eitaa logo
سجده بر خاک
280 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
266 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 سنگر خاطره... رزمنده‌ها در ايام ماه محـرم و صفر بعد از نمازِ جماعتِ صبح، ظهر و عصر مراسم روضه‌خوانی برگزار و قبل‌ از نماز مغرب و عشا بصورت دسته عزاداری برای برپايی نماز به سوی حسينيه ها حركـت می‌ كردند. هر گردان به طور جداگانه حسينيه‌ ای سر پا می‌كرد و رزمنده‌ها به بر پايی عزاداری می‌پرداختند. به‌ اين ترتيب كه گردان‌ها بطور مخصوص برای خودشان چادر می‌زدند و از گردان‌های ديگر دعوت می‌شد تا در مراسم عزای سيد و سالار شهيدان شركت كنند. 💠 @sajdeh63
🚩 سنگر خاطره... شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیئت؟ دعوتم کردن باید برم بخونم... گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیئت بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا... وقتی رسیدیم جلوی هیئت به ما گفتن هنوز شروع نشده... حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه... نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد... وقتی داخل هیئت شدیم جا خوردم، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قرآن خوندنه... بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه... چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و... هم هیچ کاری نداشت... برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا اینقد خلوته؟ گفت بله من هر سال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم... گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه... 💠 @sajdeh63
پنج شنبه ۲٠ مرداد ماه ۱۴۰۱ 💠 @sajdeh63
🏴 کلام شهید... هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها نیز شما را نزد حضرت اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 💠 @sajdeh63
‏من‌ را‌ ببخش‌ بس‌ که‌ سرم‌ گرم‌ زندگیست کمــــتر‌ دلم‌ بـــرای‌ شمـــا‌ تنگ‌میــــشود... 💠 @sajdeh63
🏴 سنگر خاطره... در حال شیردادن به مسعود که ۶ ماهه بود، داشتم تعزیه می‌دیدم. یهو دلم شکست و اشکم جاری شد. گفتم: خدایا! کاش فرزندی داشتم که در راه امام حسین(ع) فدا شود... اشک چشمم ناخواسته به دهان مسعود چکید... سال ۶۶ مسعود شهید شد و بدنش مثل امام حسین(ع) تکه تکه گردید. آن شب خوابِ تعزیۀ سالها پیش را دیدم، در عالمِ خواب مسعود توی آغوشم بود که ناگهان پر کشید و به یاران امام حسین(ع) پیوست... 📚منبع: کتاب حدیث عشق، صفحه ۱۹ 💠 @sajdeh63
🏴 کلام شهید... از سردار پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه؟ گفت: تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠ سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم، برای ‌امام زمان(عج) آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که ‏تا حدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب پس بدهیم. 💠 @sajdeh63
🏴 سنگر خاطره... یه تانک عراقی آتش گرفته بود راننده ازش آمد بیرون و در حالی که اسلحه دستش بود هاج و واج به اطراف نگاه می کرد بعد قمقمه آبش را در آورد و شروع به آب خوردن کرد یکی از بچه‌ها او را نشانه گرفته بود که علی اکبر اسلحه اش را کنار زد و گفت: مگر نمی بینی که دارد آب می خورد ما شیعه امام حسین(ع) هستیم باید مثل امام رفتار کنیم نه مثل یزیدیان... 📕 خط عاشقی ، ج ۱ 💠 @sajdeh63
می‌روم مادر ؛ که اینک کربلا می‌خواندم از دیار دور یار آشنا می‌خواندم 💠 @sajdeh63
🚩 حدیث روز... امام رضا علیه السلام: سکوت دری از درهای حکمت است، سکوت محبت می آورد و راهنمای به هر در خیری است. 📚 عیون اخبار الرضا ج ۱،ص ۲۵۸ 💠 @sajdeh63
🏴 کلام شهید... بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می‌زنید و از عاشورا؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار نه دو بار… به تعداد شهدایمان... 💠 @sajdeh63
من كان لله كان الله له الهى براى خدا باشيد هميشه... 💠 @sajdeh63