eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
یه عده پای حق‌کہ میرسہ فرارین یه عده پاۍ حق‌کہ میرسہ فدائین چہ مکہ رفتہ ها کہ حاجے هم نمےشوند چہ‌کربلا نرفتہ هاکہ کربلایے اند✨
چشم هات رو ببندی و بذاری شب تو رو با خیال حرم غرق کنه ... ...
هر کسی به اندازه ی دلتنگی هایش درگیر شب است...
حال و احوال گرفتار تماشا دارد و ‏يَا ايُّهَا المُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيلَ الاَّ قَلِيلا من از خود دارم فِی الدُّنیا وَ الاخِرَه ...
‏عاشق نه دارد نه لا تاخذه سِنَهُ و لا نَوم ...
مشکل دارم... کارم ... گیر افتادم... دل یکدله کن ماشاءاللَّه لا حَولَ وَلا قُوَّهَ الّا بِالله...
کانال کمیل
🍃 #انتقاد ، #پیشنهاد ‌، #دلنوشته ، ✍ #سخنی_بااعضا (حرفی ، حدیثی ، نصیحت یا انتقال تجربه ای که احساس
گاهی این نصیحت هایی که به بقیه میکنیم خودمون هم لازم داریم 🍃 ✍عالم بی عمل نباشیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌷جانباز شهید زرین قلم دیشب . 💔یک خاطره شیرین ازاو بجامانده 🍂وقتی که در بیت رهبری در مجلس روضه ی رهبر حاضر بود با همه وجود وسط مجلس فریاد زد به این آقا (رهبر) بگید حرف از رفتن نزنه .دیشب شنیدم قلبم گرفت والله قلبم گرفت 😭 زرین قلم دیشب آسمانی شد و بملاقات دوستان شهیدش شتاف...🕊 بامرور این خاطره دل ماهم گرفت ، بیشتر واسه تنهایی آقا...💔 🌱اما به پیکر پاک همین شهید قسم میخوریم و امشب عهد میبندیم که تاآخرین قطره خونمون پای میمونیم👉
کانال کمیل
🎥🌷جانباز شهید زرین قلم دیشب #آسمانی_شد . 💔یک خاطره شیرین ازاو بجامانده 🍂وقتی که در بیت رهبری در مج
زمانی‌که ما مشغول زندگیهامون بودیم، او پاشنه کفش آهنین عزم را کشیده و علم مطالبه‌گری را بلند کرده بود... 🍃اللهم‌اجعل عواقب امورنا خیرا 💔
آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم از صدای پا احساس کردیم دشمن پشتِ دیوارِ اتاق است فاصله ما تنها یک دیوار ۳۰، ۴۰ سانتی‌متری بود تکفیری‌ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت‌زده و خشن گفتند: مین؟ مین؟ به زبان عربی یعنی تو کی هستی می‌خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخلِ حفره دیوار پرت کرد و گفت: شیعه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) نارنجک با صدایی بلند منفجر شد ناله تکفیری‌ها به گوش رسید...
33_5996954924351490328.mp3
6.71M
@salambarebrahimm چقدر خوب است وقتی یک شهید روایت‌گر خاطرات شهید دیگر باشد... ⭕️ سید ابراهیم (شهید مصطفی صدرزاده) محرم ۹۴ شهید شد ... ⭕️ حسن آقا ( شهید حسن قاسمی دانا )، رجب ۹۳ ...
سجده‌ را طولانی تر کنیم چون عقده ی سجده دارد!😉
اسم عملیات آزادسازی خرمشهر الی بيت المقدس بود... میدونی یعنی چی؟ یعنی اون عملیات هنوز تموم نشده ...
خدا چه ما قدرشو بدونیم چه ندونیم، رحمتش رو نصیبمون میکنه..! و خیلی وقتا غافلگیرمون هم میکنه! پس چرا اگر دنبال معجزه ایم حتی سعی هم نمی کنیم که یک قدم بهش نزدیک تر بشیم؟ 😉
توجهت به هر چه باشد قیمت تو همان است... اگر توجهت به و باشد قیمتی می شوی... http://eitaa.com/joinchat/2277179403C38dfe6f4db
🍂گناه گرفتاری می آورد! ضیق معاش می آورد! ناراحتی های روحی می آورد! 🍃گناه نکنید... خدا کمک میکند ، مشکلات حل می شود. ✨آیت الله (ره)
به روح الله گفتم: این تقوا که میگن دقیقا یعنی چی؟ گفت: چیزی که من از تقوا میدونم یعنی: [ ایمان مستمر،عمل مکرر ] آدم با یه شب دو شب به جایی نمیرسه . باید ایمانت دائم باشه و عملت مداوم . اینکه یه شب بری هیئت و کلی گریه کنی ، بعدش انتظار داشته باشی نفس مسیحایی پیداکنی،اینجوری نیست... دوروز بعد میبینی تو منجلاب دنیا گرفتار شدی... 🌷شهید _روح‌الله_قربانی 🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
امروز بیرون که بودم تو خیابون ماشین سردخونه ای از کنارم رد شد... پشت ماشین یه آیه‌ نوشته‌ شده‌ بود درگیر تیکه ی آخرش شدم ثم الیه ترجعون...!! من میمیرم ولی این حسین حسین هاست که برای من میمونه تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر همان روزی که میمیرم... عجب میمیرم خوبی !!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر فراز آسمانها پرواز میکنند. برای پرواز دوبال دارند، یک بال رضایت خدا و بال دیگر دعای مادر! با دعای اوست که آسمانی شدن‌تحقق می یابد؛ چرا که رضای خدا هم در رضایت اوست و اینجاست که فلسفه شهادت را نه از راه عقل، بلکه از طریق دل میشود شناخت. ❤️
به‌کوچکترین‌چیزهایی‌که‌ماتوجه‌نداشتیم دقت‌میکرد.اسراف‌درزندگیش‌راه‌نداشت. تامی‌توانست‌درهر شرایطی‌به‌مخلوقات خدا کمک می کرد. 🦋یادم است پشت باشگاه صدری دور هم نشسته بودیم.کنار ابراهیم یک تکه نان‌خشک‌شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت:ببین نعمت خدا را چطور بی احترامی کردند. 🦋نان‌خیلی‌سفت‌بود.بعدیڪ‌تکه‌سنگ‌ برداش و همینطور که دور هم روی سکو نشسته بودیم‌شروع‌به‌خُردکردن‌نان نمود. حسابی که ریز شد در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! 🕊چند دقیقه بعد کبوترها آنجا جمع‌شد ند.پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود. 📚برگرفتھ‌از‌سلام‌بر‌‌ابراهیم‌2 🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃