فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ
خط معیار
ویژه هفته وحدت
بیان رهبر انقلاب درباره معیار و ملاک همراهی با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و جدی بودن در مقابله با دشمن؛
"حواسمان باید جمع باشد،
بدانیم چه کار میکنیم،
بدانیم چه میگوییم؛
حرفی که میزنیم در جهت نقشهی دشمن نباشد،
جدول دشمن را کامل نکند."
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#راهیان_نور
اقتدار با زبانِ نرم منافاتی ندارد
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بدون_تعارف
با پزشک خانم ایرانی وطن دوستی که چند روز قبل به عنوان برترین پزشک غددکودکان در جهان انتخاب شد.
در آنجا گفتم که همینجا در ایران بمانید و جذب کشورهای خارجی نشوید
ماجرای تودهنی خانم دکتر به اماراتیها که از واژه خلیج عربی استفاده میکردند
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #یهود_و_سیاست
پرونده بررسی کتاب "فاتحین جهانی" ۵.
نسخه مدرن #پوریم در #دادگاه_نورنبرگ
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15336
◀️ قسمت سوم:
🔶🔸بزرگترین عید یهود
بهمناسبت کشتارجمعی ایرانیان
🔹قصد نداریم ماجرای استر و هامان را بهطور کامل نقل کنیم، اما لوئیس مارشالکو تحلیل جالبی دارد و میگوید:
"در اینماجرا، میتوان کاربرد همان روشهای دادگاه نورنبرگ را دید؛
دروغ و افترا!
او کشتار دادگاه نورنبرگ را یک پوریم یهودی دیگر، و مانند پوریمی میداند که استر و مردخای بهراه انداخته و بهموجب آن ۷۵ هزار ایرانی را از اقوام مختلف کشتند."
🔹او میگوید:
"ماجرای دادگاه نورمبرگ در امتداد عید پوریم قرار دارد و مانند همیشهی روزگار، هر زمان یهودیان قدرت را بهدست گرفتهاند، پیروزی خود را با قتلعامهای خونین جشن گرفتهاند.
به اینترتیب، مانند زمانیکه استر و مردخای، با دروغ و توطئه هامان را از سر راه برداشتند و ایرانیها را بهطور دستهجمعی اعدام کردند، در مقطع پایانی جنگ جهانی دوم هم با از سر راه برداشتن هیتلر و اعدام سران نازی آلمان، کشتار و تصفیهی خود را در اروپا آغاز کردند."
🔹مارشالکو، کتاب استر را روایت مفصّلی از قربانیان قتلعام همگانی استر و مردخای میخواند که با خشونت و بیرحمی استثنایی به قتل رسیدند.
او میگوید:
"قوم یهود برای بیش از دوهزار و ۵۰۰ سال سنّت عید پوریم را حفظ کرده و سالروز اعدام مردم بیگناه ایران را با شور و شعف فراوان و مستی جشن میگیرد."
مارشالکو خود در یکی از شهرهای کوچک مجارستان شاهد برگزاری این سنّت بوده است.
🔹مولف کتاب «فاتحین جهانی» میگوید:
"تنفر ابدیای که در پس تعالیم کارل مارکس و روشنگریاش شعله میکشد، باعث بهقدرت رسیدن یهودیان با طغیان کمونیستی شد و «پیامبران اینکینه و نفرت» (کمونیستها) همراه بلشویسم بهقدرت رسیدند.
در نتیجه در عصر جدید باید قصّهی هامانهای عصر جدید را نوشت؛
همهی سیاستمداران، روحانیون، دولتمردان، نویسندگان و همهی کسانی که این شجاعت و آزادگی را داشتند که مقابل تهدید یهودیت بایستند."
🔹مارشالکو، عید پوریم را بهعنوان بزرگترین عید یهود، عید «نفرت و انتقام» میخواند؛
در حالیکه بزرگترین عید مسیحیت، یعنی کریسمس عید تولد عشق و رحمت است.
به اینترتیب، مجدداً تعالیم عیسی مسیح علیهالسلام و انقلاب ضدیهودش را مقابل حکومت جهانی یهود قرار میدهد.
🔶🔸برپایی یکپوریم مدرن با دادگاه نورمبرگ
🔹دهمین فصل کتاب «فاتحین جهانی»، «عید پوریم جدید و نورمبرگ» نام دارد.
مارشالکو در آن، دادگاه نمایشی نورنبرگ را که برای محاکمهی سران آلمان نازی و همراهانشان برپا شد، پوریم جدید یهودیان عالَم میداند و میگوید:
"این پوریم نو، «لباس حقوقی» به تن کرد.
یعنی هدفش همان کینه و انتقامجویی یهودی موجود در عهد عتیق بود؛
اما یک عنوان حقوقی کاملاً جدید و تازه پوشید تا قتلعامهای دستهجمعی ابداعشده و اهداف واقعی پشت سرشان را بپوشاند."
🔹او با اشاره به کار عجیب و خندهدارِ جمعکردن جنایتکاران جنگی در دادگاه نورنبرگ براساس دموکراسی آمریکایی، اینسوالات را مطرح میکند:
«آیا واقعاً آن دادگاهی بیطرف زیر نظر ایالات متحده، بریتانیای کبیر، فرانسه و روسیه شوروی بود، با اینکه کل کار چیزی جز شمشیر یَهُوَه نبود که گردن مردم شکستخورده را میزد؟
آیا این قوانین جدید یعنی مبنای آرای دادگاه، واقعاً و ماهیتاً مسیحی بود؟
آیا در آنجا عدالت حکمفرما بود یا انتقامجویی؟» (صفحه ۲۲۳)
🔹این پژوهشگر مسیحی میگوید:
"در دادگاه نورنبرگ یکی از مهمترین اصول حقوقی، یعنی اینکه هیچ مدعیای نمیتواند در شکایت مربوط به خودش، در مسند قضا بنشیند، عملاً کنار گذاشته شد.
در جلسات دادگاه هم، پرچمهای آمریکا و شوروی کنار هم در اهتزاز بودند.
همچنین در همانحال که برگزارکنندگان دادگاه نورنبرگ با ژست عدالتخواهی مشغول محکومکردن آلمانیها و دیگران بودند، در زیرزمینهای ساختمان دادگاه، وحشیانهترین شکنجهها در حال اِعمال بودند!"
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15390
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
جاسوسان در تهران؛
https://eitaa.com/salonemotalee/14975
رابطین خوب آمریکا؛
https://eitaa.com/salonemotalee/15089
پلورالیسم؛ قدرت و مبارزه سیاسی
https://eitaa.com/salonemotalee/15218
اصلاحات مُرد؛ زنده باد کودتا
https://eitaa.com/salonemotalee/15306
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15338
◀️ قسمت سیزدهم
اصلاحات مُرد، زندهباد کودتا ۳.
🔶🔸انقلاب زنانهی آلن تورن
🔹"ایران، یک بهشت ایدهآل برای جنبش دانشجویی دختران!"
این پیامِ سفر آلن تورن ۷۶ ساله و نظریهپرداز پرآوازهی «جامعه مدنی» از پاریس به تهران بود که پایان زمستان ۱۳۸۰ به دعوت عطاءالله مهاجرانی رقم خورد.
بسته پیشنهادیاش برای اصلاحطلبان:
«خلق یک انقلاب زنانه در ایران» (۶۸)
🔹او به عنوان تحلیلگری برجسته در زمینهی «جنبشهای اجتماعی اپوزیسیون» این ایده را در جلسات مشترکی با:
موسسه مطالعات وزارت امور خارجه،
مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها،
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
و سرانجام ضیافت شام سفارت فرانسه طرح کرد. (۶۹)
🔹تورن اعتقاد داشت:
«ایران، مکان ایدهآلی برای دانشجویان و جنبشهای دانشجویی به خصوص جنبش دانشجویی دختران است»، (۷۰)
چون این جنبش نظرگاه خاصی در مورد یک مشکل اجتماعی دارد؛ تحصیل کردهاند، مدرن فکر میکنند، تفکراتشان شکلی جهانی دارد و در پی ایجاد نهادهای سیاسی جدید هستند. (۷۱)
🔹تصویر او از سیاستگزاران دولت دوم سیدمحمدخاتمی ماهیت جالبی داشت و به آنها میگفت:
«شما نه میخواهید آیتالله باشید و نه میخواهید سرمایهدار باشید، شما میخواهید شالوده نهادهای لازم انتخابات آزاد را برای اکثریت افراد پیریزی کنید.» (۷۲)
این جامعهشناس فرانسوی به اصلاحطلبان توصیه کرد:
باید از یک «امکان سیاسی» که خلق آن در ایران به مراتب آسانتر از کشورهای اروپایی است، بهره گیرند:
"به اعتقاد من شما میتوانید نخستین کشوری در جهان باشید که «انقلابی بر پایهی حمایت از حقوق زنان» به وجود میآورد.
چرا که برحسب آنچه دیدهام ایران از معدود کشورهایی است که مسئله زنان در کانون مسائل آن قرار دارد." (۷۳)
🔹آلن تورن رهبران دولت اصلاحات را به پیروی از الگوی موسسه تحقیقات امنیتی پنتاگون (Rand) در گستره «اسلام لیبرال» فراخواند و همرأی با فرید زکریا و ولیرضا نصر در شورای روابط خارجی آمریکا گفت:
«راه تجدد ایران» از ترکیه میگذرد:
"«راه تجدّد ایران» از مرزهای «ترکیه» عبور میکند.
ترکیه برای ما «آزمایشگاه» است.
آزمایشگاهِ خوبیها و بدیهای تجدّد و چالشها و برونرفتهای «روشنفکران دینی» از آن." (۷۴)
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15392
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
"#نیمه_شبی_در_حله"
نوشته حجتالاسلام مظفر سالاری
بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#نیمه_شبی_در_حله
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15340
◀️ قسمت چهلم
- کار آسانی نیست. مادرم مخالف آزار دادن شیعیان است؛ اما معمولا” مجبور است ساکت بماند.
- وزیر هم ناصبی است؟
- نمیدانم، فکر نمیکنم.
- در بازار، مرد نیکوکاری است به نام ابوراجح. حمام زیبایی دارد. شیعه است. من تا به حال مردی به آن خوبی و درستکاری ندیدهام. روزی نزد او بودم که وزیر به حمام آمد تا دو پرندهی زیبای ابوراجح را، که قو نام دارند، بگیرد و به پدرت هدیه بدهد.
- توصیف آن دو پرنده زیبا را شنیدهام. کاش می توانستم آنها را ببینم!
- قوها درون حوض رختکن هستند. ابوراجح و مشتریها به این دو پرنده علاقه زیادی دارند.
ابوراجح به وزیر گفت که به قوهایش علاقه زیادی دارد و آنها باعث رونق بیشتر کسب و کارش شدهاند.
سرانجام وزیر به بهانهای واهی، آنچنان سیلی محکمی به ابوراجح زد که آن بیچاره روی زمین افتاد و از بینیاش خون جاری شد.
بعد هم او را تهدید کرد و رفت.
این در حالی بود که ابوراجح به وزیر بیاحترامی نکرد و حاضر شده بود قوهایش را به پدرت هدیه بدهد.
قنواء قبل از آنکه اسبش را به تاخت درآورد
گفت:
"مذهب وزیر، مقامپرستی است.
او هر کاری میکند تا همچنان وزیر بماند.
پسرش، رشید را نیز واداشته که مانند او فکر کند.
وزیر دلش میخواهد مرا برای رشید بگیرد تا پیوندش با پدرم محکمتر شود.
پس بدان که وزیر و پسرش از اینکه تو به دارالحکومه رفت و آمد میکنی خشمگین هستند."
هنگامی که پل در چشمانداز ما قرار گرفت، قنواء گفت:
"حالا که من خود را به شکل پسرها در آوردهام، باید بروم و قوهای ابوراجح را ببینم."
قنواء به من فرصت نداد تا از این تصمیم منصرفش کنم.
پاها را به پهلوهای اسب کوبید و چون تیری که از چلهی کمان رها شده باشد به حرکت در آمد.
خوشبختانه ابوراجح در حمام نبود.
قنواء سکهای به طرف مسرور انداخت و گفت:
"برو مواظب اسبها باش تا باز گردیم."
مسرور سری تکان داد و رفت.
کسی در رختکن نبود.
قنواء کنار حوض نشست و با تعجب و حسرت گفت:
"این دو پرنده سفید زیباتر از آن هستند که فکرش را میکردم."
بودن قنواء در آنجا کار درستی نبود.
اگر ابوراجح از راه میرسید، قنواء را میشناخت و از اینکه او را به حمام آورده بودم، آزرده خاطر میشد:
- بهتر است برویم. ما هرگز نباید به اینجا میآمدیم.
قنواء ایستاد و گفت:
"تو خواستی به سیاهچال بروی و من همراهیات کردم. حالا من خواستم به اینجا بیایم و قوها را ببینم و تو مرا همراهی کردهای. اینجا که بدتر از سیاهچال نیست! من، حماد و صفوان را از سیاهچال نجات دادم، در عوض این دو پرنده را از تو میخواهم. تو باید آنها را از ابوراجح بخری و برایم بیاوری. بهایشان را هر چه باشد، میپردازم."
- فراموش نکن که این قوها فروشی نیستند.
- هر چیزی قیمتی دارد. ابوراجح خوشحال خواهد شد که مثلا” صد دینار بگیرد و آنها را به من بدهد.
از قنواء فاصله گرفتم و گفتم:
"من نمیخواهم ابوراجح مرا با تو در اینجا ببیند.
میروم تا سری به پدربزرگم بزنم.
اگر میخواهی همینجا بمان و وقتی ابوراجح آمد در این باره با او صحبت کن.
هرچند میدانم که او قوهایش را با صندوقچهای پر از طلا و جواهر هم عوض نمیکند."
بیش از آنکه از رنجیدن قنواء نگران باشم، از این واهمه داشتم که ابوراجح از راه برسد.
از حمام بیرون آمدم.
مسرور مشغول نوازش اسبها بود.
قنواء هم بیرون آمد.
با بیاعتنایی سوار اسبش شد و با حرکات افسار، اسبش را به چرخیدن واداشت.
مسرور با وحشت خود را کنار کشید تا اسب آسیبی به او نزند.
افسار اسب دیگر را به قنواء دادم و به مسرور گفتم:
"نام این جوان، جوهر است.
به دستور اربابش به اینجا آمده تا این دو اسب را بدهد و قوها را بگیرد. حال که ابوراجح نبود باید دست خالی بازگردد."
مسرور به قنواء گفت:
"زحمت بیهوده نکش. وقتی ابوراجح، قوهایش را به وزیر نداد، به ارباب تو هم نخواهد داد."
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15457
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
توضیح خطبه ۷۰.mp3
3.68M
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#شرح_نهجالبلاغه
شرح و تفسیر خطبه ۷۰ نهجالبلاغه
درخدمت حجةالاسلام
#استاد_احمد_غلامعلی
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
✅ملت ایران و عجایب کمکهای دولتی
علی المومن نویسنده عراقی از یارانههای دولتی در ایران شگفت زده شد و نوشت:
م.م جوان عراقی ۴۰ سالهای است که ازدواج کرده و ۳ فرزند دارد. او در شهر مشهد زندگی می کند.
به خاطر آنکه مادرش ایرانی است تابعیت ایران را بدست آورده است.
او به خانه من در نجف آمد و صحبتهای طولانی از اوضاع زندگی و خدمات در ایران شد و گاهی با اوضاع خدمات در سوئد و امارات مقایسه میکرد چون در سابق سه سال در استکهلم و دو سال در دبی زندگی کرده بود.
م.م میگوید که دولت ایران به هر شهروند ایرانی چه فقیر و چه پولدار ماهیانه مبلغی معادل ۳۰۰ هزار تومان کمک میکند و چون خانواده او پنج نفره است ماهیانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکند که معادل ۴۰ دلار آمریکاست.
فکر میکردم این مبلغ بسیار ناچیز است و اصلا چیزی نیست. اما م.م مرا شگفت زده کرد که این مبلغ برای پرداخت همه خدمات دولت کافی است. رقمهایی که باورش سخت است بدین قرار میباشد:
۱. قبض برق بدون قطعی یک ثانیه و بدون محدودیت یا جیره بندی میانگین ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان که مساوی است با ۳ دلار و ۲۰ سنت
۲. قبض آب بدون قطعی یا جیره بندی با میانگین ماهیانه ۸۰ هزار تومان که این مبلغ مساوی ۲ دلار و ۱۰ سنت است
۳. قبض گاز یعنی لوله کشی گاز در منزل که مثل لوله کشی آب است (ایرانیها اصلا چیزی به نام کپسول گاز نمیشناسند) با میانگین ماهیانه ۱۱۰ هزار تومان مساوی ۳ دلار
۴. قبض تلفن شامل آبونمان استفاده داخلی با مصرف معمولی با میانگین ماهیانه ۳۰ هزار تومان که معادل ۸۰ سنت است
۵. هزینه اینترنت وای فای ۹۰ هزار تومان در ماه معادل دو دلار و ۶۰ سنت
۶. هزینه موبایل برای ۳ خط متعلق به او و همسر و پسر بزرگش با میانگین ماهیانه ۹۰ هزار تومان معادل دو دلار و ۶۰ سنت
۷. هزینه اینترنت برای سه خط موبایل متعلق به او و همسر و پسرش ماهیانه ۶۰ هزار تومان معادل یک دلار و ۸۰ سنت
۸. هزینه بنزین خودرو شخصی برای چهار بار بنزین زدن با قیمت آزاد ۴۲۰ هزار تومان به میانگین ماهیانه که مساوی ۱۱ دلار است. قیمت آزاد هشت سنت برای هر لیتر. دولت ایران برای هر خودروی شخصی ماهیانه ۶۰ لیتر بنزین سوبسید دار میدهد با مبلغ ۱۵۰۰ تومان برای هر لیتر معادل ۴ سنت که ارزانترین بنزین در جهان است یعنی دولت به هر خودرو ۶۰ لیتر ماهیانه بنزین میدهد معادل ۵ دلار. اما خرید بنزین با قیمت آزاد یعنی ۸ سنت در هر لیتر نامحدود و بدون جیرهبندی است
۹. هزینه بیمه بهداشتی برای پنج نفر ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان معادل ۸ دلار که انواع عمل جراحی و مداوا و دارو و رادیولوژی و سونوگرافی را پوشش میدهد
✅ و بدین ترتیب مجموع آنچه م.م ماهیانه برای پرداخت هزینه برق و گاز و ارتباطات و اینترنت و بیمه و معالجه و بنزین میپردازد حدود یک میلیون و سیصد هزار تومان است معادل ۳۴ دلار آمریکا که ۲۰۰ هزار تومان کمتر از مبلغ کمک ماهیانه دولت است. یعنی مبلغ یارانه که دولت به همه شهروندان میدهد همه هزینههای خدمات دولتی را پوشش مدهد و قسمتی هم زیاد میآید یعنی دولت ایران عملا همه این خدمات را مجانی به ملتش عرضه میکند و چنین حالتی در کل کشورهای دنیا بینظیر است از جمله کشورهای پیشرفته غربی و کشورهای ثروتمند عربی. به این خدمات باید کمک دولت به بخش های آموزش تامین اجتماعی و تفریح را افزود.
آنطور که م.م میگوید بعضی از ایرانیها قدر نعمتی که در آن هستند را نمیدانند و اگر فقط یک روز در کشور دیگری زندگی کنند ارزش کشورشان را خواهند فهمید. در مقابل رسانههای عربی و غربی تصویر موهوم سیاهی از اوضاع ایران نشان میدهند گویی از کشوری در مریخ سخن میگویند.
🤯این هم از شگفتیهای عجیب ایران و مردم عجیبتر از آن👀
و عجیبتر آنکه هنوز عدهای دنبال آب و برق مجانی برای کم درآمدها میگردند!
والحمدلله
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#سرداران_اسلام
#صلاحالدین_ایوبی
صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی که بعدها معروف به صلاح الدین ایوبی شد، یکی از نامدارترین حاکمان و فرماندهان در تاریخ اسلام بوده است.
🔶🔸زندگینامه
🔹صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی که بعدها معروف به صلاحالدین ایوبی شد، یکی از نامدارترین حاکمان و فرماندهان در تاریخ اسلام بوده است.
او فتوحات بسیاری را برای مسلمانان به دست آورد و از مرزهای اسلامی در مقابل مسیحیان اروپایی حفاظت کرد که در ادامه از آن بحث خواهیم کرد.
🔹نجم الدین ایوب پدر پادشاهان ایوبی در تکریت زندگی میکرد و صلاح الدین نیز در همان شهر به دنیا آمد.
در این شهر قوم کرد زندگی میکردند و خاندان ایوبی نیز جزو قوم کرد بودند.
البته به جهت غلبهای که عربی بودن در آن زمان یافته بود، آنها کمتر به کرد بودن شناخته شده بودند و این به این سبب بوده که در آن زمان نژاد غیرعرب کمتر به عنوان نژاد خاص خود قدرت ترکتازی داشته است.
🔹نجم الدین ایوب در زمان عماد الدین زنگی حاکم شهر بعلبک بود.
صلاحالدین از همان اوان کودکی علاقه شدیدی به یادگیری فنون جنگی، به ویژه شمشیربازی و جنگ با خنجر داشت و بالاخره در این فنون مهارتهایی را به دست آورد.
او به احتمال زیاد از همان کودکی با فقه شافعی آشنا شده باشد؛ فقهی که بعدها در ترویجش تلاش بسیاری کرد.
🔶🔸مذهب
🔹صلاح الدین بدون شک یک سنی متعصب و شافعی تمام عیار بود.
وقتی که در مصر به قدرت رسید تمام سعی خود را در نشر این مذهب و جایگزین کردن آن به جای مذهب شیعه به کار گرفت که در قسمتهای بعدی این مطلب را بیش تر توضیح میدهیم.
🔶🔸ورود صلاحالدین به مصر
🔹مسیحیان در سالهای ابتدایی جنگ صلیبی توانسته بودند شهرهای مسلماننشین بسیاری را فتح کنند.
این فتوحات به آنان روحیه بسیار داد تا این که طمع فتح قاهره، مرکز دولت فاطمی را در سر بپرورانند.
🔹«ارتش بزرگ مسیحی به سمت قاهره حرکت کرد و شهرهایی که در میان راه بود از جمله شهر بزرگ بلبیس را فتح و آنجا را غارت کرده و مردمان را نیز کشتند».
در نهایت آنها به قاهره رسیدند و آنجا را به محاصره خود در آوردند. اما مردم قاهره که بیم آن داشتند فرنگیها در قاهره نیز چنان کنند که در بلبیس کرده بودند، به دفاع از شهر برخاستند.
🔹العاضد که به عنوان خلیفه فاطمی در آنجا حکومت میکرد از حکومت عباسی درخواست کمک کرده و از آنها تقاضا کرد برای رفع مشکل صلیبیون نیروی نظامی به آنجا بفرستند.
او که خوب میدانست بدون کمک، قدرتی برای مقابله با غربیها ندارد، خواستار لشکرکشی اسدالدین شیرکوه فرمانده بزرگ که عموی صلاح الدین بود، شد.
🔹«اسد الدین با شش هزار سپاهی عازم مصر شد و پیش از حرکت، نیازهای سپاهیان را رفع نمود و هر سواری را بیست دینار عطا کرد.
جماعتی از امرا نیز در خدمت او بودند و صلاح الدین یوسف بن ایوب به همراه پدرش ایوب برادر شیرکوه او را همراهی میکردند.
چون نزدیک قاهره شد فرنگیها عقبنشینی کرده و به شهرهایخود بازگشتند.
او نیز در اواسط همان سال وارد قاهره شد.
"العاضد لدین الله" خلیفه فاطمی او را خلعت داد و برای او و لشکریانش مقرری معین نمود».
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15534
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#مسلمانان_صهیونیست
کار ویژه «شبکه نفوذ»
برای ایجاد تصویری «#دروغگو»
از ایران و ایرانی
◀️ مقاله اول؛
اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگنرم https://eitaa.com/salonemotalee/14395
◀️ مقاله دوم؛
فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14605
◀️ مقاله سوم؛
ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم
https://eitaa.com/salonemotalee/14742
◀️ مقاله چهارم؛
«تولد یک ملت» و «جان فورد»؛ کشف ظرفیت سینما در دروغگویی
https://eitaa.com/salonemotalee/14905
◀️ مقاله پنجم؛
«اسکار» بنگاه الگوسازی و معرفی افسران جنگ نرم آمریکا
https://eitaa.com/salonemotalee/15041
◀️ مقاله ششم؛
«جنگ جهانی اول»؛ پایان افسانه «هنر برای هنر» در سینما
https://eitaa.com/salonemotalee/15222
🔗ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#مسلمانان_صهیونیست
کار ویژه «شبکه نفوذ»
برای ایجاد تصویری «#دروغگو»
از ایرانوایرانی
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15222
◀️ مقاله ششم؛
«جنگ جهانی اول»؛ پایان افسانه «هنر برای هنر» در سینما ۲.
🔹مرور دقیق تاریخ نشان میدهد که پیامدهای «جنگ جهانی اول» محدود به تغییرات «ژئوپلتیک» (Geopolitics) نشد و گسترهی این جنگ وسیع، تنها نقشهی جغرافیای جهان را دستخوش تغییرات نکرد؛
بلکه این جنگ بیش از هر چیز، فرهنگ و حوزههای تمدنی را متأثر از خود ساخت؛
و در تقابل با سُنّتها و ارزشهای اجتماعی جوامع برآمد
و زمینههای لازم برای مشروعیت بخشیدن به حذف دین از زندگی تودهها را پدید آورد
و در این راستا صنعت نوپا و نوین «سینما» بهعنوان یکی از بهترین خدمتگذاران رسانهای عمل نمود.
🔹پس اگر چه «جنگ جهانی اول» در ظاهر با افول امپراطوریهای بزرگ و ظهور قدرتهای جدیدی در عرصهی نظام بینالملل همراه بود؛
اما واقعیت آن است که کارکرد نهایی این ظهور و سقوطها در مجموع منجر به حذف تفکرات «خدامحور» (Theism) و جایگزینی آن با تفکرات «بشرمحور» و «اومانیستی» (Humanism) دستهبندی میشدند.
🔹از این منظر است که با خاتمه «جنگ جهانی اول» در ماههای پایانی سال ۱۹۱۸م (۱۲۹۷شمسی) موجی از ایدئولوژیهای دستساز بشر در سطح جهان منتشر شد.
🔹ایدئولوژیهایی برآمده از تفکرات «بشرمحور» که هریک با برجسته نمودن و تمرکز بر بخشی از تمایلات و نیازهای انسانی توانستند به زدودن «ادیان» و بالأخص «ادیان الهی» از سطح اجتماع مبادرت ورزیده؛
و حاکمیتهایی جدید را به وجود آورند
و این حاکمیتهای مُدرن را با اقبال و گرایش تودهها همراه سازند.
🔹بر این اساس، تولد قدرت «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» که با اصالت بخشیدن به «جمعگرایی» (Collectivism) ظهور نمود
و یا بروز قدرتی با عنوان «ایالات متحده آمریکا» که اصالت را به «فردگرایی» (Individualism) میبخشید
و یا پیدایش «دولت آلمان نازی» (Government of Nazi Germany) و «ایتالیای فاشیستی» (Fascist Italy) که اصالت را به «ملیگرایی» (Nationalisme) میداد و…؛
تماماً محصول حذف تفکرات «خدامحور» و جایگزینی آن با تفکرات «بشرمحور» بود که «جنگ جهانی اول» بهخوبی زمینهساز ایجاد آن در جهان گردید.
🔹مبتنی بر این جلوهگری نوین بود که تمرکز بر صنعت نوپای «سینما» بهسرعت مورد توجه حکومتها قرار گرفت
و این «صنعت-هنر-رسانه» را با حضور گستردهی «نازیسم» (Nazism) و «فاشیسم» (Fascism) و «سوسیالیسم» (Socialism) و «کمونیسم» (Communism) و… مواجه ساخت.
حضوری گسترده و پرشمار که به تبع خود «سینما» را دچار پدیدهای نمود که شاید بتوان از آن با عنوان «سونامی ایسمها» تعبیر نمود.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#خوندلی_که_لعل_شد؛
کتاب خاطرات رهبر انقلاب
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15225
◀️ قسمت هفتادونهم؛
📒فصل دوازدهم: سلول شماره ۱۴. ۲.
🔶🔸زندان سیاسیها در مشهد
پیش از این گفتم که در مشهد زندانی برای سیاسیون وجود نداشت
سومین و چهارمین بازداشت من در زندان نظامی مجاور مرکز نگهبانی بود
در آن سال در انتهای پادگان، زندانی برای سیاسیها ساختند و در مستقلی هم برایش باز کردند
مجموعاً ۲۰ سلول وجود داشت
در دو سوی هردو ساختمان، شیرهای آب و سرویسهای بهداشتی کوچک و مختصری در نظر گرفته بودند
مرا در چهارمین سلول جای دادند
پیش از این اتاقی به این کوچکی ندیده بودم مربعی که طول هر ضلع آن یک متر و نیم بود
در آن نه هیچ روزنهای بود نه چراغی
تاریکی مطلق بر آن حکم فرما بود
زندانی تنها زمانی که در سلول باز میشد یا زمانی که درپوش روزنه کوچکی که روی در بود را میگشودند تا نگهبان یا یکی از مسئولان با زندانی صحبت صحبتی بکند؛ روشنی را میدید
🔶🔸بالا بردن روحیه زندانیها
به من دو پتو دادند
هوا رو به سردی میرفت
نزدیک غروب آفتاب بود و من هنوز نماز نخوانده بودم
از آنها خواستم که وضو بگیرم
اجازه دادند تا برای وضو گرفتن به سر شیر آب بروم
وقتی از جلوی در سلولها میگذشتم احساس کردم که زندانیانی در آنها هستند
همچنین احساس کردم که این زندانیان میکوشند از برخی درزهای در و روزنهی کوچک روی آن مرا ببینند
همانطور که از برابر یکی از درها میگذشتم صدای آهسته و لرزانی را شنیدم که میگفت من فلانیم
متوجه شدم او یکی از همرزمان است که در همان روز و یا چند روز پیش دستگیر شده بود و من تا آن لحظه از دستگیریش اطلاع نداشتم
احساس کردم که روحیه زندانیان بسیار ضعیف است لذا با صدای بلند با نگهبانان شروع به صحبت کردم تا زندانیان صدای مرا بشنوند و مقداری روحیه به آنها بدهم
مثلاً یک بار پرسیدم محل وضو گرفتن کجاست
یک بار دیگر جهت قبله را پرسیدم
به خاطر دارم وقتی جهت قبله را پرسیدم یکی از آنها پاسخ داد به سمت گوشه
با صدای بلند گفتم:
"بله! گوشهی سلول همواره قبله است"
و این کنایه است از توجه قلب انسان مومن به خدا
کنج سلول همواره همراه با یاد و نام خدا برای مومن است و مثل حرم الهی و مکه است که به تعبیر قرآن در سرزمین برهوت واقع شده است
یکی از نگهبانها از من خواست عمامهام را بردارم
قبول نکردم
گفت:
"مقررات زندان چنین ایجاب میکند"
گفتم:
"من این مقررات را قبول ندارم. من تاکنون در زندانهای قبلی عمامهام را به کسی تحویل ندادهام. برو و از رئیست در این باره بپرس."
هنگام حرف زدن صدایم را بلند میکردم تا کسانی که در سلولها زندانیاند صدایم را بشنوند و روحیهشان تقویت شود
چنین حرفهایی معمولاً آدمهای ترسان را آرامش میبخشد
در اذان و اقامه و اذکار رکوع و سجود هم صدایم را بلند کردم
وقتی نماز را به اتمام رساندم به خود باز آمدم و در اندیشه عمیق فرو رفتم؛
"چرا مرا بازداشت کردهاند؟!"
انگیزههای بسیاری برای زندانی کردنم وجود داشت اما کدام یک از اینها ساواک را به دستگیری واداشته بود؟!
چه مسائلی برای آنها کشف شده بود؟!
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee