کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ✍
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼در مدتی که به سوریه رفته بود، چند بار تماس گرفت، آخرین بار بسیار خوشحال بود واز زیارت حرم حضرت زینب(س) تعریف میکرد.
🌼۱۲ ساعت بعد به شهادت رسید، آنطور که هم رزمانش تعریف میکنند، خمپارهای به نزدیکی همسرم و چهار نفر از همرزمان برخورد میکند که شهید سیاهکالی از همه نزدیکتر بوده و پای راستش بهشدت مجروح میشود، پای چپ نیز میشکند و سرو صورتش نیز آسیب میبیند، در لحظات آخر چند ثانیه دستش را بر پیشانی قرار میدهد و نام امام زمان(عج) و سیدالشهدا(ع) را میبرد تا به شهادت میرسد.
🌼دیدار بعدی ما در معراج شهدای قزوین، سخت تر از سخت بود... در تمام لحظات قبل از این دیدار به خودم می گفتم چیزی نشده، رفتن حمید دروغ است، حمیدم که سه روز پیش با او تلفنی صحبت کردم، اتفاقی برای او نیفتاده است.
🌼حتی وقتی از پله های معراج بالا رفتم و پیکرش را دیدم با خود می گفتم الآن دست می زنم و می بینم که تمام این لحظات که عمری بر من گذشت خواب است؛ اما وقتی دیدم و لمسش کردم بدن و صورت سردش را یاد افتادم که همیشه دست های سردش را به من می داد و می گفت فرزانه جان با دست هایت گرمم کن؛ و من در آن لحظه تصمیم گرفتم با دست هایم گرمش کنم.
🌼به یاد گریه شب آخر افتادم که حمید به من گفت «فرزانه دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمی توانی بلرزانی». برای همین سرم را کنار صورتش بردم و گفتم مرا ببخش که در شب آخر دلت را لرزاندم...
🌼پیکرش را می بوسیدم و با گریه می گفتم دوستت دارم عزیزم؛ یادت هست همیشه وقتی از مأموریت به خانه برمی گشتی برای من گل می خریدی، حالا ازاین پس من باید برای تو گل بیاورم.
🌼هنگام خاک سپاری خاک مزارش را می بوسیدم و می گفتم ای خاک تا ابد همسرم را از طرف من ببوس.
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@SALAMbarEbrahimm
#تشنه_ی_امام_زمان...
شاگردی روبه استاد خویش گفت : چه کار کنم که خواب امام زمان (عج) را ببینم ؟
استاد گفت : شب یک غذای شور بخور ، آب نخور و بخواب .
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و فردای آن روز خدمت استاد رسید .
شاگرد گفت : استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم !
خواب دیدم بر لب چاهی آب مینوشم ، کنار نهر آبی دارم آب مینوشم ، در ساحل رود خانه ای در حال خوردن آب هستم !
استاد فرمود : تشنه ی آب بودی ، خواب آب دیدی ؛ تشنه ی امام زمان(عج)بشو تا خواب امام زمان ببینی .
@SALAMbarEbrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلمی از دعوای آقازادهها برای میز و صندلی ... !
🔺برسه دست مسئولین بی کفایت و بی لیاقت...
شبتون شهدایی❤️
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
#تشنه_ی_امام_زمان... شاگردی روبه استاد خویش گفت : چه کار کنم که خواب امام زمان (عج) را ببینم ؟ است
﷽
#ای_کاش_به_خودمان_بیایم
⇦•به خـودت نگاه کن٬در طول روز
چنتا گنـاه می کنی؟!
⇦ چه لذتی در گناه وجود دارد؟
وقتی بدانیـم با این گناه نافرمانی کسی
را کردیم که یک عمـر نمکش را خوردیم...
⇦•چه لذتی در گناه می تواند وجود
داشته باشد؟!
وقتی در پـس هر گناهی قـلب مبارک
امامت را می شکنی و ظهورش را عقب
می اندازی😔
☝️🏻به خـدا قسم
غیبـت امام زمان (عج)
همان خانه نشینی علیـست ...
فقط #چند_سالی! طولانی تر
@SALAMbarEbrahimm
بزرگترین گناه ما...
ندیدن اشکهای اوست!
اشکهایی که او...
برای دیدن گناهان ما میریزد!💔
گناه ، مارا از دیدار و ظهورت محروم کرد
اما هیچ کس از این تحریم اندازه ی
تحریم آمریکاصدایش درنیامد و ناله نزد
#ای_کاش_به_خودمان_بیایم😔
#سیره_ی_شهدا
آب جیره بندی شده بود آن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود ، مگر میشد خورد ؟
به من آب نرسید ، لیوان را به من داد و گفت : “من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم”
فرداش بچه ها گفتن که جیره هرکس نصف لیوان آب بود !😔
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از باشهداتاشهادت
4_485237459412582575.mp3
1.26M
آنان که با رمز یازهرا پر کشیدن...
درد غمت را بر وجود خود خریدن
دلبر گزینان ، سنگر نشینان..😔
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
گفتند... خبر رسیده باران داریم ؛ باز از طرف دمشق مهمان داریم پیڪرهای مطهر #شهيدان_مدافع_حرم سید سج
🔸پس از نشر خبر بازگشت پیکر دو شهید مدافع حرم پس از چندسال؛
همسر شهید حاج محمد بلباسی از شهدای خانطومان در صفحه اینستاگرامی اش نوشت:
🍃ما جاي بذر،سرو به زمين داده ايم
تا زودتر پاجوش بزند
با بذر اميد كار پيش نميرود..
گرد كردن إعداد را همه بلدن
براي رُند كردن اعداد،به نزديكترين عدد صحيح متصلش ميكنند،
از رفتنت دو سال و خرده اي گذشته،به آمدنت چقدر مانده؟!
به كدام سمت، سالهاي فراق تو را گرد كنيم؟
به همان ساعتي كه رفتي و زمان برايم متوقف شد
يا به همان لحظه ي موعود ظهور كه قرار است برگردي...؟
كدام نزديكتر است..؟
كاش همراه خود آقا سر از مزار گمنامت دربياورم
همان بيابان
كه صداي نسيمش به گوشم ميرسد
شايد گلي بر مزارت روييده..
همان بيابان
حوالي خانطومان...🍃
پ ن:
شهید سید جلال حبیب الله پور از سرداران به نام لشکر۲۵ کربلا در سال ۹۴ در منطقه بصرا از استان درعا سوریه توسط داعشی های تکفیری به شهادت رسید.
شهید سید سجاد خلیلی از جوانان دهه هفتادی استان مازندران که تا به امروز همه تصور می کردند او در سال ۹۵ و در منطقه خانطومان به اسارت داعش درآمده؛ خبر شهادتش تایید شد.
مازندران در مقابله با تکفیری ها جزو استان های فداکار و مقاومی است که در دفاع از مرز و حرم آل الله خوش درخشید.
#خاطرات_شهدا 🌷
💠غسل با رمل....
♥️✨غروب روز ٢١ تیر، خبر هجوم دشمن به منطقه ✫شرهانی، ✫فکه و ✫عین خوش به رزمندگان تهرونی مستقر در پادگان #دوکوهه رسید و رزمندگان لشگر ٢٧حضرت رسول (ص) و ١٠ سیدالشهداء (ع) در روز ٢٢ تیرماه با حمله برق آسا، دشمن رو تا #صفر_مرزی عقب زدند و #علی_کریمی در صف این دلاور مردان بود که در عین خوش به شهادت رسید.
♥️✨پیکر مطهر شهید علی کریمی همانروز به #پشت_جبهه منتقل شد، اما پیکر #سعید در منای فکه روی زمین باقی ماند و بعد از ٧٠ روز در #ماه_صفر از زمین داغ فکه برداشته شد و در روز جمعه اول مهر ٦٧ مصادف با یازدهم ماه صفر در #گلزارشهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد....
♥️✨پیدا شدن شهدایی که در منطقه #فکه بدنهاشون روی زمین مانده بود حکایت غریبی داره.... همه اونها از #تشنگی شهید شده بودند و براى اینکه به چنگ دشمن نیفتند در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و گازهاى شیمیایی هم نفس های آخر اونها رو گرفته بود و پیدا کردن این همه #شهید که در منطقه پخش شده بودند زمان زیادی می برد. هر كدوم کنار تپه ای و زیر سایه خارو خاشاکی به #معراج رفته بودند. حکایت بدنهای بر جای مانده سرزمین فکه تداعی کننده #کربلا و روز #عاشورا بود....
♥️✨پیکر #شهید_سعید وقتی برای تشییع اومد انگار نه انگار که بیش از دو ماه زیر آفتاب بوده. ✘نه بویی گرفته بود و ✘نه متلاشی شده بود..... اما این بدن به #رمل_های_فکه آغشته بود و انگار لباسهایش را در رملهای فکه #غسل داده بودند...
♥️✨کسی لباس رزم غسل داده شده با رملهای فکه را از تن #سعید بیرون نکرد و با همان لباس ها در خاک آرمید. هر كسى ردی از رمل های داغ فکه مى خواد به اینجا سر بزنه قطعه ۴٠....
🌷راوی: #رزمنده_جعفر_طهماسبی
@SALAMbarEbrahimm
🌺 یا صاحب الزمان عج🌺
#خط_عاشقی
🌹 شهید مدافع حرم سعید سامانلو🌹
@salambarebrahimm
🌺 پنج شنبه صبح رسید خانه. توی جیب لباسش برگه ای دیدم که درخواست مرخصی کرده بود اما؛ برای چهارشنبه صبح.
دلگیر شدم که چرا از دیروز توی مرخصی بوده ولی امروز آمده خانه. طفره رفت. بعدهم گفت:
" من که نوشتم شخصیه خانومم. ربطی هم به خانواده یا آدم خاصی نداره. "
گفتم :
"زن و شوهر مسئله ی شخصی ندارن. باید بگی ."
دلش سوخت انگار. آرام گفت:
🌸"جمکران بودم. دو شب بود نماز صبح وقتی بیدار می شدم که نزدیک قضا شدن بود.
باید زود حلش می کردم این مشکل رو . اگه خدایی نکرده اهمیت نمی دادم، از اون به بعد ممکن بود نمازام قضا بشه.
از دیروز دارم توی جمکران و پیش آقا استغفار می کنم که خدایا چه کردم که با من این طوری می کنی؟
به صاحب الزمان گفتم از این جا نمی رم تا برام دعا کنی .
شب رو یه گوشه از مسجد خوابیدم. خود به خود چند دقیقه به اذان صبح بیدار شدم. نمازم رو خوندم و خدارو شکر کردم. " 🌸
✅ راوی :همسر شهید
کانال کمیل
⬇️#چشم_بندی ⬇️ @salambarebrahimm 💠 چشم بندی این نیست که حتما یه شعبده باز بیاد و همه چیزو وارونه ن
⬇️#جانشین_بد ⬇️
@salambarebrahimm
💠 دنیای مدرن عیب و ایراد کم نداره! یکیش گرفتاری هاشه که برنامه آدمو به هم میزنه. خیلی وقتها آدم مجبور میشه کارشو یا حتی خونه و زندگیشو بسپره دست دوست یا آشنا.
معلومه که دوست داره وقتی بر میگرده همه چیزو مثل روز اول تحویل بگیره.
اما متأسفانه بعضیها جانشین خوبی نیستن.
مسؤولیت قبول میکنن اما احساس مسؤولیت نمی کنن. برای همین همه کارارو خراب میکنن و تحویل صاحب اصلیش میدن!
🔻بِئْسَما خَلَفْتُمُونی مِنْ بَعْدی
🔻 بعد از رفتن من بد جانشینی برای من بودید
📔بخشی از آیه ۱۵۰ اعراف
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
❤️شهید حاج عبدالله اسکندری
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ✍
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼به خاطر دارم عصر روز ۱۶ آبان بود که از دانشگاه به منزل بازگشتم، حمید خانه بود و به من گفت بیا کنارم بنشیم، این جمله را که شنیدم بند دلم پاره شد، نشستم و گفتم باز هم سوریه؟ حمید خندید و گفت: آفرین! خیلی باهوش هستی. باهم صحبت کردیم، لازم بود تا با لباس نظامی عکس داشته باشد و حاضر شد که برود و با لباسهای نظامی عکس بگیرد. همین که پایش را از خانه بیرون گذاشت گریه امانم نداد، به هرکس که میشناختم زنگ زدم تا بلکه آرام شوم اما نشد، انگار که میدانستم دیگر برنمیگردد...
🌼بعداً هرگز نتوانستم گریه کنم و میترسیدم اگر گریه کنم نزد اهل بیت(ع) شرمنده شوم؛ یک طرف ایمانم بود و یک طرف احساسم، احساسم میگفت اجازه نده برود اما ایمانم عکس احساسم بود. گفتم برو و با مادرت خداحافظی کن و برگرد اما زود برنگرد، ساعت ۶ عصر رفت و ساعت ۱۱ شب بازگشت، از او پرسیدم مادرت چه گفت؟ پاسخ داد: هیچ کلامی نگفت و فقط گریه کرد من هم که این را شنیدم خیلی گریه کردم. دستانم را گرفت و اشک ریخت و گفت دلم را لرزاندی، بعد از چند دقیقه گفت اما نمیتوانی ایمانم را بلرزانی...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم روحش شاد
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از منتقل شد
1_14017040.mp3
3.22M
⏯ #شور احساسی
🌸دلتنگی یعنی حال من ...
🌸دلتنگی شد وبال من ...
دل تنگی سخته واسه اونکه هوایی میشه 😔
🎤 #بنی_فاطمه
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✍ به روایت همسر شهید
🌼در خرید کردن بسیار سختپسند بود و وقتی باهم خرید میرفتیم من خسته میشدم، دفعه اول که به خرید رفتیم آنقدر وقت برای خرید کردن گذراند که خسته شدم.
🌼نماز شب او هرگز قضا نشد و عادت داشت در اتاق تاریک نماز میخواند، همیشه صدای دعاهای او را میشنیدم، همواره با گریه طلب شهادت میکرد و این آرزوی او بود...
🌼شب قبل از شهادتش قرآن باز کردم و آیه ۱۷ سوره انفال آمد که «(به کشتن دشمنان بر خود مبالید) شما آنان را نکشتید بلکه خدا آنان را کشت. [ای پیامبر!] هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند] و مؤمنان را از سوی خود به آزمایشی نیکو بیازماید زیرا خدا شنوا و داناست». شهادت پیامد خوشی است اما برای بازماندگان بسیار زجرآور است.
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@SALAMbarEbrahimm
🌷شهید محمود کاوه🌷
🔹 از جوانترین فرماندهان لشکر در دوران #دفاع_مقدس- روزی که جنگ آغاز شد او یک جوان ۱۹ ساله بود.
🚩 او فرماندهی یکی از کلیدی ترین یگان های سپاه پاسداران در کردستان و جبهه های غرب ، موسوم به تیپ ویژه شهدا را عهده دار بود.
▫️ نگرش نظامی خارق العاده کاوه ، چنان او را شاخص نمود که در مدت کوتاهی ، تیپ تحت امر وی به لشگر ارتقا پیدا کرد.
▪️شهید حسن آبشناسان میگوید: اگر در دنیا یك چریك پاكباخته و دل باخته به اسلام و حضرت امام وجود داشته باشد، همانا محمود كاوه است .
➖ سرانجام کاوه به تاریخ 11 شهریور 1365 در منطقه عمومی حاج عمران بر روی قله 2519 مورد اصابت ترکش گلوله خمپاره قرار گرفت و د رسن 25 سالگی به شهادت رسید.
@salambarebrahimm