باید انسان در این شب ها حالی پیدا کند و حقیقتاً از عمق جان خداوند تبارک و تعالی را بخواند و «خدا، خدا» بگوید. حال مناجات را هم باید از خدا خواست. با بی حالی و کسالت نمی توان از این اوقات بهره مند شد. خوشا به حال کسانی که با حال خوش، از این اوقات خوب بهره می برند. آیه ای در قرآن راجع به دعا است که از نظر تأکید منحصر به فرد است: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَه الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»[12] و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو که) من حتماً (به همه) نزدیکم، دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم، پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، شاید که راه یابند. از طرف من به آنها بگو اگر راستی دعا کنید، اجابت می کنم. جواب شما را می دهم، حتماً ایمان و عقیده داشته باشید که استجابت می کنم. خداوند دوست دارد رستگار شوید لذا می گوید دعا کنید. و رستگاری و رشد انسان ها در سایه دعا و ارتباط با او میسر می شود. در آیه دیگر تهدید می کند و می فرماید اگر کسی اعراض از دعا داشته باشد و در زندگی او دعا نباشد و دعا نکند، به جهنم خواهد رفت و در جهنّم خوار و ذلیل خواهد بود: «وَ قالَ ربُّکُمُ ادعُونِی اَستَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»[13] و پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، البته کسانی که از عبادت من تکبر ورزند به زودی خوار و سرافکنده وارد جهنم می شوند. در آیه دیگر می فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»[14] بگو اگر دعای شما نباشد، خداوند برای شما ارجی قائل نیست. خداوند در این آیات می فرماید اگر دعا در زندگی شما نباشد من اعتنا به شما ندارم و دست عنایت من از روی سر شما برداشته می شود. نظیر این دو سه آیه در قرآن زیاد است که به ما می فهماند مأیوس از استجابت دعا نباشیم. خداوند متعال در قران کریم استجابت را وعده داده است و وظیفه ما هم دعا کردن است. اعتقاد به اینکه خداوند از ما خواسته است دعا کنیم و دعای ما بدون نتیجه نمی ماند، ضروری است. دعای سحر دعای خیلی خوبی است که همه ائمه طاهرین«علیهم السّلام» آن دعا را می خوانده اند. و در این دعا از اول تا آخر نمی گوید خدایا چه می خواهم. فقط می گوید «خدا خدا خدا، به حق محمد و آل محمد «صلی الله علیه وآله». ولی نمی گوید چه می خواهم. لذا خوب است انسان فقط دعا کند و یقین داشته باشد آنچه مصلحت اوست به او می دهند. تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند حالا اگر کسی تعیین کند چه می خواهد، اگر صلاح او باشد، عین دعا مستجاب می شود. ولی اگر مصلحت او در استجابت آن دعا نباشد، حتماًَ نظیر آن عطا می شود. مثلاً اگر کسی فقیر است و تموّل می خواهد، اگر به صلاح او نباشد، خداوند اولاد صالح و عاقبت به خیری و نظائر آن را عطا می فرماید. بالاخره خداوند متعال جواب دعا را خواهد داد. اگر هم به هیچ وجه استجابت دعا در این دنیا مصلحت نباشد، خداوند تبارک و تعالی در قیامت از بنده اش عذرخواهی می کند و به او می فرماید: اگر دعای تو مستجاب نشد، مصلحت تو نبود و علت آن را برای او روشن می کند و به گونه ای برای او جبران می نماید که آن بنده می گوید ای کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود. عواملی نیز مانع استجابت دعا می شوند، از جمله: گناه، ستم و کمک به ستمکار، نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنان، بریدن از خویشاوندان، ترک امر به معروف و نهی از منکر، سبک شمردن نماز، سخن چینی، غذای حرام و حکمت و مصلحت خداوند. @sahife2
7. توسّل به اولیای الهی علیهم السلام و نکته آخر اینکه بنا به فرمایش خداوند متعال که فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَة»[15] ای کسانی که ایمان آورده اید، از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و وسیله ای برای تقرب به او بجوئید. باید با توسّل و به واسطه حضرات معصومین «علیهم السّلام» به درگاه خداوند رفت. یکی از اعمال وارد شده در لیالی قدر توسل به حضرت سیدالشهداء «علیه السّلام» و سایر حضرات معصومین «علیهم السّلام» است. توسّل به این بزرگواران بسیار در اجابت دعا مؤثر است. قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله وسلّم» می فرماید اگر گناهکار نزد تو بیاید و استغفار کند و تو هم برای او استغفار کنی، حتماً گناه او آمرزیده و حاجتش برآورده می شود: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً»[16] و اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند نزد تو می آمدند، آنگاه از خداوند آمرزش می خواستند و رسول خدا نیز برای آنها طلب آمرزش می کرد، بی تردید خدا بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند. رسول گرامی «صلی الله علیه وآله» و ائمه طاهرین «علیهم السّلام» واسطه های فیض الهی هستند. آمرزیده شدن گناهان و رفع حوائج، باید با جلب نظر حضرت آنها صورت پذیرد. اگر حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) نظر لطفی به جلسات دعا نفرمایند، آن جلسات هیچ فایده ای ندارد. باید توسل به محضر ایشان صورت گیرد تا خداوند متعال به واسطه آن حضرت دعاها را مستجاب کند. در ادعیه ای که از جانب معصومین «علیهم السّلام» وارد شده و برخی از آنها در مفاتیح محدّث قمی آمده است، نمی توانید دعایی را پیدا کنید که بدون توسل باشد. بنابراین در جلسات دعا باید به محضر پروردگار متعال عرض شود که خدایا ما حضرت زهرا «سلام الله علیها»، امیرالمؤمنین «علیه السّلام» و سایر حضرات معصومین «علیهم السّلام» را واسطه قرار داده ایم. ما با وجود نازنین حضرت مهدی (ارواحنافداه) به در خانه تو آمده ایم، به حق ایشان و به واسطه این بزرگواران دعاهای ما را مستجاب و توبه های ما را قبول بفرما. @sahife2
چهار ویژگی یاری‌دهندگان امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بیانات رهبر معظم انقلاب امیرالمؤمنین فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک وَ لکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ بعد از آنکه شیوه‌ی زندگی خود را - که در آن مقام والا، با آن همه امکانات، با آن‌چنان زهدی زندگی میکند - بیان کرد، فرمود: شما نمیتوانید مثل من رفتار کنید؛ امّا میتوانید به من کمک کنید؛ با چه چیزی؟ «بِوَرَعٍ»، با ورع خودتان، با پرهیز خودتان از گناه، با اجتهاد و کوشش و تلاش خودتان؛ اینها وظیفه‌ی من و شما است. هدفها را برای ما ترسیم کردند، هم هدفهای فردی و شخصی را، هم هدفهای اجتماعی و سیاسی و کلّی را. در هدف شخصی، رسیدن به اوج مقام کرامت انسانی هدف والای ما است؛ همه هم وعده داده شده‌اند که بتوانند این پرواز بلند و بی‌حد را انجام بدهند؛ توانایی شما جوانها از ماها هم بیشتر است. این اهداف شخصی است. اهداف بزرگ اجتماعی، ایجاد حیات طیّبه‌ی اسلامی و جامعه‌ی اسلامی [است‌]؛ جامعه‌ای که افراد خود را فرصت بدهد که بتوانند به‌سوی این هدف حرکت کنند: جامعه‌ی آباد، جامعه‌ی آزاد، جامعه‌ی مستقل، جامعه‌ی دارای اخلاق والا، جامعه‌ی متّحد، یکپارچه، جامعه‌ی متّقی و پرهیزگار؛ اینها اهداف جامعه‌ی اسلامی است. دنیایی که مقدّمه‌ی آخرت است، دنیایی که انسان را ناگزیر به بهشت میرساند، ایجاد یک چنین دنیایی هدف کلان اجتماعی و سیاسی اسلام است؛ اینها را در مقابل ما ترسیم کردند. راه آن چیست؟ چه‌جور میشود به این هدفها رسید؟ همین‌طور که فرمود: «اَعینُونی» - فرمایش، فرمایش امیرالمؤمنین است - به من کمک کنید؛ یعنی آنچه را که امیرالمؤمنین در زندگی خود و تلاش و جهاد خود، همه را در این راه مصرف کرد، و آن عبارت است از ایجاد چنین دنیایی برای بشریّت در طول تاریخ؛ کمک کنید به من که این هدف انجام بگیرد. چه‌جور «بوَرَعٍ»، با ورع؛ «وَ اجتِهادٍ»، با کوشش، با تلاش، تنبلی ممنوع است، بیکارگی ممنوع است، خسته شدن ممنوع است، مأیوس شدن ممنوع است. این حرکت عظیم وقتی انجام بگیرد، آن‌وقت شما دل مبارک فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) را شاد میکنید، دل امیرالمؤمنین را شاد میکنند؛ چون آنها برای همین هدف آن همه تلاش کردند، آن همه مجاهدت به‌خرج دادند. (دیدار مداحان اهل بیت علیه السلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱) علی‌بن‌الحسین(علیه‌السلام) به یکی از کتابهای علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) نظر می‌کرد - لابد کتابی از دستورات امیرالمؤمنین بوده، که آن دستورات طبق عمل و زندگی عملی خود آن بزرگوار بوده است - «فیضرب به الارض»؛ کتاب را روی زمین گذاشت، «و یقول من یطیق هذا؟» چنین عملی را چه کسی طاقت می‌آورد؟ یعنی امام سجاد که سیدالعابدین و زین‌العابدین است، در مقابل عمل و عبادت و زهد امیرالمؤمنین احساس عجز می‌کند. خود آن بزرگوار هم در نامه به عثمان‌بن‌حنیف فرمود: «الا و انکم لاتقدرون علی ذلک»؛ شما نمی‌توانید به این سبکی که من عمل می‌کنم، عمل کنید. واقعا هم انسان وقتی نگاه می‌کند، آنچه از امیرالمؤمنین نقل شده، دهشت‌آور است. سخن در این نیست که کسی یا جامعه‌یی بتواند خود را همگون و همسان با علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) بکند؛ سخن در پیدا کردن جهت حرکت جامعه و اشخاص، مخصوصا زمامداران و اولیای امور در نظام اسلامی است. (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۰/۰۱/۱۶) @sahife2
سلام آقا امشب تو ما را دعا کن تویی که راهی یه آسمانی یا علی کمک مان کن @sahife2
سحر بود و غم و درد/سحر بود و صدای نفس خستۀ یک مرد/ که آرام در آن کوچه به روی لب خود زمزمه می کرد/غریب و تک و تنها/ در آن شهر در آن وادی غم ها/دلی خسته و پر از غم و شیدا/ دلی زخم و ترک خورده پر از روضۀ زهرا/ شب راحتی شیرخدا از همۀ مردم دنیا/ عجب شام عجیبی است روان بود سوی مسجد کوفه/قدم می زد و با هر قدمش عرش به هم ریخت در آن شب/ و لرزید به هر گام،دل حضرت زهرا/دل حضرت زینب/غریب و تک و تنها/ نه دیگر رمقی مانده در آن پا/نه دیگر نفسی در بدن خستۀ مولا/ به چشمان پر از اشک و قدی تا/پُر از وصله عبایش/پر از پینه دو دستان عطایش/ رسید او به در مسجد و پیچید در آفاق نوایش/علی گرم اذانی ملکوتی و ملائک همه حیران صدایش/ گل خلقت حق رفت روی منبر گلدسته و تکبیر زنان/ساکت و خاموش زمین رام زمان/ محو تماشا همه ذرات جهان/باز در آن بزم اذان/نالۀ آهستۀ یک مادر محزونِ کمان/ گقت:عجب شام غریبی شده امشب/امان از دل زینب/ و گلبانگ اذان گشت تمام و شده بی تاب/دل خاکی محراب/بود منتظر مقدم ارباب/ علی آمد و مشغول مناجات/زمین گرم مباهات/در آن جلوه ی میقات/عجب راز و نیازی/ عجب سوز و گدازی/عجب مسجد و محراب و عجب پیش نمازی/علی بود و خدا بود/ خدا بود و علی بود/علی گرم دعا بود/خدا گرم صفا بود/علی بود به محراب عبادت/ علی رکن هدایت/همان مرد غریبی که به تاریکی شبها/به یک دوش خودش نان و یکی کیسۀ خرما/ بَرَد شام یتیمان عرب را/علی بود/همان خانه نشین شاه عرب،همسر زهرا/ علی بود و نماز و دل محراب پر از عطر گل یاس/در آن لحظۀ حساس/ قیامی که تجلاش بُوَد روز قیامت/رکوعی پر از بارش انگشتر خیرات و کرامت/ چه زیباست کلامش/قعودش و قیامش/ولی لحظۀ زیبای علی با شرری یک دفعه پاشید/ از آن سجده که در آن بدن فاطمه لرزید/لب تیغ ستم بر سر خورشد درخشید/ فرود آمد و شیرازۀ توحید فرو ریخت/علی ناله زد و آه علی با نفس فاطمه آمیخت:/ که ای وای خدا،/جان علی آمده بر لب/امان از دل زینب همان سجدۀ آخر/که در آن فرق علی با لب شمشیر دو تا شد/همان سجدۀ آخر/ که علی از غم بی فاطمه گی رست و رها شد/همان سجدۀ آخر که حسن آمد/ و یک بار دگر بر پدر خسته عصا شد/تن غرق به خون پدرش را/ به در خانه رساند و به دعا گفت خدایا/کمک کن نرود جان ز تن زینب کبری/ به این حال چو بیند پدرم را/دوباره حسن و یاد شب کوچۀ غم ها/ دوباره حسن و قصۀ پر غصۀ بابا بماند.../که چه آمد سر زینب/ سَرِ شیر خدا،زخمی و مجروح،نشد باور زینب/ دوباره بدنی خونی و رخسارۀ زرد و غم و بی تابی دختر/دوباره نفسی سوخته و غربت و بستر/ دوباره به دل زینب کبری/شده تازه غم و قصۀ مادر/کنار بدن خستۀ حیدر/ فضای در و دیوار،پر از درد و محن بود/نه صبری،نه قراری،به دل زینب و کلثوم و حسن بود/ در آن سوی دگر باز به جوش آمده غیرت به رگ غیرت دادار/ چه طوفان عجیبی شده بر پا به دل پاک علمدار/در آن سوی دگر مرد غریبی،غریبانه پر از غم/ فقط ناله زد و گفت که بابای غریبم/علی چشم گشود و به هر آنچه که رمق بود،/ سوی صاحب آن ناله نظر کرد و بفرمود:/عزیز دل من،جان تو و جان حسینم/ و صدا زد که بیا نور دو عینم/ابالفضل،عزیز دل من،جان تو و جان حسینم/ و با دختر غمدیدۀ خود گفت که:ای محرم بابا/هنوز اول راهی/بیا همدم بابا/ تو باید که تحمل کنی این رنج و محن را/پس از من غم پرپر زدن و اوج غریبی حسن را/ تو هستی و بلا،دختر بابا/تو و کرب و بلا دختر بابا/تویی و بدن بی سر دلدار/تو و اذیت و آزار/ نه عباس و حسین اند کنارت/تو و کوچه و بازار/علی اشک شد و گفت نگهدار همه طاقت خود را/ برای غم فردا/ علی رفت و صفا رفت ز خانه/دوباره غم تشییع شبانه/حسین و حسن و زینب و کلثوم/ همه خسته و مغموم/و اندازۀ یک کوه غم و درد به سینه/دوباره همه رفتند مدینه/ گذشت آن همه درد و پس از آن زینب کبری/به خود دید غم مرگ حسن را/ پس از آن سفر کرب و بلا دید/غم رأس جدا دید/نه عبّاس علمداری و نه یاری و نه صبر و قراری/ نه شاهی و امیری/به تن جامۀ تاریک اسیری/از آن شهر پر از غربت کوفه گذری کرد/ ولی آه وجودش همه لبریز شد از درد/همان طفل یتیمی که علی بال و پرش بود/ و از روز یتیمی پدرش بود/به همراه یتیمان دگر گرم تماشا/و در یاد ندارند دگر حرمت آن نان و نمک را/ همه گرم تماشا،همه گرم تماشا/و انگار نه انگار که این طایفۀ حضرت زهراست/ و انگار نه انگار که این خانم غمدیده همان زینب کبراست/به روی لبشان طعنه و دشنام/ همه بر لبۀ بام/پراندند همه سنگ به روی سر زینب/که ناگاه سری رفته به نیزه/ صدا زد که عجب شام غریبی شده امشب/امان از دل زهرا/امان از دل زینب… شاعر : محمّد ناصری – «آنجا که بال فرشته می سوزد…» @sahife2
علی ای همای رحمت دستخط شهریار - داستان عجیب سرودن این شعر در زیر @sahife2
ماجرای عجیب سرودن شعر "علی ای همای رحمت" و خواب آیت‌‌الله مرعشی نجفی آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند .حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند .فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد .حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این شعر را خواند : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را» ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم. فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می کند .گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید .چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده‌ام. از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی به شهریار می فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند.حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند . سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آن گاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید . شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید: من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام . آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده ، من آن خواب را دیده ام .ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. @sahife2
🔰 امام خمینی ره: این چند صباحی که حضرت امیر علیه السلام حکومت کردند، مسلمین فهمیدند اسلام یعنی چه ۱تیر۱۳۵۰ @sahife2
امسال این هم‌زمانی با ایّام شهادت امیرالمؤمنین، شباهتهایی را به ذهن می‌آورد میان این پیرو صادق، این پیرو حقیقی امیرالمؤمنین و آن پیشوای والا و بزرگ؛ شباهتهایی وجود دارد که مایه‌ی افتخار ملّت ایران و امّت اسلامی است؛ مقام معظم رهبری @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹خصوصیات حکومتی حضرت علی علیه السلام، بر اساس بیانات رهبرانقلاب @sahife2 📥نسخه کیفیت اصلی👇 http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=36838
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز بیست و یکم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ دَلیلاً وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَىَّ سَبیلاً وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقیلاً یا قاضِىَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ خدایا برایم در این ماه دلیلى به موجبات خوشنودى خود مقرر فرما و راهى براى تسلط شیطان بر من باقى مگذار و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده اى برآرنده حاجات جویندگان. @sahife2
4_477025078215705019.mp3
4.32M
چهار ویژگی یاری‌دهندگان امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بیانات رهبر معظم انقلاب @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه ی برنامه ختم روزانه ی صحیفه سجادیه دعای سیدالساجدین (ع ) در طلب حوائج از خدا: 🔹و يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لا يُرْغَبُ عَنْهُ🔹 🔸ای آنکه تنها به تو روی آورند و از تو روی برنگردانند🔸 @sahife2
صحیفه سجادیه دعای سیدالساجدین (ع ) در طلب حوائج از خدا: 🔹و يَا مَنْ لا تُفْنِى خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ🔹 🔸اى آنكه اجابت درخواست مردم گنج هاى تو را تهی نمى كند🔸 @sahife2
صحیفه سجادیه دعای سیدالساجدین (ع ) در طلب حوائج از خدا: 🔹و يَا مَنْ لا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ🔹 🔸و ای آنکه هيچ وسيله اى حكمت تو را تغيير نمى دهد🔸 @sahife2
صحیفه سجادیه دعای سیدالساجدین (ع ) در طلب حوائج از خدا: 🔹و يَا مَنْ لا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِينَ🔹 🔸اى آنكه رشته حاجت نیازمندان از تو بریده نمی شود 🔸 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا