#اجتهاد
#شیعه
#علم_رجال
#ترابی
#واکاوی_علم_رجال2
🔅🔅🔅
📝 اجتهاد: آیا اموری نظیر امکان جعل به نام روات، تشریفاتی بودن اسناد، فقدان بسیاری از کتب روایی مشتمل بر اسناد جدید و … موجب لزوم کاهش اعتنا به علم رجال در بررسی روایات نمی شود؟
▫ ترابی: این سوال صحیحی نیست. وقتی میگویید امکان جعل بنام روات بوده پس علمی لازم است که جاعلین را مشخص کند و همین اهمیت علم رجال را مشخص میکند نه اینکه ارزش آن را بکاهد. ابن ابیالعوجاء اعتراف کرده که من بیش از چهار هزار روایت در کتب شما وارد کردهام یا مغیرة بن سعید را امام(ع) میفرمود: اصحاب پدرم کتابها را گرفته دست به دست میکردند، پس لازم به جعل با اسم دیگران نیست میتوان با یک «لا» «یجب» را به «لا یجب» و «یحرم» را به «لا یحرم» تبدیل کرد یا سطری به آن اضافه کرد که عام را تخصیص بزند؛ امکان همه اینها هست.
🔹 ما هم قبول داریم که چنین چیزی حتی در زمان رسول الله(ص) اتفاق افتاده و جاعلین روایات را وضع کردهاند. مرحوم کلینی درکتاب کافی نقل میکند: جناب سُلیم بن قیس به امیرالمؤمنین(ع) عرض می کند که چرا احادیثی که از پیغمبر نقل میشود، مختلف و متفاوت هست؟ حضرت فرمودند: «کَثُرَ علیه کذّابَه»؛ کذابه صیغه مبالغه هست، بطوریکه «قام خطیبا» حضرت بلند شده خطبه خواند و فرمود: «کسی که بر من دروغ ببندد خداوند جایگاه او را آتش قرار میدهد»، بعنوان مثال حدیث «مَن کذب عليّ متعمّدا فلیتبوأ مقعده من النّار» بیش از هزار نقل دارد چون از حدیثهای متواتر ماست. اگر واضع و جاعل در زمان حضرات معصومین نبودند، معنا نداشت که حضرت رسول و ائمه صلوات الله علیهم أجمعین این قدر تاکید بر صحت و سقم احادیث و روایات کنند.
🔹 پس میبینیم که وجود واضعین و جاعلین بر اهمیت علم رجال میافزاید چرا که علم رجال اینها را معرفی میکند. لذا روایاتی را که خودشان در سند هستند اصحاب آنها را با دقت و تأمل بررسی کرده کنار میگذاشتند و میگفتند «لا یعبأ به، لا یعتنی به»؛ اینکه روایات را به اسم افراد دیگر جعل کنند در زمان امام باقر و صادق علیهما السلام مخصوصا در زمان امام صادق(ع) اتفاق افتاد؛ اما با هشدارهایی که امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم السلام دادند، کتب ما تهذیب شد. یوسف بن عبدالرحمن از شاگردان امام هفتم، هشتم و نهم و عدهای از شاگردان امام باقر(ع) و تعداد زیادی از شاگردان امام صادق(ع) اخادیث و روایاتی را عرضه داشتند بر امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) و حضرت منکر شد که اینها احادیث پدرانش باشند. بعد از اینکه ابو الخطّاب و سعید بن مغیره ادعاهایی کردند دسته ای قائل به الوهیت ائمه شدند و احادیث را جعل کردند تا اینکه در زمان امام رضا(ع) بالخصوص احادیث زیادی تهذیب شد.
🔹 تا آن زمان احادیث در کوچه و بازار جعل میشد؛ اما از زمان این امام، اجازه نقل حدیث و روایت به این مشروط شد که نزد استاد فرا گرفته و سماع و قرائت کنند. در آن دوران تشریفاتی بوجود آمد تحت عنوان تحدیث و خواندن روایت شاگرد بر استاد و استاد بر شاگرد تا نسخه ها را با یکدیگر مقابله کنند، اینها باعث شد که سند از کوچه و بازار به مجامع علمی کشیده شود و احادیث تا حد بسیار زیادی تهذیب شود.
🔹 بیست سال طول میکشد تا مرحوم کلینی یک کتاب هفت جلدی بنویسد که همه روایات آن در دسترس و مشخص هستند و در اول کتاب وعده میدهد که آثار صحیحه از صادقین(ع) را بیاورد؛ صحیحه در نظر علما اطمینان به صدور و وثوق خبری است نه وثوق مخبری؛ لذا مرحوم کلینی بسیاری از روایات را از کسانی میآورد که تضعیفشان کردهاند و حتی به آنها کذاب گفته اند. وی از محمد ابن اعین سیمین قریشی شاید ۵۰۰ روایت نقل می کند که واسطه نقل کتاب بوده است. کلینی خود آن کتاب را در دست داشته اما چون نخواسته بگویند احادیث و روایات او مرسل هست در سند به کتب نام او را میآورد؛ اما اصل کتاب را خودش داشت و حتی نسخههای دیگر کتاب را هم داشته و بیست سال وقت گذاشته تا محموع اینها را از منابع مختلف گرفته و در کتاب کافی جمعآوری کرده است.
برای ادامه مبحث در پست های زیر همراه ما باشید👇👇
@salmanraoofi