eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
انس بن‌ مالك مى‌ گويد: به‌ يكى از‌ اصحاب پيغمبر اكرم (ص) كله ‌ى‌ گوسفند بريان شده اي‌ اهدا گرديد. مرد صحابى با‌ خود گفت: فلان برادرم ‌و‌ عيالش به‌ اين غذا از‌ من‌ محتاجتر است، براى وى فرستاد. او‌ نيز به‌ تصور احتياج بيشتر برادر ديگرى براى ‌آن برادر اهدا نمود، ‌و‌ خلاصه كله ‌ى‌ بريان شده را‌ هفت در‌ خانه بردند ‌و‌ سرانجام به‌ منزل مرد صحابى، يعنى ‌آن كس كه‌ به‌ وى اهدا شده بود برگشت. البته اين چند نفر مسلمان، نياز فورى به‌ ‌آن غذا نداشتند ولى با‌ اين عمل مراتب ايثار تفضل آنان نسبت به‌ يكديگر روشن گرديد.
جنگ يرموك از‌ جنگهاى بزرگ مسلمانان در‌ صدر اسلام بود. در‌ اين جنگ فرماندهان لشكر اسلام ‌و‌ كفر موافقت كرده بودند كه‌ هر‌ روز يك ستون از‌ سربازان مسلمين ‌و‌ يك ستون از‌ سربازان دشمن به‌ عرصه ‌ى‌ پيكار بيايند ‌و‌ پس‌ از‌ چند ساعت زد ‌و‌ خورد سربازان سالم با‌ زخميهاى قابل حركت به‌ لشكرگاه خود بپيوندند ‌و‌ عده ‌ى‌ كشته ‌و‌ زخميهاى غير قابل حركت در‌ جاى خود مى‌ ماندند تا‌ براى آنها اقدام لازم معمول گردد. حذيفه ‌ى‌ عدلى مى‌ گويد: در‌ يكى از‌ روزها پسر عموى من‌ با‌ ستون نظامى مسلمين به‌ عرصه ‌ى‌ پيكار رفت ولى برنگشت. من‌ ظرف آبى با‌ خود برداشتم، به‌ طرف ميدان جنگ رفتم تا‌ اگر پسر عمويم زنده است ‌و‌ رمقى دارد آبش بدهم. ناگهان پسر عمويم را‌ بين كشته ها يافتم، بر‌ بالين پسر عمويم نشستم ‌و‌ به‌ او‌ گفتم: مى‌ خواهى آبت بدهم؟ با‌ اشاره جواب مثبت داد. در‌ اين موقع مجروح ديگرى كه‌ در‌ ‌آن نزديك افتاده بود ‌و‌ كلمه ‌ى‌ آب را‌ شنيد گفت: آه! پسر عمويم با‌ اشاره به‌ من‌ فهماند كه‌ اول بروم او‌ را‌ آب بدهم. پسر عمو را‌ گذاردم، بر‌ بالين دومى آمدم ديدم هشام بن‌ عاص است. گفتم مى‌ خواهى آبت بدهم؟ با‌ اشاره جواب داد: بلى. كلمه ‌ى‌ آب را‌ مجروح سومى كه‌ در‌ ‌آن نزديك افتاده بود شنيد، گفت: آه! هشام اشاره كرد كه‌ اول به‌ او‌ آب بدهم. هشام را‌ گذاردم بر‌ بالين سومى آمدم. در‌ اين فاصله ‌ى‌ كوتاه او‌ مرده بود. برگشتم بر‌ بالين هشام، او‌ نيز مرده بود. بالاى سر‌ پسر عمويم آمدم، او‌ هم از‌ دار دنيا رفته بود. يكى از‌ مورخين محقق درباره ‌ى‌ عللى كه‌ موجب پيشرفت مسلمين گرديد بحث نموده ‌و‌ مى‌ گويد: يكى از‌ ‌آن علل صفت «ايثار» بر‌ نفس ‌و‌ ديگرى را‌ بر‌ خود مقدم داشتن بود. سپس همين قطعه ‌ى‌ تاريخى را‌ به‌ طور شاهد ذكر كرده ‌و‌ مى‌ گويد: اين سه مجروح بر‌ اثر جراحات ‌و‌ خونريزى شديد در‌ آستانه ‌ى‌ مرگ قرار داشتند، در‌ ‌آن لحظات، جاى خودنمايى ‌و‌ رياكارى نبود، اما مكتب اسلام حس فداكارى ‌و‌ ايثار را‌ آنچنان در‌ ضميرشان پايه گذارى نموده بود كه‌ در‌ دقايق آخر زندگى با‌ آنكه تشنه بودند آب نخوردند ‌و‌ برادران خويشتن را‌ بر‌ خود مقدم داشتند.
شهید لشگر امام حسین علیه السلام : قمقمه اش هنوزآب داشت....نمـــی خورد.... از سر کانال تا انتهای کانال می رفت و می آمد لب های بچه هارا باآب قمقمه اش ترمی کرد.... ریگ گذاشته بود توی دهنش که خشک نشود وبه هم نچسبد...
هرچه آب و غذا مانده بود را به ابراهیم تحویل دادیم. او به هر پنج نفر یک قمقمه آب و کمی غذا داد. به پنج اسیر عراقی هم " هر کدام یک قمقمه آب " داد! برخی از بچه‌ها از این کار ناراحت شدند، اما ، گفت: آن‌ها میهمان ما هستند.
امام سجاد عليه السلام به‌ پيشگاه خداوند عرض مى‌ كند: ‌و‌ ايثار التفضل، بار الها! مسلمانان را‌ موفق بدار كه‌ نسبت به‌ برادران دينى خود ايثار تفضل نمايند ‌و‌ آنان را‌ مشمول عنايات ابتدايى ‌و‌ بدون علت خود قرار دهند. بى گمان «ايثار تفضل» كه‌ از‌ عاليترين كرايم اخلاقى است مى‌ تواند در‌ حفظ عدل اجتماعى اثرى درخشان ‌و‌ بارز داشته باشد زيرا مردمى كه‌ با‌ ايثار تفضل خو‌ گرفته ‌و‌ افراد را‌ مشمول عنايات ابتدايى خود قرار مى‌ دهند ، هرگز انديشه ‌ى‌ ظلم در‌ سر‌ نمى پرورند ‌و‌ فكر گناهكارى ‌و‌ تعدى نمى نمايند تا‌ بر‌ اثر عمل نارواى آنان به‌ عدل اجتماعى آسيب برسد ‌و‌ مردم دچار ستم ‌و‌ تجاوز گردند.
امام سجاد (ع) در‌ قسمت بعدی به‌ پيشگاه خداوند عرض مى‌ كند: ‌و‌ ترك التعيير: بار الها! مسلمانان را‌ موفق بدار كه‌ سرزنش يكديگر را‌ ترك گويند ‌ و‌ زبان به‌ ملامت اين ‌و‌ ‌آن نگشايند.
«تعيير» - «عار» : به‌ معناى ننگ. فردى كه‌ مرتكب گناه مى‌ شود بر‌ اثر ‌آن در‌ خويشتن عيب ‌و‌ ننگى به‌ وجود مى‌ آورد، سرزنش كننده، ‌آن عيب را‌ به‌ رخش مى‌ كشد ‌و‌ مورد ملامتش قرار مى‌ دهد. «تعيير» در‌ اخلاق اسلام از‌ صفات ناپسند ‌و‌ مذموم است ‌
اهلبیت علیهم السلام ، گناه را‌ بيمارى خوانده اند ‌و‌ انسان عاقل هرگز بيمار را‌ ملامت نمى كند بلكه اگر بتواند بايد در‌ راه درمان وى بكوشد ‌و‌ مرضش را‌ علاج نمايد. على (ع) فرموده: گناهان بيمارى است، داروى ‌آن بيماريها طلب آمرزش از‌ پيشگاه حضرت بارى تعالى است ‌و‌ نشانه ‌ى‌ شفا يافتن بيمارى ‌آن است كه‌ آدمى دوباره به‌ ‌آن راه برگشت ننمايد ‌و‌ مرتكب گناه نشود.
امام صادق عليه السلام ضمن حديثى در‌ مورد عيوب اخلاقى ‌و‌ گناهان، از‌ قول حضرت مسيح ابن مريم (ع) نقل نموده كه‌ فرموده است: مردم دو‌ گروه اند: يا‌ به‌ بيمارى گناه مبتلا هستند يا‌ آنكه در‌ سلامت ‌و‌ عافيت اند. مبتلايان به‌ بيمارى گناه را‌ مورد ترحم ‌و‌ دلسوزى قرار دهيد ‌و‌ شكرگزار خداوند در‌ عافيت ‌و‌ سلامت خود باشيد.
اميرالمومنين على (علیه السلام) در‌ خطبه 140 نهج البلاغه در‌ مورد سرزنش گناهكاران میفرمایند: "آنان كه از عيوب پاكند و از لطف خدا از گناهان سالمند شايسته است به اهل گناه و معصيت ترحم آورند، و سر گرم شكرگزار نعمت پاكى باشند، و اين شكر مانع آنان از عيب جويى ديگران شود، چه رسد به كسى كه (خود گنه كار است آن گاه) از برادر ايمانى غيبت كرده، و وى را به گناه انجام گرفته سرزنش نموده. آيا توجه ندارد كه خداوند گناهى بزرگتر از گناهى را كه برادرش را به آن ملامت كرده بر او پرده پوشى نموده؟ چگونه ديگرى را به گناهى سرزنش مى كند كه خود مانند آن را مرتكب شده اگر هم به گناهى مانند آن آلوده نشده در گناهى بزرگتر از آن (كه عيب جويى است) خدا را عصيان كرده. به خدا سوگند اگر به گناه بزرگى آلوده نگشته و مرتكب گناه كوچك هم نشده باشد هر آينه اين جرأتش بر عيب جويى از مردم بزرگترين گناه است. اى بنده خدا، در عيب جويى از كسى به خاطر گناهش شتاب مكن، شايد خداوند آن گناه او را بخشيده باشد. و از گناه كوچكى كه خود گرفتار آن شده اى آسوده مباش، كه ممكن است به آن گناه عذاب شوى. بنا بر اين هر كدام از شما كه از عيب ديگرى آگاه است، به خاطر عيبى كه از خود خبر دارد دست از عيب جويى او بردارد و لازم است شكر پاك بودن از گناهى كه ديگرى به آن دچار است او را از دنبال كردن عيب ديگران باز دارد."
رسول اكرم (ص) فرموده: كسى كه‌ برادر خود را‌ سرزنش كند به‌ گناهى كه‌ از‌ ‌آن توبه نموده است نمى ميرد تا‌ خودش ‌آن گناه را‌ مرتكب شود.
انگيزه هاى مختلفى مى‌ تواند آدمى را‌ به‌ سرزنش دگران وادار نمايد ‌و‌ زبان به‌ سرزنش اين ‌و‌ ‌آن بگشايد. بعضى از‌ انگيزه ها نشانه ‌ى‌ سوءنيت ‌و‌ ناپاكدلى است، بعضى از‌ انگيزه ها ناشى از‌ عيب اخلاقى ‌و‌ غفلت از‌ خويشتن است، بعضى ناشى از‌ خامى فكر ‌و‌ بى مطالعه تلافى نمودن است، ‌ و‌ بعضى ناشى از‌ علل ديگر، چند روایت در این خصوص: * امام باقر (ع) فرمود: نزديكترين عمل يك بنده به‌ كفر اين است كه‌ مردى با‌ مردى به‌ نام دين طرح دوستى بريزد ‌و‌ هدفش اين باشد كه‌ لغزشهاى او‌ را‌ شماره كند ‌و‌ به‌ ذهن بسپارد براى اينكه روزى او‌ را‌ از‌ راه ‌آن لغزشها مورد سرزنش ‌و‌ ملامت قرار دهد، البته چنين تعيير ‌و‌ ملامتى حاكى از‌ خبث سريره ‌و‌ فكر خائن كسى است كه‌ از‌ اول به‌ نام دين براى نيل به‌ اين هدف پليد وارد شده ‌و‌ ‌آن مرد را‌ اغفال كرده است. * رسول اكرم (ص) فرمود: براى عيب يك انسان كافى است كه‌ نقائص ‌و‌ عيوبى را‌ در‌ مردم ببيند كه‌ در‌ خودش وجود دارد ولى از‌ ديدن آنها نابيناست، سرزنش كند مردم را‌ به‌ چيزى كه‌ خودش مبتلاست ‌و‌ قادر نيست ‌آن را‌ ترك گويد، ‌و‌ اينكه همنشين خود را‌ آزار دهد به‌ سخنانى كه‌ بى ثمر است ‌و‌ به‌ دانستن آنها نيازى نيست. * امام صادق (ع) فرمود: اگر بين تو‌ ‌و‌ برادرت چيزى پيش آمد ‌و‌ رويداد نامطلوبى واقع شد او‌ را‌ به‌ گناهش مورد ملامت قرار مده، يعنى از‌ عمل تلافى جويانه ‌ى‌ بى مطالعه خوددارى كن.
هر‌ كشورى كه‌ قانون بر‌ ‌آن حكومت مى‌ كند اگر كسى مرتكب جرم شود بايد طبق موازين ‌و‌ مقررات مجازات گردد ‌و‌ به‌ كيفر قانونى برسد. در‌ چنين جامعه اي‌ تعيير ‌و‌ ملامت مايه ‌ى‌ دشمنى ‌و‌ عداوت، ‌و‌ موجب تجرى مردم در‌ گناه ‌و‌ معصيت است. از‌ اين رو‌ اسلام در‌ زمينه ‌ى‌ جرايم از‌ كيفر قانونى سخن گفته ‌و‌ اجازه نداده است مجرم مورد ملامت ‌و‌ سرزنش قرار گيرد. رسول اكرم (ص) فرمود: اگر خدمتگزار يكى از‌ شما زنا داد بايد حد شرعى بر‌ وى جارى شود نه اينكه مورد ملامت ‌و‌ تعيير قرار گيرد.
تعيير نمودن ‌و‌ سرزنش كردن مسلمان براى گناهى كه‌ مرتكب شده است در‌ اسلام مذموم ‌و‌ ناپسند است ‌و‌ پيروان قرآن شريف بايد مراقبت كنند كه‌ به‌ اين خصلت مذموم ‌و‌ بد آلوده نشوند ‌و‌ برادران خود را‌ با‌ ملامت نيازارند
در‌ روايات اسلامى آمده كه‌ سرزنش كنندگان از‌ كيفر الهى در‌ دنيا ‌و‌ آخرت مصون نخواهند بود. * امام صادق (ع) فرمود: كسى كه‌ مومنى را‌ تعيير ‌و‌ سرزنش نمايد خداوند او‌ را‌ در‌ دنيا ‌و‌ آخرت مورد ملامت خود قرار خواهد داد.
امام سجاد (ع) به‌ پيشگاه بارى تعالى عرض مى‌ كند: ‌و‌ ترك التعيير، بار الها! مسلمانان را‌ موفق بدار كه‌ تعيير ‌و‌ ملامت را‌ ترك گويند ‌ و‌ براى گناهى كه‌ مرتكب شده اند ، لب به‌ سرزنش يكديگر نگشايند. هر‌ فردى به‌ طور طبيعى خويشتن را‌ دوست دارد ‌و‌ به‌ غريزه ‌ى‌ حب ذات به‌ خود علاقمند است. هتك ‌و‌ تحقير را‌ تحمل نمى كند ‌و‌ ‌آن را‌ اهانت به‌ شخصيت خود تلقى مى‌ نمايد ‌و‌ تا‌ آنجا كه‌ قدرت دارد براى دفاع از‌ عرض خود مى‌ كوشد. تعيير ‌و‌ سرزنش كه‌ خود عمل موهنى است احساس ملامت شده را‌ تحريك مى‌ كند، برافروخته مى‌ گردد، مهياى مقابله مى‌ شود، زبان به‌ اهانت تعييركننده مى‌ گشايد، تعييركننده نيز پاسخ مى‌ گويد ‌و‌ در‌ نتيجه بين ‌آن دو، سخنان تند ‌و‌ موهنى رد ‌و‌ بدل مى‌ گردد ‌و‌ ممكن است در‌ پاره اي‌ از‌ مواقع، وضع ‌و‌ محاذات طرفين به‌ قدرى شديد شود كه‌ دامنه ‌ى‌ كلام به‌ دروغگويى ‌و‌ افترا منتهى گردد ‌و‌ احيانا به‌ زد ‌و‌ خورد منجر شود ‌و‌ مايه ‌ى‌ بروز مفاسدى سنگين ‌و‌ غير قابل جبران گردد.
عربى باديه نشين به‌ رسول اكرم (ص) عرض كرد: به‌ من‌ سفارشى بفرماييد. حضرت فرمود: بر‌ تو‌ باد به‌ تقوى، پس‌ اگر كسى تو‌ را‌ به‌ چيزى كه‌ مى‌ دانست در‌ تو‌ وجود دارد ملامت نمود تو‌ او‌ را‌ به‌ چيزى كه‌ مى‌ دانى در‌ وى هست سرزنش منما. با‌ رعايت اين كار، وبال سرزنش براى او‌ خواهد بود ‌و‌ پاداش الهى براى تو.
اگر مسلمانان به‌ دستور اسلام توجه كنند ‌و‌ در‌ زمينه ‌ى‌ گناه از‌ ملامت يكديگر خوددارى نمايند ‌و‌ گناهكاران فقط مورد مجازات قانونى قرار گيرند بعيد نيست شرمندگى مجازات تا‌ حدى گناهكاران را‌ به‌ خود آورد ‌و‌ گناه تقليل يابد. اگر ملامت يكديگر را‌ به‌ كلى ترك نگويند ‌و‌ گاه به‌ گاه زبان به‌ سرزنش اهل معصيت بگشايند بيش ‌و‌ كم اثر بد در‌ جامعه مى‌ گذارد ‌و‌ به‌ نسبت مى‌ تواند موجب فساد اخلاقى ‌و‌ اجتماعى گردد،
اگر سرزنش گناهكار در‌ جامعه زیاد شده ‌و‌ افراد در‌ ملامت اين ‌و‌ ‌آن به‌ زياده روى گرايش يابند رفته رفته پرده ‌ى‌ حياى اجتماعى دريده مى‌ شود، قبح گناه از‌ ميان مى‌ رود، معصيت صورت عادى به‌ خود مى‌ گيرد. از‌ ‌آن پس‌ گناهكاران نه تنها از‌ ملامت اين ‌و‌ ‌آن شرمنده نمى شوند ‌و‌ احساس انفعال نمى نمايند بلكه تكرار در‌ ملامت موجب جرئت ‌و‌ جسارت مى‌ گردد ‌و‌ با‌ لجاجت ‌و‌ خودسرى بيشترى به‌ كارهاى نامشروع خويش ادامه مى‌ دهند ‌و‌ بدين وسيله موجبات بدبختى خود ‌و‌ سيه روزى جامعه را‌ فراهم مى‌ آورند. * على (ع) فرموده: زياده روى در‌ ملامت ‌و‌ سرزنش، آتش لجاج را‌ مشتعل مى‌ سازد ‌و‌ افراد را‌ با‌ عناد بيشترى به‌ كارهاى نادرستشان وامى دارد.
امام على عليه السلام : اَلاِْفْراطُ فِى الْمَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ ؛ زياده روى در سرزنش كردن ، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد .
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
برنامه ی ✳️ آهسته و پیوسته - ارزش تداوم كار 👈 و قَالَ (عليه السلام) : قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ، خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ. 👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمود : چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوانى است كه رنج آور باشد. 👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇 👈 بهترين روش براى كار كردن ( كار كم اما مستمر (و پرنشاط ) ! 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2