eitaa logo
سجاد ساکنی
304 دنبال‌کننده
47 عکس
12 ویدیو
0 فایل
باید به خود جرأت داد... ارتباط از طریق: @sajjad_sakeni
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم در این کانال، نوشته‌ها و نظراتم را در ارتباط با مسائل سیاسی-اجتماعی به اشتراک می‌گذارم.
اصل سوال به صورت عمومی درست است، ولی در مورد ثابتی صدق نمیکند. چرا که این صداوسیما بود که از شهرت ثابتی برای جذب مخاطب استفاده کرد. حتما میدانید جهان‌آرا هنوز هم با همان تیم سازنده، در حال پخش شدن است، اما بیننده ندارد. چرا؟ چون ثابتی را ندارد. @sajjadsakeni
مُلک را چاره‌ای دیگر لازم است؛ جوانه‌ها را به جای چنارها بنشانید. مشارکت حدودا ۴۱ درصدیِ انتخابات مجلس دوازدهم در کشور و مشارکت حدودا ۲۴ درصدی در شهر تهران، گویای این واقعیت است که پایین‌ترین آمار مشارکت، متعلق به این دوره می‌باشد. با توجه به اینکه تنها کمتر از نیمی از نمایندگان تهران توانستند در مرحله اول، حدنصاب لازم را کسب نمایند، سایرین باید رقابت را در دور دوم نیز ادامه دهند. نکته امیدوارکننده‌ای که در این انتخابات، می‌توان به آن اشاره نمود، حضور آگاهانه رأی‌دهندگان در پای صندوق‌های رأی است؛ آن‌ها، به لیست‌ پدرخوانده‌ها اعتماد نکردند و آرای خود را بر اساس شناخت شخصی به صندوق، انداختند. آرایی که چنارها را از ریشه خشکاند و بستر را برای روییدن جوانه‌های امید، فراهم نمود. با این وجود، آمار مشارکت، با صدای رسا نارضایتی مردم را فریاد می‌زند. همان‌گونه که اشاره شد، مطابق آمارها مشارکت در پایتخت، ۲۴ درصد بوده است. بر کسی پوشیده نیست که به احتمال زیاد در صورت مشارکت بیشتر مردم تهران در این انتخابات، هیچ‌کدام از منتخبین فعلی، جایی در بهارستان نداشتند. آنچنانکه در انتخابات مجلس دهم، لیست امید ۳۰-۰ و یک‌ضرب، برنده قطعی انتخابات شد. در این انتخابات، حدودا با ۳۰۰ هزار آرای باطله، فقط در تهران مواجهیم. عدد وحشتناکی که تقریبا بیش از آرای تک‌تک نفراتی است که راهی دور دوم شده‌اند. در واقع، به جز نفرات راه یافته به مجلس در دور اول، سایرین در رقابت با آرای باطله، پذیرای شکست شده‌اند و نفر اول تهران، توانسته است تنها ۲برابر آرای باطله، اعتماد مردم را جلب نماید! متأسفانه، این امر، مجلس دوازدهم را به مجلسی فاقد پشتوانه کافی، تبدیل می‌نماید. در این میان، دو راه در مقابل سیاستمداران و سیاستگذاران است؛ می‌توان انگشت در گوش فرو برد و خود را به نشنیدن زد. گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته. می‌توان حسن روحانی را عامل مشارکت پایین دانست و حتی کرونا را! می‌توان طوری وانمود کرد که گویی امور، بر وفق مراد است. لکن، این خواب غفلت، دیری نخواهد پایید و سیلی محکم‌تری از جانب مردم به آن پایان خواهد داد. اما راه دوم که به قهر مردم، پایان خواهد داد، همان راهی است که رأی‌دهندگان(غیرباطله!) این انتخابات برگزیدند: پوست‌اندازی. دیگر به چنارها امیدی نیست. خوش‌بینانه بنگریم، آنها هرچه از تجربه و دانش، در چنته داشتند در ۴۵ سال گذشته، رو کردند.عرصه سیاست، نیازمند درختان مثمری است که مردم از میوه‌هایش، بهره جویند. امروز، نوبت نسل دیگری است که از جنس مردم باشد. نسلی که اندیشه پویا و زبان گویایی در پیشبرد اهداف ملت داشته باشد. این پوست‌اندازی نه فقط در مجلس، بلکه مهمتر از آن، باید در ساختار بوروکراتیک کشور و نه فقط در کارگزاران، بلکه در ساختارها و رویه‌ها نیز باید صورت گیرد. امروز قابلیت حکومت در ایران تحلیل رفته است. قانون‌ها نوشته می‌شوند، سیاست‌ها تدوین می‌گردند، اما در اجرا اثری از آن‌ها نمیبینیم. نمونه بارز آن سندچشم‌انداز ۲۰ ساله(۱۴۰۴) می‌باشد که از نظر زمانی یک سال با آن فاصله است، اما از نظر دستیابی به اهداف، شاید بیش از ۲۰ سال! مخلص کلام، آنکه سیر نزولی مشارکت مردم و روی‌گردانی آن‌ها از سیاست‌های موجود را پوست‌اندازی در ساختار، کارگزار و رویه‌های موجود، معکوس خواهد کرد. اگر مجلس دوازدهم در این مسیر‌ گام بردارد، می‌توان به آینده، امیدوار بود، وگرنه آش همین آش است و کاسه همین کاسه. آقایان مسئول، صدای اعتراض مردم را جدی بگیرید. مبادا تحلیل‌های آب‌دوغ‌خیاری بادمجان‌دور قاب‌چین‌ها، شما را بفریبد. مبادا گمان کنید مشارکت معنادار مردم، فقط ناشی از تبلیغات دشمن است. مگس، روی زخم می‌نشیند. زخم‌ها را دوا کنید. @sajjadsakeni
-اگر پهلوی به جای جمهوری اسلامی، سر کار بود، جنایات رژیم صهیونیستی، فرقی با شرایط فعلی داشت؟ + اگر پهلوی، سر کار بود، امروز فلسطین و غزه‌ای وجود نداشت، دلبندم! @sajjadsakeni
این قسمت: وقتی قالیباف، شفاف می‌شود! @sajjadsakeni
دولتمرد را اقتدار باید امروز بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایرانی، در عرصه‌های مختلف، دارای دوگانگی یا چندگانگی‌هایی است که بعضا روند را با اختلال، مواجه می‌نماید. چرایی بروز این چندگانگی‌ها را می‌توان در فقدان اقتدار دولت، یافت. به گفته چارلز مریام، «کسی که اقتدار دارد، مانند راننده اتوبوس است. او مجاز است به صلاحدید خود عمل کند، اما باید مسافران را در مسیر مطلوب ببرد. در غیر این صورت، مسافران، اتوبوس را ترک می‌کنند و راهی را که می‌خواهند، پیش می‌گیرند.» اگر مسافران اتوبوس ایران، پیاده شده و هر یک، به راهی می‌روند، یکی از دلایل آن، کاهش چشمگیر اقتدار دولت است. اگر برخی از دختران جامعه، در انتخاب پوشش، راه خود را -که دقیقا در مقابل راه رسمی است- در پیش می‌گیرند، باید یکی از دلایل آن را در فقدان اقتدار دولت، جست‌و‌جو کرد. اگر برخی از کشاورزان، بدون کمترین توجهی به دولت، به روش دلخواه خود، منابع آب و خاک را از بین می‌برند، اگر بانکها با سیاستهای دولت همراهی نمی‌کنند، اگر خودروسازان، به لطایف‌الحیل، دولت را دور می‌زنند، اگر برخی از ورزشکاران و هنرمندان، از جیب مردم برمی‌دارند، به نظام لگد می‌زنند و به ریش دولت میخندند، اگر یک بچه‌پولدار، به خود جرأت می‌دهد افسر پلیس را زیر مشت و لگد بگیرد، اگر پزشک و کاسب و وکیل و بازاری، برای فرار از مالیات، از کارتخوان، استفاده نمی‌کنند، اگر صنایع نفت، درآمدهای خود را شفاف نمی‌کنند، همه را باید در فقدان اقتدار دولت یافت و این، مسئله‌ مهمی است که کشور در یک دهه گذشته، با آن دست‌به‌گریبان بوده است. شاید کمتر کسی را بتوان یافت که به انحاء مختلف، بر ناکارآمدی دولت در تمشیت امور جامعه، صحه نگذارد. این ناکارآمدی، موجب کاهش اقتدار شده است و کاهش اقتدار، منجر به ناکارآمدی بیشتر. این چرخه، آن‌قدر ادامه خواهد یافت تا دولت، به موجودی بی‌خاصیت، تبدیل شود. چرخه شوم «ناکارآمدی-فقدان اقتدار» را باید با بازتولید اقتدار متوقف کرد. اقتدار، پیش از هر چیز، باید در دولتمردان، ایجاد شود و به تدریج به برنامه‌ها و سیاست‌ها سرایت کند. دولتمرد را باید.
توییت برادر عزیزمان، ماجرای آن دانش‌آموز غافلی است که بالای برگه امتحانی، در کادری که در آن، نوشته بودند:«در این کادر چیزی ننویسید»، نوشت: «چشم». برادر عزیز آقای @jalilmoheby شما که خودتان دارید بر طبل اختلاف‌ می‌کوبید!
دیکتاتور‌ انتخاباتی هر‌ انتخاباتی که بر ما می‌گذرد، بیشتر به ظلمی‌ که در سال ۸۸ به مردم و نظام روا داشته شد، پی می‌بریم. اما ظلم بزرگتر آن است که اجازه دهیم، حوادث آن سال و رفتارهای دیکتاتورمآبانه میرحسین موسوی به دست فراموشی سپرده شود. مگر دیکتاتور کسی نیست که می‌کوشد تمایلات خود را بر دیگران تحمیل نماید و در صورت مواجهه با هرگونه مقاومتی آن را سرکوب می‌کند؟ موسوی در آن سال، بدون یک خط سند، نظام جمهوری اسلامی را به تقلب در انتخابات محکوم کرد. نظامی که در آن، حسن روحانی به خاطر چند هزار رأی بیشتر در سال ۹۲، به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد و نظامی که در سال ۱۴۰۲ صادقانه، اعلام کرد حدود ۳۰۰هزار نفر در تهران، آرای باطله به صندوق‌ها انداخته‌اند و تنها ۴۱ درصد از مردم در انتخابات، شرکت‌کرده‌اند، توسط موسوی، به تقلب چند میلیونی متهم گردید. در نتیجه، کشور‌ برای چند ماه به آشوب کشیده شد، دشمن جری شده و تحریم‌هایش را تشدید نمود و امنیت و آرامش از زندگی مردم، رخت بربست. همه این‌ها فقط از آن رو بود که اکثریت مردم ایران به تمایلات موسوی، توجهی نکردند و‌ شخص دیگری را به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب نمودند. مسئله، این‌ بود که او تمایل داشت حرف، حرف‌خودش باشد! و وقتی با رأی مردم، مواجه شد آن را برنتافت. اکنون و‌ پس از گذشت بیش از یک دهه، نباید اجازه داد، ظلمی که بر کشور روا داشته شد، فراموش گردد و جای ظالم و مظلوم، دگرگون جلوه داده شود. مسئله اصلی فتنه ۸۸ نه تقلب، بلکه تغلب بود.‌ موسوی و اطرافیانش، در پی غلبه بر رأی و نظر مردم بودند، لکن مقاومت نظام اسلامی، آن‌ها را ناکام گذاشت. @sajjadsakeni
آقای همان‌قدر که در طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، موفق بود، در موضوع عفاف و حجاب نیز موفق خواهد شد. تقریبا هیچ...
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ. @sajjasakeni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان، فاغفر لنا فی ما بقی منه... 🌐 @mesbahyazdi_ir
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنَا مَعَ امِّحَاقِ هِلَالِهِ، وَ اسْلَخْ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ انْسِلَاخِ أَيَّامِهِ حَتَّى يَنْقَضِيَ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّيْتَنَا فِيهِ مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ أَخْلَصْتَنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ. خدایا! بر محمد و آلش درود فرست، و با به محاق نشستن هلالش، گناهانمان را محو کن، و با سپری شدن روزهایش، گناهان را از وجود ما برکَن، تا ماه رمضان در حالی از ما بگذرد که وجودمان را از خطاها پاکیزه، و از بدی ها خالص و آراسته فرموده باشی. 🔸دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه🔸 @sajjadsakeni
درباره ماجرای بیمارستان قم... @sajjadsakeni
محسن نوربخش در صفحات ۱۳۵ و ۱۳۶ کتاب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی، سابقه شکل‌گیری حزب کارگزاران سازندگی را این‌گونه بیان می‌کند: «در مجلس پنجم و در واقع اواخر دولت دوم آقای هاشمی، جمعی از اعضای دولت به فکر حضور در انتخابات مجلس افتادند و حزب کارگزاران را تحت حمایت آقای هاشمی، شکل دادند که توانستند در انتخابات، موفق شوند و به ادعای خودشان انحصار موجود در آن زمان را که در اختیار جامعه مدرسین، روحانیت مبارز و روحانیون مبارز بود بشکنند». الغرض، همیشه جماعتی بر سمند قدرت می‌نشینند، انحصارا قدرت را در دست می‌گیرند و سپس جماعتی انحصارشکنانه وارد میدان می‌شوند، گوی سبقت را از قبلی‌ها می‌ربایند و این داستان ادامه دارد! @sajjadsakeni
📝 افسانه لیبرالیسم ایالات متحده آمریکا، اخیرا قانونی تحت‌عنوان «Protecting Americans from Foreign Adversary Controlled Applications Act» به تصویب رسانده است. به نوعی می‌توان این قانون را قانون صیانت فضای مجازی آمریکا دانست که با عنوان «حفاظت از آمریکایی‌ها در برابر اپلیکیشن‌های تحت کنترل دشمن!» معرفی شده است. مطابق این قانون، تیک‌تاک که بر اساس آمار بیش از ۱۰۰ میلیون آمریکایی از آن استفاده می‌کنند، یک راه بیشتر ندارد و آن، این است که مالکیت خود را در آمریکا به یک شرکت آمریکایی واگذار نماید. در غیر این‌ صورت، اجازه فعالیت نخواهد داشت. این در حالی است که آمریکا پرچمدار لیبرالیسم و داعیه‌دار آن است. لیبرالیسم، به‌عنوان نظریه سیاسی مبتنی بر اصل محدودیت دخالت دولت در حوزه خصوصی، سال‌ها در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران، با چاشنی‌ها، پیشوندها و پسوندهای گوناگون، تبلیغ شده است. هر زمان دولت ایران، قصد مداخله در حوزه‌ای را داشته که مخالف میل کشورهای غربی و پیاده‌نظام آن‌ها در داخل بوده، چماق لیبرالیسم، منع مداخله دولت و لزوم حفظ آزادی شهروندان، به نشانه تهدید، بلند شده است. در اقتصاد، موضوعی همچون کنترل بازار، در فضای مجازی، موضوعی نظیر طرح صیانت، در سیاست، نهادی هم‌چون شورای نگهبان و در فرهنگ، مسئله حجاب، همگی مورد نکوهش لیبرال‌ها قرار می‌گیرند و در مقابلِ آن‌ها فریادهای وا آزادیا از گوشه و کنار، بلند می‌شود. غافل از اینکه دولت محدود، اصلا دولت نیست. به گفته ماکس وبر دولت، تنها نهادی است که «حق انحصاری کاربرد مشروع زور» را در اختیار دارد. دولتی که نتواند در مواقع لزوم از قدرت خود برای پیشبرد امور استفاده نماید، بیشتر یه یک مترسک شبیه است تا دولت. مواردی هم‌چون قانون صیانت آمریکا و یا برکناری رؤسای دانشگاه‌های مطرح این کشور به جرم تظاهرات دانشجویان آن‌ها علیه وحشی‌گری‌های رژیم صهیونیستی، نشان داد شعارهایی از قبیل آزادی، اصالت فرد و آزادی مطلق نهادهای علمی در میان مدعیان لیبرالیسم، تنها تا زمانی اعتبار دارد که کسی متعرض منافع -بخوانید ایدئولوژی- آن‌ها نشود. لکن به مجرد اینکه احساس کنند منافع‌شان در خطر است، شمشیر از نیام بیرون می‌کشند و مقتدرانه، همه را قلع و قمع می‌نمایند. در نتیجه، لیبرالیسم و متعلقات آن، بیش از آنکه در دول غربی، کاربرد واقعی داشته باشد، ابزاری است برای اخته کردن دولت‌های رقیب. در این میان، تنها آن‌هایی می‌توانند مقتدرانه، کشور خود را اداره کنند که افسون این افسانه‌ها نشوند، در غیر این‌صورت، باید بنشینند تا ایسم‌های رنگارنگ، برایشان تصمیم‌گیری کنند. @sajjadsakeni
کاش آقایانی که با عینک‌ حزبی و‌ جناحی و البته با ژست علمی، همه چیز را تحلیل می‌کنند، کمی سر از زیر برف بیرون بیاورند. خیلی دوست دارم نظر آقای فاضلی را درباره قانون صیانت از مردم در مقابل اپلیکیشن‌های دشمن (the Protecting Americans from Foreign Adversary Controlled Applications Act) در آمریکا، بدانم. آیا درباره آن هم، به تجاوز به عنف به واژه معتقدند یا مثل همیشه مرغ همسایه غاز است؟! @sajjadsakeni
امیرالمؤمنین(ع) در مقابل آن مسأله بیست‌وپنج سال عکس‌العمل نشان نداد؛ اما در مقابل قضیه‌ای که بظاهر کمتر از آن قضیه به‌نظر می‌رسد - مسأله‌ی عدالت اجتماعی، مسأله‌ی احیای اصول نبوی، دوباره بنا کردنِ بنای اسلامیِ مستحکمی که پیغمبر گذاشته بود - امیرالمؤمنین سه جنگ را تحمل کرد؛ جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان. ببینید این کار به نظر امیرالمؤمنین چقدر مهم بود. کار بزرگ امیرالمؤمنین این است.| رهبر معظم انقلاب @sajjadsakeni
✏️ خلق را تقلیدشان بر باد داد... سه تن از اساتید مدرسه حکومت جان‌‌اف‌کندی دانشگاه هاروارد، کتابی را تحت‌عنوان «توسعه به مثابه توانمندسازی حکومت» به رشته تحریر درآورده‌اند. در این کتاب، بر خلاف رویکردهای رایج که آزادی‌ سیاسی، رشد اقتصادی یا کوچک‌سازی دولت را عامل توسعه می‌دانند، قابلیت حکومت برای اجرا، به‌عنوان عنصر اصلی توسعه معرفی‌ می‌شود. بر همین مبنا، یکی از موانعی که قابلیت حکومت را با چالش مواجه می‌کند، مفهومی است که از آن، تحت‌عنوان «تقلید طوطی‌وار» یاد می‌شود؛ حکومت‌ها راه حل‌ها و اقدامات کشورهای پیشرفته را کپی می‌کنند تا خود را قابلیت‌دار جلوه دهند، حتی اگر هیچ قابلیتی نداشته باشند. در نتیجه، با این کار برای خود مشروعیت می‌خرند، بقای خود را تداوم می‌بخشند و ساده‌انگارانه، خود را در زمره کشورهای پیشرفته یا در حال‌توسعه، به حساب می‌آورند. در چنین شرایطی، نسخه‌های سازمان‌های جهانی، عملیاتی می‌شود. کتاب، نمونه‌هایی از کشورهایی ارائه می‌کند که در آن‌ها بر اساس شاخص‌های بین‌المللی، وضعیت، مثبت ارزیابی می‌شود، در حالی‌که مسائل اصلی، کماکان لاینحل باقی مانده‌اند. این شرایط، با عبارت «شکست پیروزمندانه» توصیف می‌شود که در آن، کشورها به طمع گرفتن وام از نهادهای جهانی یا لااقل کسب پرستیژ بین‌المللی، در دام نسخه‌های نهادهای مذکور می‌افتند، بدون اینکه گرهی از مردم آن کشور، گشوده شود. موضوعی که در کشور خودمان نیز آن را مشاهده کرده‌ایم؛ تمجید بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول از حذف ارز ۴۲۰۰ را می‌توان در همین چارچوب، مورد ارزیابی قرار داد. نویسندگان کتاب، معتقدند آنچه موجب تقویت قابلیت حکومت می‌شود، کسب موفقیت در حل مسائل است. در حالیکه دولت‌ها گمان می‌کنند- یا وانمود می‌کنند- ابتدا قابلیت حکومت از راه‌هایی هم‌چون گسترش دموکراسی، کوچک‌سازی دولت یا تبعیت از نهادهای بین‌المللی، افزایش می‌یابد و سپس به صورت اتوماتیک، مسائل، حل می‌شوند! از همه تأسف‌بارتر این که چنین شرایطی، مانع از ارائه راه‌حل‌هایی می‌گردد که خارج از دستورکار سازمان‌های بین‌المللی، امکان حل مسائل را فراهم نمایند. اساسا ساختار موجود، راه‌حل‌های بومی را به رسمیت نمی‌شناسد و امکان بروز و ظهور را از آن‌ها سلب‌ می‌نماید. در نتیجه، کشورها مجبور می‌شوند تا در مسیری قرار گیرند که آن‌ها را شبیه کشورهای توسعه‌یافته نشان دهد. حال آنکه نقطه‌ای که کشورهای توسعه‌یافته در آن، ایستاده‌اند، حاصل رفت و برگشت‌های مکرر و آزمون و خطاهای بسیار بوده است. مسیرهایی که بر اساس اقتضائات بومی و محلی طراحی شده‌اند و لزومی ندارد توسعه دیگر کشورها نیز از همین مسیر بگذرد. راه‌حل اساسی اما، افزایش قابلیت حکومت از مسیر حل بومی مسائل است. حکومت‌ها می‌بایست بر اساس توانمندی‌ها و اقتضائات خود، با مسائل مواجه شوند و با رفت‌و‌برگشت‌ها و آزمون و خطاها، آن‌ها را حل نمایند. توسعه در هر کشور، مسیری است منحصربه‌فرد که از مؤلفه‌های بومی و اقتضائی، تبعیت می‌کند. اشتباهی که بسیاری از کشورها از جمله ایران، آن را مرتکب می‌شوند تمرکز ناآگاهانه بر نتایجی است که کشورهای توسعه‌یافته در شرایط کنونی، از آن برخوردارند. حال آنکه می‌بایست، مسیری که برای رسیدن به این نتایج، طی شده است، موردنظر قرار گیرد. @sajjadsakeni