🇮🇷سـَڵآمٌـ عَڵْے آݪِ یـٰاسـین🇵🇸
#دختر_شینا #پارت_چهل_و_هشتم ✅ فصل چهاردهم 💥 صدای در که آمد، بچهها از خواب بیدار شدند و دویدند
#دختر_شینا
#پارت_چهل_و_نهم
✅ فصل چهاردهم
💥 به خانه که رسیدیم، بچهها خوابشان برده بود. جایشان را انداختم. لباسهایشان را عوض کردم. صمد هم رفت توی آشپزخانه و ظرفها را شست. دنبال صمد رفتم توی آشپزخانه. برگشت و نگاهم کرد و گفت: « خانم خوب بود؟! خوش گذشت؟! » خواستم بگویم خیلی! اما لب گزیدم و رفتم سروقت آبگوشتی که از ظهر مانده بود. آن روز نه ناهار خورده بودم و نه شام درست و حسابی. از گرسنگی و ضعف دست و پایم میلرزید.
💥 فردای آن روز صمد ما را به قایش برد و خودش به جبهه برگشت. من و بچهها یک ماه در قایش ماندیم. زمستان بود و برف زیادی باریده بود. چند روز بعد از این که به همدان برگشتیم، هوا سردتر شد و دوباره برف بارید. خوشحالیام از این بود که موقع نوشتن قرارداد، صمد پارو کردن پشتبام را به عهدهی صاحبخانه گذاشته بود.
💥 توی همان سرما و برف و بوران برایم کلی مهمان از قایش رسید که میخواستند بروند کرمانشاه. بعد از شام متوجه شدم برای صبحانه نان نداریم. صبح زود بلند شدم و رفتم نانوایی. دیدم چه خبر است! یک سر صف توی نانوایی بود و یک سر آن توی کوچه. از طرفی هم هوا خیلی سرد بود. چارهای نداشتم. ایستادم سر صف دوتایی، که خلوتتر بود. با این حال ده دقیقهای منتظر شدم تا نوبتم شد. نان را گرفتم، دیدم خانمی آخر صف ایستاده. به او گفتم: « خانم نوبت من را نگه دار تا من بروم و برگردم. ».
💥 تا خانه برسم چند بار روی برفها لیز خوردم و افتادم. نان را گذاشتم توی سفره. مهمانها بیدار شده بودند. چایی را دم کردم و پنیر را هم گذاشتم بیرون از یخچال و دوباره دویدم طرف نانوایی. وقتی رسیدم، دیدم زن نیست. ناراحت شدم. به چند نفر که توی صف ایستاده بودند، گفتم: « من اینجا نوبت گرفتهام همین ده دقیقه پیش آمدم، دو تا نان گرفتم و رفتم. » زنها فکر کردند میخواهم بینوبت نان بگیرم. چند نفری شروع کردند به بد و بیراه گفتن و دعوا کردن. یکی از زنها با دست محکم هلم داد؛ اگر دستم را به دیوار نگرفته بودم، به زمین میافتادم. یکدفعه همان زن را دیدم. زنبیل قرمزی دستش بود. با خوشحالی گفتم: « خانم... خانم... مگر من پشت سر شما نبودم؟! » زن لبخندی زد و با دست اشاره کرد جلو بروم. انگار تمام دنیا را به من داده بودند. زنها که این وضع را دیدند، با اکراه راه را باز کردند تا جلو بروم. هنوز هم وقتی زنبیل قرمزی را میبینم، یاد آن زن و خاطرهی آن روز میافتم.
💥 هوا روز به روز سردتر میشد. برفهای روی زمین یخ بسته بودند. جادههای روستایی کم رفت و آمد شده بودند و به همین خاطر دیگر کسی از قایش به همدان نمیآمد. در این بین، صاحبخانه خیلی هوایم را داشت. گاهی که برای خودشان چیزی میخرید، مقداری هم برای ما میآورد؛ اما من یا قبول نمیکردم، یا هر طور بود پولش را میدادم. دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار میکشیدم.
💥 سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانهها نبود. برای این که بچهها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه تنشان میکردم.
💥 یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچهها خوابیده بودند. پیتهای بیستلیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانهی ما فاصلهی زیادی داشت. مردم جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیتهای نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جابهجا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم. هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیمساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشتهای پایم شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندانهایم به هم میخورد.
دیدم اینطور نمیشود. برگشتم خانه و تا میتوانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم.
بچهها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود. تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آنوقتها توی شعبههای نفت چرخیهایی بودند که پیتهای نفت مردم را تا در خانهها میآوردند. شانس من هیچکدام از چرخیها نبودند. یکی از پیتها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هنکنان راه افتادم طرف خانه.
اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین میگذاشتم و نفس تازه میکردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم میایستادم. انگشتهایم که بیحس شده بود را ماساژ میدادم و دستم را کاسه میکردم جلوی دهانم. ها میکردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پلههای طبقه اول گذاشتم.
🔰ادامه دارد...🔰
#سلام_مولاجانم ♥️
درقید غمم ، خاطرِ آزاد کجایی؟
تنگ است دلم ، قوّت فریاد کجایی؟
کو هم نفسی ، تا نفسی، شاد برآرم؟
ای آن که نرفتی ، دمی از یاد کجایی؟
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#روزتون_مهدوی 🌼🍃
💠🌿
سلام یاران و همراهان همیشگی🍃
صبحتون به طراوت گل های بهاری🌸
دلتون شاد و روزتون پربرکت✨
#باماهمراهباشید
✧❁🍃🕊🌸🕊🍃✧❁
🆔️@salamalaaleyasiin
دعایعهد۩اباذرحلواجی.mp3
5.18M
📜 دعای عهد امام زمان (عج)
🎙 با نوای اباذر حلواجی
💚بیست و سومین روز ختم؛ هدیه می کنیم خدمت حضرت قاسم علیه السلام 💚
التماس دعا عزیزان ❤️
#بهکانال_سـَڵآمٌـعَڵْےآݪِیـٰاسـین_بپیوندید
🆔@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 ظهور امام زمان یعنی...
استاد شجاعی
#امام_زمان
#معرفت_امام
#حکومت_مهدوی
🌤 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌤
#امام_زمان_عجل_الله_فرجه_الشریف
#آخرالزمان
#ظهور
✧❁🍃🕊🌸🕊🍃✧❁
🆔️@salamalaaleyasiin
Moghadam-13940424[02].mp3
13M
مناجات با امام زمان عجل الله
_جواد مقدم
مثل کبوتر....🕊
ببین که نیمه جونم ، آقای مهربونم
میخوام یاد قدیما بازم برات بخونم
بی تو ای صاحب زمان ، بیقرارم هر زمان
😔💔
#دلتنگی
#امام_زمان
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
🎬 کلیپ/مصلحت یا...
✘ اینکارو نکن!
این حرف و نزن!
این لباس و نپوش... به صلاحت نیست!
✘آخه دوست دارم!
آخه خوشم میاد!
چی میشه آدما از چیزی که به صلاحشون نیست، اینقدر خوششون میاد؟
🎙 استاد شجاعی
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎥 مجتمع تجاری اپال در تهران بعد از پلمب بهعلت کشف حجاب بازگشایی شد اما دو واحد تجاری گرندکیدز و مکاستور در این مجتمع که با درج استوری و ارائه تخفیف مشتریان را تحریک به حضور در محل بدون #حجاب شرعی میکردند پلمب مجدد و ارجاع به دادگاه شدند.#غیرت
#حجاب_مصونیت_است
╭🌺🍂🍃
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎥شهید غیرت
تقدیم به ارواح طیبه شهدا به ویژه شهدای مدافع امنیت و شهدای چند روز اخیر
#شهید_غیرت
╭🌺🍂🍃
🆔️@salamalaaleyasiin
🌠☫﷽☫🌠
خبر خوب
🔴آزمایش موفق موتور ایرانی هواپیما با حضور آیتالله دکتر #رئیسی
🔹با حضور رئیس جمهور در شرکت مپنا موتور کاملا ایرانی هواپیما ساخته شده در گروه صنعتی مپنا با موفقیت آزمایش شد.
#ایران_قوی کشور #امام_زمان
🆔️@salamalaaleyasiin
🕊🕊🕊
#حجاب
✅بانو
وقتی دلت میگیرد از پوزخندها و طعنه ها و...
قرآن رابازکن وسوره"مطففین"
آیات۲۹تا۳۴رانظاره کن.
✅"آنان که امروزبه تو میخندند، فردا گریانند و تو خندان"
پس سرت را بالا بگیر و با افتخاربه راهت ادامه بده.
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا الان شنیده اید مقام معظم رهبری بگوید خدا از فلانی نخواهد گذشت ؟!؟
پس مساله خیلی مهمه که آقا اینجوری صحبت میکنند. ✅✅
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #با_عشق_ببینید | تصاویری از غیرت حیدری مدافع حریم عفت و حیا
غیرت حیدریش ظلمت شب را بشکست
این حرم، محترم از غرش «الداغی» هاست
گرچه مظلوم در این دار مکافات حیا...
سینه ها زخمی از خنجر این یاغیهاست
🔸شهید حمیدرضا الداغی، در دفاع از دختر جوان در سبزوار، ناجوانمردانه با سلاح سرد مورد اصابت چاقو قرار گرفت. ضاربان دستگیر شدن
#حمیدرضا_الداغی
#شهید_غیرت
🆔️@salamalaaleyasiin
🌻🌿
🌿
❇️ راهکار برای خرید خانه و رزق و ازدواج و ...
📚 روح و ریحان صفحه ۹۳
#امام_زمان
🆔️@salamalaaleyasiin
سلام شهید غیرت.mp3
787.1K
_سلام شهیدغیرت!💔😭
کارت نداره قیمت
🆔️@salamalaaleyasiin
رتبه ۴ ڪنڪور شد، پزشڪی شیراز .
از دانشگاههای فرانسه و ڪانادا هم دعوت نامه داشت . میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یڪ زندگی راحت . حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به ڪارش بده و توجیه ڪنه ڪه میرم پزشک میشم و بعدش هم خدمت به مردم !
اما به همه اینا پشت پا زد و برای حفظ ڪشور موند .
#شهید_مهدی_زین_الدین
🆔️@salamalaaleyasiin
💥داستان عجیب شیخ رجب علی خیاط و زنی آتشین🔥
✍️فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد.
یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
😳 از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود:
توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟
👈 ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند.
💥شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد.
📖 بوستان حجاب، ص 10
🆔️@salamalaaleyasiin
💔زاهدی گفتا چه داری آرزو...
گفتم حرم..
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
#امام_حسین علیه السلام
#یاحسین علیه السلام
#سلامصبحبخیر
🆔️@salamalaaleyasiin
﷽
✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
#سلام_امام_زمانم
#امام_زمان
#دعای_تعجیل
🆔️@salamalaaleyasiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درکجا در جستجوی امام زمان"عج" باشیم..
⭕️ کلیپ فوق العاده تکون دهنده
استاد رائفی پور
🆔️@salamalaaleyasiin
اینطوریاست😉
خداقوت یاشیخ🤚😁
💠…
#امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
•|🕊🇮🇷 سـَڵآمٌـ عَڵْےآݪِیـٰاسـین |•
🌤@salamalaaleyasiin🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿شعار به نفع دین🌿
دوستداری لحظه لحظه زندگیت عبادت باشه؟؟؟
💠…
#امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
•|🕊🇮🇷 سـَڵآمٌـ عَڵْےآݪِیـٰاسـین |•
🌤@salamalaaleyasiin🌤
21.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امربه معروف نزدیکی قلبهاست 😍
چه قشنگ میگه باریکلا✌️
💠…
#امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
•|🕊🇮🇷 سـَڵآمٌـ عَڵْےآݪِیـٰاسـین |•
🌤@salamalaaleyasiin🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی حاضره برات چاقو بخوره؟
#شهید_حمیدرضا_الداغی
💠…
#امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
•|🕊🇮🇷 سـَڵآمٌـ عَڵْےآݪِیـٰاسـین |•
🌤@salamalaaleyasiin🌤