🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸•°•🌸
🌸•°•🌸
🌸
✨﷽✨
#ࢪَنْجِ_عشـــق♥
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت488
هول هولی خداحافظی کردنو رفتند و امیرحسینم رفت بدرقه شون
رفتم تو آشپزخونه و بشقابای اُملتو رو میز که دیدم همونطور ایستاده شروع کردم به خوردن
- به به میبینم که تنها تنها داری خدمت املتا میرسی
- انصافا همه هنر آشپزیتو توش بکار بردی ، خیلی خوشمزه شده نخوری از کفت پریده
بی هوا سرشو آورد پایینو لقمه ی تو دستمو سریع کرد تو دهنش
با تعجب نگاش کردم که با همون دهن پر گفت : حالا دیگه از کفم نپریده
- نوش جونت
- پس اگه نوش جونمه که بازم زحمت بکش
بازم لقمه گرفتمو گذاشتم دهنش
- به خاطر امشب واقعا ازت ممنونم ، خیلی خوش گذشت نمیدونم چطور این محبتتو جبران کنم
لقمه ای که تو دهنش بودو قورت دادو همونطور که نگاهش تو صورتم میچرخید دستشو آورد بالا و موهای روی صورتمو کنار زد و پیشونیمو آروم بوسید و بعد گفت :
- من بهشتم همه در ،
دیدن خندیدن توست ...
دو دوی نگاهش تو چشمام جاذبه ای داشت که قدرتشو نداشتم ازش چشم بردارم
- من : میدونی ...
ی بنده خدایی ی روز بهم گفت با کسی باش که قلبت کنارش لبخند بزنه
- امیرحسین: به نظرت کنار من لبخند میزنه ؟؟؟
- خب ... راستشو بخوای نه ...
قهقهه میزنه
لبخند قشنگی گوشه ی لبش نشست
از همونا که منو غرق خودش میکرد
از همونا که فقط مخصوص من بودو نفسم میرفت برای ی لحظه دیدنش
اونقدر محو تماشای این زیباییِ ناب بودم که نفهمیدم کی تو آغوش گرمش فرو رفتم
سرشو آورد پایینو آروم کنار گوشم زمزمه کرد :
"وقت آن شـد که دل رفتہ به ما باز آری بانو"
***
تو حیاط حرم آقا امام رضا علیه السلام نشسته بودمو خیره به گنبدطلای حضرت به این یک هفته ای که گذشت فکر میکردم
یک هفته ی تموم مهمون بیتا و آقا مصطفی بودیم و هر کاری کردیم نگذاشتند بریم هتل ، خودشونم مرخصی گرفتنو خلاصه حسابی تو مشهدو اطراف مشهد با همدیگه گشتیم و انصافا مسافرت به یاد موندنیی شد
و البته در کنار تموم اینا بیتا و آقا مصطفی تموم تلاششونو میکردند که برامون فرصتهای دو نفره ی بیشتری بسازند
خیلی وقتا به هر بهونه ای آقا مصطفی ماشینشو میداد بهمونو با هم میفرستادنمون بیرونو بچه ها رو پیش خودشون نگه میداشتند
امروزم از همون وقتا بود ، برای نماز صبح با امیرحسین اومدیم حرم و با هم صبحونه ی حضرتی خوردیمو بعدشم رفتیم زیارت
ساعت ۴ پرواز داشتیم و قرار بود برگردیم خونه تا بالاخره کنار هم زندگیِ ساده ی پنج نفره مونو شروع کنیم
🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
┄•●❥ @salambaraleyasin1401
🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴
ارتباط با ما
https://eitaa.com/hoseiny110