🌻🌿🌻🌿🌻🌿
#نکات_تدبری_ص۲۲
⚜کسی که در کار خدا چون و چرا کند سفیه است
⚜بهانه تراشی های بی مورد برای طفره رفتن از پذیرش حق نشانه ای از سفاهت است
⚜همه کائنات از آن خداست .
⚜مقصد هدایت صراط مستقیم است .
⚜قرآن طرفدار میانه روی است و دوست دارد قرآنیها میانه رو باشد .
⚜اولیای خدا ناظر بر اعمال انسانها هستند .
⚜پیامبر نسبت به همه بالا تر است
⚜خدا هر چیزی را میتواند وسیله آزمایش قرار دهد
⚜در آزمایش ها باید پیرو پیامبر و اولیای خدا باشیم .
⚜پذیرش فرمان الهی برای همه اسان نیست فقط هدایت شدگان فرمان الهی را می پذیرند .
⚜خدا ان قدر مهربان است که ایمان کسی را ضایع نمیکند
⚜ادب پیامبر چنان است که درخواست قبله را به زبان نمی آورد .
⚜در دین سخت گیری نیست . نفرموده دقیق به سوی قبله باشد فرموده به سمت قبله باشید
⚜کسانی که حقایق را میدانند ولی قبول نمی کنند مورد نکوهش هستند
⚜ دانستن حقایق لزوما به معنای پذیرش حقایق نیست .
⚜پیامبر هیچ کاری یا حرفی بدون دستور انجام نمیدهد.
⚜تابع مردم نباشیم .زیرا انها بر اساس خواسته های نفس خود فرمان میدهند .
#انس_با_قرآن
@salahshouran313
🌻🌿🌻🌿🌻🌿
023.mp3
1.24M
صفحه۲۳
استاد پرهیزگار
🔹️لطفا برنامه روز را با قرائت صحیح و ترجمه بخوانید .⚘
https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
🌺یاران قرآنی ام🌺
✅به فضل الهی و با توسل به ساحت نورانی بانوی کوثر حضرت فاطمه سلام الله علیها
امروز نیز به محضر #حضرت_قرآن مشرف میشویم
قرائت صفحه ۲۳و ۲۴مصحف شریف
💦💦💦💦💦💦💦
024.mp3
1.37M
صفحه۲۴
استاد پرهیزگار
🔹️لطفا برنامه روز را با قرائت صحیح و ترجمه بخوانید .⚘
https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
🟣🌺🟣🌺🟣🌺
#نکات_تدبری_ص۲۳
⭐اهل کتاب به طور کامل پیامبر را شناسایی کردند
⭐کتمان حق توسط برخی افراد مغرض باعث تغییر مواضع حق نیست .
⭐قرآن به کتمان کنندگان حق هشدار جدی میدهد .
⭐همه در برابر حق مسئولیم
⭐قبله سبب وحدت مسلمانان هست هر جا که باشند .
⭐شک برازنده اولیای خدا نیست
⭐همین که ابزار تبلیغات سوء از دشمن گرفته شود نعمت است .
⭐نعمت تغییر قبله هم وزن فرستادن پیامبران است
⭐اگر پیامبران نباشند دست بشر از برخی از علوم کوتاه است
⭐تعلیم و تربیت از شئونات پیامبری است
⭐دانش کتاب آسمانی از حکمت جداست .
⭐یاد کردن از نعمات الهی زمینه شکر است
⭐شکر نعمات مرتبه ای از خدا پرستی است
⭐اهل ایمان از صبر و نماز کمک میگیرند
⭐استعانت از صبر و نماز تقابلی با ایاک نستعین ندارد .
⭐خدا با صابران است
#انس_با_قرآن
@salahshouran313
🟣🌺🟣🌺🟣🌺
🟣🌺🟣🌺🟣🌺
#نکات_تدبری_ص۲۴
⭐عقاید مهم است .پس به اصلاح عقاید غلط بپردازید
⭐همه چیز در این دنیا قابل لمس و قابل فهم نیست .
⭐آزمایش یک سنت خداست که برای همه وجود دارد .
⭐موارد امتحان ترس و فقر و ضرر و اولاد است .
⭐ایمان به مبدا و معاد سبب آسان شدن امتحانات الهی است .
⭐صلوات از جانب خدا و رحمت کمترین اجر صابران است .
⭐اهل صبر اهل هدایت نیز هستند
⭐صفا و مروه از شعائر الهی است .
⭐ظلم فرهنگی به جامعه بخشیدنی نیست
⭐نباید حقایق در خصوص دین را کتمان کرد .
⭐همه چیز در دین روشن است هیچ نقطه تاریک و مبهم ندارد .
⭐حتی برای ظالمان فرهنگی و دینی هم راه توبه باز است.
⭐اصلاح مافات از ارکان توبه است .
⭐توبه کنندگان مشمول رحمت خاص خدا هستند .
⭐تا لحظه مرگ فرصت توبه حتی برای کافر هست
⭐اگر کسی در حال کفر از دنیا رفت مورد لعنت خدا و ملائکه و همه مردم است .
⭐عذاب الهی نه کم میشود نا تمام
⭐معبود ما بسیار بسیار مهربان است .
#انس_با_قرآن
@salahshouran313
🟣🌺🟣🌺🟣🌺
🍃
📖🍃
.رمـــــان #دمشـــق_شہرعش
قسمٺ #هشتادوسه
بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید
_بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!
و رنگ من از خبری که برایش این همه #مقدمه_چینی میکرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم
_چی شده داداش؟
سرش را چرخاند، میخواست از چشمانم فرار کند،..
دنبال کمکی میگشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد
_هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو #کاظمین بمب گذاری کردن، چند نفر شهید شدن.
مقابل چشمانم نفس نفس میزد،..
کلماتش را میشمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد..
و کلام آخر او جانم را در جا گرفت
_مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...
دیگر نشنیدم چه میگوید،..
هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود...
که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم....
باورم نمیشد پدر و مادرم از دستم رفته باشند...
که به گلویم التماس میکردم بلکه با ضجه ای راحتم کند..
و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به جای نفس، قلبم از گلو بالا میآمد...
ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند..
و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ میزدم،..
صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم میدرخشید..
و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمیدانستم بدن آنها چند تکه شده...
که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم...
در آغوش ابوالفضل بال بال میزدم...
که فرصت جبران بی وفایی هایم از دستم رفته...
و دیدار پدر و مادرم به قیامت رفته بود.
اینبار نه حرم حضرت سکینه(س)،...
نه چهارراه زینبیه،...
نه بیمارستان دمشق...
که آتش تکفیری ها به دامن خودم افتاده...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
@salahshouran313
🍃
📖🍃
🍃
📖🍃
.رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #هشتادوچهار
آتش تکفیری ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را میسوزاند..
و به جای پرواز به سمت تهران، در همان
بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم...
ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت.. تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت،
فرصتی پیش آمده بود...
تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم...
و نمیخواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد...
که بین گریه به رویم میخندید و شیطنت میکرد
_من جواب #سردارهمدانی رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا #آموزش نیروهای سوری یا پرستاری خواهرت؟
و من شرمنده پدر و مادرم بودم...
که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا #ببخشند..
و از این #حسرت و #دلتنگی فقط گریه میکردم.
چشمانش را از صورتم میگرداند..
تا اشکش را نبینم و دلش میخواست فقط خنده هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت
_این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران،
بلیطت سوخت!
و همان دیشب از نقش نگاهم احساسم را خوانده..
و حالا میخواست زیر پایم را بکشد که بی پرده پرسید
_فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟
دو سال پیش...
به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده ام قرار گرفتم..
و حالا دوباره #عشق سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده..
و حتی #شرم میکردم..
به ابوالفضل حرفی بزنم...که خودش حسم را نگفته شنید،..
هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد
_یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!
از شنیدن خبر سالمتی اش پس از ساعت ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد..
و سوالی که بی اراده از دهانم پرید..
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
@salahshouran313
🍃
📖🍃