اعضای جدید خوش اومدین 🌸
اعضای قبلی قوت قلب هستید 🌹
سپاسگزاریم از حضور گرم و سبز تک تک شما بزرگواران و خوبان🌹
#دعوت_شهدا_رو_بپذیریم
به #امید آن روز که بنویسند
حب المهدی یجمعنا ...♥️
و سرانجام از برکت دعاهای زائران اربعین ،
غیبتطولانی مولا جانمان مهدی (عج) پایان یافت ...
#اشک_هایمان_نذرظهورت
#امتحان_احساس_مسئوليت....
🌷براى اعزام به بسيج منطقه رفته بود؛ گفتند چون سن و سالت كم است، نمى توانيم اعزامت كنيم. او هم براى اينكه بتواند خود را به اين ميدان عشق بازى برساند دوره ى امدادگرى را گذراند تا به عنوان امدادگر اعزام شود.
🌷از زبان يكى از فرماندهان جنگ در آن زمان شنيدم كه مى گفت: وقتى بعد از گذراندن اين دوره وارد ﺟﺒﻬﻪ شد، شبى بچه ها تصميم ﮔﺮفتند امتحانش كنند تا ببينند احساس مسئوليت مى كند يا نه! وارد چادر شدند و گفتند: مجروح آوردند؛ امدادگران گردان كجايند؟ كه ديديم....
🌷....كه ديديم يدالله سراسيمه و با پاى برهنه از چادر بيرون دويد و به دنبال مجروح مى گشت. من آنجا به اطرافيان گفتم: ببينيد چگونه براى كمك رسانى سر از پا نمى شناسد. او نيروى فعال و خوبى است او را نگه داريد. شهيد بزرگوار يدالله تبيانيان در ٢٩/٤/٦٦ در جزيره مجنون به آسمانها رفت تا مهمان برادر شهيدش محمد باشد.
🌹 به ياد شهيد يدالله تبيانيان
راوى: مادر شهيد معزز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
4_6008171768315905515.mp3
5.19M
@salambarebrahimm
🎙 فرمانده ات کیست؟
خدا از چه گناهانی میگذرد و چه گناهانی قابل چشم پوشی نیست!
کانال کمیل
🌷سردار شهید حسین همدانی🌷 ما نمیتوانیم با آمریکاییها قدم بزنیم و انتظار شفاعت شهدا را داشته باشیم.
#اخلاق_شهدایی
همه میخندیدند و میگفتند : اینجا هتل همدانی است ؛ یعنی اینقدر با همه خودمانی ، صمیمی ، راحت بودند و هر کسی هر کار و مشکلی داشت ، اولین جایی که میآمد ، منزل ما بود و ایشان هم با رویی خوش برخورد میکرد .
با آن همه خستگی که از سر کار میآمد ،
اگر میهمان در خانه بود ، یک وقت تا ساعت یک یا دو مینشست .
گرم و صمیمی بود و هر چه در خانه بود ،
با جان و دل در اختیار همه میگذاشت .
اینطور نبود که خودش را برای کسی بگیرد
و یا در جمعی از خود حرفی بزند .
راوی:همسر شهید
سردار شهید ...
#شهید_حاج_حسین_همدانی
لبخند شهدا
💠 فرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمکم!»
وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم!» چند لحظه ای مناحات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. اما وقتی کناره چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو.
فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟»
عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم حالش را بگیرم!» فرمانده با چشمانی گرد شده گفت: «حال کی را؟» عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»
فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یک هو فرمانده زد زیر خنده و گفت: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم.» عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان صلوات!»
هدایت شده از کانال کمیل
معرفی از ما تحقیقات بیشتر از شما
کپی تمام مطالب کانال با ذکر #صلوات حلال است
وقتی معرفتت بره بالا
میشی رسول تُرک..
رسول تُرک میدونی
چطوری روضه میخوند؟!
میومد می نشست میگفت:
میدونید با امامحسین(ع) چیکار کردند؟!
به حسین گفتند: "تو"..
#سبک_زندگی_شهدا
صدای اذان شنیده شد، خدمتگزار وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد میشود، اگر اجازه میفرمایید بیاورم.
شهید رجائی فرمودند: خیر بعد از نماز، وقتی كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ایشان با چهرهای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد كردهام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم باید یك روز روزه بگیرم.
#شهید_محمدعلی_رجایی
اهمیت به #نماز
#دليل_پناهنده_شدن_نيروهاى_دشمن!
🌷حاج سعيد صادقی با اشاره به شهادت محمد یزدانی در روز عاشورا میگوید: ایشان ظهر عاشورا در حال آبرسانی به بچهها بود که گلوله مستقیم توپ به او میخورد و تکه تکه میشود. ما تکه تکه بدن ایشان را جمع کردیم، روی برانکارد گذاشتیم و پشت سرش نماز ظهر عاشورا را خواندیم. جالب اینجاست یکی از بچههایی که از ما عکس گرفت، میگفت بعداً که تعداد نمازگزاران را شمردم ٧٢ نفر بودند.
🌷بعد از اینکه محمد یزدانی شهید شد و ما پشت سرش نماز عاشورا خواندیم در روزهای بعد دیدیم تعدادی از نیروهای دشمن خودشان را تسلیم ما کردند. وقتی دلیل کارشان را پرسیدیم که چرا به ایران پناهنده شدهاید، گفتند؛ ما تا قبل از ظهر عاشورا شما را کافر و مجوس میدانستیم ولی با دیدن این صحنه که ایستادید و بعد از شهادت رفیقتان نماز ظهرتان را خواندید بعد از آن فهمیدیم شما مسلمان هستید.
🌷اینها صحنههایی از جبهه بود که خودم دیدم. حالا مناطق دیگر جای خود دارد. محمد یزدانی شب قبل از شهادتش، وقتی آمار شهدا را یادداشت میکرد نگران بود و دلهره داشت و میخواست وارد معرکه شود. پیش یکی از رفقا آمد و گفت: من فردا باید به خط بزنم. گفتند: تو کار داری و نمیشود. شب عاشورا خواب میبیند که میگویند: تو باید سقای ما شوی. شهدای ظهر عاشورا و محرم انتخابیتر از شهدای دیگر بودند. حال و هواى محرم از بُعد معنوی انرژی بیشتری به بچهها میداد.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال کمیل
وقتی شما از این و آن طعنه میخورید و لاجرم به گوشه اتاق پناه میبرید و با عکسهای ما سخن میگویید و
#کلام_شهید
✍ حیف نیست زبانی که می تواند شهادت بدهد اینها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند یازهرا و یا حسین.
آن وقت بیاید گواهی بدهد فلان جا بیهوده گفتیم؟
کانال کمیل
⬇️ #کم_فروشی ⬇️ @salambarebrahimm 💠فروشندهها معمولاً سعی میکنن موقع کشیدن جنس با ترازو کمی سنگی
⬇️ #چشم_های_خیره ⬇️
@salambarebrahimm
💠 بعضی فیلمها این قدر ترسناکن که چشمهای آدم از حدقه میزنه بیرون و چار چشمی خیره میشه به فیلم.
داستان این فیلمها اکثرا تو یه کره دیگه اتفاق میفته یا مربوط به اون دنیاست.
با این که میدونیم اینا فیلم هستن ولی باز از تعجب چشمامون گرد میشه.
خدا قبل از این که این فیلمها باشه خیلی عالی اون دنیا و قیامتو تصویر کرده و گفته روز قیامت چشماتون خیره میشه:
🔻یَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ
🔻 روزی که چشمها در آن خیره میماند
📔بخشی از آیه ۴۲ ابراهیم
#خودمونی_های_قرآنی
کانال کمیل
⬇️ #چشم_های_خیره ⬇️ @salambarebrahimm 💠 بعضی فیلمها این قدر ترسناکن که چشمهای آدم از حدقه میز
یه عذر خواهی ویژه بابت وقفه در ارسال بخش خودمونی های قرآنی
از دوستانی که دنبال کننده این بخش هستن عذر تقصیر داریم
ان شاءالله سعی میشه حداقل هفته ای چند بار ارسال بشه
#خاطرات_شهدا
-محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟
-چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..
-پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!!😂
یا مثلا میگفت:«پاشو جون من، اسم سه چهار نفر مومن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم!😁😂
🌷شهید مسعود احمدیان🌷 هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم!
بچهها! اصرار بر امر حق داشته باشید. یه چیزی رو فهمیدید خوبه، ولش نکنید؛
سخته اولش، ولی بعدش مَلَکه میشه.
میبینی این گناه سخته، ولی ترکش کن؛ یه ذره تحمل کن، بعد سهل میشه.
#تلنگر
اول به خودم
میگفت :
میدونی کِی از چشم خدا میوفتی؟؟
زمانی که آقا امام زمان (عج)
سرشو بندازه پائین و
از گناه کردن من #خجالت
بکشه
ولی من انگار نه انگار
بیاید
#نذاریم_کارمون_به_اون_جاها_برسه...‼️