سوال1: عبارت زیر کامل کنید( دعای پنجم) اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْ سَلامَةَقُلُوبِنا........................، وَفَراغَ اَبْدانِنا ........................،

■ روایت سردار سلیمانی از توصیه شهید احمد کاظمی به ایشان ✅کانال سردار قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/3643211789C500001b625 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

همین طور به جواب سوال اول فکر می کنید گفتم یک کم فضامان شهدایی شود یادی کنیم با صلوات از سردار دلها❤

بریم سخنرانی گوش بدهیم تا بقیه دوستان کم کم به جمع ما اضافه شوند خوب سخنرانی گوش بدهید ازش سوال داریم😊🤗

#دعای_هفتم #محمد_علی_انصاری http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

سوال2: حضرت دعای هفتم را چه زمانی می خواندند؟

تا فایل سخنرانی باز شه می توانید سوال دوم جواب بدهید

تا شما جواب می دهید یک حرف حساب با کرونا بزنیم فکر کردی ما را خانه نشین کردی😁 ما هر نفسمان هر تپش قلبمان تنظیم به نام اهل بیت علیهم السلام ما جنگیدن از مکتب حسین علیه السلام آموختیم. تجیهزاتمان کامل کامل هم سنگر،هم سلاح و هم سپر داریم خیالت راحت در این جنگ ما پیروزیم😉 #همه_با_هم_کرونا_شکست_می_دهیم #سنگر #پناه_بردن_به_خدا #سلاح_سپر #دعا #قرآن #توسل #توجه #توکل http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

چه کسانی موفق اند دست ها بالا😉

رزق از صحیفه سجادیه گوارای وجودتان🌹 http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

آماده اید یک خاطره از یکی دوستان صحیفه را بشنوید😊 👇👇

به نام خداوند بخشنده مهربان یاسیدالساجدین ۹۹/۱/۱۰ یکی از خاطرات خوب من آشنایی با استاد بزرگوار جناب آقای دکتر بهشتی پور است. اولین بار در اعتکاف سال ۱۳۹۵ ایشان میهمان دانشگاه ما بودند. درست همان سال بود که به همت گروهی از دوستان حوزه دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) کلاس با صحیفه تا ظهور برگزار شد که مدرس این کلاس استاد بهشتی پور بودند. امروز بعد از گذشت چند سال از آن کلاس هنوز هم بسیاری از جملات مطرح شده در کلاس را به خاطر دارم یکی از جملاتی که ایشان فرمودند این بود: 🍃اصلا زشته مومن شهید نشه...🍃 حضور عده ای از ما در این کلاس واقعا اتفاقی و توفیقی بزرگ از ناحیه خداوند بود. در جلسه آخر آن کلاس به همت دوست عزیزی سوالاتی از جلسات قبل طراحی شده به عنوان مسابقه که جایزه آن کتاب صحیفه سجادیه بود🥰 جالب این بود که امام سجاد علیه السلام لطف کردند مرا برنده کردند. کتاب صحیفه سجادیه را از دست استاد بزرگوار ، استاد بهشتی پور هدیه گرفتم. راستش ، همواره از آن روز آشنایی خود با صحیفه سجادیه را مدیون ایشان می دانم. به توصیه ی ایشان برای انس با صحیفه سجادیه روزانه صحیفه سجادیه می خواندم و حاصل انس با صحیفه سجادیه آرامشی بود که حتی اطرافیان هم متوجه آن می شدند . آرامش حاصل از صحیفه‌‌... با اینکه مدتیست از صحیفه سجادیه دورم ، اما آرزو دارم خداوند به حرمت دعاهای مبارک امام سجاد علیه السلام ما را به صحیفه برگرداند و از امام سجاد علیه السلام خواستارم در این شب مبارک تمام کسانی که در راه صحیفه سجادیه قدم بر می دارند موفق گرداند به ویژه مومنان و استاد بزرگواری که باعث آشنایی من با صحیفه سجادیه شدند🤲🏼 http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

دوستان قدیمی چه کسانی کلاس با صحیفه تا ظهور یادشان هست🤔 یادش بخیر مهمان های ناخونده ای که یک دفع گروهی آمدن سر کلاس بعد شدن عزیزترین دوستانمان😉😍

دیگر فکر کنم تا حالا سخنرانی گوش دادید بریم برای سوال سوم👇👇

سوال3: براساس صحبت های آقای انصاری اگر این مباحث توحیدی در دل و جان انسان بنشیند و باورمند این مبانی توحیدی باشد در زندگی او چه خواهد آمد؟

#مولودی #سیدالساجدین http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

تا دوستان جواب سوالها را می فرستند برای تغییر فضا یک مولودی به مناسبت میلاد مولا گوش کنیم🥰

آماده یک خاطره دیگر بشنوید👇👇

خاطره یادش بخیر آن روزها که جلسات صحیفه سجادیه می رفتیم حال هوای خوبی داشت هنوزم بعد از گذشت چندین سال از شیزینی آن روزها چیزی کم نشده ☺️ بیشتر موقع ها از دانشگاه گروهی با دوستان جلسه صحیفه می رفتیم فکر کنم ده جلسه رفتیم بودیم مسئول پیاده کردن مباحث یکسری دوستان جلسه بودند شناختی از آنها نداشتم زحمت می کشیدن پیاده می کردند بعد آقای شیرمحمدی روی سایت بارگذاری می کردند یک روز خانم محمودی با من تماس گرفتن گفتند اجازه دارم شمارتون به آقای شیرمحمدی بدهم برای پیاده کردن جلسات صحیفه می خواستند با شما صحبت کنند گفتم اشکالی ندارد بعد ایشان تماس گرفتند چهار جلسه باقی مانده که گفتند جلسه هشت و نهم چون پرسش و پاسخ است نیازی نیست ولی ده و یازده اگر اشکالی ندارد زحمتش با شما قبول کردم ولی ماشاء الله جلسه دهم خیلی سنگین و طولانی بود😁 برای همین سه قسمت کردیم با کمک دو تا از دوستان هرکدام قرار بود یک قسمت پیاده کنند که یکی از دوستان نتونستند مجبور شدم قسمت ایشان من پیاده کنم یازدهم تنهایی پیاده کردم از آنجا به بعد رزق بود که پایه ثابت پیاده کردن جلسات خودم باشم اوایل اصرار می کردم بخشی از کار دوستان دست بگیرند ولی بعدش دیگر حاضر نبودم به کسی بدهم😎 واقعا برکاتی داشت که گفتن برخی ازآنها واقعا سخت است بریم یک برنامه ببینیم یکی از آن خاص ها برایتان تعریف می کنم😊 http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

سوال4: ( براساس صحبت های آقای انصاری) حضرت سجاد علیه السلام به ما آموزش می دهند مدخل ورودی دعا و خواسته چیست؟

دعای سیدالساجدین در حق باب الحوائج آقا ابوالفضل العباس http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

نمیشه برنامه داشت باشیم آن هم در ماه شعبان یادی از آقا ابوالفضل (س) نکنیم😍

برگردیم ادامه خاطره تعریف کنیم😉

قبلا گفتم ما یک کلاس صحیفه دانشگاه داشتیم که چهارشنبه ها بعدظهر برگزار می شد و یکی جلسات صحیفه بود بیرون دانشگاه آن هم در غروب چهارشنبه برگزار می شد که هر دو جلسه استادشان استاد بهشتی پور بودند به محض تمام شدن کلاس دانشگاه باید سریع می رفتیم تا قبل استاد خودمان به جلسه برسانیم🙂 داشتم از پیاده کردن جلسات صحبت می کردم🤓 از جلسه دهم دیگر همیشه جلسات خودم پیاده می کردم یک هفته فرصت بود پیاده کنم ،بفرستم در یکی از جلسات استاد نکاتی را فرمودند که نکات تکمیلی آن را در بحث های دانشگاه جلسه دهم فرموده بودند ایشان خواستند آن نکات پیاده شود در سایت گذاشته شود تا دوستانی که در جلسه دانشگاه نبودند بتوانند استفاده کنند البته از اول قرار بود آن جلسات پیداه کنم ولی به مرور اما بخاطر آن نکات باید زودتر پیاده می شد فکر کردیم یک دفعه نمی شود نه جلسه نگذاریم برویم جلسه ده بگذاریم به دو سه تا از دوستان گفتم آنها قول دادند کمک کنند برای همین براساس قول آنها من به آقای شیرمحمدی گفتم تا دو دهفته دیگر برایتان می فرستم ولی دوستان لطف کردند به قولشان عمل نکردند من ماندم یازده جلسه صحیفه😱 چون براساس جلساتی که دوستان برداشته بودند قرار پیدا کنند بعد خبری نشد من هم به ترتیب جلو نرفته بود همان جلساتی خودم قرار بود پیاده کنم شروع کردم بعد دیدم خبری نشد وسط راه مجبور شدم آنها را در کنار پیاده کنم🙃 دوهفته تمام تنها استراحتم انجام واجبات و خوردن غذا بود😑 رسید روز آخر⏰ شش جلسه مانده بود که باید ویرایش می شد یک جلسه بیشتر از نصف آن مانده بود پیاده نشده بود🥺 ساعت هفت صبح بود چون شب نخوابیده بودم خیلی خسته بودم شدید خوابم می آمد😴 وای خدا باید تا بعدظهر قبل از جلسه صحیفه فایل ها می فرستادم یعنی بدقول می شم😰 گفتم آقا جان خودت میدانی من چه کار کنم😭 به قول خودم تلاشم بیشتر کردم ولی شدت خواب خیلی بیشتر بود😴 دیگر توانی نبود آرم همانجا کنار پای صندلی روی زمین دراز کشیدم گفتم ده دقیقه چشم هایم را ببندم یک استراحت کوچولو😉 با اجازتون خوابیدم یکدفعه مثل کسی بیدارم کرده باشد با ترس بلند شدم ساعت نگاه کردم ساعت هشت بود یک ساعت خوابیده بودم آن هم حالا که حتی یک دقیقه اش مهم بود😬 از دست خودم عصبانی بودم😡 شروع کردم به پیاده کردن متن استراحتم این بود که وقتی از پیاده کردن خسته می شدم می رفتم متن نوشته شده را ویرایش می کردم دو تا پوشه درست کرده بودم یکی فایل های ویرایش شده ، یکی ویرایش نشده ها قرار داشت برای استراحت رفتم متن ویرایش کنم فایل ویرایش نشده ها را باز کردم 🙄 پس فایل کو فقط دو تا فایل آنجا بود🤔 فکر کردم فایل ها حذف شده در این وضعیت همین کم داشتم🥺 دلم می خواست گریه کنم 😭همین طور ناامیدانه فایل ویرایش شده ها را باز کردم در ذهنم بود بگم امروز نمی رسم متن ها را بفرستم😰 تعجبم بیشتر شد وقتی متن ها را آنجا دیدم یک بار تند به همه نگاه کردم واقعا ویرایش شده بودند 😳فقط مبهوت به صفحه کامپیوتر نگاه می کردم 😳 در آن یک ساعتی که خواب بودم چه اتفاقی افتاده بود🤔 یک کم طول کشید به خودم آمدم باقی مانده جلسه مانده شده را پیاده کردم الحمدلله تا غروب تمام شد قبل از اینکه بخواهم بروم ، یازده جلسه پیاده شده جلسه دانشگاه همراه با یک جلسه صحیفه بیرون دانشگاه برای آقای شیرمحمدی فرستادم پیام دادم متن ها فرستاده شد😍 برخی دوستان متعجب بودند که تنهایی این مدت کم تمام فایل ها پیاده کرده بودم ولی واقعیت این بود هیچ وقت تنها نبودم لطف سیدالساجدین همیشه بود و هست😍🥰 #سیدالساجدین #صحیفه_سجادیه #استاد_بهشتی_پور http://eitaa.com/joinchat/3149070339Cc6ef3b79a6

چه کسانی خاطره ها را خواندن دست ها بالا☝️فقط حواستان به سوالات نباشد یک دفعه میرم از خاطرات سوال درمیارم😉 از بقیه برنامه استفاده کنید