eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دوری از نامحرم 💠 🌸از صحبت با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی بستگانش صحبت کند، به هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت. 🌸به قول دوستانش، ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت. #شهید_ابراهیم_هادی
هر جا دلت گرفت کمی محتشم بخوان هی در میان گریه بگو جان، بگو حسین...
ای شهیدان! می نگرم، به ایمانتان، به عشقتان، شماکه ندای هیهات منا الذله اربابتان را سر دادید و رفتید برای دینتان عشقتان... بعدازشما، من مانده ام وشرمسارم
🌷شهید ( جواد گاف‌یارزاده) قدی بلند در حدود دو متر داشت و در زمان عملیات حاضر به نشسته نماز خواندن نبود. شهید در حال نماز شهید شدن را بهتر از آن می‌ دانست که از ترس دشمن در حال نشسته نمازش خوانده شود و در بحبوحه عملیات با اینکه در دیدرس دشمن بود با آن قامت بلند، نمازش را ایستاده خواند. 🌹شهيد جواد گاف‌یارزاده راوى: رزمنده دلاور ناصرى كيا
4_920275761976311862.mp3
7.72M
@salambarebrahimm روای:حاج حسین یکتا،علیرضا دلبریان 💠روایتگری: شلمچه و عملیات کربلای۵ علیرضا دلبریان:عزیزان؟همه ی جنگ رو بذارید یه طرف،عملیات کربلای۵رو بذارید یه طرف دیگه...اینقدر مهم بود...
4_5805198533099258544.mp3
2.25M
@salambarebrahimm یا صاحب الزمان(عج) اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
Mehdi Rasouli - Mane Di Bakh.mp3
7.71M
@salambarebrahimm ⚫️ منه ده باخ 🎤 #مهدی_رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهدای_حسینی شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات ؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ..وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده..حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه ...نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد ... وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه ...بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه ...چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت..برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته ؟گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم ..گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه .. #ذاکر_با_اخلاص🌷 #شهید #حسین‌_معز_غلامی
4_6019517023212537409.mp3
2.62M
@salambarebrahimm حسین‌«جان»... دست من گیر که این دست همان است که من سالها از غم هجران تو بر سر زده ام...
اونقدر سینه میزد بهش گفتن کم خودتو اذیت کن می گفت:این سینه نمیسوزه موقع شهادت همه جاش ترکش بود جز سینه اش💔 🌷شهید #حمیدسیاهکالی_مرادی🌷 #یادش_باصلوات
! 🌷تیمسار نزار، رئیس کمیسیون اسرا در عراق، افسر مغرور و سنگدلی بود. یک روز برای بازرسی به اردوگاه ما آمد. پس از بازدید داشت از در اردوگاه بیرون می‌ رفت که حاج‌ آقا خودش را رساند به او. گفت: «این گیوه ‌ها رو یکی از اسرا بافته. به یادگار از طرف همه به شما هدیه می‌ کنم.» 🌷....تیمسار با تعجب پرسید: «شما کی هستی؟» گفت: «ابوترابی هستم.» تیمسار که در جمع افسران عالی ‌رتبه و درجه‌ دار‌ها و محافظانش ایستاده بود، دستش را بالا آورد و به حاج‌ آقا احترام نظامی کرد! 🌷اسرای ایرانی و عراقی ‌هایی که آنجا ایستاده بودند، مات و مبهوت، به این صحنه نگاه می‌ کردند. تیمسار مدتی با حاج ‌آقا صحبت کرد. بعد به فرماندۀ اردوگاه دستور داد برخی امکانات رفاهی را برای اسرا فراهم کند. راوى: آزاده سرافراز عبدالمجید رحمانیان
⭕️ گاهی شش ماهگی ست…
کم خیره شو به نیزه ،علی رانشان نده گهواره نیست دست خودت راتکان نده بس کن رباب حرمله بیدار می شود سهمت دوباره خنده انظار می شود #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
آمد ، گفت :« باید برای نیروهایی که رفته اند خط مهمات بار بزنیم . نمی شناختمش اما رفتیم دنبالش. رفت زاغه ی مهمات . جعبه ها را بار کامیون کردیم . عرق همه در آمده بود ، عرق او هم . بچه ها کلافه شده بودند و خسته ؛ غرغر می کردند و لجبازی اما او فقط بچه ها را آرام میکرد و کار تمام که شد خسته نباشیدی گفت و تشکر. مجری گفت: هم اکنون توجه شمارا به فرمایشات معاونت محترم تیپ 27 محمد رسول الله برادر گرامی حاج محمد ابراهیم‌ همت جلب می کنیم . وقتی آمد پشت تریبون پیشانی‌هایمان عرق کرد. او همان بود که به او بد وبیراه گفته بودیم . 📚کتاب خدمت از ماست
#لحظه‌ای_با_شهدا... در مأموریت ها همه رزمندگان چفیه می‌انداختند گردنشان الا محمود؛ یک شال سیاه داشت که همیشه گردنش بود، نه فقط #محرم و #صفر... یکبار از او خواستم تا علت شال سیاه انداختنش را برایم بگوید گفت: مادر جان! ما عزادار امام حسین علیه السلام هستیم... گفتم: الان که محرم وصفر نیست! گفت: مادرم! عزادار امام حسین علیه السلام بودن محرم و صفر نمی خواهد ما همیشه عزادار حسینیم... ‌ #شهید_محمود_رادمهر
از علی اکبرهای حسینی.... تا علی اکبرهای خمینی ... این راه ادامه دارد ... #علی_اکبر_ع
کانال کمیل
⬇️ #دوست_خوب؟؟⬇️ @salambarebrahimm 💠دوست خوب چه قدر کم شده! روز به روز هم کمتر می‌شه. رفاقت‌ها خی
⬇️ ⬇️ @salambarebrahimm ✍ رو بعضی چیزها نمی شه قیمت گذاشت، می‌گن قیمت نداره! بعضی کارا هم این قدر ارزشمنده که نمی شه روش قیمت گذاشت. شاید ظاهر کار زیاد بزرگ نباشه ولی ارزشش بی نهایته. مثلاً ماشینت تو جاده خراب شده و یکی میاد یه نگاه می‌ندازه و می‌گه از سر باطریه! سر باطری رو سفت می‌کنه ماشین روشن می‌شه! این کار ظاهرا کوچیکه ولی خیلی ارزش داره. یا مثلاً می‌خواهی کتاب بخری ولی وقت نداری، یکی از دوستات می‌گه من برات می‌خرم. این کار خیلی خیلی برات ارزشمنده. یا کارایی که به خانوم برا خونواده انجام میده شاید به چشم نیاد اما خدا گفته اجر این کارا با خودشه: 🔻فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ 🔻 پاداش او بر عهده خداست 📔بخشی از آیه ۱۰۰ نساء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فدای اون دست و پاهایی که نیستن بشم ببینید مراسم اهتزاز پرچم مقدس گنبد حضرت عباس ع در مجتمع سیدالشهدا بیروت توسط جانبازان حزب الله مگه میشه تو همچین مراسمی صاحبشون نباشه؟
1_100588943.mp3
18.87M
@salambarebrahimm جانانم،جانان من حسین... حاج مهدی رسولی شور
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
5d33860d2a4b751f3a0f4c53_-7905383728749295753.mp3
2.8M
@salambarebrahimm استاد رائفی پور 🔮 « حسینی هستی یا یزیدی؟! »
نزدیک دانشگاه بودیم که به حمید گفتم: "امسال راهیان نور هستی دیگه؟ بچه ها دارن هماهنگی ها رو انجام میدن. بهشون گفتم من و آقامون باهم میایم." جواب داد: " تا ببینیم شهدا چی میخوان. چون سال قبل تنها رفتی، امسال سعی می کنم جور کنم باهم بریم. " اواخر اسفند ماه ۹۲ بود که همراه کاروان دانشگاه علوم پزشکی عازم جنوب شدیم. حمید به عنوان مسئول اتوبوس تنها آقایی بود که همراه ما آمده بود. به خوبی احساس می کردم که حضور در این جمع برایش سخت است، ولی من از اینکه توانسته بودیم باهم به زیارت شهدا بیاییم خوشحال بودم. حوالی ساعت ده از اتوبوس پیاده شدیم. حمید وسایلش را برداشت و به سمت اسکان برادران رفت. من باید دانشجویانی که در اتوبوس ما بودند را اسکان می دادم. حوالی ساعت دوازده بود که دیدم حمید دوبار تماس گرفته، ولی من متوجه نشده بودم. چندباری شماره حمید را گرفتم، ولی برنداشت. نگران شده بودم. اول صبح هم که از اسکان بیرون آمدیم حمید را ندیدم. یک ساعت بعد خودش خودش تماس گرفت و گفت : "دیشب بهت زنگ زدم برنداشتی. من اومدم معراج الشهدا، شب رو اینجا بودم. چون میدونستم امروز برنامه ی شماست که بیاید معراج، دیگه برنگشتم اردوگاه. اینجا منتظر شما می مونم." وقتی به معراج الشهدا رسیدیم، حمید در ورودی منتظر ما بود. یک شب هم نشینی با شهدا کار خودش را کرده بود. مشخص بود کل شب را بیدار مانده و حسابی با شهدای گمنام خلوت کرده است . 📚یادت باشد ص 137 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
هدایت شده از همسفرتاخدا
@babolharam.ir- Rasoli-Shab6Moharram-vahed.mp3
2.1M
😭هنوزم تن عریان امامی ته گودال غریبه 😔هنوزم حسین ابن علی منتظر حر و حبیبِ 💔داره آقا میزنه مارو صدا چشم به راهه زینبش تو خیمه ها... 🍂همسفر بیا بریم به کربلا ▪️عاشورا هنوز شب نشده... 🎤حاج مهدی رسولی 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام به روایت رهبر انقلاب