يكى ديگر از شرايط ارشادكننده اين است كه خود عمل كند آنچه را كه به طالبان هدايت و ارشاد دستور عمل مىدهد. زيرا عمل كردن ارشادكننده مايهى اطمينان درونى كسانى است كه مىخواهند راه هدايت و سعادت را بيابند و ارشاد شوند.
عن على عليهالسلام قال: علموا الناس الخير بغير السنتكم و كونوا دعاه القوم بفعلكم و الزموا الصدق و الورع.
على (ع) فرموده: خير و خوبى را به مردم بياموزيد با غير زبان، و دعوتتان به وسيلهى عمل باشد و هرگز از راستى و تقوى جدا نشويد.
كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون.
كسى كه چيزى بگويد و بر طبق آن عمل نكند با اين كار ناروا بشدت خويشتن را مورد بغض الهى قرار مىدهد.
يكى از علل تاثير و نفوذ عميق اولياى گرامى اسلام در قلوب مومنين واقعى اين بود كه خودشان در انجام وظايف دينى پيشقدم بودند و به همهى دستورهايى كه به مردم مىدادند، عمل مىنمودند.
على (ع) فرمود: قسم به خدا كه هيچ وقت شما را به طاعتى ترغيب ننمودم، مگر آنكه پيش از شما به آن سبقت جستم، و از هيچ گناهى نهيتان ننمودم، جز آنكه خود قبل از شما، از آن اجتناب داشتم.
ارشاد و هدايت چنين انسانى بزرگ كه مجرى اوامر و نواهى بارى تعالى است، در قلوب شنوندگان جاى مىگيرد، در ضميرشان اثر مىگذارد و آنان را به راه سعادت سوق مىدهد.
اگر عالم دينى به وظايف خويش عمل نكند و دانستههاى خود را به كار نبندد، سخن او در ضمير مردم نفوذ نمىكند و اثر ارشادى به جاى نمىگذارد.
امام صادق (ع) فرمود: وقتى عالم به علم خود عمل نكند، موعظهى او از دلها مىلغزد و نفوذ نمىنمايد، همانطور كه باران از روى سنگهاى سخت مىلغزد و فرو نمىرود.
حضرت مسيح (ع) فرمود: از روى حق به شما مىگويم، مردم در امر حكمت و علم دو گروهاند، يك گروه حكمت را با زبان تحكيم مىكنند و با عمل بد خويش تضييع مىنمايند، و گروه دگر حكمت را با زبان محكم مىكنند و با عمل آن را تصديق مىنمايند، و بين اين دو گروه فاصله بسيار است. خوشا به حال علماى با عمل، واى بر علماى با زبان.
عالمى كه حكمت را به زبان مىگويد ولى عملش برخلاف گفتهى اوست، در صورتى كه رفتارش در دنيا آشكار گردد و مردم به كارهاى غيرمشروعى كه مرتكب مىشود واقف گردند، اگر تمام ارزش اجتماعى خود را از دست ندهد، لااقل به نسبت آشكار شدن رفتار گناه آلودى كه دارد، قدر و منزلتش كاهش مىيابد، و اگر در دنيا گناهانش آنقدر پنهانى انجام شود كه دگران آگاه نگردند، در روز حساب كه روز آشكار شدن پنهانهاست، رسوا مىشود و گرفتار عذاب روحى و جسمى خواهد شد.
حضرت صادق (ع) از رسول اكرم (ص) حديث نموده كه فرموده است: شديدترين پشيمانى و افسوس براى كسى است كه بندهاى را به خداوند دعوت نموده و او دعوت را پذيرا شده و اوامر الهى را به كار بسته و خداوند او را در بهشت جاى داده و دعوتكننده را جهنمى نموده، براى آنكه اوامر خداوند را در مقام عمل ترك گفته و از هواى نفس خويش پيروى نموده است.
ارشاد و هدايت مردم به خداوند عبادتى است بسيار بزرگ و پرارج، كسى كه به اين عمل گرانقدر مبادرت مىنمايد، قدم به جاى قدم انبيا مىگذارد و از رفتار آنان تبعيت مىنمايد. با اين عمل، مشمول رحمت الهى مىشود و از پاداش او برخوردار مىگردد. ارشادكنندگان به طور عادى با زبان و عمل و گاه با قلم، افراد را هدايت و ارشاد مىنمايند و حضرت على بن الحسين عليهماالسلام نيز مانند آباء گراميش، همواره اين وظيفهى مقدس را انجام داده است.
اما امام سجاد (ع) در این جمله از دعا ، توفيق ارشاد را به وسيع ترين معنى از پيشگاه خداوند خواسته، عرض مىكند:
و من ادله الرشاد.
بار الها! مرا از دلايل رشاد قرار ده.
گويى مىخواهد بگويد:
نه فقط زبانم در گفتار و اعمالم در رفتار و قلمم در كتابت از ادلهى رشاد باشد،
بلكه با لطف و رحمت خويش مرا به گونه اى قرار ده كه تمام وجودم در همهى احوال، راهنماى حق و فضيلت و از دلايل رشاد باشد.
و الأدلّة: جمع دليل، و هو فعيل من دلّه على الطريق: إذا هداه إليه و أرشده له.
و الرشاد و الرشد بالضمّ و الرشد بالتحريك: الهدى، و الاستقامة، و الصواب.
و لمّا كانت الأمور المعقولة لا يهتدى لطريق الحقّ منها إلاّ باستاذ مرشد يهدي المسترشد إليها و يعرّفه رشادها، و كان العارفون باللّه هم أدلّة هذه الطريق و المرشدين إليها، سأل عليه السّلام أن يجعله منهم. ( رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج3، ص: 390)
تمام حركات على بن الحسين عليه السلام در ساكت ماندن و سخن گفتن، توجه نمودن و بىاعتنايى كردن، شناخته شدن يا ناشناخته ماندن، و ديگر احوالى از اين قبيل، وسيله ى راهنمايى و هدايت طالبان ارشاد بود: *كان بالمدينه رجل بطال يضحك الناس منه. فقال قد اعيانى هذا الرجل ان اضحكه، يعنى على بن الحسين عليهماالسلام. قال فمر على و خلفه موليان له. قال: فجاء الرجل حتى انتزع رداءه من رقبته صلوات الله و سلامه عليه، ثم مضى. فلم يلتفت اليه على عليهالسلام، فاتبعوه و اخذوا الرداء منه فجاءوا به فطرحوه عليه. فقال لهم: من هذا؟ قالوا: هذا رجل بطال يضحك اهل المدينه. قال قولوا له: ان لله يوما يخسر فيه المبطلون.
در مدينه مردى بود كه بطالش مىخواندند و مردم از حركات وى مىخنديدند. موقعى گفت: اين مرد، يعنى امام سجاد (ع)، از اينكه او را بخندانم، عاجزم نموده است. روزى امام در رهگذر عبور مىنمود و دو نفر از مواليش همراه حضرت بودند. مرد بطال رسيد و عبا را از دوش حضرت برداشت و برد. امام عليهالسلام كمترين اعتنايى نفرمود و همچنان به راه رفتن ادامه داد. آن دو نفر كه با حضرت بودند رفتند و عبا را گرفتند، برگشتند و به دوش حضرت افكندند. در اين موقع امام (ع) پرسيد: اين كه بود؟ گفتند مردى است بطال كه مردم از حركاتش مىخندند. فرمود به او بگوييد: براى خداوند روزى است كه اهل باطل در آن روز زيانكار خواهند بود.
*عن ابيعبدالله عليهالسلام قال: كان على بن الحسين عليهماالسلام لا يسافر الا مع رفقه لايعرفونه و يشترط عليهم ان يكون من خدم الرفقه فيما يحتاجون اليه. فسافر مره مع قوم فرآه رجل فعرفه. فقال لهم: اتدرون من هذا؟ قالوا لا. قال هذا على بن الحسين عليهماالسلام. فوثبوا فقبلوا يده و رجله و قالوا يابن رسولالله! اردت ان تصلينا نار جهنم، لو بدرت منا اليك يد او لسان اماكنا قد هلكنا آخر الدهر، فما الذى يحملك على هذا. فقال: انى كنت قد سافرت مره مع قوم يعرفوننى فاعطونى برسولالله صلى الله عليه و آله ما لا استحق به، فانى اخاف ان تعطونى مثل ذلك فصار كتمان امرى احب الى.
امام صادق (ع) فرمود: روش حضرت زينالعابدين (ع) اين بود كه مسافرت نمىنمود، مگر با همسفرهايى كه او را نشناسند و شرط مىنمود كه در احتياجاتشان خدمتگزار آنان باشد. در يكى از مواقع، با جمعى سفر نمود. مردى حضرت را ديد و شناخت. به همسفرهاى امام (ع) گفت: آيا اين آقا را مىشناسيد؟ گفتند: نه. گفت: اين على بن الحسين (ع) است. به پاخاستند و دست و زانوى آن حضرت را بوسيدند. عرض كردند: يا ابن رسولالله! آيا مىخواستى ما جهنمى شويم؟ اگر از ناحيهى ما با دست و زبان اسائهى ادبى به شما مىشد، مگر نه اين بود كه تا آخر عمر هلاك بوديم. در اين كار چه انگيزهاى داشتيد. حضرت فرمود: يك بار مسافرت نمودم با كسانى كه مرا مىشناختند، به احترام رسول اكرم (ص) بيش از استحقاقم مورد عنايت قرارم دادند. خائف بودم شما هم آنچنان عمل كنيد.
اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ، وَ الْقَادَةِ الْهَادِينَ، وَ السَّادَةِ الْمَعْصُومِينَ، الْأَتْقِيَاءِ الْأَبْرَارِ، مَأْوَى السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ، خُزَّانِ الْعِلْمِ، وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ الْفَخَارِ، سَاسَةِ الْعِبَادِ، وَ أَرْكَانِ الْبِلَادِ، وَ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ، الْأَلِبَّاءِ الْأَمْجَادِ. ( بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج99، ص: 180)
ENF_Makaremolakhlagh62_(rahnamaian_be_hedaiat)_lobolmizan[H].mp3
7.59M
🙏 صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ... وَ اجْعَلْنِى مِنْ من ادله الرشاد
🔊 شرح صوتی استاد #طاهرزاده تحت عنوان راهنمایان به هدایت و استقامت - جلسه 62
#بیستم #مکارم_اخلاق #دعا_بیستم_18
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #نساء
#نساء_165
* رُّسُلاً مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً
*پیامبرانى (را فرستادیم) كه بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا پس از پیامبران، براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و خداوند همواره شكست ناپذیر و حكیم است.
*این آیه، كلّیات دعوت انبیا و شیوه ى كار و هدف از بعثت آنان را بیان مى كند.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_105
و من خطبة له عليه السلام في بعض صفات الرّسول الكريم و تهديد بنى اميّة وعظة النّاس.
اين خطبه پيرامون بخشى از صفات پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و تهديد بنى اميّه و موعظه مردم، ايراد شده است.
امام اين سخنرانى را 5 روز پس از بدست گرفتن قدرت سياسى كشور در آخر ذى الحجّه سال 35 هجرى ايراد فرمود
❇️ بخش سوم: اندرزهای اخلاقی
👈 ألَا إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ طَرْفُهُ، أَلَا إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ. أَيُّهَا النَّاسُ، اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ وَ امْتَاحُوا مِنْ [صَفِيِ] صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَرِ. عِبَادَ اللَّهِ، لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ وَ لَا تَنْقَادُوا [إِلَى أَهْوَائِكُمْ] لِأَهْوَائِكُمْ، فَإِنَّ النَّازِلَ بِهَذَا الْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ يَنْقُلُ الرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لَا يَلْتَصِقُ وَ يُقَرِّبَ مَا لَا يَتَقَارَبُ. فَاللَّهَ اللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْ لَا يُشْكِي شَجْوَكُمْ وَ لَا يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ لَكُمْ.
*️⃣ 3. اندرزهاى جاودانه، و توجه دادن مردم به اهل بيت عليهم السّلام:
آگاه باشيد بيناترين چشمها آن است كه در دل نيكى ها نفوذ كند، و شنواترين گوش ها آن كه پندها و تذكّرات سودمند را در خود جاى دهد. اى مردم چراغ دل را از نور گفتار گوينده با عمل روشن سازيد و ظرف هاى جان را از آب زلال چشمه هايى كه از آلودگى ها پاك است پر نماييد.
اى بندگان خدا به نادانى هاى خود تكيه نكنيد، و تسليم هواى نفس خويش نباشيد، كه چنين كسى بر لبه پرتگاه قرار دارد، و بار سنگين هلاكت و فساد را بر دوش مى كشد، و از جايى به جاى ديگر مى برد، تا آنچه را كه ناچسب است بچسباند، و آنچه را كه دور مى نمايد نزديك جلوه دهد. خدا را، مبادا شكايت نزد كسى بريد كه نمى تواند آن را بر طرف سازد، و توان گره گشايى از كارتان ندارد.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عنوان زیر) " اینجا " بخوانید: 👇
👈 دست از دامن رهبر الهى خود برنداريد
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_14
#دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
#انواع_ظلم
#ظلم_در_قرآن_36_عنوان 26
#احتجاج_فرشتگان_با_ظالمان
❇️ #فرشتگان با ستمكاران به وقت مرگ احتجاج مىكنند و ستمگران در اين احتجاج و گفتگو محكوم مىشوند:
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فيهَا فَأُولئِكَ مَأْوَاهُمْ جهنّم وَسَاءَتْ مَصِيراً» «نساء 97»
قطعاً كسانى كه [با ترك هجرت از ديار كفر، و ماندن زير سلطه كافران و مشركان] بر خويش ستم كردند [هنگامى كه] فرشتگانْ آنان را قبض روح مىكنند، به آنان مىگويند: [از نظر ديندارى و زندگى] در چه حالى بوديد؟ مىگويند: ما در زمين، مستضعف بوديم. فرشتگان مىگويند: آيا زمين خدا وسيع و پهناور نبود تا در آن [از محيط شرك به ديار ايمان] مهاجرت كنيد؟! پس جايگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهى است.
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُم تَعْمَلُونَ* فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جهنّم خَالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ» «نحل 28»
همانان كه فرشتگان جانشان را در حالى كه ستمكار بر خود بودهاند، مىگيرند؛ پس [در آن موقعيت] از در تسليم در آيند [و گويند:] ما هيچ كار بدى انجام نمىداديم. [به آنان گويند: يقيناً انجام مىداديد] ومسلماً خدا به آنچه همواره انجام مىداديد، داناست.* بنابراين از درهاى دوزخ وارد شويد در حالى كه در آن جاودانهايد؛ و بد جايى است جايگاه مستكبران.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج 7 ، ص: 151
#چهاردهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ « #فرشتگان با ستمكاران به وقت مرگ احتجاج مىكنند و ستمگران در اين احتجاج و گفتگو محكوم مىشوند
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فيهَا فَأُولئِكَ مَأْوَاهُمْ جهنّم وَسَاءَتْ مَصِيراً - نساء 97»
👤استاد حسین #انصاریان در شرح آخرین فقرات دعای #چهاردهم ( اینجا )
#انواع_ظلم
#ظلم_در_قرآن_36_عنوان
#دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
#چهاردهم
#ظلمت_نفسی
#احتجاج_فرشتگان_با_ظالمان
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚#کتاب #رمان
«احضاریه»
https://taaghche.com/book/40302
✍️ علی موذنی (بر اساس سفر نویسنده به کربلا و شرکتش در #پیاده_روی #اربعین) رمانی جذاب که با آن علاوه با سفر به #کربلا و شرکت در پیاده روی آن ، یک دور مصائب #امام_حسین علیه السلام و حضرت زهرا و حضرت زینب علیهما السلام را مرور کرده و بر #مظلومیت آنها اشک خواهید ریخت (انشاالله)
👈شما میتوانید آن را قانونی از #طاقچه دریافت کنید
#کتاب_امام_حسین علیه السلام
#کتاب_اربعین
🆔 @sahife2
📚برشی از کتاب
«احضاریه»
https://eitaa.com/sahife2/52037
✳️ " حسین پنجهٔ پای مادر را گرفت. گفت: «قسمات بدهم که بمانی؟» مادر سر تکان داد که نه. گفت: «زینب جان، خوب از این دو برادرت مواظبت کن!» و چشمانش را بست. زینب گفت: «یعنی باید ادای تو را دربیاورم؟ نازشان کنم؟ غذا بگذارم جلویشان؟» فاطمه چشمهاش را باز کرد. گفت: «یاد میگیری که چطور، عزیزم...» حسین گفت: «این یعنی خداحافظی؟» فاطمه گفت: «نه عزیزم. سفارشتان را کردم!» حسن گفت: «بار ما را روی دوش زینب نگذار، مادر جان. خودت بمان!»
#منتخب_کتاب
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_105
و من خطبة له عليه السلام في بعض صفات الرّسول الكريم و تهديد بنى اميّة وعظة النّاس.
اين خطبه پيرامون بخشى از صفات پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و تهديد بنى اميّه و موعظه مردم، ايراد شده است.
امام اين سخنرانى را 5 روز پس از بدست گرفتن قدرت سياسى كشور در آخر ذى الحجّه سال 35 هجرى ايراد فرمود
❇️ بخش چهارم: وظایف #امام و مردم
👈 إنَّهُ لَيْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ، الْإِبْلَاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ وَ الْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا. فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ، وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ، فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْيِ بَعْدَ التَّنَاهِي.
*️⃣ همانا بر امام واجب نيست جز آنچه را كه خدا امر فرمايد، و آن، كوتاهى نكردن در پند و نصيحت، تلاش در خير خواهى، زنده نگهداشتن سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، جارى ساختن حدود الهى بر مجرمان، رساندن سهم هاى بيت المال به طبقات مردم، است.
پس در فراگيرى علم و دانش پيش از آن كه درختش بخشكد تلاش كنيد، و پيش از آن كه به خود مشغول گرديد از معدن علوم (اهل بيت عليهم السّلام) دانش استخراج كنيد. مردم را از حرام و منكرات باز داريد، و خود هم مرتكب نشويد، زيرا دستور داده شديد كه ابتدا خود محرّمات را ترك و سپس مردم را باز داريد.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عنوان زیر) " اینجا " بخوانید: 👇
👈 وظايف امام و مردم
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #نساء
#نساء_166
* لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَآ أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً
*(گرچه كفّار، بهانه مى گیرند) ولى خداوند، به آنچه بر تو نازل كرده گواهى مى دهد، كه به علم خود بر تو نازل كرد و فرشتگان نیز (بر حقّانیت تو) #شهادت مى دهند و گواهى خداوند (براى تو) كافى است.
* این كه معارف والاى قرآن از زبان شخص درس ناخوانده اى، در منطقه ى جهل و شرك و دشمنى بیان شده، و مردم تحوّل یافتند و از تفرقه به وحدت، از بخل به ایثار، از شرك به توحید، از جهل به علم، و از سقوط به عروج معنوى و تشكیل «امّت اسلامى» رسیدند، گواهى خداوند بر لطفى است كه به پیامبر ودین او دارد.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2