#گفتگو
#حوزه_انقلابی
آیت الله #محمد_محمدی_قائینی
حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
🔅🔅🔅
📌 اشاره:
حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدی قائینی در سال 1340در تهران متولد شد. وی در خانوادهای مذهبی، علمی و دارای سابقه مرجعیت و فقاهت رشد کرد. جد أعلای وی مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد علی قائینی «ره» است که از مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء «ره» اجازه مشهور اجتهاد گرفته بود. آن اجازه در میان علما معروف به اجازه کبیرِ کاشف الغطا شد. پدر بزرگ ایشان نیز دارای اجازه اجتهاد از مرحوم آیت الله سید کاظم اصطهباناتی «ره»، آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری «ره» و آیت الله بروجردی «ره» بوده و در تهران به تدریس و ارشاد و اقامه جماعت اشتغال داشتند. وی در سال 1359 شمسی وارد حوزه علمیه آیت الله مجتهدی تهرانی شد. و در ابتدای سال 1365 عازم قم شده و بعد از گذشت چند سال دروس سطح شامل رسائل و مکاسب، کفایه، بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، شرح تجرید و ... را به پایان رساند و بعد از آن در دروس خارج آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی، آیتالله بهجت و نیز آیات عظام تبریزی، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی حاضر شد. همچنین دروس معقول را نزد بزرگانی همچون علامه حسنزاده آملی، جوادی آملی، انصاری شیرازی فرا گرفت و در مباحث عرفانی و اخلاقی نیز در قم و در تهران نزد آیت الله حقشناس، و آیت الله مجتهدی استفاده کرد.
@salmanraoof
لطفا ادامه گفتگو را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
#گفتگو
#حوزه_انقلابی
آیت الله #محمد_محمدی_قائینی
حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
🔅🔅🔅
📌 اشاره:
ایشان حدود بیست سال در درس تفسیر آیت الله جوادی آملی حضور فعال و تحقیقی داشته و نیز اسفار را از محضر این استاد فرزانه فراگرفته است، از همین روی از شاگردان برجسته آیتالله جوادی آملی در حوزه فلسفه و تفسیر به شمار میآید. حجت الاسلام والمسلمین محمدی قائینی هم اکنون هجده سال است که به تدریس خارج فقه و اصول و نیز تدریس اسفار و تفسیر اشتغال دارد.ایشان سفرهای تبلیغی متعددی به خارج از کشور داشته و مدتی نیز مسئولیت حوزه علمیه آیت الله مجتهدی در تهران، مدرسه اهل البیت در کشور «سیرالئون» را برعهده داشته است. از دیگر سوابق ایشان میتوان به تأسیس و مدیریت کارشناسی ارشد مرکز جهانی علوم اسلامی در قم، تدریس علوم و معارف اسلامی در دانشگاه تهران و بوعلی نیز اشاره کرد.
🌿🌿🌿
🔹 حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
📝 اسباط- با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید. همانطور که مستخضرید مقام معظم رهبری مدتی است بر مقوله «انقلابی بودن» مجموعههای مختلف نظام اسلامی تأکید دارند. یکی از تأکیدات ایشان نسبت به انقلابی ماندن حوزه و خطر انقلاب زدایی از آن است. لطفاً به عنوان سؤال اول بفرمایید تعریف حوزهی انقلابی و ابعاد و مختصات آن چیست؟
✳ بسم الله الرحمین الرحیم. صفت انقلابی برای حوزه از یک دید، قید احترازی است و از یک دید قید تاکیدی؛ همانند «انقلاب اسلامی» که برخی در مورد آن هم سؤال میکنند اسلام چه نوع پسوندی برای انقلاب است. آیا قید توضیحی است آنچنان که شهید مطهری عقیده دارند و بقیه داشتند که اساساً دو نوع اسلام نداریم، اسلام انقلابی یا غیر انقلابی نیست. اسلام بذاته انقلابی است. نه اینکه اسلام یک حقیقت باشد، انقلابی ضمیمهای به آن شود و مسلمانان دو دسته باشند. بعضیها اسلام انقلابی را انتخاب کرده باشند و بعضیها اسلام غیر انقلابی را انتخاب کرده باشند.
🔹 در مورد تشیع و تسنن هم همینطور است. تشیع و تسنن دو شعبه از اسلام نیستند. اسلام همان تشیع است ولی عدهای منحرف شدند، آنها از حقیقت اسلام خارج شدند ولو به حسب مقام اثبات هر کسی عقیده، بینش و نظری دارد. ولی نه این است که اسلام دو قسمت باشد. اسلام دو قسمت نیست. اسلام یک حقیقت بیشتر نیست و از میان مذاهب یک مذهب بیشتر حق نیست، لذا اسلام دو دسته نشد، اسلام یک حقیقت است و به اعتقاد ما اسلام ناب، اسلام اهل بیت عصمت «علیهم السلام» است ولی بقیه منحرف شدند و هر کدام به نوعی از حقیقت اسلام فاصله گرفتند.
🔹 دررابطه با حوزهی انقلابی هم همینطور است. حوزهی علمیه به عنوان یک مرکز و جایگاه سابقهدار و ریشهدار در رابطه با علوم و معارف اسلامی است. اگر در بعد از انقلاب میگوییم حوزه انقلابی شده است پس انقلابیون انقلابی را برپا کردهاند و این حوزه انقلابی باید بماند، نه به این معناست که حوزه دو بخش دارد، دوقسمت دارد، دو نوع میشود به آن نگاه کرد. حوزهای که فقط به کار حوزوی مشغول است و به انقلاب کاری ندارد و حوزهای که در آن علاوه بر مسائل حوزوی همراه با انقلاب و فکر اضافی به نام انقلابی بودن و انقلابیگری فعالیت انجام میدهند. حقیقت حوزه انقلاب است و این وصف بیشتر وصف توضیحی به نظر میرسد تا احترازی؛ چرا؟ به خاطر اینکه در حوزه به دنبال تحقیق پیرامون مسائل، موضوعات، احکام و قضایایی است که دین برای بشریت آورده است و بنا است بشر را با این تعلیمات، آموزشها، دستورات، امر و نهیها و تبینها برسانند به قلهی کمال خودش و لازمهی این کار
این است که به اسلام عمل بشود و درست فهمیده بشود وبه مرحلهی اجرا در بیاید به این میگویند حوزهی انقلابی. یعنی به دنبال اجرای عینی اسلام در متن حیات بشر بودن و اقامه اسلام در قالب حاکمیت دینی بر اساس آموزههای اسلام ناب. این اندیشه که اسلام برنامه همه جانبه و عملیاتی برای هدایت و اداره امور جامعه دارد، نوعی نگرش است که از دل آن حوزه انقلابی در میآید.
@salmanraoof
لطفا ادامه گفتگو را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
#گفتگو
#حوزه_انقلابی
آیت الله #محمد_محمدی_قائینی
حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
🔅🔅🔅
✳ اگر همه ریش داشته باشند و یا بنر در ایام خاص بزنند اینها دانشگاه را اسلامی نمیکند!
🔹 آنچنان که درباره اسلامی کردن دانشگاه هم حرف همین است برخی بر این تصور هستند که اسلامی کردن دانشگاهها یعنی عکس امام را در صفحهی اول کتاب بچسبانند، شب چهارشنبه دعای توسل بخوانند، شب جمعه دعای کمیل، و ایام عزاداریها و مناسبتها پرچم بالا ببرند و چندتا شعار بدهند بعد دانشگاه میشود انقلابی و اسلامی! دانشگاه اسلامی یعنی فکر، بینش، برنامه و تحقیقات ما باید عمیق و بر اساس مبدأ و معاد باشد. این را میگویند دانشگاه اسلامی؛ حتی اگر همه ریش داشته باشند و یا بنر در ایام خاص بزنند اینها دانشگاه را اسلامی نمیکند. فکر باید اسلامی باشد،کتاب باید اسلامی باشد، حرف زدن باید اسلامی باشد، برنامهها باید بر اساس مبانی اسلام و وحی و دین ارائه شود آن وقت دانشگاه میشود دانشگاه اسلامی. البته مسائل رو بنایی هم باید باشد ولی آنها دانشگاه را اسلامی نمیکند لذا به نظر میرسد انقلاب هم همینطور است.
🔹 پس کسی خیال نکند که حالا حوزه یک حقیقت است و انقلاب و انقلابی بودن حقیقتی دیگر و اکنون اینها با هم ضمیمه شدهاند و ما تاکید داریم که حوزه باید انقلابی بماند. نه این طور نیست بلکه حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است و در طول تاریخ هم انقلابی بوده است. حوزهی غیر انقلابی ولو حوزه است اما مورد تأیید نیست، حوزه اگر انقلابی نباشد به همان مقدار از حقیقت دین خارج شده، حوزه آن است که آموزههای دین را آنچنان که اولیای دین پیغمبر و ائمهی معصومین خواستند عمل و پیاده کند و اینها را در میان مردم نشر دهد و دین را اصلاً عملیاتی کند.
🔹 هنری که مرحوم امام(ره) داشتند نسبت به همهی علمای بزرگوار دیگر که خدا همه را مزد و اجر عنایت فرماید این بود که اسلام را عملی پیاده کردند و نقش پیغمبران را بازی کردند و عملاً دین را به متن جامعه آورد. دین را در متن جامعه نشاند و پیاده کرد و فهماند که دین، آموزههای ذهنی گوشهی کتابخانه و برای نظریهپردازی صرف نیست. بلکه یک حقیقت تکوینی واقعی پیاده شدنی است که انبیاء این کار را کردند ومدتها بود که این چراغ سوسو میزد. ایشان این چراغ را کاملاً روشن کرد و گفت دین یعنی این. دین یعنی متن سیاست واجتماع. دین یعنی عین حقیقت، پیشرفت، جولان، ظهور و بروز داشتن درهمهی ابعاد زندگی ولذا حوزهی انقلاب همینطور است. حوزه به معنای واقعی این است و این را میگویند حوزهی انقلابی.
✳ حوزه انقلابی، دانشگاهی است معرفتآموز حقایق وجود، تربیتگر نفوس متعالی …
🔹 لذا اگر ما بخواهیم حوزه انقلابی را تعریف کنیم اینطور میشود تعریف کرد: حوزه انقلابی عبارت است از «مرکز آموزش رسالت انسانی و پرورش استعدادها و قوای ملکوتی و ممارست در تشخیص وظیفهی دینی در ابعاد مختلف به همراه تقویت حس تعاون و همگرایی اجتماعی» البته این تعریف قدری نظری شد و اگر هر کدام از قیود را بخواهیم توضیح دهیم هم فرصت زیادی می٬خواهد هم بیان زیر مجموعههای هر کدام از حوصلهی یک گفتگو بیرون است. خلاصه این تعریف این میشود:
🔹 رسالت اجتماعی بر اساس آیات و روایات پرشمار از وظایف ذاتی و قطعی عالمان دینی است که در سیره انبیاء الهی و امامان ما همواره جریان داشته است. میتوانیم بگوییم هیچ امام و پیغمبری نداشتیم که یا کشته نشده باشد یا زندان نرفته باشد یا تبعید نباشد یا تحت فشار نبوده باشد؟ اگر آنها به اجتماع و سیاست کاری نداشتند، این همه تحت رنج و فشار نبودند. لذا اگر حوزه در آن عرصه وارد نشود به حوزوی بودن خود عمل نکرده است، یعنی در حقیقت مقداری از آموزههای دین وسیره انبیا و ائمه را زیر پا گذاشته و ساکت گذاشته است.
@salmanraoof
لطفا ادامه گفتگو را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
#گفتگو
#حوزه_انقلابی
آیت الله #محمد_محمدی_قائینی
حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
🔅🔅🔅
🔹 پس مسئله عکس آن چیزی است که مطرح میشود و اشکال به کسانی وارد است که میگویند باید در محدوده خاصی فعالیت کنید. در سطح گسترده جامعه نباید فعالیت عمومی انجام دهیم. یعنی به سیاست و اجتماع به معنای کلان آن نپردازیم. این منش بر اساس آموزههای دینی مورد اشکال و سؤال است. حوزه علمیه شیعه افتخارش آن است که در طول تاریخ همیشه حوزهای بوده است که درهمهی صحنهها حاضر بوده و تمدنساز و تاریخساز بوده است. اما آن زمان که حوزهها وارد عمل نشدند، عقبنشینی و افول نصیب ما شده است و به جامعه عقب ماندگی و بیفرهنگی رسیده است. نمونهاش در افغانستان و پاکستان میبینیم که از این فعالیتها برخوردار نبودهاند و چه روزگاری دارند. یا کشورهای مسلمان افریقایی که دائماً زیر بار ظلم هستند و عملاً از تمدن اسلامی فاصله گرفتهاند.
.
✳ حوزه جایی است که در آن آموزش است نسبت به چیزی که یک انسان باید دنبال آن برود .
🔹 حقیقت انسانی انسان، استعدادها و قوایی دارد اعم از مادی و ملکوتی و حوزه جایی است که این استعدادهای ملکوتی انسان را پرورش دهد و عملیاتی کند.
🔹 اینکه به دنبال تشخیص وظیفه باشد و دائماً در حال رصد باشد که چه باید کرد؟ ما چه باید بکنیم؟کسی که نائب پیغمبر مکرم اسلام است، نائب حضرت صاحب الزمان است چه باید کند؟ در همهی ابعاد مختلف زندگی نه فقط در یک بعد خاص، اسلام از ما چه خواسته؟ که هم این موارد را تمرین کنیم و هم آماده شویم که آن را در جامعه پیاده کنیم.
نکته آخر اینکه اسلام یک دین جامع اجتماعی همه جانبهنگر است. اجتماعی هم به معنای عام آن، یعنی در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، مدیریت، بهداشت و همهی ابعادی که زندگی انسان را در بر میگیرد. حوزه باید بتواند آموزههای اسلامی در همه این ابعاد را استخراج کند.
حوزه جایی است که در آن بتوانیم علاوه بر جنبهی آموزش، جنبه پرورش و تشخیص وظیفه را نیز تأمین کنیم و راه پیادهسازی این آموختهها درسطح جامعه را هموار کنیم؛ اینچنین حوزهای میشود حوزهی انقلابی. تعریف دوم دیگری هم برای حوزه انقلابی به نظر میرسد که عبارت است از: «حوزه انقلابی، دانشگاهی است که معرفتآموز حقایق وجود، تربیتگر نفوس متعالی، به حرکت درآورنده روح خلاق انسانی برای ساختن فرد و اجتماع ربانی است.» که قیدهای آن این موارد میباشد:
🔹 در حوزه انقلابی میخواهیم با حقایق وجود آشنا شویم. حوزه محلی برای آموختن چند اصطلاح خشک و بی روح نیست. ما به دنبال یافتن حقیقت هستیم. حقیقت وجود چیست؟ اعم از انسان و این جهان و مبدأ و معادی که درپیش است، در حوزه باید این زاویه را بشناسیم که حقایق وجود چه هستند.
🔹 نفس متعالی؛ انسان حقیقتی دارد به نام نفس که در حال تعالی و ترقی و بالا رفتن است و حقیقت انسان هم نفس اوست. حوزه نفسهای متعالی تربیت میکند. کار اصلی آن این است که نفسها را تربیت کند و ارتقا بدهد.
🔹 روح انسان خلاقیت دارد. ابتکار دارد. کارآفرین، فعال و کار ساز است. حوزه انقلابی حوزهای است که روح خلاق انسانی را به حرکت درآورد و عملیاتی کند تا هم فرد ربانی ساخته شود و هم اجتماع ربابی که مورد رضای خداست و اجتماعی که مطلوب خداست در همهی ابعاد و مسائل مختلف اجتماعی، فردی، سیاسی، اعتقادی، یک انسان ربانی میسازد که تعبیر دینی آن میشود: «عبدالله». پس برای نیل به حوزه انقلابی در چهار بعد باید اقداماتی صورت پذیرد:
آموزش
تهذیب
تخصص
✳ ساختن جامعه که باید فرد و جامعه را در جهت آرمانهای دینی و اسلامی بسازد.
📝 اسباط- شما در تعریف حوزه انقلابی به چهار قید اشاره فرمودید. عدهای سه ویژگی از تعریف شما را قبول دارند که حوزه محل درس و بحث و محل تربیت نفوس مستعده است اما معتقدند نباید آلودهی سیاست و اجتماع شود و ورود به عرصه سیاسی و اجتماعی حوزه را از حوزه بودن جدا میکند؟
✳ اگر کسانی چنین نظری داشته باشند عمدتاً از سر ناآگاهی است و مشکل آنها از عدم فهم صحیح معنای سیاست و اجتماع است. برخی خیال میکنند سیاست یعنی دغل بازی و باری به هر جهت بودن و انواع و اقسام اقدامات نفسطلبانه و جاهطلبانه و غرق در لذات و امکانات دنیا شدن برای تأمین شهوت و التذاذات نفسانی؛ اگر سیاست این باشد، ما نیز با آن مخالفیم و آموزههای دینی به ما چنین اجازهای را نمیدهد که وارد چنین عرصهای شویم. اما یقیناً سیاست در دین و بینش ما این نیست. اجتماع هم به معنی فعالیتهای تجاری یا لهو و لعب یا لغو نیست که بگوییم حوزه اگر دراین مورد وارد شود از حوزه بودن بیرون میرود؛ خیر. اجتماع یعنی همان حرکتی که همهی انبیاء میکردند. کارشان تربیت نفوس بود. کارشان سردمداری قافلهی بشریت در رسیدن به سعادت در همهی ابعاد بود.
@salmanraoof
لطفا ادامه گفتگو را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
#گفتگو
#حوزه_انقلابی
آیت الله #محمد_محمدی_قائینی
حوزه اصیل شیعی در ذات خود انقلابی است!
🔅🔅🔅
📝 اسباط- شما در تعریف حوزه انقلابی به چهار قید اشاره فرمودید. عدهای سه ویژگی از تعریف شما را قبول دارند که حوزه محل درس و بحث و محل تربیت نفوس مستعده است اما معتقدند نباید آلودهی سیاست و اجتماع شود و ورود به عرصه سیاسی و اجتماعی حوزه را از حوزه بودن جدا میکند؟
✳ اگر کسانی چنین نظری داشته باشند عمدتاً از سر ناآگاهی است و مشکل آنها از عدم فهم صحیح معنای سیاست و اجتماع است. برخی خیال میکنند سیاست یعنی دغل بازی و باری به هر جهت بودن و انواع و اقسام اقدامات نفسطلبانه و جاهطلبانه و غرق در لذات و امکانات دنیا شدن برای تأمین شهوت و التذاذات نفسانی؛ اگر سیاست این باشد، ما نیز با آن مخالفیم و آموزههای دینی به ما چنین اجازهای را نمیدهد که وارد چنین عرصهای شویم. اما یقیناً سیاست در دین و بینش ما این نیست. اجتماع هم به معنی فعالیتهای تجاری یا لهو و لعب یا لغو نیست که بگوییم حوزه اگر دراین مورد وارد شود از حوزه بودن بیرون میرود؛ خیر. اجتماع یعنی همان حرکتی که همهی انبیاء میکردند. کارشان تربیت نفوس بود. کارشان سردمداری قافلهی بشریت در رسیدن به سعادت در همهی ابعاد بود.
🔹 سیاست یعنی در روابط و مسائل اجتماعی بین افراد و امّتها قوانین و روش٬هایی باید حاکم باشد که اراده خدا در آن تجلی پیدا کند و زیربار ظلم نروند. تقابل با جبهه استکبار و باطل و تلاش برای تقویت و گسترش جبهه حق در مقابل طاغوت از وظایف اصلی و اساسی عالمان دینی است. آنها باید سیاست جامعه اسلامی یعنی صلاح و کمال را ترویج بدهند، ایستایی نداشته باشند، از مظلوم دفاع کنند، جلوی فحشا و منکر گرفته شود. البته در این رویکرد تعریف فحشا و منکر منحصر به امور اخلاقی نیست بلکه اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، تربیتی که الان دنیا را فراگرفته است را نیز در بر میگیرد. این نیز یک مغالطه بزرگ تاریخی است که فحشا و منکر را در امور اخلاقی منحصر کردهاند و تنها در قبال آن وظیفه نهی و برخورد ایجاب کردهاند، اما در حوزهها و عرصههای دیگر حیات اجتماعی سخنی از مصادیق فحشا و منکر زده نمیشود. همین امر موجب شده که برخی در حوزه وظیفه و رسالت خود را محدود به همین عرصههای خاص بدانند.
پایان گفتگو https://www.asbaat.ir/
@salmanraoof