⏹ قانون #کارما (Karma) : هر عملی که در زندگیتان انجام می دهید دارای یک عکس العمل است.
👈یازده قانون #کارما 👇
1. قانون تشابه در کارما
2. قانون تواضع در قانون کارما
3. قانون رشد و کارما
4.قانون مسئولیت و کارما
5. قانون باور ها
6. قانون ارتعاش در قانون کارما
7. قانون بخشش و کارما
8. قانون انرژی در کارما
9.قانون آینه در قانون کارما
10. قانون اهمیت و الهام در کارما
11.قانون صبر و کارما ( شرح کامل) 👇
https://modireafkar.ir/the-law-of-karma/
✳️ مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
#حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_407
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
⏹ قانون #کارما (Karma) : هر عملی که در زندگیتان انجام می دهید دارای یک عکس العمل است. 👈یازده قان
مــزرع سـبــز فـلـک دیــدم و داسِ مــَـهِ نـــو
یـادم از کِـشـتـه یِ خـویـش آمـــد و هـنــگام درو
مـعـنـی بـیـت : شاعر دریک نگاه، کائنات وجهان هستی راهمانندِ مزرعه ای مشاهده کرده وباقوّه یِ خیال خویش، ازهلال ماه داسی درست کرده که ایّام ِ عمر را درو می کند.! حرکتِ ماه درمزرع آسمان،همانا گذرزمان است که لحظه ای توقّف ندارد وهمه چیز را دروکرده ونابود می سازد. شاعرنکته پرداز،با تماشای کشتزار سبز آسمان و هلال ِ مـاه نـو که به شکل داس پدیدارمی گردد، به یادِ کشتزار زندگی ِ خویش افتاده وآن را موردِ ارزیابی قرارداده است. آیا چیزی که می کارم محصول خواهد داشت؟ آیا هنگامه ی درو وروزی که نتیجه ی عملکردِ خودراببینم، شادمان خواهم بود یاپشیمان؟
حافظ باسرودن ِ این غزل درس بزرگی به انسانیّت داده است. درموردِ این بیت سخن فراوان است و کتابها می توان نوشت. حافظ نکته ی نغز ی به مایاد می دهد،اوماراازاین آگاه می سازد که :
" هرعملی بکاریم عادتی دروخواهیم کرد،
هرعادتی بکاریم اخلاقی ،
وهراخلاقی سرنوشتی را رَقم خواهدزد ”
من اگرنیکم اگربَد توبرو خودرا باش
هرکسی آن دِرَوَد عاقبتِ کارکه کِشت
#حافظ_غزل_407
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهارم_1
«1» اللَّهُمَّ وَأَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَمُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ ....
خدايا! پيروان رسولان و تصديق كنندگانشان، كه عبارتند از مردم روى زمين، آن مردمى كه تصديقشان، قلبى و درونى بود ... سلام باد! ، بر آنان
👌 دعای #چهارم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 12
🔴 #حيات جداى از انبيا عليهم السلام
حضرت سجاد عليه السلام در فراز
«الَّلهم وَ أَتْباعَ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ اهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ»
به مسأله حيات واقعى انسان كه پيروى از انبياى الهى است؛ اشاره مىفرمايد و خداوند متعال هم همه انسانها را به پذيرش اين حيات حقيقى فرا مىخواند:
يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِوَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [حيات معنوى و] زندگى [واقعى] مىبخشد، دعوت مىكنند اجابت كنيد، و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل و مانع مىشود [تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد] و مسلماً همه شما به سوى او گردآورى خواهيد شد.
دعوت اسلام به سوى حيات و زندگى است، حيات مادى، حيات فرهنگى، حيات اقتصادى، حيات سياسى به معناى واقعى، حيات اخلاقى و اجتماعى در تمام زمينهها.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 13
🔴 اقسام #حيات در قرآن
«اين پرسش است كه آيا مردم قبل از اسلام و دعوت پيامبر مرده بودند كه قرآن آنها را دعوت به حيات مىكند؟
پاسخ سؤال اين است كه: آنها فاقد حيات از منظر قرآن بودند. حيات و زندگى مراحل مختلفى دارد، كه قرآن به همه آنها اشاره كرده است:
1- گاهى به معناى حيات گياهى آمده است:
اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يُحْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْأَيتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
بدانيد كه خدا زمين را پس از مردگىاش زنده مىكند. همانا ما نشانهها [ى ربوبيت و قدرت خود] را براى شما بيان كرديم تا بينديشيد.
2- گاهى به معناى حيات حيوانى ذكر شده است:
إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْىِ الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلّ شَىْءٍ قَدِيرٌ
يقيناً مردگان را زنده مىكند؛ زيرا او بر هر كارى تواناست.
3- زمانى به معناى حيات فكرى و عقلانى و انسانى آمده است:
أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِفِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّلُمتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مّنْهَا كَذَ لِكَ زُيّنَ لِلْكفِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
آيا كسى كه [از نظر عقلى و روحى] مرده بود و ما او را [به وسيله هدايت و ايمان] زنده كرديم، و براى وى نورى قرار داديم تا در پرتو آن در ميان مردم [به درستى و سلامت] حركت كند، مانند كسى است كه در تاريكىها [ىِ جهل و گمراهى] است و از آن بيرون شدنى نيست؟! اين گونه براى كافران [به خاطر لجاجت و عنادشان] آنچه انجام مىدادند، آراسته شد [تا گمان كنند اعمالى را كه انجام مىدهند نيكوست.]
4- گاهى به معناى حيات جاودان جهان ديگر آمده است:
يَقُولُ يلَيْتَنِى قَدَّمْتُ لِحَيَاتِى
مىگويد: اى كاش براى اين زندگىام [عبادت خالصانه و كار نيك] پيش فرستاده بودم.
5- زمانى به معناى علم و توانايى بى حد است آن چنان كه درباره خدا مىگوييم:
وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَىّ الَّذِى لَايَمُوتُ وَ سَبّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِبِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا
و بر آن زندهاى كه هرگز نمىميرد توكّل كن، و او را همراه با ستايش تسبيح گوى، و كافى است كه او به گناهان بندگانش آگاه باشد.
با توجه به اين اقسام كه مردم عصر جاهلى گرچه زندگى مادى حيوانى داشتند امّا از زندگى انسانى و معنوى و عقلانى محروم بودند، قرآن آمد و آنها را دعوت به حيات و زندگى كرد و دين اسلام يك دين راستين است كه حركت، در همه زمينههاى زندگى ايجاد مىكند و روح به فكر و انديشه مىدهد. احساس مسؤوليّت مىآفريند؛ همبستگى و اتحاد و ترقّى و تكامل در همه زمينهها ايجاد مىكند و به تمام معنى حيات آفرين مىباشد.
و دعوت حياتى در وهله اول مربوط به جهاد و ايمان و قرآن و بهشت است كه از عوامل اصلى حيات مىباشد. هر چند مفهوم آيه محدود است ولى شامل هر برنامه و هر دستورى كه شكلى از اشكال حيات انسانى را بيافريند؛ مىباشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 14
🔴 حقيقت دعوت انبيا عليهم السلام
حقيقت امر و ركن واقعى اين دعوت چيزى است كه انسان را از پرتگاه فنا و هلاكت، رهائى داده و زندهاش مىكند.
زندگى گرانبهاترين متاعى است كه موجود زنده براى خود سراغ دارد. و در ماوراى زندگى غير از عدم و بطلان چيزى ديگرى نيست. و اين ارزش را براى زندگى به خاطر اثر آن قائل است كه عبارت از شعور و اراده كه نشاط و سعادت زندگى به آن است، پس به اين جهت همواره از جهل و نداشتن حريّت اراده و اختيار مىگريزد.
انسان هم كه يكى از موجودات زنده است، مانند همه موجودات مجهّز به سلاحى كه زندگى معنوى او حقيقت وجود اوست. همان طور كه تمامى انواع موجودات مسلّح به سلاحى كه حافظ وجود و بقايشان باشد، هستند، و سلاح انسان همان اراده و اختيار اوست كه خيرات و منافع او را از شرور و مضارّش مشخص نموده و او را به آن يكى سوق و از ديگرى زنهار مىدهد.
اين هدايت الهى كه نوع انسانى را به سوى سعادت و خير و منافع وجودش دلالت مىكند هدايتى تكوينى است و از مشخّصات نحوه خلقت اوست.
انسان سعادت وجود خود را به طور قطع درك مىكند. و در اين دركش دچار ترديد نمىشود. اگر در جايى دچار غفلت و شبهه شود به خاطر تأثير عوامل و اسباب نامناسب ديگرى است كه موجودى را از مسير خيرات و منافع آن به سوى ضرر و شرش سوق مىدهد. همان طور كه در قرآن بر روى آن پافشارى نموده و مىفرمايد:
راه سعادت و علم و عملى كه منتهى به آن مىشود بر هيچ انسانى پوشيده و مخفى نيست و هر انسانى به فطرت خود مىفهمد كه چه معارفى را بايد معتقد باشد و چه كارهايى را بايد بكند.
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَاتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَ لِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَايَعْلَمُونَ
پس [با توجه به بىپايه بودن شرك] حقگرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى] روى آور، [پاىبند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچ گونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولى بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل] ندارند.
گاهى انسان در اعتقاد يا عملش از طريق حق منحرف شده و دچار اشتباه مىگردد وليكن اين خط مستند به فطرت انسان و هدايت الهى نيست، بلكه به خاطر اين است كه او خودش عقل خود را دزديده و در اثر پيروى هواى نفس و تسويلات جنود شيطان، راه رشد خود را گم كرده است.
أَفَرَءَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِوَ قَلْبِهِوَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِغِشوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
پس آيا كسى كه معبودش را هواى نفسش قرار داده ديدى؟ و خدا او را از روى علم و آگاهى خود [بر اين كه شايسته هدايت نيست] گمراه كرد، و بر گوش و دلش مُهرِ [تيره بختى] نهاد، و بر چشم [دلش] پردهاى قرار داده است، پس چه كسى است كه بعد از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكّر [حقايق] نمىشويد؟
پس اين علم و عملى كه فطرت انسانى انسان را به سوى آن دعوت مىكند از لوازم زندگى سعيد انسانى است كه جا دارد نامش را زندگى گذاشت و چنين زندگى به چنين علم و عملى نيازمند است.
پس براى آدمى يك زندگى حقيقى هست كه اشرف و كاملتر از حيات پست دنيايى اوست و وقتى به آن زندگى مىرسد كه استعدادش كامل و رسيده شده باشد. اين تماميّت استعداد به وسيله آراستگى به دين و دخول در زمره اولياى صالحين، دست مىدهد.
آيه شريفه سوره انفال اشاره به همان استعداد نموده و مىفرمايد:
عمل كردن به آن دستورهايى كه دعوت حقه اسلامى، بشر را به آن مىخواند.
انسان را براى درك آن زندگى حقيقى مستعد مىسازد همچنان كه اين زندگى حقيقى هم منشأ و منبع اسلام است. علم نافع و عمل صالح از آن زندگى سرچشمه مىگيرد.
اين دعوت مطلق است و از اين كه شامل مجموع دعوتهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله كه مايه زنده شدن دلهاست و يا دستهاى از دعوتهايش كه طبيعت احياء را دارد بشود، هيچ ابائى نداشته و همچنين شامل نتايج دعوت او كه عبارت است از انواع زندگىهاى سعيد حقيقى مانند زندگى اخروى در جوار خدا نيز مىشود.
هر چند برخى در دعوت مورد شأن نزول آيه گفتهاند كه:
آيه حيات را در حكم جهاد مىداند كه جهاد مايه احياى امر شما و عزت دين شماست.
يا برخى ديگر گفتهاند: ايمان و حق مايه حيات دل و كفر و باطل باعث مرده شدن دل است.
يا عدّهاى شما را به قرآن و علم دين مىخوانند و دليل آوردهاند به اين كه علم مايه حيات و جهل در حقيقت مردن است و قرآن هم نور و هم حيات و هم علم است.
يا عدهاى گفتهاند: وقتى شما را مىخوانند به بهشت يعنى بهشت، زندگى دائمى و نعمت باقى و زوالناپذير است
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 15
🔴 #حیات و زندگى حقيقى از ديدگاه روايات
اگر انبيا نبودند و مكتب پربار اسلام از روز نخست در جامعه بشريت نبود انسان چه سرنوشتى داشت؟ امروز اگر جهان بشريت به كلى از دعوت پيامبران بيگانه شود و ارزشهاى خشك و بىنور مادى را جانشين ارزشهاى الهى كه در قالب دعوت انبيا منعكس شده است بنمايد، دنياى وحشتناكى خواهيم داشت.
امام على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
لاحياةَ إِلَّا بالدِّينِ وَ لامَوتَ الَّا بِجُحُودِ اليَقينِ، فَاشْرَبُوا العَذْبَ الفُراتَ يُنَبِّهْكُم مِنْ نَوْمَةِ السُّباتِ، وَ إِيَّاكُم وَ السَّمائِمِ المُهْلِكاتِ.
زندگى جز به ديندارى نيست و مرگ جز با از دست دادن يقين نيست، پس از آب شيرين و گوارا بنوشيد تا شما را از خواب غفلت بيدار كند و از سموم كشنده بپرهيزيد.
بنابراين يكتاپرستى مايه حيات جان بشر است و اميدوارى به عمل به دين خدا و زنده نگه داشتن دل به سلوك با صاحبدلان كه راه حق را پيمودهاند؛ همان گونه كه حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
مُعاشَرَةُ ذَوي الفَضائِل حَياةُ القُلوبِ.
ارتباط با دارندگان فضيلتها مايه زندگى دلهاست.
آبادى دل و جانها به ارتباط صحيح با بزرگان اهل وحى و فضل است. و هر چه انسان به كانون ارزشها نزديكتر باشد از انحراف و گمراهى مصون مىماند. اين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله چشمهاى از اين ارتباط را به ما نشان مىدهد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَحْيى حَيَاةً تُشْبِهُ حَيَاةَ الأَنْبِياءِ، وَ يَمُوتَ مَيتَةً تُشْبِهُ مِيتَةَ الشُّهَدَاءِ وَ يَسْكُنَ الْجِنانَ الَّتى غَرَسَها الرَّحمنُ، فَلْيَتَوَلَّ عَلِيًّا وَ لْيُوالِ وَلِيَّهُ وَ لْيَقْتَدِ بَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَانَّهُمْ عِتْرَتى خُلِقُوا مِنْ طِينَتى،
الَّلهُمَّ ارْزُقْهُمْ فَهمى وَ عِلْمى، وَ وَيْلٌ لِلْمُخالِفينَ لَهُمْ مِنْ أُمَّتى؛ اللَّهُمَّ لاتُنِلْهُمْ شَفاعَتى
هر كسى دوست دارد كه زندگى به مانند زندگى پيامبران داشته باشد و مرگى به مانند مرگ شهداء دارا باشد و در بهشتى كه خداوند رحمان باغبان درختان آن است؛ سكونت گزيند، پس على عليه السلام را پيروى كند و ولايت او را دوست بدارد؛ و به امامان بعد او تأسى كند؛ زيرا آنان اهل بيت من هستند و از سرشت من آفريده شدهاند.
خدايا! از فهم و دانش من به آنان روزى فرما و واى بر رويگردانان امت من از آنان؛ خدايا! شفاعت مرا به آنان مرسان.
از سوى ديگر خداوند تعالى هم انسان را به زندگى خوب در دارالسلام كه خانه سلامت و امنيّت است؛ دعوت مىفرمايد:
وَ اللَّهُ يَدْعُواْ إِلَى دَارِ السَّلمِ وَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ
و خدا [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است] دعوت مىكند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مىنمايد.
هرگاه زندگى در دنيا نيز شكل توحيدى و رستاخيزى به خود گيرد، آن تبديل به دارالسلام مىشود. و خداوند هر كه را شايسته هدايت بداند به راه مستقيم فرا مىخواند.
پس انسان هر چه از كانون امنيّت و سلامت و هدايت دينى دور گردد و راه جدايى و مبارزه را پى بگيرد نه تنها از حمايتهاى خداوند محروم مىشود؛ بلكه در دامهاى شيطانى و ذلّتآور حيوانى اسير مىشود و زندگى او به مرگى ننگين و تلخ همراه با رسوايى دنيايى و دشنام بندگان خدا، پايان مىيابد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
-325837053_-210032.m4a
26.02M
#شرح_صحیفه_سجادیه
#آشنایی_با_صحیفه_سجادیه
👌جلسه 3
آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام
👤استاد علی اصغر #ابراهیمی_فر
🖋کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
28-4.wma
13.2M
#شرح_صحیفه_سجادیه
#پیمایش_روانشناختی_صحیفه_سجادیه
👌جلسه 4
#دعا_بیست_هشتم_1
استاد علی اصغر #ابراهیمی_فر
دعا #بیست_هشتم #انقطاع
دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در ترس از خدا "
🖋کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
دعا #بیست_هشتم
دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در ترس از خدا "
🖋کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_204
◀️ بىتوجهى به ناشکرى مردم
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْءٍ مِنْهُ، وَ قَدْ تُدْرِكُ [يُدْرَكُ] مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ، "وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ".
علی علیه السلام که درود خدا بر او : ناسپاسى مردم تو را از كار نيكو باز ندارد، زيرا هستند كسانى، بى آن كه از تو سودى برند تو را مى ستايند، چه بسا ستايش اندك آنان براى تو، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد. (و خداوند نيكوكاران را دوست دارد).
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تو نيكى كن هر چند سپاسگزارى نكنند:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه همگان را دعوت به كار نيك به افراد نيازمند مى كند خواه سپاسگزار باشند يا ناسپاسى كنند، مى فرمايد: «به علت ناسپاسى افراد، از كار نيك مضايقه نكنيد، چرا كه (در مقابل) گاه كسى از تو سپاسگزارى مى كند كه از عمل نيكت هيچ بهره اى نبرده و چه بسا همين شكرگزارى اثرش بيش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همه اينها اين كه) خدا نيكوكاران را دوست دارد»; (لاَ يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لاَ يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لاَ يَسْتَمْتِعُ بِشَيْء مِنْهُ، وَقَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ: (وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)).
مى دانيم مردم دو گروهند: افراد پر توقع و ناسپاس كه همواره انتظار نيكى دارند; ولى به هنگامى كه از آن بهره مند شدند ناسپاسى مى كنند. گاه مى گويند: اگر بيشتر از اين بود بهتر بود، گاه مى گويند: اى كاش به اين صورت انجام نمى شد و به شكل ديگرى انجام مى شد و گاه مى گويند: اگر كسى نيكى كرده است وظيفه اش نيكى كردن بوده است و امثال آنها. در برابر آنها گروه ديگرى هستند كه در برابر نيكى ها سپاسگزارند حتى گاه از نيكى هايى كه در حق ديگران شده سپاسگزارى مى كنند; مثلاً مى گويند: فلان انسان چه آدم سخاوتمند و خوش قلب و نيكوكار است كه در حق برادر نيازمندش اين همه نيكى مى كند، مادر دردمندش را كاملاً مراقبت مى نمايد و براى بستگانش پيوسته در حال خدمت است.
از آنجا كه كار نيك جاذبه فوق العاده اى دارد اگر كسانى كه در حقشان نيكى شده ناسپاسى كنند، افراد ديگرى هستند كه سپاسگزار باشند و جالب توجه اين كه سپاسگزارى كسانى كه از كار نيك بهره اى نبردند بسيار با ارزش تر از سپاسگزارى كسانى است كه از آن بهره مند شده اند، چرا كه آنها كه بهره مند شده اند وظيفه سپاسگزارى دارند. به علاوه ممكن است به طمع كارهاى نيك آينده سپاسگزارى كنند; اما كسانى كه از آن بهره اى نمى گيرند از صميم دل به افراد نيكوكار احترام مى گذارند.
گذشته از همه اينها، مى دانيم همه نيكى ها از سوى خداست; قدرت بر انجام كار نيك و توفيق به آن و تمايلات درونى درباره آن همه از سوى خداست كه ما با استفاده از اختيار خود آنها را به كار مى گيريم و كار نيك انجام مى دهيم. در عين حال، خداوند از نيكوكاران سپاسگزارى مى كند و اين برتر از هر سپاسگزارى است. درباره مجاهدانى كه با جان و مال خود از آيين خدا دفاع كرده اند، قرآن مجيد سخنى دارد; آئينى كه منفعت آنها در آن است و براى آنها تشريع شده، با اين حال خداوند خودش را خريدار و مجاهدان را فروشنده و ثمن اين معامله را بهشت برين قرار مى دهد و به آنها درباره چنين معامله پرسودى تبريك مى گويد. آيا اگر تمام دنيا در برابر جهاد مجاهدان ناسپاسى كنند اين سپاسگزارى خداوند كافى نيست؟ (إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْرَاةِ وَالاِْنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِى بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).
#نهج_البلاغه_حكمت_204
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تو نيكى كن هر چند سپاسگزارى نكنند:
قسمت 2
📜 در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام مى خوانیم که مى فرماید: «یَدُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَوْقَ رُؤُوسِ الْمُکَفِّرینَ تُرَفْرِفُ بِالرَّحْمَةِ; دست خداى متعال بالاى سر کسانى است که در برابر نعمت هایشان ناسپاسى مى شود و رحمت خود را بر سر آنها مى گستراند».
از جمله امورى که مى تواند مایه تسلى خاطر انسان در برابر ناسپاسى ها شود این است که بدانیم این موضوع منحصر به ما نیست; این ناسپاسى ها در برابر پیامبران بزرگ خدا با آن همه زحمت هایى که براى هدایت مردم کشیدند به ویژه در برابر پیامبر اسلام و ائمه معصومان(علیهم السلام) به شکل گسترده اى انجام شد. در حدیثى که امام موسى بن جعفر از پدران گرامى اش(علیهم السلام) نقل مى کند آمده است: «کانَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) مُکَفَّراً لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُهُ وَلَقَدْ کانَ مَعْرُوفُهُ عَلَى الْقُرَشِىَّ وَالْعَرَبِىِّ وَالْعَجَمِىِّ وَمَنْ کانَ أعْظَمَ مِنْ رَسُولِ اللهِ مَعْروفاً عَلى هذَا الْخَلْق؟ وَکَذلِکَ نَحْنُ أهْلُ الْبَیْتِ مُکَفَّرُونَ لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُنا وَخِیارُ الْمُؤْمِنینَ مُکَفَّرُونَ لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُهُمْ; رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در برابر نیکى ها و خدماتى که داشت ناسپاسى مى شد، خیر و نیکى آن حضرت نه تنها به قریش مى رسید، بلکه تمام عرب و عجم از آن بهره مند مى شدند آیا کسى پیدا مى شود که نیکى و کار خیرش از رسول خداوند نسبت به این مردم بیشتر باشد؟ و همچنین ما اهل بیت در برابر ناسپاسى ها قرار داریم; نیکى ها و خدمات ما شکرگزارى نمى شود و نیکان اهل ایمان نیز مورد ناسپاسى قرار مى گیرند و از نیکى آنها تشکر نمى شود
بنابراین نباید این گونه ناسپاسى ها ما را در انجام کار خیر سست و بى رغبت کند. افراد زیادى هستند که حتى کارهاى خیر ما شامل آنها نمى شود; ولى آنها قدردانى مى کنند و بالاتر از همه، خدا و پیامبر و ائمه قدردان و سپاسگزارند.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_204
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تو نيكى كن هر چند سپاسگزارى نكنند:
قسمت 3
📜 قدردانى از بخشنده نعمت:
همان گونه كه انسان بايد شكر نعمت هاى پروردگار را بگزارد، هرچند هيچ انسانى قادر بر اين كار نيست، حداقل اعتراف به عدم توانايى شكر نعمت كند كه اين خود نوعى شكر نعمت است، بايد در برابر انسان ها نيز همين حالت را داشته باشد و شكر خالق بدون شكر خلق، همان خلقى كه واسطه نعمت بوده، كامل نمى شود. در همين زمينه حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه مى فرمايد: «روز قيامت كه مى شود بنده اى را در صحنه محشر حاضر مى كنند و در حضور خداى متعال مى ايستد و خداوند دستور مى دهد او را به سوى آتش دوزخ ببرند. عرضه مى دارد: خداوندا! دستور دادى مرا به سوى دوزخ ببرند در حالى كه قرآن مى خواندم (و به قرآن عمل مى كردم) خدا مى فرمايد: بنده من، نعمت هايى به تو عرضه داشتم و تو شكر نعمت نگزاردى. عرضه مى دارد: پروردگارا! تو فلان نعمت را به من دادى و من فلان گونه شكر آن را ادا كردم و نعمت ديگرى به من دادى شكر آن را نيز گزاردم و پيوسته نعمت ها را ذكر مى كند و شكرگزارى آنها را. خداى متعال مى فرمايد: بنده من راست مى گويى; ولى تو شكرگزارى در برابر كسى كه واسطه نعمت بر تو بود نداشتى و من به ذات مقدسم سوگند خورده ام كه شكر بنده اى را نپذيرم كه در برابر واسطه نعمت من به خلقم شكرگزار نباشد.»
از این حدیث و احادیث متعدد دیگر روشن مى شود که شکر خالق از شکر مخلوق نمى تواند جدا باشد; زیرا غالباً نعمت هاى الهى از سوى واسطه هایى به انسان مى رسد.
از همه مهم تر نعمت هدایتى است که از سوى رسول اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده که بیش از همه باید شکرگزار آنها باشیم و شاید سلام و درود ما به پیشگاه آنها بخشى از این شکرگزارى محسوب شود. حتى به مقتضاى (إِنَّ اللهَ وَمَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً)خداوند نیز با ارسال رحمتش بر آنها، از زحماتشان تشکر مى کند و مؤمنان نیز باید از طریق تقاضاى رحمت الهى بر آنها شکرگزار باشند.
همچنین در برابر اساتید و آنهایى که ما را با این منابع هدایت آشنا کرده اند شکرگزار باشیم و در برابر پدر و مادر که خداوند توصیه به خصوص آنها را در قرآن مجید کرده، آنجا که خطاب به آنها کرده مى فرماید: (وَ وَصَّیْنَا الاِْنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْن وَفِصَالُهُ فِى عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِى وَلِوَالِدَیْکَ إِلَىَّ الْمَصِیرُ). و همچنین تمام کسانى که به نوعى به ما خدمت معنوى یا مادى کرده اند; در هر لباس و مقامى که باشند شکرگزار باشیم.
به یقین این شکرگزارى ها افزون بر این که باعث پرورش روح انسان مى شود، نیکوکاران را به کار نیک بیشتر تشویق و غیر نیکوکاران را در این زمره وارد مى کند و اگر مى بینیم در دنیاى امروز طى مراسمى از افراد برتر در هر رشته و هر برنامه اى قدردانى مى کنند و لوح سپاس به آنها مى دهند براى همان آثار مثبتى است که این کار در پیشرفت جامعه دارد.
#نهج_البلاغه_حكمت_204
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_77
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ
آیا نمىدانند كه خداوند آنچه را پنهان و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند.
🔴 ایمان به حضور و علم خداوند، انسان را از خطاها باز مىدارد. «أوَلایعلمون انّ اللّه یعلم...»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2