7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امید و خواسته ی من کربلاست
عمر مرا بگیر و به من کربلا بده...
🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/809762818C5011c62353
با حسرت و غم میگذرد هر روزم
دلتنگم و چشم بر حرم میدوزم
هر هفته شب جمعه شبیهِ آتش
از داغِ فراقِ کربلا میسوزم!
💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
🚩 #اینفوگرافی یادمان شهدای مرصاد 🗓 ۵ مرداد ۱۳۶۷ - عملیات مرصاد 💠 @sajdeh63
🚩 #عملیات_مرصاد
عملیات مرصاد، پاتک نیروهای نظامی ایران در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان است. سرانجام عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷، با رمز «یا علی» و به منظور مقابله با نیروهای سازمان مجاهدین خلق در منطقه اسلامآباد غرب و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز شد. نیروهای نظامی ایران ابتدا منتظر شدند تا مجاهدین به اندازه کافی در داخل خاک ایران نفوذ کنند تا از برد پشتیبانی عراقیها خارج شوند. آنها ابتدا نیروهای چترباز را در پشت سر مجاهدین پیاده کردند، سپس هواپیماهای اف-۴ نیروی هوایی ستون زرهی مجاهدین را بمباران کردند و در ادامه بالگردهای نیروی زمینی ارتش با سلاحهای ضد تانک به ستون زرهی مجاهدین یورش بردند. در این هنگام پیشروی مجاهدین متوقف شد. در انتها نیروهای زمینی ارتش و سپاه به باقیمانده نیروهای مجاهدین حمله کردند. برخی کارشناسان جنگ و فرماندهان نظامی در ایران، ترور علی صیاد شیرازی فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش را به دلیل تدابیر وی در عملیات مرصاد و شکست سنگین منافقین در این عملیات تفسیر میکنند. نیروهای ایران در جایی که نیروهایشان برتری نسبی داشت به کمین نشستند و در منطقه چهارزبر، با احداث تعدادی خاکریز و یک خط دفاعی مستحکم در انتظار ایشان بودند. این عملیات سه روز به طول انجامید. در روز اول هدف سد کردن هجوم مجاهدین خلق بود. در این روز نیروی هوایی ارتش وارد عمل نشد زیرا در آن زمان پایگاه نوژه بمباران شده بود و انجام عملیات پاکسازی باند فرود قدری فرصت را از آنها گرفت. به همین دلیل نیروی هوایی با یک روز تأخیر عملیات را ادامه داد. در روز دوم حرکت نیروی زمینی ارتش صورت گرفت که با پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز همراه شد و در روز سوم یگانهای مجاهدین خلق به کلی منهدم شدند. فرماندهی این عملیات بر عهده سرهنگ علی صیاد شیرازی بود. وی در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران ترور شد.
▪️یاد و خاطره شهدای این عملیات بخصوص صیاد دلها، سردار رشید اسلام سپهبد علی صیاد شیرازی گرامی باد
💠 @sajdeh63
ای دل ریش ریش مادر...💔
چه مادرانی که هر روز بالای
جسد بچه هایشان همراه با آنها نمیمیرند
#غزه #کودک_کشی
#مرگ_بر_اسرائیل👊
💠 @sajdeh63
🇵🇸 #کربلای_غزه
شرح باید داد اصل ماجرای غزه را
پخش باید کرد در عالم ندای غزه را
جای دارد دق کند از غصه هر کس که شنید
نالههای کودکان بینوای غزه را
کار باید کرد در راه فلسطین، چون خدا
میخرد کوچکترین کاری برای غزه را
مثل خرمشهر و آبادان یقیناً دشمنان
زود میبینند اعجاز خدای غزه را
ای خداوندی که هستی بر همه روزی رسان
قطع کرده دشمنت آب و غذای غزه را
آب را بستند روی کودکان تشنه لب
باید اکنون دید دیگر کربلای غزه را
مادری جان داد از جان دادن شش ماههاش
کاش میشد خواند یک یک روضههای غزه را
آب چیزی نیست، قطعا میتوانستند اگر
میگرفتند این حرامیها هوای غزه را
جای جای شهر خونی از شهیدی ریخته
جای دارد بوسه زد پس جای جای غزه را
چشم حکام عرب بسته است بر این ظلمها
گوششان نشنیده میگیرد صدای غزه را
کاش میشد محو کرد از خاطرات کودکان
قصه پر غصه دارالشفای غزه را
میرسد آن ساعتی که حضرت صاحب زمان
«صبحِ شادی» میکند «شام عزای» غزه را
💠 @sajdeh63
🚩 هم اکنون
حرم حضرت رضا علیه السلام
نایب الزیاره ام
حاجات همگی روا - ملتمس دعایم
ارتباط با مدیر
💠 @ya_roghayeh63
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
گفتم «دکتر جان، جلسه رو می ذاریم همین جا، فقط هواش خیلی گرمه. این پنکه هم جواب نمی ده. ما صد، صد و پنجاه تا کولر اطراف ستاد داریم، اگه یکیش را بذاریم این اتاق...».گفت « ببین اگه می شه برای همه ی سنگرا کولر بذارید، بسم ا... آخریش هم اتاق من.»
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
💠 @sajdeh63
در جبهه در هر محفلی که مینشست
میگفت: عشق حسین بن علی(ع)
ما را به این وادی کشانده و بس...
پیش از شهادت از مادرش خواسته بود:
مراسم مرا بسیار ساده بگیرید،
سر دَر خانه پرچم عزاداری امام حسین
را نصب کنید و جز اسم حسین(ع)
اسم دیگری بر در خانه نزنید،
بر روی سنگ قبرم بنویسید
فدایی امام حسین علیه السلام
«انشاءالله قبول کند.»
#شهید_محمدرضا_ایزدپور
#لشکر۷_حضرتولیعصرعج
💠 @sajdeh63
🚩 #سنگر_خاطره
هم محافظش بودم و هم راننده اش. از وقتی باهاش آشنا شدم. فهمیدم خیلی متواضعه و اصلا اهل تشریفات نیست. با این که پست مهمی در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت، حتی برای مثال من که زیر دستش بودیم. یادمه یه صبح زود برای شرکت در جلسه هیئت دولت بردمش و یکی از همکارام که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ فکوری رو به عهده گرفته بود و هنوز از روحیاتش بی خبر بود سریع از ماشین پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد. بعد محکم براش پا کوبید و به احترامش خبردار ایستاد. شهید فکوری وقتی از ماشین پیاده شد، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت و با لحنی خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت: «آقای...، ما شاه نیستیم، سعی کنید از ما شاه درست نکنید!»
#امیر_سرلشکرشهید_جواد_فکوری
💠 @sajdeh63