#سیره_شهدا
@salambarebrahimm
کمتر شبی می شد بدون گریه سر روی بالش بگذارم...
دیر به دیر می آمد، نگرانش بودم. همه ش با خودم فکر می کردم؛ این دفعه دیگه نمی آد...
نکنه اسیر شه.
نکنه شهید شه.
اگه نیاد، چی کار کنم ؟
خوابم نمی برد. نشسته بودم بالای سرش و زار زار گریه می کردم، بهم گفت:
چرا بی خودی گریه می کنی؟
اگه دلت گرفته چرا الکی گریه می کنی! یه هدف به گریه ت بده، بعدش گفت: واسه ی امام حسین گریه کن،نه واسه ی من...
#شهید #مهدی_باکری
📚کتاب یادگاران
بچه ها!
شیطون از آخر #خاکریز نفس ما آمده تو زندگیمون؛
و آروم آروم داره جوونای ما رو #تیر خلاصی میزنه...
اینجا فقط #روضه ما رو نگه میداره...
#هیئت ما رو نگه میداره...
#شهیدا رو ببین...
ببین چقدر قشنگ #زندگی میکردن...
اون زندگی های زیبا و آخرشم شهادت های زیبا...
زیبایی این زندگی ها بخاطر ارتباطشون با #ابا_عبدالله بود...
بخاطر اُنسشون با #حضرت_زهرا بود...
صفر فرمانده گردان لشکر #عاشورا میگفت:
آقا مهدی ما افتادیم تو #محاصره!
چیکار کنیم عراقی ها هم از آخر آمدند دارن تیر خلاصی میزنن...
آقا #مهدی_باکری گفت بود:
من #هیچ کاری نمیتونم بکنم...
صفر گفت میتونم یه خواهشی بکنم!؟
گفت چیه!؟
گفت برای ما روضه #امام_حسین بخونید از پشت بیسیم...
میگفت برای صفر روضه میخوندن و صفر اونور بیسم داشت گوش میداد...
چند دقیقه نگدشته بود که صفر گفت آقا مهدی اومدند بالا سر من؛
خداحافظ...
یکی باید بشینه برای ما #روضه بخونه...
تا #نظر بشه و گرنه تیر #خلاصی خوردیم!
دخلمون اومده...
اونا با روضه ابا عبدالله به شهادت نایل شدند؛
ما هم باید با روضه #امام_حسین از #سیم_خاردار های نفسمون عبور کنیم...
#حاج_حسین_یکتا
#ازدواج_شهدا کجا و #ازدواج ما کجا...؟!⁉️
گاهی دلم برای ازدواج هایی به سبک شهدا تنگ می شود...
❤️ ازدواجی به سبک #شهید_ردانی_پور....
که بجای اینکه به فکرِ برگزاری مراسم تجملاتی باشد به فکر رساندن کارت #عروسی به حرم #حضرت_معصومه بود...
مراقب بود در مجلسش #گناه نشود...
آخر #حضرت_زهرا مهمان ویژه ی مجلسش بود...
❤️ ازدواجی مثل #شهید_میثمی...
که شبِ عقد از همسرش مُهر در خواست کرد تا نماز شُکر بجا آورد... میتوانست مثل خیلی های دیگر شب عقد مشغول #رقص و بی بند و باری باشد اما فهمید که همسر نعمت خداست و در قبال نعمت باید شکر کرد نه عصیان...
❤️ یا مثلا ازدواجی شبیه به #شهید_مدق...
که همسرش گفت نمیخواهم #مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و شاخه نبات باشد...
او هم میتوانست هزار جور بهانه بیاورد و بگوید مهریه پشتوانه است و حق زن است و ...
❤️ یا دلم برای ازدواجی به سبک #شهید_کلاهدوز تنگ شده...
که خرید عقد همسرش یک #حلقه و یک جفت کیف و کفش بود و مراسم عقدش را خیلی ساده با سی_چهل نفر مهمون برگزار کرد...
❤️ یا شهید #محمد_ابراهیم_همت که زندگی شان را در اتاق کوچکی روی پشت بام شروع کردند!
دریغ از یک چراغ خوراک پزی در اوایل زندگی...
❤️یا شهید #مهدی_باکری که اهل سادگی و از تجملات بیزار؛
که زندگی را در دو اتاق خانه ی پدری شروع کردند!
همراه با وسایل ضروری زندگی که آن قدر کم بود در یک پیکان استیشن جا می شد...
✅✅✅آن روز ها مراسم را ساده میگرفتند در انتخاب همسر به تقوا و دیانت توجه میکردند نه پول و ظواهر...
#خدایی عمل میکردند و #علوی زندگی میکردند...
⛔️⛔️⛔️این روزها سخت درگیر تجملات و ظواهر شدیم و معترض هم هستیم که چرا اینقدر #طلاق و بدبختی زیاد است...
⚠️ما بجای توجه به "شعائر" الهی
به "ظواهر" دنیوی توجه میکنیم....
‼️‼️به راستی که همه ی ما میدانیم راه #اهل_بیت و شهدا چیست ...
و وای به حال ما که میدانیم و اینگونه عمل می کنیم....
مهدی باکری.mp3
13.5M
✨ #معرفی_شهدا 🕊
عاشقانه شهدا🍃
📚 نیمه پنهان ماه
🍃به روایت همسر شهید
#مهدی_باکری❤️
🌷 یادش با ذکر #صلوات
🏴 @SALAMbarEbrahimm