این شهید بزرگوار در روز یکم خرداد ۱۳۴۸، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسین، تعمیرکار خودرو بود . تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود و از سوی مرکز اعزام روحانی در جبهه حضور یافت. دهم شهریور ۱۳۶۵، در حاج عمران توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
#شهدا
🆔 @maktabo_shohada
فرازی بر وصیت نامه شهید بزرگوار :
بسم الله الرحمن الرحیم «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» (آلعمران/۱۶۹) حقیر «محمدرضا حسنرضایی»، متولد ۱۳۴۸ و اهل قزوین، وصیت خود را در دو بخش بدین گونه عرضه میدارم. اول: اجتماعی با عرض سلام خدمت مطهر حضرت ولی عصر، مهدی موعود (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) و درود فراوان بر رهبر عظیم الشأن و یگانه اسوهی مقاومت و پیروزی، پدر همهی خانوادهی شهدا، نور دیدهی همهی مسلمین جهان و قلب تپندهی جهان اسلام، حضرت امام خمینی و با امید پیروزی عاجل برای رزمندگان غیور و پرتوان اسلام و رزمندگانی که امام امت دربارهشان فرمودند: «من بازوی آنها را میبوسم، که دست و بازوی خداوند بالای بازوی آنهاست.»
اما بعد: امت بیدار و هوشیار و ملت قهرمان ایران و مسلمین بیدار جهان! من افتخار میکنم که برای خدا و اسلام و برای اطاعت کردن و لبیک گفتن به فرمان حضرت امام و دفاع از حریم میهن اسلامی، به جبهه رفتم و به فیض شهادت رسیدم و این را هم عرض میکنم که بنا به گفتهی قرآن کریم، «شهدا را مرده مپندارید؛ چون آنها زندهاند و نزد خداوند (عز و جل) روزی میخورند» و همچنین لازم دانستم بنا بر وظیفه ـ اگر چه شما ملت عزیز، سرور و بزرگ حقیر هستید ـ چند چیز را به شما به صورت پیام وصیت کنم: اول) این که این زمان، زمان دفاع از اسلام و حریم خداوندی است و این دفاع هم به وسیلهی یک رهنما، راهور و رهبر انجام میگیرد؛
لذا برای دفاع، هیچ موقع و در هیچ زمان و مکان و هیچ شرایطی از یاد خداوند و حضرت ولی عصر (عج) غافل نباشید و از رهبر عزیزمان حضرت امام امت، جدا نشوید. جدا شدن از امام ـ حتی به قدر یک لحظه ـ جدا شدن از خدا و امام زمان (عج) و جدا شدن از اسلام است و در آخر جدا شدن از «ولایت فقیه» است؛ لذا از شما خواهشمندم که از رهبر عزیزمان و نور دیدهی همهی مسلمین ـ حتی به قدر یک لحظه ـ جدا نشوید.
دوم) این که این زمان، زمان وحدت اسلامی است. از وحدت کنارهگیری نکنید و به خاطر چیزهایی که نمیدانیم و از آن اطلاع کافی نداریم و جزیی میباشد، وحدت خود را بر هم نزنیم. این دسیسهی شیطان و دشمنان اسلام است، که میخواهند وحدت اسلامی مسلمین را بر هم بزنند و لذا شما باید با حضور خود در مراسم شهدا، تشییع جنازهها و نمازهای جماعت و مخصوصاً با حضور هر چه باشکوهتر در نماز جمعهها، پاسخ مثبتی به ندای خداوند که میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا » (آلعمران/۱۰۳) و نیز پاسخ دشمنکوب به دشمنان اسلام و شیاطین شرق و غرب بدهید.
سوم) از خواهران و برادران گرامی ام میخواهم که شئونات اسلامی را با حفظ حجاب و غیره رعایت کنند و بر وقار جامعهی مسلمین بیافزایند و با حضور هر چه با شکوهتر در جبهه، هم خدا و هم حضرت ولی عصر (عج) و هم قلب مبارک و عزیز رهبرمان را شاد و کار جنگ را یکسره کنند و کسانی هم که نمیتوانند در جبهه حضور به هم رسانند و همچنین خواهران و غیره، در پشت جبهه با کمکهای نقدی و جنسی خود، آنها را یاری دهند.
چهارم) از همهی برادران و خواهران تقاضا دارم به خانواده های شهدا بیحرمتی نکنند. «خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.» «اللهم عجل لفرج مولانا مهدی صاحب الزمان» و السلام علیکم و رحمه و برکاته. 1365/02/27
#شهدا
🆔 @maktabo_shohada
#طلبه_شهید محسن میرزایی حصاریان
محسن میرزایی حصاریان، بیست و یکم اسفند ۱۳۳۳، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش رسول و مادرش منصوره نام داشت. تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه و نجار بود. سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد. یازدهم بهمن ۱۳۵۷، در قزوین هنگام شرکت در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله مجروح شد و پس از ۳۵ روز بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. مزار او در امامزاده حسین شهر قزوین واقع است.
#شهدا
@maktabo_shohada
#طلبه_شهید مرتضی بهبودی،
دوم فروردین ۱۳۴۱، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا علی، در شهربانی کار میکرد و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در آبادان بر اثر اصابت گلوله به قلب و گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای حیدریه از توابع شهر تاکستان قرار دارد.
#شهدا
@maktabo_shohada
بخشی از وصیت نامه شهید بهبودی:
علت جبهه رفتن من -همانند سایر برادران رزمنده- یارى دادن به دین اسلام است؛ چون دین مبین اسلام بسیار سختی ها و ناملایمات را متحمل شده تا به دست ما رسیده است.
از جمله ی این ناملایمات: شهید شدن حضرت على(ع) و متحمل شدن زخم چند روزه ی آن حضرت؛ شهادت امام حسین(ع) با آن ناراحتى ها و شهادت زهراى اطهر (س) که وقتى قضیه ی شهادت حضرت زهرا(س) به یادم مى افتد، جگرم آتش مى گیرد و به همین صورت شهادت بزرگ مردان تاریخ اسلام.
در حال حاضر هم شهادت شهید مظلوم بهشتى، مطهرى، رجایى و باهنر که خون تمامى این گلگون کفنان است که درخت اسلام را آبیارى کرده، تاکنون دین زنده مانده است؛ پس، این درخت همیشه به خون احتیاج دارد تا تناور بماند و چنانچه خون به آن نرسد -خداى ناکرده- خشک مى شود.
پس ما هم بایستى به سهم خود به این درخت آب بدهیم، تا از ثمره ی آن بهره مند شویم.
از مدتها قبل، دشمنان اسلام در صدد بودند که این درخت را بخشکانند تا این که مردى از تبار حسین(ع) قیام کرد و پرچم پُر افتخار اسلام را به دست گرفت و آن مرد، کسى نبود جز حضرت امام و یاران او مانندِ آیت الله طالقانى ها، بهشتى ها، رجایى ها و باهنرها.
پس بر ما هم واجب شد که پشت سر این اَبرمرد تاریخ اسلام، حرکت کرده، او را یارى کنیم؛ البته نه مانند مردمان کوفه! بلکه شعارى که مى دهیم باید همراه با شعور باشد؛ یعنى بر روى حرف خود استوار و ثابت قدم باشیم.
فرزندان و نور چشمان خود را طورى تربیت کنیم که پیرو حقیقى خط اسلام و قرآن باشند.
کارى که مى کنیم خالصانه و مخلصانه براى خدا باشد و قلباً دین خدا را یاور باشیم.
#شهدا
@maktabo_shohada
dcc_28a0147704730990ee8e34a92c61528c.mp3
5.3M
امام خامنه ای(مدظله العالی): تا وقتی درگیر خودمان نمیتونیم کاری انجام بدیم...
شهید زین الدین:کثرت رزمندگان علت پیروزی نیست، علت پیروزی فقط خداوند است.
#شرط_رزمندگی
#شهدا
@maktabo_shohada
عبدالمناف کشاورز سرکار، یکم دی ۱۳۴۸، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش نعمتالله و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان سطح دوم در حوزه علمیه درس خواند. روحانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای شهر قزوین به خاک سپرده شد.
▪️زندگینامه شهید عبدالمناف کشاورز سرکار
عبدالمناف کشاورز سرکار، یکم دی ۱۳۴۸، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش نعمتالله و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان سطح دوم در حوزه علمیه درس خواند. روحانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق بر اثر اصابت ترکش به شها دت رسید. پیکرش در گلزار شهدای شهر قزوین به خاک سپرده شد.
#شهدا
@maktabo_shohada
🔴آیا ازقرنطینه و درمنزل ماندن خسته
شدید؟؟
🔶خاطره ای از ۱۸سال اسارت شهید سرلشگر خلبان #حسین_لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد.
🔹آنقدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی بهش گفته بود: تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!...همسرشهید لشگری میگفت: خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت. ( اولین اسیر بود) و آخرین نفری بود که از اسارت برگشت....اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود.. وقتی بازگشت از او پرسیدند:
🔹این همه سال انفرادی راچگونه گذراند ی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را مرور میکردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
حسین میگفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم.
بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت 12 سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
منبع:کتاب خاطرات دردناک..
ناصر کاوه
🔹حالا بعضی افراد وخانواده ها برای سلامتی خودشان تحمل ١٠ روز ماندن درخانه خودشان را ندارند!!!
#شهدا
🆔 @maktabo_shohada
زندگی نامه #طلبه_شهید محمد تقی اسدی:
محمدتقی اسدی، دوم بهمن ۱۳۴۶، در روستای باورس از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش میرزا، کارگر بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شیخمحمد عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۳ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
#شهدا
@maktabo_shohada
#وصیت_نامه شهید محمد تقی اسدی:
ای هم عقیده های من ! و ای همشهری های من ! مبادا در این برهه حساس بی تفاوتی پیشه کنید که سرانجام جز حسرت و ندامت در پیش این چنین انسانها نیست . بار دیگر امتحان الهی در پیش است تا موسائیان از فرعونیان و ابراهیمیان از نمرودیان و حسینیان از یزیدیان مشخص گردند . پس هان ای مسلمان ! هشیار و آگاه باش که کوتاهی و بی تفاوتی تو ، تو را در صف یزیدیان تاریخ قرار ندهد ، پس با مال و جان خود به کمک اسلام برخیزید که خدا وعده داده است که اسلام عزیز را تا قیام قیامت برپا نگهدارد و این پستی و بلندی و جنگ و گریز جز امتحان الهی نیست . پس هشیار باشد که از این امتحان پیروز بیرون آیید و همه پشتیبان اسلام ولایتی باشید و این از طریق ولایت فقیه امکان پذیر است پس پشتیبان ولایت فقیه باشید.
#شهدا
#وصیت_نامه
@maktabo_shohada
#طلبه_شهید سید باقر علمی:
یکم فروردین ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدنعیم و مادرش نجیبه نام داشت. تا پایان سطح سه اتمام کفایتین در رشته الهیات و معارف اسلامی درس خواند. طلبه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در امالرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۶، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
#شهدا
@maktabo_shohada
وصیت نامه #شهید سید باقر علمی
یک جان به خداوند کریم باید می دادم.
از خداوند متعال صبر و استقامت براى پدر و مادرم خواستارم.
یک جان به خداوند کریم باید می دادم!
اگرچه عُمر خود را تباه کردم و قلب نورانى را سیاه و لیکن شُکر خداى را که -ان شاء الله- بتوانم تحویل بدهم و خداوند از سر تقصیراتم بگذرد.
«استغفراللّه ربّى و اتوب الیه».
از تمام دوستان و آشنایان، اقوام و خویشان حلالیت بطلبید.
پدر، مادر و خواهرها! مرا ببخشید.
#شهدا
#وصیت_نامه
@maktabo_shohada
🔴(خطاب به علما و مراجع معظم)
سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که]شما در حوزهها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین میرود.
📝فرازی از وصیت شهید حاج قاسم سلیمانی
#شهدا
@maktabo_shohada
📍کانال تخصصی #فرهنگ و #رسانه از مجموعه کانالهای طلبه در تراز انقلاب اسلامی
✳️ فرهنگ و رسانه یکی دیگر از تأکیدات مقام معظم رهبری است و امروز #طلاب باید در این حوزه نیز #مهارت ها و #آموزش هایی کسب کنند؛ برخی فعالیت های کانال به شرح زیر است:
🔹 نگاه امامین انقلاب به #فرهنگ، #هنر و #رسانه
🔹 تبیین ضرورت، اهمیت و چیستی #تحول_معنوی
🔹 معرفی سبک زندگی علمایی
🔹 #سواد_رسانهای و #مهارتهای_رسانهای
🔹 کلاس #جهاد_فرهنگی
🔹 بررسی اتفاقات مهم فرهنگی
🔹 معرفی #شهدا، #طنز_جبهه و مصاحبه با #خانواده_شهدا
🔹 #کتاب_صوتی تحول معنوی
📌 با ما همراه باشید 👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/958398513C88b7f1e3d8
بگویید دیگر روضه حضرت قاسم نخوانند!
✍️ سال 1362 زمانی که رییس جمهور از ساختمان ریاست جمهوری در خیابان پاستور خارج میشد، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده میشد. چند محافظ دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی میگفتند. او فریاد میزد آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم...
🔹آقای خامنه ای پرسید چی شده؟ کیه این بنده خدا؟ یکی از محافظان گفت: حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل اومده و با شما کار واجب داره, بچهها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا، گفته میخوام باآقای خامنهای حرف هم بزنم.
♦️پسرک 13 ساله با صورت پر اشک، از حلقه محافظان بیرون آمده و خودش را به آقا میرساند. آقا دستش را دراز کرده و با صدای بلند میگوید سلام بابا جان! خوش آمدی. حالت چطوره؟ سرتیم محافظان میگوید: این هم آقای خامنهای! بگو دیگر حرفت را. ناگهان آقا با زبان آذری میپرسد: اسمت چیه پسرم؟
🔹پسر نوجوان با شنیدن زبان مادری جان گرفته و با هیجان به ترکی میگوید: آقاجان من مرحمت بالازاده هستم از اردبیل، تنها اومدم تهران که شما را ببینم. آقا دست روی شانه او گذاشته و میگوید: افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟
♦️-انگوت کندی آقا جان! آقا جان! من از اردبیل آمدم تا اینجا که خواهشی از شما بکنم.
+بگو پسرم. چه خواهشی؟
-آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
+چرا پسرم؟
🔹نوجوان دوباره بغضش می ترکد: آقا جان!حضرت قاسم 13 ساله بود که امام حسین(ع) به اجازه داد برود میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم. میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم. اگر به جنگ رفتن 13 سالهها بد است، چرا این همه روضه حضرت قاسم (ع) میخوانند؟
♦️+پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.
نوجوان هیچ نمیگوید، فقط هق هق گریه میکند .
+آقای...! یک زحمتی بکش با امام جمعه تبریزتماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ماست, هر کاری دارد راه بیاندازید و هرکجا خواست ببریدش. ماشین بگیرید تا برگردد.
🔹آقا خم می شود صورت اورا می بوسد و می گوید «ما را دعا کن, پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» . ...نوجوان 13 ساله، روز21 اسفند 1363 در عملیات بدر به فاصله اندکی از شهادت مرادش شهید مهدی باکری به شهادت رسید و میهمان حضرت قاسم (ع) شد.
#محرم
#شهدا
@salehie_qazvin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#ببینیم | نقزنها !؟
📌 پیام و وصیت زیبا و جالب شهید سرافراز محمد بیطرفان:
✅ گوش به فرمان امام و رهبر باشین ...
✅ نقزنهایی رو که حرف مفت میزنن و جنگ رو تضعیف میکنن و حرف امام رو گوش نمیدن، گوششون رو بگیرین و خوب گوشمالی بدین ...
#شهدا
#واحد_بصیرتی
✅ مدرسه علمیه صالحیه قزوین
🖇 @salehie_qazvin
همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت می گوید: «ابراهیم بعد از چند ماه عملیات به خانه آمد. سر تا پا خاکی بود و چشم هایش سرخ شده بود. به محض اینکه آمد، وضو گرفت و رفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی دَر کُن، بعد نماز بخوان. سر سجاده اش ایستاد و در حالی که آستین هایش را پایین می زد، به من گفت: من باعجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود. این قدر خسته بود که احساس می کردم، هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود».
#نماز_اول_وقت
#شهدا
#واحد_فرهنگی
✅ مدرسه علمیه صالحیه قزوین
🖇 @salehie_qazvin
📚معرفی کتب دانش اموزی | شیرین تر از عسل🍯
💢در این مجموعه از شهدایی یاد کرده ایم که به همه خاک ایران اسلامی تعلق دارند؛
شهدایی که به رغم سن پایین، معرفت بالایی داشتند و این را از دست نوشته ها و وصیتشان می توان فهمید.
شهدایی که هرکدام مشعلی فراروی آیندگان خواهند بود تا خدای ناکرده راه را اشتباه نرویم انشاءالله.
⬆️ 📖فرازی از کتاب شیرین تر عسل
✏️همان طور که مولف کتاب بیان داشتند؛ خاطراتی از بزرگان تاریخ که تنها در سن و شاید جسم مادی خویش از دیگران جا مانده بودند، و در کمالات انسانی بودند پرچم دار راه حق و معرفت و همچنان چراغ راهی برای نسل حاضر و آینده هسنتد.
🍃شناختن و شناساندن این شهدا که می تواند راه بسیاری را از راه تاریکی و ظلمت جدا کند، اهمیتش دست کمی از واجبات یک مبلیغ نیست.
#کتاب_تبلیغ
#کتاب_شهدا #سیر_کتب_دانش_اموزی
#کتاب #شهدا #شهدایی
#تبلیغ_تربیت_محور #واحد_تبلیغ
✅ مدرسه علمیه صالحیه قزوین
🖇 @salehie_qazvin