eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
962 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✳️ مقدمه؛ 🔹فلسطین سرزمینی که میان دو قدرت بین‌النهرین و مصر قرار دارد، در آن زمان (بقول ویل دورانت) شبیه این بود که میان دو سنگ زیرین و زبرین آسیاب قرار دارد و از هر دو طرف همیشه تحت فشار بوده است. جاده اعظم که از فلسطین عبور می‌کند و دو تمدن بین‌النهرین و مصر را به همدیگر متصل می‌کند، از بابل شروع شده از رود اردن عبور کرده، فلسطین را در نوردیده و از شمال ارتفاعات سینا در کنار ساحل مدیترانه، به مصر وارد شده به دو پایتخت متناوب مصر یعنی ممفیس و تبس، می‌رسد. 🔹در این‌جا باید به وضعیت جغرافی صحرای سینا که میان فلسطین و مصر واقع است اندکی توجه شود؛ زیرا در مباحث آینده لازم خواهد بود: صحرای سینا از هر چهار جانبش به زمین‌های هموار محدود می‌شود و وسط آن کوهستان سینا است. در سمت مدیترانه نوار ساحلی باریک و همچنین در ساحل خلیج قلزم (سوئز) و خلیج عقبه نیز نوار باریک هموار، کوهستان طور را در برگرفته‌اند. و از جانب مصر همان‌جا که امروز به کانال سوئز‌ ختم می‌شود فاصله کوهستان و کانال ناحیه‌ی چندان پهناوری نیست، در قدیم هم تقریباً همان حدود مرز سینا محسوب می‌شده. 🔹جاده اعظم در جائی که به صحرای سینا می‌رسید از باریکه هموار میان کوه سینا و دریای مدیترانه عبور می‌کرد. پس از ویرانی شهر سدوم، مردمان بین‌النهرین و مصر به شدت از مشاهده‌ی شهر ویران‌شده مشمئز بل ترسان بودند. لذا جاده به سمت جنوب گرایش یافت و سه راهی جاده اعظم با جادّه‌ی بخور به شهر مدین در حوالی نوک خلیج عقبه منتقل شد. از آن پس، مسیر عبور جاده اعظم از جنوب کوهستان سینا و باریکه ساحل خلیج عقبه و خلیج قلزم (سوئز) می‌گذشت. 🔹جاده‌ای که از حوالی یمن و دریای عمان پس از پیمودن طول کوه‌های حجاز، در دوره‌ی پیش از ویرانی شهر لوط (سدوم) در آن‌جا به جاده اعظم می‌رسید، در دوره دوم در شهر مدین به هم رسیده و سه راهی را تشکیل می‌دادند. این جاده دوم در قرون بعدی به جاده بخور معروف گشت. 🔶🔸زمینه‌ی جامعه‌شناختی شهر لوط 🔹شهر سدوم محل حضور مردمان مختلف از نژادهای مختلف بود و واقعاً مصداق یک کاروانسرای بزرگ شده بود. 🔹مسافران از هر جانب با کاروان‌های روان در سه جاده، پشت سر هم به سدوم می‌رسیدند. آنان در آن سفرهای طولانی علاوه بر هر نیاز، به شدت احساس نیاز جنسی می‌کردند. سدومیان نیز كه در صدد جمع پول و مال بودند زنان را در اختیار مسافران (به قول امروزی‌ها جهانگردان) قرار می‌دادند. 🔹میان رواج فحشای زنانگی در میان یک مردم، با همجنس‌گرایی مردان، یک ملازمه‌ی لاینفک وجود دارد. یعنی مردانی که زنان را در اختیار دیگران قرار دهند، خود به همجنس‌گرایی مبتلا می‌شوند. و رونق همجنس‌گرایی مردان نیز منشأ همجنس‌گرایی زنان می‌شود. خواهیم دید که مردم سدوم به مرحله‌ی سوم یعنی همجنس‌گرایی زنانه نیز رسیده بودند. 🔹در احادیث ما آمده است که شهوت (غریزه‌ی جنسی) بُرنده‌ترین و کارآمدترین ابزار در دست شیطان است. ابلیس توانست با استفاده از موقعیت شهر سدوم، از شهوت مردم برای نظام کابالیستی خود بهره کافی را ببرد. [در این‌باره رجوع کنید: بحار، ج۱۲ ص۱۵۵ و آخر ص۱۶۱ و اول ص۱۶۲] 🔹به خوبی روشن است که منشأ شیطانی فساد جنسی جامعه‌ی سدوم، سه راه بودن و ماهیت کاروانسرائی آن شهر بوده است. البته تکرار عبارت «سه راه» به خاطر اهمیت دو جاده اعظم و جاده بخور است و گرنه از یک دیدگاه باید آن را چهار راه نامید. زیرا از همان‌جا به طور مستقیم به آبادی‌های لبنان (فنیقیه) نیز رفت و آمد (گرچه به صورت ضعیف‌تر از سه جانب دیگر) مستمر بود. 🔹قرآن نیز به این‌که سدوم در سر راه قرار داشته و مردمان مختلف در آن رفت و آمد داشته‌اند، تصریح می‌کند: «وَ إِنَّها لَبِسَبیلٍ مُقیمٍ [حجر : ۷۶] آن شهر در اقامتگاه جاده، قرار داشت.» «وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ [عنكبوت : ۲۹] شما (مردم سدوم) راه را می‌بندید.» که مراد راه بستن تجاری و اقتصادی مانند گران‌فروشی و کم‌فروشی و سرقت از ترازو، در حق مسافران است. 🔹در عصر ظهور اسلام، جاده بخور باز از کنار ویرانه‌های سدوم می‌گذشت و در شامات به بندرهای بیروت، صور، صیدا، حیفا و عکا می‌رفته است که قرآن خطاب به قریش می‌گوید: «وَ إِنَّکمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیهِمْ مُصْبِحینَ [صافات : ۱۳۷] و شما (در سر راه تجاری‌تان) بر (آثار) آن مردم مرور می‌کنید صبحگاهان.» 🔹در نقل‌ها آمده که تجار قریش وقتی که در سحرگاه از یکی از منازل حرکت می‌کردند، در صبح روشن از کنار ویرانه‌های شهر لوط می‌گذشتند. 🔹ابراهیم (ع) که در آن سوی رود اردن ساکن بود مأموریت یافت که لوط را برای هدایت و اصلاح جامعه سدوم به آن شهر بفرستد. 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ◀️ قسمت دوم؛ 🔹ابراهیم (ع) که در آن سوی رود اردن ساکن بود مأموریت یافت که لوط را برای هدایت و اصلاح جامعه سدوم به آن شهر بفرستد. لوط مردی قوی هیکل و هوشمند بود اینک به نبوت و وحی نیز مجهز شده بود، در شهر سدوم ساکن شد و همسری نیز از آن مردم برگزید و به تبلیغ پرداخت. 🔹مدت تبلیغات او در آن جامعه به طور دقیق روشن نیست. اما نظر به این‌که همسرش اهل سدوم بوده و هنگامی‌که مقدر می‌شود بلا بیاید، دست‌کم دارای دو دختر بالغ و بزرگ بوده است. با این حساب دست‌کم ۱۵ سال در تبلیغ کوشیده است لیکن نتیجه‌ای (غیر از ابلاغ ماموریت خود) ندیده است. 🔶🔸جامعه‌ی مدرنیته‌ی قوم لوط 🔹قرآن ویژگی‌های جامعه سدوم را از زبان لوط چنین می‌شمارد: 👈 ۱- کمونیسم جنسی «قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُون [نمل : ۵۴] عمل فحشای جنسی را در پیش نگاه‌های تان انجام می‌دهید؟!» «وَ تَأْتُونَ فی‏ نادیکمُ الْمُنْکرَ [عنكبوت : ۲۹] عمل جنسی منکر را در میدان‌های عمومی‌شهرتان انجام می‌دهید.» 🔹در اروپا (بویژه سوئد، دانمارک، سوئیس و…) در روی چمن‌ها، پارک‌ها پیش چشم انظار عمومی حتی فقط با دو متر فاصله با خیابان، عمل جنسی را انجام می‌دهند. حتی برخی روابط عاطفی جنسی در فرودگاه‌ها، پیاده‌روها، کافه‌ها، رواج دارد. در دانمارک و سوئد زمانی کیوسک‌های ویژه برای عمل جنسی در کنار میدان‌ها و خیابان‌ها گذاشته بودند. 👈 ۲- همجنس‌بازی «أَ إِنَّکمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون [نمل : ۵۵] آیا شما با مردان آمیزش می‌کنید زنان را وامی‌گذارید؟! (این نادانی نیست) خودتان را به نادانی می‌زنید.» 🔹در عصر مدرنیته نیز با وجود علم بر مفاسد بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی همجنس‌بازی، باز غربیان به آن عمل می‌کنند. پارلمان‌ها از آن جمله پارلمان انگلیس این رفتار را به عنوان حقی از حقوق بشر تصویب کرده است و رئیس جمهور آمریکا و یا وزیر امور خارجه‌اش با افتخار تمام در همایش همجنس‌بازان شرکت کرده و برایشان سخنرانی می‌کنند. 🔹لوط درباره‌ی همجنس‌بازی به آن مردم می‌گوید: «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمینَ إِنَّکمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُون [اعراف : ۸۰و۸۱] آیا این عمل بد را انجام می‌دهید؟! عملی که پیش از شما هیچ احدی از عالمیان مرتکب آن نشده است. با مردان آمیزش جنسی می‌کنید زنان را وا می‌گذارید، شما مردمی اسراف‌کار (تعدی کننده از حد و مرز) هستید.» ✳️ نکته: می‌گوید: شما عملی را مرتکب می‌شوید که هیچ فردی از افراد عالَم، مرتکب آن نمی‌شود؛ رفتاری که نه در عالَم گیاه هست و نه در عالَم میکروب و باکتری، و نه عالَم حشرات، و نه در عالَم انواع حیوانات. و حتی نه در عالَم فیزیک از اتم (هسته، الکترون) تا کرات و تا منظومه و کهکشان. این رفتار شما در هیچ عالَمی سابقه ندارد، بر خلاف همه‌ی قوانین هستی است. چنین است که انسان مصداق «اسفل سافلین» (پست‌ترین پست‌ها) می‌گردد. 👈 ۳- نفرت از پاکی در منطق قوم لوط پاکیزگی جنسی، دلیل عقب‌ماندگی و اُمّل بودن، بود: «قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیتِکمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یتَطَهَّرُونَ [اعراف : ۸۲] به همدیگر گفتند: لوط و خانواده‌اش را از شهرتان بیرون کنید زیرا آنان پاکیزه‌گرا هستند.» بلی! جرمشان این است که پاکی‌گرائی می‌کنند. 🔹امروز بر سر ایران و مردم ایران می‌کوبند که چرا به حقوق بشر عمل نمی‌کنید، چرا روسپی‌گری، عمل جنسی در انظار مردم و همجنس‌گرایی را آزاد و قانونی نمی‌کنید. در عصر کابالیستی مدرنیته پاک‌زیستی و پاکیزه بودن جرم است!! و این یعنی تکامل، ترقی و مدرن زیستن!! 👈 ۳. جهان‌گردی مسافرت و جهانگردی خوب است و در اسلام نیز مورد تشویق است: «أَ فَلَمْ یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِها [حج : ۴۶] چرا پس در زمین سیر و سفر نمی‌کنند تا دارای قلب (شخصیت)‌هایی باشند و با آن تعقل کنند.» «أَ فَلَمْ یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیر [يوسف : ۱۰۹] چرا در زمین سفر نمی‌کنند تا ببینند سرانجام پیشینیان چه بوده و بدانند زندگی اخروی بهتر و ارزشمندتر است.» و آیات دیگر و احادیث فراوان که در این‌باره آمده است. 🔹اما جهانگردی در فرهنگ کابالیسم چیز دیگری است هدفی غیر از اهداف ابلیسی در آن نیست. حتی سفرهای مطالعاتی طبیعی و اجتماعی همگی در جهت بهره‌برداری کابالیستی است که فحشا و همجنس‌گرایی از لوازم لاینفک آن است. 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر ◀️ کابالا چیست؟ 🔹کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی کبّاله عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». این واژه به شکل قباله برای ما آشناست. 🔹پیروان آئین کابالا یا کابالیست‌ها این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای کهن قائل‌اند. 🔹برای نمونه، مادام بلاواتسکی رهبر فرقه تئوسوفی مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنی‌اسرائیل بود. به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیت‌های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفته‌اند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا می‌داند. [۳] 🔹این ادعا نه تنها پذیرفتنی نیست بلکه برای تصوف یهودی، به عنوان یک مکتب مستقل فکری، پیشینه جدّی نمی‌توان یافت. مشارکت یهودیان در نحله‌های فکری رازآمیز و عرفانی به فیلو اسکندرانی در اوایل سده اوّل میلادی می‌رسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشه‌های دینی یهود در قالب فلسفه یونانی و فرهنگ هلنی محدود دانست. به عبارت دیگر، فیلو بیشتر یک متفکر هلنی است تا یهودی. در دوران اسلامی نیز چنین است. 🔹نحله‌های فکری گسترده عرفانی-رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تأثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهم‌ترین آنان ابویوسف یعقوب بن اسحاق القرقسانی (سده ۴ هجری/ ۱۰ میلادی) است. 🔹قرقسانی، ساکن بغداد، از متفکرین و نویسندگان برجسته قرائی است و به یهودیت تلمودی تعلق ندارد. دو کتاب اصلی او، کتاب "الانوار و المراقب‌" و "الریاض و الحدایق"، نیز به زبان عربی است. 🔹اوج تولید فکری یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله سِفر یصیرا (آفرینش‌نامه) و سِفر بهیرا‌ (روشنایی ‏نامه) است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی-سیاسی یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام. 🔹بدین‌سان، مفاهیمی چون «نور»، «سلوک»، «تجلی»، «جدایی»، «وصل» و غیره به یهودیت راه یافت؛ نخستین تجلی نور در کوه طور بر موسی علیه‌السلام است و سپس داوود، نماد نور الهی، به حامل آن در دنیای زمینی و شخینا تجلی روحانی داوود، به حامل آن در دنیای ماوراء زمینی بدل می‌شود. 🔹این همان اسطوره سیاسی خاندان داوود است که اینک جامه رازآمیز پوشیده است. این میراث نه چندان غنی، که قباله (کابالا) خوانده می‌شد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش تصوف یهودی انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژه‌ای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدّی از عرفان یهودی. 🔹از زمان تدوین کتاب زهر (زوهر) در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه قباله (کابالا) به‌طور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید کابالیست نام گرفتند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14020 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13974 قسمت دوم ◀️ کابالا چیست؟ 🔹کابالا، تصوف یهودی، نیز به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. 🔹درواقع، اندیشه‌پردازان مکتب کابالا، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تأویل‌های خود به آن روح و صبغه یهودی دادند. 🔹این کاری است که یهودیان در شاخه‌های متنوع علم و دانش انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه [۹] (حکمت)، کدِش [۱۰] (قدس)، نِفِش [۱۱] (نفس)، نِفِش مدبرت [۱۲] (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت [۱۳] (نفس عاقله)، نِفِش حی [۱۴] (نفس حیات‌بخش)، روح [۱۵] و غیره در کابالا اشاره کرد. 🔹کتب کابالا نیز به دو بخش حکمت نظری [۱۶] و حکمت عملی [۱۷] تقسیم می‌شود. در تصوف کابالا بحث‌های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ‏ویژه در تأکید فراوان آن بر مفهوم «نور» و مراحل تجلی آن. آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائز اهمیت است، شیطان‌شناسی [۱۸] و پیام مسیحایی [۱۹] این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار می‌کند. 🔶🔸پیدایش کابالا سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (۱۱۶۰-۱۲۳۵) می‌رسد. او در بندر ناربون (جنوب فرانسه) می‌زیست و برخی نظرات عرفانی بیان می‌داشت. تعالیم اسحاق کور چون سایر آموزش‌های عرفانی است که برای کمال معنوی مراتب مختلف قائل‌اند و سیری استعلایی را برای رسیدن به کمال مطلق پیشنهاد می‌کنند. مفهوم عین صوف [۲۰] ساخته اوست. این مفهوم را، که به معنی «لایتناهی» است، اسحاق به معنی خداوند به کار برد ولی بعدها به معنی نظام هستی به‌طور عام به کار گرفته شد. [۲۱] 🔹دوران شهرت اسحاق کور در بندر ناربون مصادف است با سلطنت جیمز اوّل، شاه آراگون (۱۲۱۳-۱۲۷۶). جیمز اوّل از سال ۶۲۷ ق./ ۱۲۲۹ م. به دولت‏‌های اسلامی اندلس هجوم برد و موجی از جنگ‌های صلیبی را علیه اسپانیای اسلامی برانگیخت که بازپس‌گیری [۲۲] خوانده می‌شد. 🔹در حوالی نیمه سده سیزدهم میلادی جیمز اوّل آراگون، که اینک به جیمز فاتح شهرت داشت، از قدرت‌های سیاسی و نظامی درجه اوّل اروپا و از سرکردگان جنگ ‏های صلیبی به شمار می‌رفت. 🔹جیمز فاتح با الیگارشی یهودی رابطه نزدیک داشت؛ وزیر مالیه‌اش یهودا لاوی (جودا دلا کاوالریا) بود و در دربارش یهودیان ثروتمند دیگر نیز حضور داشتند. 🔹در تهاجم جیمز به سرزمین‏‌های اسلامی، این یهودیان نقش مهمی ایفا ‌کردند و حکومت شهرهایی که به اشغال در می‌آمد عموماً به ایشان واگذار می‌شد. در این زمان یک حاخام یهودی به ‏نام موسی بن نهمان معروف به نهمانیدس (۱۱۹۴-۱۲۷۰)، در دربار جیمز حضور داشت که با‏ نام اسپانیایی بناستروگ داپورتا نیز شناخته می‌شود. 🔹نهمانیدس «بزرگترین مقام دینی [یهودیان] عصر خود در اسپانیا» به ‏شمار می‌رفت و در اسپانیا زمانی که از «ربی»، به معنای مطلق کلمه، سخن می‌رفت منظور نهمانیدس بود. 🔹نهمانیدس با مه‌یر بن تودروس ابولافی یهودی قدرتمند آن زمان و رئیس یهودیان اسپانیا، دوستی نزدیک داشت و مورد علاقه فراوان و مشاور جیمز اوّل بود. [۲۳] 🔹نهمانیدس با الهام از نظرات اسحاق کور در شهر گرونا یک مرکز فعال تصوف یهودی ایجاد کرد. مرکز فوق در پیدایش فرقه کابالا، اشاعه آن در سراسر شبه جزیره ایبری و تولید انبوهی از رساله‌های کابالی نقش اصلی را ایفا نمود. 🔹مورخین یهودی جایگاه نهمانیدس را در پیدایش و اشاعه کابالا مهم و تعیین‌کننده می‌دانند. تألیفات نهمانیدس حدود ۵۰ کتاب و رساله در سه زمینه تفسیر تورات، فقه تلمودی و کابالاست. رساله‌های نهمانیدس تا سال ۱۳۲۵م/۷۰۴ش منبع اصلی تغذیه فکری کابالیست‌ها بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14075 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14020 قسمت سوم ◀️ کابالا چیست؟ 🔹تصوف کابالا مدعی شناخت خداوند، آفرینش و رازهای نظام هستی بود؛ تکاپویی ذهنی که برای هر انسان جاذبه شگرف دارد. اندیشه‌پردازان و گردانندگان فرقه کابالا مدعی‌ بودند که این طریقت مکمل تورات است؛ اسراری است که خداوند به‌طور شفاهی و خصوصی به موسی ابلاغ کرد تا تنها در اختیار محرمان قوم برگزیده قرار گیرد. 🔹دین یهود پوسته‌ای است آشکار و همه‌فهم از مفاهیم رازآمیز هستی که قلب ناشناخته آن کابالاست. این اسرار از زمان موسی، نسل به نسل، در خواصی از یهودیان به میراث ماند تا به امروز رسید. 🔹عنوان کابالا (قباله) ناظر به دعوی کهنسالی میراث فوق است. این ادعا در فضای آن روز قاره اروپا، که ساحری و کیمیاگری بازار گرم داشت، جاذبه‌ای شگرف یافت و تأثیری چنان عمیق برجای نهاد که تا به امروز پابرجاست. 🔹مکتب کابالا کارکرد احیاء و ترویج آرمان‏‌های مسیحایی را به دست گرفت و این آرمان‏‌ها در بنیاد تحریکات جنگ‌افروزانه صلیبی سده سیزدهم و تکاپوهای شِبه‌صلیبی و نو‌صلیبی سده‌های پسین جای داشت. 🔹در سده چهاردهم میلادی، هسته‌های فرقه کابالا در جوامع یهودی سراسر جهان، به‏ ویژه در بنادر ایتالیا، گسترده شد. از طریق ایتالیا، که قلب جهان مسیحیت به شمار می‌رفت، پیشگویی‏‌های اسرارآمیز درباره ظهور قریب‌الوقوع مسیح و استقرار سلطنت جهانی او، به مرکزیت بیت‌المقدس، رواج یافت و دربار پاپ در رم و سایر کانون‏‌های فکری و سیاسی دنیای مسیحی را به شدت متأثر ساخت. 🔹در تمامی این دوران منجمین بانفوذ یهودی، یکی پس از دیگری، درباره ظهور قریب‌الوقوع ماشی‌یَح (مسیح) پیشگویی می‌کردند. یک نمونه گرسونیدس، نوه نهمانیدس، است که ظهور مسیح بن داوود را در سال ۱۳۵۸م/۷۳۷ش. پیش‌بینی می‌کرد. 🔶🔸کتاب زُهَر / کتاب زوهر 🔹در اواخر سده سیزدهم میلادی، با تدوین کتاب زهر [۲۴] تصوف رازآمیز کابالا به صورت یک نظام فکری و عملی سامان‌یافته و منسجم درآمد و شکل نهایی خود را یافت. 🔹این کتاب را موسی‌بن‌شم‌تاو لئونی (۱۲۴۰-۱۳۰۵) در سال‏های ۱۲۸۰-۱۲۸۶ نوشت. «زُهر»، به معنی «درخشش» و «جلال»، با واژه‌‏های مشابه در زبان عربی خویشاوند است. 🔹کتاب زهر نوشته‌هایی است در تفسیر و تأویل تورات و سایر کتب مندرج در عهد عتیق به زبان آرامی. این کتاب به شیوه متون عرفانی رایج در دنیای اسلام تدوین شده که از زبان نماد و تمثیل و داستان‏‌های رازآمیز برای بیان عقاید خود بهره می‌بردند. 🔹موسی لئونی برای معتبر کردن کتاب خود، آن را به گذشته‌های دور، به حاخامی به‏ نام شمعون‌بن‌یوحای منتسب کرد که گویا در سده دوّم میلادی می‌زیست: شمعون بن یوحای از چنگ رومی‌ها می‌گریزد، به مدت ۱۳ سال در غاری پناه می‌گیرد، در این مدت به عبادت و تفکر می‌پردازد و سرانجام رازهای هستی بر او آشکار می‌شود. 🔹موسی به‌ کلی منکر تدوین این کتاب بود و ادعا می کرد یک زن یهودی و دخترش برخی دست‌نوشته‌های قدیمی را در اختیار او نهادند و وی در میان آن‌ها "کتاب زهر" را یافت. اصالت این کتاب از همان ابتدا مورد تردید قرار گرفت و از جمله زن و دختر فوق منکر داستان موسی لئونی شدند. 🔹مضمون کتاب و اشارات تاریخی آن نیز قدمت منتسب به آن را مردود می‌سازد. برای نمونه، بسیاری از شخصیت‌هایی که در کتاب زهر از آنان یاد شده معاصر شمعون بن یوحای فوق‌الذکر نبودند. امروزه محققین، اعم از یهودی و غیریهودی، تردیدی ندارند که کتاب زهر در فاصله سال‏ های ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۰ میلادی تدوین شده و مصنف آن موسی لئونی است. [۲۵] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14107 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14075 قسمت چهارم ◀️ کابالا چیست؟ 🔹امروزه محققین، اعم از یهودی و غیریهودی، تردیدی ندارند که کتاب زهر در فاصله سال‏‌های ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۰ میلادی تدوین شده و مصنف آن  موسی لئونی است. [۲۵] 🔹انتشار کتاب زهر یک‌باره صورت نگرفت. ابتدا برخی یهودیان نامدار، به ‏ویژه تودورس ابولافی، در آثارشان به بخش‌های کوتاهی از زهر، به عنوان یک اثر کهن و معتبر و نایاب که گویا تنها در دسترس برخی خواص است، استناد کردند و همگان را تشنه آن نمودند. به‌تدریج و در یک دوره نسبتاً طولانی فصل‌هایی از کتاب زهر در محافل کابالی آشکار شد. در سده شانزدهم نسخ دست‌نویس زهر در کانون‏‌های فرهنگی اروپا پخش شد و سرانجام در سال‏‌های ۱۵۵۸-۱۵۶۰ به چاپ رسید. 🔹این کتاب در سده شانزدهم به زبان‏‌های لاتین و عبری ترجمه و منتشر شد. در سال‏‌های ۱۹۴۵-۱۹۵۸ متن کامل زهر به همراه ترجمه عبری، حواشی و توضیحات و اضافات در ۲۲ جلد در اورشلیم به چاپ رسید. در سال‏‌های ۱۹۳۳-۱۹۳۴ ترجمه انگلیسی متن کامل زهر در پنج جلد در لندن منتشر شد. این ترجمه در سال ۱۹۷۸م/۱۳۵۷ش تجدید چاپ شد. [۲۶] در سال ۲۰۰۳ دانشگاه استانفورد ترجمه منقحی از کتاب زهر در دو جلد منتشر کرد. [۲۷] 🔹کتاب زهر مشتمل بر ۲۴ فصل است. بخش عمده این اثر شرح گفتگوهای شمعون بن یوحای با حلقه مریدان و شاگردانش است که در آن مکاشفات خود و رازهای هستی را فاش می‌کند. این فصل‌ها نام‌هایی چون «ایدرا ربا» [۲۸] (مجمع بزرگ)، «ایدرا زوتا» [۲۹] (مجمع کوچک)، «راز درازین» [۳۰] (راز رازها)، «ستری توره» [۳۱] (اسرار تورات) و غیره را بر خود دارد. 🔹این مجموعه شامل حدود دو هزار صفحه چاپی است ولی پیروان فرقه کابالا مدعی‌اند که این تنها بخش کوچکی از کتاب اصلی است که در گذشته‌های دور چهل شتر آن را حمل می‌کرد. کابالیست‌ها  کتاب زهر را به سان کشتی نوح می‌دانند که حاملین خود را از توفان نجات می‌دهد؛ خداوند نخستین بار از طریق شعله آتش خود را بر موسی زهر کرد، ولی بر موساهای پسین از طریق نور توره ظهور می‌کند و آن انکشاف رازهای قباله (کابالا) است. 🔹مفاهیم رازآمیز این کتاب سرشار از پیشگویی درباره سرنوشت و «رسالت الهی» و آینده قوم یهود است. پیشگویی‏‌های کتاب، از آن‌جا که به شمعون بن یوحای در سده دوّم میلادی نسبت داده می‌شود، طبعاً حیرت‌انگیز است و اعتماد خواننده را به پیشگویی‌های آینده‌ای که رخ نداده جلب می‌کند. 🔹در کتاب زهر وضع کنونی یهودیان «دوران گذار» توصیف شده که سرآغاز دوران ظهور  مسیح است. ابتدا موسی ظهور خواهد کرد و راه را برای ظهور دو مسیح خواهد گشود: مسیح بن یوسف و مسیح بن داوود. نام مسیح بن یوسف، که با عیسی بن مریم (ع) انطباق دارد، طبعاً اعتماد مسیحیان را به این پیشگویی جلب می‌کرد. مسیح بن داوود نیز همان مسیح موعود  (ماشی‌یَح) یهودیان است. بدین‌سان، تصوف کابالا از همان آغاز این توانایی بالقوه را داشت که به طریقتی مشترک در میان مسیحیان و یهودیان بدل شود. 🔶🔸کابالا و مسیح‌گرایی اروپایی 🔹از نیمه دوّم سده پانزدهم میلادی کابالیست‌های یهودی به تدوین برخی رساله‌های کابالی منطبق با زبان و فرهنگ مسیحیان دست زدند. این رساله‌ها در ایتالیا و به‏ ویژه در کانون فرهنگی خاندان مدیچی در فلورانس بسیار مؤثر بود. 🔹به ‏نوشته دائرة‌المعارف یهود محافل فرهنگی رنسانس عمیقاً باور کردند که در رساله‌های کابالی به منابع اصیل و دست اوّل رازهای کهن هستی دست یافته‌اند؛ رساله‌های گم‌شده‌ای که اینک پدیدار شده و به کمک آن نه تنها می‌توان به اسرار نوشته‌های افلاطون و سایر متفکرین یونان باستان پی برد، بلکه رازهای مسیحیت را نیز می‌توان شناخت. [۳۲] 🔹در سده‌های شانزدهم و هفدهم میلادی فرقه کابالا در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی مارانوها (یهودیان مخفی) نسبت می‌دهند. [۳۳] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14132 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14107 قسمت پنجم ◀️ کابالا چیست؟ در سده‌های شانزدهم و هفدهم میلادی فرقه کابالا در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی مارانوها ( یهودیان مخفی ) نسبت می‌دهند. [۳۳] بدین‌سان، مکتب کابالا به نیروی متنفذ سیاسی در میان مسیحیان بدل شد که بر آرمان‏‌های مسیحایی و صلیبی جدید دامن می‌زد و طلوع قریب‌الوقوع دولت جهانی اروپاییان را نوید می‌داد. به تأثیر از این موج، بسیاری از متفکران اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید آرمان ظهور مسیح را با مفاهیم رازآمیز شناخت و تنها منبع معتبر برای این شناخت رساله‌های کابالی است. در نتیجه، رویکردی گسترده به فراگیری زبان عبری، به‏ ویژه در ایتالیا، آغاز شد. پیکو میراندولا از نامدار‌ترین و مؤثرترین چهره‌های فکری رنسانس، به عنوان «پدر کابالیسم مسیحی» شناخته می‌شود. او در عین حال از بنیان‌گذاران دانش شرق‌شناسی اروپا نیز به ‏شمار می‌رود. این به دلیل پیوند پیکو با گروهی از یهودیان است که در پیرامون او حضور داشتند. برخی از استادان و دوستان یهودی پیکو عبارتند از یوحنان المانو، فلاویوس میتریداتس و الیا دلمدیگو. به دلیل این پیوندها، پیکو دلا میراندولا به نخستین چهره‌ فرهنگی اروپا بدل شد که به «دانش رازآمیز یهود» و رساله‌های کابالی شیفتگی داشت. دلمدیگو برخی متون عبری را برای پیکو ترجمه کرد. میتریداتس به وی زبان‏ های عربی و آرامی آموخت و برای او تعداد زیادی از رساله‌های کابالی را به لاتین ترجمه کرد. مهم‌ترین اقدام پیکو ارائه ۹۰۰ تز به علمای دینی مسیحی در شهر رم در سال ۱۴۸۶ بود. یکی از این تزها چنین است: «هیچ علمی چون جادو و کابالا حقانیت مسیح را بر ما ثابت نمی‌کند.» هرچند این تز پیکو از سوی کلیسا مردود شناخته شد، مع‌هذا ادعاها و تبلیغات او در جلب توجه مسیحیان به مکتب کابالا بسیار مؤثر بود و رساله‌هایی که دوستان یهودی او، به ‏ویژه میتریداتس، به لاتین ترجمه کردند به منبع تغذیه فکری کابالیسم مسیحی بدل شد. [۳۴] پس از پیکو، یوهانس روشلین، عبری‌شناس نامدار دربار فردریک سوّم، در ترویج کابالا در محافل فکری مسیحیان نقشی برجسته داشت. روشلین در سال ۱۴۹۰ در ایتالیا با پیکو دیدار کرد و تحت تأثیر او به کابالا علاقمند شد. روشلین کتاب‏‌های درباره نام‌های سحرآمیز (۱۴۹۴) و درباره علم کابالا (۱۵۱۷) را نوشت. در این زمان، پل ریچیوس، یهودی مسیحی شده و پزشک دربار امپراتور ماکزیمیلیان نیز به نگارش کتاب‏‌هایی در زمینه کابالا اشتغال داشت. [۳۵] نوشته‌های پیکو و روشلین، که دو شخصیت درجه اوّل فرهنگی اروپای آن روز به‏ شمار می‌رفتند، تأثیر عمیقی بر جای نهاد و توجه محافل اشرافی و فرهنگی اروپا را به این طریقت جادویی نوظهور جلب کرد. [۳۶] در نیمه دوّم سده شانزدهم، عقاید رازآمیز کابالی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیت‌های مهم دینی چون کاردینال اگیدیو ویتربو و فرانسیسکو گئورگیوی ونیزی در آثار خود به تکرار مضامین و مفاهیم کابالی پرداختند. در این زمان، کتاب زهر به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام، کار بدان‌جا کشید که گیوم پاستل فرانسوی، یکی از شخصیت‌های متنفذ رنسانس، به ترجمه و انتشار کتاب زهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمه عبری زهر هنوز منتشر نشده بود. [۳۷] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14163 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14132 قسمت ششم ✳️ مقاله دوم:کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه ۱. 🔶🔸کابالیسم لوریایی 🔹ربی اسحاق لوریا (۱۵۳۴-۱۵۷۲)، اندیشه‌پرداز جدید کابالیسم در این زمان پدید شد و کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا و شاگردانش تمرکز یافت. 🔹اسحاق بن سلیمان لوریا به یک خاندان سرشناس یهودی تعلق داشت که شاخه‌های آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. برادر او، مردخای، پیمانکار مالیاتی ثروتمند در فرانسه بود. اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیره‌ای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشه‌پرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد. 🔹اندیشه‌های لوریا در کنار کتاب زهر / کتاب زوهر یکی از دو منبع اصلی فکری کابالا به شمار می‌رود. هستی‌شناسی جدید کابالی و ترسیم جهان به صورت عین صوف کار اسحاق لوریا است. اندیشه اسارت زمزم (اخگر الهی) به دست سیترا اهرا (نیروهای شیطانی) که بر سرزمین کلیپت [۳۸] (خلافت/ اسلام) حکم می‌رانند در این مفهوم تبلور یافت. فرآیند دیالکتیکی رهایی زمزم، که تیکون [۳۹] (نوزایی) نامیده می‌شود، نیز متعلق به لوریاست. [۴۰] مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کون» (شدن) در عرفان اسلامی اخذ شده، سراسر تاریخ قوم یهود را به صورت فرایند مسیحایی در راه تحقق مأموریت الهی ترسیم می‌کند. در اندیشه لوریا، زن جایگاهی خاص می‌یابد. مفهوم شخینا در اندیشه کابالی پیش‌تر به معنی «تجلی روحانی داوود» بود. در کابالیسم لوریایی، این مفهوم به نمادی مؤنث بدل شد. در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط قوم یهود انطباق می‌یابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت [۴۱] (ملکه) جدا می‌کنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. تبدیل شخینا به نماد مؤنث و تأویل فرایند عرفانی جدایی و وصل با مفاهیم مشخص جنسی، بعدها در بنیاد تصوف جنسی یعقوب فرانک و فرقه‌های مشابه در سده بیستم میلادی قرار گرفت. در مکتب لوریایی کابالا، هبوط آدم تنها به دلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین «خلافت» فروافتاده و اسیر آن شده اند. [۴۲] پیروان لوریا او را مسیح بن یوسف می‌دانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، مسیح بن داوود (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. [۴۳] بدین‌سان، کابالیست‌های یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریب‌الوقوع مسیح بن داوود به سده هفدهم گام نهادند. در نیمه اوّل سده هفدهم، کانون اصلی این مسیح‌گرایی در بندر آمستردام متمرکز بود و با الیگارشی ماوراء بحار هلند پیوند تنگاتنگ داشت. در این زمان، بخش مهمی از تکاپوی چاپخانه‌های آمستردام بر اشاعه آرمان ظهور مسیح و افسانه ده سبط گمشده بنی‌اسرائیل متمرکز بود. در دوران استقرار مرکز فرقه کابالا در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با نیروهای شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، به شدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. [۴۴] در این زمان، کابالیسم به شکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با جهان اسلام بدل شد، شیطا‌ن‌شناسی به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران فرقه کابالا بدل گردید و رساله‌های متعدد در این زمینه انتشار یافت 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14204 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14163 قسمت هفتم ✳️ مقاله دوم:کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه ۲. 🔶🔸کابالیسم در خاورمیانه و شمال آفریقا در سده هفدهم، از طریق افرادی چون حییم بن عطار مراکشی و شالوم (سلیم) بن یوسف شبّازی، شاعر نامدار یهودی ساکن یمن، فرقه کابالا در شمال آفریقا و یمن گسترش یافت. در این دوران در تونس و الجزایر نیز برخی چهره‌های سرشناس یهودی رهبری حلقه‌های کابالا را به دست داشتند. مردخای بن موسی ساسون بغدادی در بغداد حلقه متنفذی از فرقه کابالا پدید ساخت که تا سده بیستم در منطقه حضور داشت. اسحاق بن موسی نیز در روستای حریر (اربیل کردستان) مستقر شد و خاندان حریری را بنیان نهاد. یکی از پسران اسحاق، به ‏نام پیناس، در ماجرای شبتای زوی شرکت فعال داشت. دو پسر دیگر او، به‏ نام‏های حییم و اسحاق، حاخام‌های شهر رواندوز اربیل بودند. اعضای خاندان حریری در تمامی سده‌های هیجدهم و نوزدهم در کردستان فعال بودند و از رهبران فرقه کابالا در بین‌النهرین به شمار می‌رفتند. [۴۵] در نیمه دوّم سده هیجدهم، حاخام شلوم شرابی (۱۷۲۰-۱۷۷۷)، که به یک خانواده یهودی مستقر در یمن تعلق داشت، در بیت‌المقدس مستقر شد و به رهبر معنوی فرقه کابالا در شمال آفریقا و به تعبیر دائرة‌المعارف یهود «در سراسر مشرق‌زمین» بدل شد. طریقت شرابی به مشرب صوفیان مسلمان شباهت آشکار داشت. در پیرامون او گروهی از شاگردان زبده حضور داشتند که سران فرقه او به شمار می‌رفتند. بدین‌سان، بیت‌المقدس به یکی از کانون‌های مهم تولید صوفیان یهودی و تکاپوی آنان در شمال آفریقا و سراسر مشرق زمین بدل شد. با توجه به پیشینه تاریخی و فضای فکری و سیاسی مکتب کابالا، روشن است که این کانون می‌توانست تأثیرات جدی بر فرقه‌های اهل تصوف داشته باشد و به منبع الهام انواع مدعیان مهدویت در میان مسلمانان بدل گردد. دائرة‌المعارف یهود می‌نویسد: «اقتدار تفوق‌آمیز این حلقه به سرعت در تمامی کشورهای اسلامی تثبیت شد و مواضعی بسیار نیرومند کسب کرد.» طریقت شرابی تا سده بیستم در بیت‌المقدس مستقر بود. [۴۶] 🔶🔸شابتای زوی و فرقه دونمه فضای پرهیاهوی مسیحایی که در حوالی نیمه سده هفدهم آفریده شد و به انقلاب پوریتانی انگلیس و موج گسترده انتقال نیروی انسانی به قاره آمریکا پیوند خورد، طبعاً باید «مسیح» خود را می‌آفرید. چنین بود که در سال ۱۶۶۵‌ شابتای زوی ظهور کرد. شابتای زوی (۱۶۲۶-۱۶۷۶) در بنادر غربی عثمانی «ظهور» کرد؛ نخست ادعا کرد که مسیح است ولی مدتی بعد، در زندان عثمانی، ادعای خدایی نمود. کمی بعد به اسلام گروید. پیروان شابتای یهودیانی بودند که به بازار او رونق می‌دادند. با گروش شابتای به اسلام، پیروان یهودی او نیز «مسلمان» شدند و چون مارانوهای مسیحی فرقه‌ای از یهودیان مخفی را در جهان اسلام بنیان نهادند که دونمه نامیده می‌شوند. سیر تکوین ماجرای شابتای زوی و دعاوی او و ترکیب پیروانش پیش نمونه ظهور سه «پیامبر» دروغین و نامدار دیگر در دو سده‌ پسین است: یاکوب فرانک در شرق اروپا، نمود در هند و علی‌محمد باب در ایران. شبتای زوی از حمایت یک پیامبر دروغین به ‏نام ناتان غزه‌ای برخوردار بود و درواقع تکاپوی این دو سناریوی واحدی را رقم زد. نام اصلی ناتان غزه‌ای (۱۶۴۳-۱۶۸۰) آبراهام ناتان لوی است. پدرش حاخامی سرشناس با گرایش ‏های کابالی بود و رئیس یهودیان اشکنازی مقیم بیت‌المقدس به ‏شمار می‌رفت. ناتان در سال ۱۶۶۳ با دختر یک تاجر ثروتمند یهودی مقیم غزه ازدواج کرد و در این بندر اقامت گزید. او از این زمان به مطالعه رساله‌های کابالا پرداخت، از مریدان طریقت اسحاق لوریا شد و به مناسک و اعمال رازآمیز روی آورد. مدتی بعد مدعی شد که در حال مکاشفه صدای خداوند را شنیده که اعلام کرده شابتای زوی مسیح بن داوود است و ناتان پیامبر اوست 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14235 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14204 قسمت هشتم ✳️ مقاله دوم:کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه ۳. 🔶🔸شابتای زوی و فرقه دونمه 🔹کابالیست‌ها و مروجین مسیحی آرمان‏‌های مسیحایی، آتش این دسیسه را شعله‌ور می‌ساختند. آنان «ظهور» شابتای را تأییدی بر پیشگویی‏‌های قبلی دال بر ظهور مسیح در سال ۱۶۶۶ میلادی یافتند. 🔹به دلیل تبلیغات کانون مقتدر زرسالاری یهودی مستقر در آمستردام، از تابستان ۱۶۶۵ داستان خروج شابتای زوی، آمیخته با افسانه‌های تحریک‌کننده مسیحایی، از طریق آمستردام در انگلستان و سراسر اروپا پخش شد. 🔹گفته می‌شد اسباط ده‌گانه بنی‌اسرائیل خروج کرده‌اند، مکّه را تصرف نموده و اکنون با سپاهیان خود در صحرای عربستان عازم اشغال ایران‌اند. [۴۷] 🔹از این زمان نویسندگان یهودی – مارانو و چاپخانه‌های هلند و ایتالیا تکاپویی شدید را آغاز کردند؛ در طول سال ۱۶۶۶م/۱۰۴۵ش تبلیغات گسترده‌ و حیرت‌انگیز انتشاراتی، در مقیاس توانایی‏‌های صنعت چاپ و نشر آن زمان، به سود شابتای صورت گرفت؛ و رساله‌های متعدد به زبان‌های هلندی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی درباره خروج شابتای زوی و کرامات و تعالیم او در سراسر اروپا منتشر شد. تصویر روی جلد برخی از این رساله‌ها در دائرة‌المعارف یهود مندرج است. 🔹برای نمونه، در آلمان تصاویری پخش شد که شابتای زوی، پادشاه ده سبط گمشده بنی‌اسرائیل را سوار بر اسب و ایستاده بر روی تپه‌ای نشان می‌داد در حالی که در زیر پای او ارتش صلیبی در حال هجوم است و ارتش مسلمانان در حال گریز. کمی بعد در آمستردام رساله‌ای منتشر شد که ظهور مسیح را اعلام می‌کرد. در این رساله نقاشی از شابتای زوی مندرج است در حالی‌که بر تخت سلطنت تکیه زده، تاجی بزرگ بر فراز سر اوست و درباریان در پیرامونش ایستاده‌اند. 🔹بر روی جلد رساله دیگر (چاپ آمستردام)، که بر آن تصویر تاج شابتای مندرج است، این عبارت را می‌خوانیم: «شابتای زوی، پادشاه اسرائیل و مسیحِ خداوند یعقوب.» تاریخ چاپ این رساله «سال اول احیای پیامبری و سلطنت» است. [۴۸] 🔹چنین بود که ماجرای شابتای زوی موجی بزرگ را در اروپا پدید ساخت و تعداد کثیری از مردم فقیر مسیحی، حتی از طریق فروش خانه و وسایل زندگی خود، گروه گروه راهی زیارت بیت‌المقدس شدند.[۴۹] تحریک فوق‌العاده آرمان‌های مسیحایی در قاره اروپا یکی از دستاوردهای ماجرای شابتای زوی است. 🔹پس از مدتی، ماجرای شابتای توجه مقامات دولتی عثمانی را جلب کرد و واکنش آنان را بر‌انگیخت. احمد کوپرولو، صدراعظم مقتدر و مصلح عثمانی، دستور دستگیری شابتای را صادر کرد. شابتای را به استانبول و نزد صدراعظم بردند. احمد کوپرولو ماجرای شابتای را جدّی نگرفت. او ماهیت سیاسی ماجرای شابتای زوی را درنیافت و آن را یک داعیه‌ی دینی متعارف و احتمالاً ناشی از عدم تعادل روانی شابتای دانست. ادعای مسیحایی شابتای در چارچوب فرهنگ و عقاید دینی یهود بود و به مسلمانان ارتباط نداشت. دعوی سلطنت او بر بنی‌اسرائیل حقیر و احمقانه جلوه می‌کرد. 🔹قطعاً شابتای در دیدار با کوپرولو سلوکی عاجزانه داشت زیرا بر او سخت نگرفتند و تنها وی را حبس کردند. اندکی بعد، شابتای، داوطلبانه، به اسلام گروید و در ۱۵ سپتامبر ۱۶۶۶م/۱۰۴۵ش در حضور سلطان محمد چهارم و اعضای دربار او اعلام مسلمانی کرد. سلطان، که «فردی عمیقاً مذهبی بود»، تحت تأثیر گروش شابتای قرار گرفت، ساده‌دلانه نام عزیز محمد افندی را بر او نهاد و به وی لقب کپچی باشی و مقرری روزانه‌ای به مبلغ ۱۵۰ پیاستر اعطا کرد. [۵۰] 🔹شابتای زوی پس از اعلام مسلمانی در آدریانوپول و سپس در استانبول ساکن شد و زندگی دوگانه‌ای در پیش گرفت. او در ظاهر مناسک اسلامی را انجام می‌داد ولی در خفا یهودی بود. شابتای اینک در رأس فرقه‌ای از یهودیان مخفی جای داشت که به تأسی از او به اسلام گرویده بودند. 🔹دائرة‌المعارف یهود می‌نویسد: «همگی آنان یهودیان پنهانی بودند که به‌مثابه یک گروه جنگجویان مخفی علیه خلیفه عمل می‌کردند.» [۵۱] 🔹شابتای زوی در مراسم پنهانی فرقه، که دارای صبغه کاملا یهودی بود، حضور می‌یافت و نمایندگان و سخنگویان اصلی او، و در رأس آنها ناتان غزه‌ای، رسماً یهودی بودند.[۵۲] 🔹شابتای زوی، که اینک مورد علاقه و لطف سلطان بود، با فرقه‌های دراویش مسلمان عثمانی نیز رابطه برقرار کرد؛ با تلاش او و اعضای فرقه‌اش آداب و عقاید جدیدی در میان برخی از فرقه‌های دراویش شکل گرفت که آمیخته‌ای از تصوف سنتی اسلامی و عقاید و مناسک یهودی بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14266 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14235 قسمت نهم ✳️ مقاله دوم:کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه ۴. 🔹مناسک فرقه شابتای آمیخته با هرزگی جنسی بود. بعدها، این گرایش در فرقه یاکوب فرانک بارزتر شد. پس از مدتی راز تکاپوی فرقه شابتای آشکار شد و در اوت ۱۶۷۲م/۱۰۵۱ش شابتای زوی و برخی از پیروانش به دلیل ترویج هرزگی جنسی در میان مسلمانان دستگیر شدند. در ژانویه ۱۶۷۳، احمد کوپرولو شابتای و سران فرقه‌اش را به منطقه دولسینو در آلبانی تبعید کرد. 🔹در دوران تبعید شابتای نیز پیروان او در کسوت مسلمانان به زیارتش می‌رفتند. در ۱۷ سپتامبر ۱۶۷۶، شابتای زوی در پنجاه سالگی در آلبانی درگذشت. [۵۳] 🔹اعلام مسلمانی شابتای زوی نه تنها ناتان را در غزه ساکت نکرد، بلکه او با همان حدّت و شدت پیشین به اعلام «مکاشفات» و انجام رسالت «پیامبری» خود ادامه داد. ناتان غزه‌ای با اتکاء به پشتوانه‌ای از متون عبری و نمونه‌های فراوان از تاریخ قوم یهود، اندیشه‌پرداز این موج جدید شد و راه آینده را به روشنی به پیروان شابتای نشان داد. 🔹به ‏نوشته دائرة‌المعارف یهود، شابتای زوی اندیشه‌پرداز نبود و تفکر منسجم نداشت؛ این ناتان بود که به جعل یک مکتب از عقاید منتسب به شابتای دست زد؛ مکتبی که تداوم کابالیسم پیشین به شمار می‌رود. [۵۴] 🔹در زمان مرگ شابتای، ناتان در صوفیه بود. او به سیروسیاحت در اروپا پرداخت و چنین تبلیغ کرد که شابتای نمرده، بلکه از نظرها پنهان شده و به هجرتی رازآمیز در «انوار آسمانی» رفته و زمانی که خدای اسرائیل مشیت کند بار دیگر ظهور خواهد کرد. ناتان غزه‌ای در ۱۱ ژانویه ۱۶۸۰، سه سال پس از شابتای، در مقدونیه درگذشت. [۵۵] 🔹نظریات ناتان غزه‌ای جامه ایدئولوژیکی است بر سیاست نفوذ به درون ساختار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سرزمین‌های مسلمان و تسخیر آن از درون. پس از اعلام مسلمانی شابتای، ناتان غزه‌ای توجیه نظری این دگرگونی را آغاز کرد. او اعلام کرد؛ گروش شابتای به اسلام انجام یک «مأموریت» (رسالت) جدید است و هدف از آن «برافروختن اخگر مقدس در میان کفار [مسلمانان] است.» 🔹دائرة‌المعارف یهود هسته اصلی نظریه‌پردازی ناتان را چنین بیان می‌دارد: "رسالت اصلی ملت یهود افروختن اخگرهای مقدسی است که در روح آنان وجود دارد. ولی اخگرهایی وجود دارد که افروختن آن تنها کار مسیح است؛ لذا، مسیح (شابتای زوی) برای انجام این رسالت به «قلمرو خلیفه» وارد شده؛ «زهراً در برابر او تسلیم شده ولی درواقع در حال انجام واپسین و دشوارترین بخش مأموریت خود است و آن تسخیر خلیفه از درون است. او برای انجام این مأموریت مانند یک جاسوس عمل می‌کند که به درون سپاه دشمن اعزام شده»؛ این «مبارزه‌ای در درون سرزمین شیطان است.»‌ 🔹بنابراین، مسلمان شدن شابتای به معنی ارتداد از دین یهود نیست بلکه بغرنج‌ترین چهره مأموریت مسیحایی اوست. به ‏نوشته دائرة‌المعارف یهود، بدین‌سان ناتان غزه‌ای الهیات شابتایی را توسعه بخشید و بنیادهای ایدئولوژی پیروان شابتای را «برای یکصد سال آینده» پی ریخت. [۵۶] به این دلیل است که منابع یهودی مکتب جدیدالاسلامی شابتای را ارتداد رازگونه [۵۷] می‌خوانند؛ یعنی آن‌گونه ارتداد از دین یهود که راز و رمزی در آن نهفته است. 🔹تعداد یهودیانی که در سال ۱۶۶۶م/۱۰۴۵ش به پیروی از شابتای زوی اعلام مسلمانی کردند دویست خانوار ذکر شده است که به‌طور عمده در ادرنه (آدریانوپول)، در پیرامون شابتای، مستقر شدند. [۵۸] 🔹در سال ۱۶۸۳م/۱۰۶۲ش موج بزرگ دیگری از اعلام اسلام در میان یهودیان مقیم عثمانی رخ داد و تعداد آنها تنها در بندر سالونیک به ۳۰۰ خانوار رسید. [۵۹] این جدیدالاسلام‌ها از حمایت برخی حاخام‌های برجسته برخوردار بودند. رهبری این گروه با یوسف فیلسوف، حاخام سالونیک و پدرزن شابتای زوی، و سلیمان فلورنتین بود. [۶۰] یهودیان فوق دونمه نام گرفتند که به معنای برگشته یا جدیدالاسلام است. 🔹از سده هیجدهم، پیروان شابتای زوی در یمن، ایران، عثمانی و شمال آفریقا پراکنده‌ شدند. [۶۱] بزرگترین مراکز زندگی دونمه‌ها شهرهای سالونیک، ازمیر و استانبول بود. 🔹به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود، از اوایل سده هیجدهم، دونمه‌ها متهم به هرزگی جنسی بودند. معهذا، «تردیدی نیست که طی چند نسل آمیختگی [هرج ‌و ‌مرج] جنسی [۶۲] در میان آنان رواج داشته است. در اشعار یهودا لوی تووا (درویش افندی)، که در سال ۱۹۶۰ منتشر شد، دفاعیات جسورانه‌ای به سود الغاء محدودیت‌های جنسی مندرج است.» 🔹دونمه‌ها جشن ویژه‌ای موسوم به جشن بره [۶۳] دارند که طی آن به اجرای برخی مناسک جنسی می‌پردازند. [۶۴] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14300 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14266 قسمت دهم ✳️ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا ۱. 🔶🔸فرقه فرانک و پرستش جنسی 🔹در حوالی نیمه سده هیجدهم از درون فرقه رازآمیز کابالا و بر بنیاد میراث شابتای زوی و ناتان غزه‌ای فردی به‌نام یاکوب فرانک ( ژاکوب فرانک ) ظهور کرد و فرقه‌ای را بنیاد نهاد که به فرانکیست شهرت یافته است. 🔹یعقوب بن یهودا لیب که با ‏نام یاکوب فرانک (۱۷۲۶-۱۷۹۱) شهرت دارد، به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی ساکن اوکرائین تعلق داشت. همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند تاجر بود. 🔹فرانک در جوانی به طریقت کابالا جذب شد، کتاب زهر ( کتاب زوهر ) را خواند و به عضویت فرقه شابتای زوی درآمد. 🔹در دسامبر ۱۷۵۵، فرانک از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه در لهستان به همراه دو حاخام راهی زادگاه خود شد. 🔹فرانک در رأس فرقه شابتای در پودولیا قرار گرفت ولی کمی بعد، در ژانویه ۱۷۵۶م/۱۱۳۵ش، کارش به رسوایی کشید. زمانی که فرانک و پیروانش در یک خانه دربسته مشغول اجرای مناسک جنسی مرسوم در فرقه شابتای بودند، به علت باز شدن تصادفی پنجره‌ها، مردم مطلع شدند و تمامی آنان را دستگیر کردند. مقامات شهر یاکوب فرانک را آزاد کردند زیرا گمان بردند وی تبعه دولت عثمانی است. 🔹فرانک به عثمانی بازگشت و مدتی به ظاهر مسلمان شد. کمی بعد، بار دیگر به پودولیا رفت و رهبری فرقه شابتای را در گالیسیا، اوکرائین و مجارستان به دست گرفت. 🔹مدتی بعد، یاکوب فرانک و صدها تن از پیروان یهودی او گروه گروه به مسیحیت (مذهب کاتولیک) گرویدند. مقامات اسقفی منطقه نیز با خشنودی آنان را به سلک مسیحیت پذیرفتند. [۶۵] 🔹دائرة‌المعارف یهود می‌نویسد: در سال‏‌های ۱۷۵۶-۱۷۶۰ بخش بزرگی از پیروان یاکوب فرانک به مذهب کاتولیک گرویدند و فرقه‌ای مشابه دونمه‌ را در لهستان تشکیل دادند. آنان تنها در ظاهر کاتولیک بودند. [۶۶] دائرة‌المعارف یهود به صراحت فرقه فرانکیست را «یک فرقه مخفی یهودی» می‌خواند. [۶۷] 🔹مسیحی شدن فرانک سبب جلب برخی مسیحیان لهستان و شرق اروپا به این فرقه شد. گردانندگان فرقه فرانک در لهستان و روسیه یهودیان ثروتمند و تحصیل‌کرده، گروهی از حاخام‌های جوامع کوچک یهودی و برخی از آنان پسران سران جوامع یهودی شرق اروپا بودند. 🔹بخش مهمی از اعضای فرقه میهمان‌ خانه‌دارها و میخانه‌دارهای یهودی بودند. در موراویا و بوهم، تعدادی از اعضای خاندان‏‌های اشرافی و ثروتمند مسیحی به این فرقه گرویدند. [۶۸] 🔹باید افزود که پیروان یاکوب فرانک در آن زمان به عنوان فرقه شبتای زوی شناخته می‌شدند و خود آنان نیز خویش را «مؤمنین»، یعنی پیروان شابتای زوی، می‌خواندند. نام فرانکیست از سده نوزدهم به ایشان اطلاق شد. [۶۹] 🔹به ‏رغم گروش ظاهری فرانک و پیروانش به مسیحیت، تکاپوی فرقه فوق نارضایی مردم را برانگیخت و در پی فاش شدن برخی عملیات جنسی آنان، در فوریه ۱۷۶۰ مقامات دولتی فرانک را در شهر ورشو دستگیر کردند. یاکوب فرانک به مدت ۱۳ سال محترمانه به یک قلعه در چکسلواکی تبعید شد. از سال ۱۷۶۲م/۱۱۵۱ش همسرش نیز به او پیوست. در این دوران، پیروان کثیر او به دیدارش می‌رفتند و مراسم خود را، که آمیخته با عملیات جنسی بود، در داخل قلعه و بیرون از آن انجام می‌دادند. [۷۰] 🔹فرانک پس از آزادی به شهر برنو (منطقه موراویا) رفت و در نزد دخترعموی خود، که همسر یک تاجر ثروتمند یهودی بود، اقامت گزید. شهر برنو از سده هفدهم یک کانون مهم یهودی‌نشین بود. در این زمان، یاکوب فرانک از میان پیروان خود در شهر برنو یک سازمان مسلح ایجاد کرد که اعضای آن اونیفورم‌های نظامی می‌پوشیدند و تعلیمات نظامی می‌دیدند. اینک یاکوب فرانک فرد مهمی به شمار می‌رفت، تا بدان حد که در مارس ۱۷۷۵ به وین سفر کرد و از سوی امپراتور و ولیعهد هابسبورگ مورد پذیرایی قرار گرفت. به ‏نوشته دائرة‌المعارف یهود، علت این رابطه قولی بود که فرانک به امپراتور داده بود که از طریق اعضای سازمان سرّی خود بخش‌هایی از سرزمین عثمانی را تجزیه کند. 🔹از آن پس اعضای به ظاهر مسیحی فرقه فرانک به‌طور ناشناس به عثمانی می‌رفتند و به ‏ویژه در سالونیک با دونمه‌های به ظاهر مسلمان رابطه استوار داشتند. [۷۱] 🔹منبع مالی یاکوب فرانک، که درباری باشکوه و ارتشی مسلح و مجهز بر پا کرده بود، ناشناخته است. این در حالی است که او در برنو صدها مرید مسلح داشت که به هیچ کار و حرفه‌ای اشتغال نداشتند و تمام وقت در خدمتش بودند. [۷۲] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14343 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14300 قسمت یازدهم ✳️ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا ۲. 🔶🔸فرقه فرانک و پرستش جنسی 🔹یاکوب فرانک از یک منبع غنی مالی، بجز پیروانش، تغذیه می‌شد زیرا در سال ۱۷۸۴ برای مدت کوتاهی دریافت پول از این منبع قطع شد و او در وضع مالی دشواری قرار گرفت. [۷۳] 🔹آئین فرانک بر پرستش سه‌ خدا استوار است: «خدای خوب»، «برادر بزرگ» و «زن باکره»: 👈 خدای خوب یاکوب فرانک همان اتیکه کدیشه (علت نخستین) در مسلک شابتای زوی، است. 👈 برادر بزرگ همان خدای اسرائیل است که شابتای زوی و یاکوب فرانک پیامبران اویند. خدای اسرائیل سرانجام یاکوب فرانک را فرستاد و وی با مجسم ساختن پرستش زن، ضلع گمشده این تثلیث، رسالت خود را به پایان برد.[۷۴] 👈 پرستش زن بیان عریان همان نمادهایی است که پیش‌تر، در مکتب کابالای اسحاق لوریا، از طریق تبدیل شخینا به نماد مؤنث پدید آمده بود. 🔹برگزاری مناسک جنسی از سوی اعضای فرقه فرانک امری مسلم و قطعی است. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم می‌نویسند: "اعضای این فرقه «در جشن‌های خود به عیاشی‌های جنسی می‌پرداختند.»" [۷۵] 🔹یکی از مراسم آنان پرستش بانو نام داشت. در این مراسم همسر فرانک، و پس از مرگ او دخترش، اِوا، در برابر پیروانِ مجذوب ظاهر می‌شدند و مورد پرستش قرار می‌گرفتند. 🔹فرانک در اواخر عمر شایع کرد که این دختر فرزند نامشروع کاترین کبیر، ملکه مقتدر روسیه، است که به‌طور ناشناس تحت سرپرستی او قرار گرفته. این شایعه چنان رواج یافت که حتی برخی مقامات عالی‌رتبه امپراتوری روسیه نیز آن را باور کردند و گمان بردند که به راستی دختر فرانک از خاندان تزار است. [۷۶] 🔹پس از مرگ یاکوب فرانک، یکی از برادرزاده‌های او به‏ نام جونیوس فری رهبری فرقه را به دست داشت. او کمی بعد رهبری فرقه را به اوا فرانک واگذارد و خود به فرانسه رفت. این مقارن با انقلاب فرانسه است. جونیوس فری در کسوت انقلابیون در آمد و به یکی از سران کلوپ ژاکوبن‌ها بدل شد. [۷۷] اوا فرانک تا زمان مرگ (۱۸۱۶) رهبر فرقه فرانک بود. 🔹در سده‌های نوزدهم و بیستم میلادی، فرقه فرانک به صورت یک سازمان سرّی به حیات خود ادامه داد؛ اعضای آن «به ظاهر» به‌طور دقیق آداب کاتولیکی را اجرا می‌کردند و در محل زندگی خود به عنوان مسیحیان مؤمن شناخته می‌شدند. (دائرة‌المعارف یهود تعبیر «به ظاهر» را به کار برده که نشانگر تداوم یهودیت در فرانکیست هاست.) [۷۸] 🔹اعضای فرقه، چون دونمه‌های عثمانی، تنها در میان خود ازدواج می‌کردند. بدین‌سان، به ‏نوشته دائرة‌المعارف یهود، «یک شبکه گسترده خانوادگی» از فرانکیست‌ها پدید شد؛ آنان فرزندان‌شان را طبق روش خود پرورش می‌دادند و با تاریخ و سنن فرقه آشنا می‌کردند. اعضای این فرقه، به سانِ ماسون‏‌ها، یکدیگر را «برادر» می‌خوانند. [۷۹] 🔹فرانکیست‌های لهستان، مانند دونمه‌های عثمانی، در دوران بی‌ثباتی سیاسی این کشور از موقعیت بهره جستند و برخی از آنان عناوین اشرافی برای خود به دست آوردند. [۸۰] برخی از خانواده‌های فرانکیست مقیم امپراتوری اتریش نیز به صفوف اشرافیت اتریش راه یافتند. [۸۱] در سده نوزدهم بسیاری از آنان به مقامات عالی سیاسی لهستان رسیدند. 🔹سازمان سرّی فرانکیست‌ لهستان با دونمه‌های عثمانی رابطه نزدیک داشت. [۸۲] 🔹کانون دیگر فرقه فرانک در شهر ورشو (چکسلواکی) بود. فرانکیست‌ها در این شهر به احداث کارخانه‌های متعدد دست زدند و در سازمان‏‌های ماسونی آن تکاپویی گسترده داشتند. [۸۳] 🔹در سال‏های ۱۸۴۸-۱۸۴۹ تعداد زیادی از خانواده‌های فرانکیست به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند. به‏ نوشته دائرة‌المعارف یهود، حتی تا به امروز نیز برخی از اعضای فرقه فرانک تصویر مینیاتور اوا فرانک، دختر یاکوب، را به گردن خود می‌آویزند. [۸۴] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14391 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14343 قسمت دوازدهم ✳️ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا ۳. 🔶🔸فیلیپ برگ و احیای فرقه کابالا 🔹چند سال پیش، پل اسکات در روزنامه دیلی میل [۸۵] گزارشی از پیوستن مدونا به فرقه کابالا ارائه داد و از این طریق بود که من با داستان عجیب احیای فرقه کابالا و آغاز موج گسترش سریع آن آشنا شدم. 🔹بنیان‌گذار و رهبر این فرقه، که امروزه عملاً بر هالیوود حکومت می‌کند، یک یهودی ۷۵ ساله به‌نام فیوال گروبرگر [۸۶] است. 🔹او ۴۴ سال پیش نام خود را به فیلیپ برگ [۸۷] تغییر داد و به کمک معشوقه سابق و همسر امروزش، کارن، سازمانی به‌نام مرکز آموزش کابالا [۸۸] تأسیس کرد و خود را رهبر طریقت کابالا خواند. 🔹برگ از کارن دارای دو پسر است: یهودا (۳۲ ساله) و مایکل (۳۰ ساله). کارن کتاب‌هایی در زمینه کابالا می‌نویسد و خزانه‌دار و مسئول امور مالی فرقه است. یهودا و مایکل نیز در اداره سازمان کابالا به پدر کمک می‌کنند. 🔹فیلیپ برگ کمتر در محافل ظاهر می‌شود و عکس‌های اندکی از او وجود دارد. پیشینه او نیز در هاله‌ای از ابهام است. 🔹پل اسکات می‌نویسد: "من کشف کردم که فیلیپ برگ قبل از ازدواج با کارن زن داشت و حداقل هشت فرزند. همسر اوّل برگ زنی به شدت مذهبی بود به‌نام ریزکا که شش ماه پیش درگذشت. ولی در زندگینامه رسمی فیلیپ برگ درباره ازدواج اوّل او مطلبی دیده نمی‌شود. برگ ادعا می‌کند که از موطنش، نیویورک، برای آموختن کابالا از ربی یهودا براندوین به اسرائیل رفت. براندوین، که دایی همسر اوّل برگ بود، به عنوان یکی از برجسته‌ترین استادان کابالا شناخته می‌شد. ولی پسر براندوین ارتباط استادی و شاگردی برگ با پدرش را تکذیب می‌کند." 🔹پل اسکات می‌افزاید: "برخلاف این ادعا، برگ نه با انگیزه‌های معنوی بلکه با مقاصد مالی به اورشلیم رفت. آوراهام گروبرگر، یکی از پسران فیلیپ برگ از همسر اوّل، می‌گوید: «پدرم فروشنده بیمه بود و برای این کار به اورشلیم سفر کرد.»" 🔹فیلیپ برگ برای اوّلین بار در سال ۱۹۶۹م/۱۳۴۸ش دفتر فرقه خود را در اورشلیم (بیت‌المقدس) گشود و سپس کار خود را در لس‌آنجلس ادامه داد. دفتر مرکزی فرقه در بلوار رابرتسون، واقع در جنوب شهر بورلی هیلز [۸۹] (در حومه لس‌آنجلس و در نزدیکی هالیوود)، واقع است. 🔹این رهبر «خودخوانده» فرقه کابالا فعالیت خود را بر هالیوود متمرکز کرد، در چند سال اخیر از طریق جلب هنرپیشگان و ستاره‌های هالیوود و مشاهیر هنر غرب به شهرت و ثروت و قدرت فراوان دست یافت، خانه‌های اعیانی در لس‌آنجلس و مانهاتان خرید و شیوه زندگی پرخرجی را در پیش گرفت. امروزه، شبکه فرقه برگ از توکیو تا لندن و بوئنوس‌آیرس گسترده است و این سازمان دارای چهل دفتر در سراسر جهان است. 🔹در سال ۲۰۰۲م/۱۳۸۱ش دارایی فرقه برگ حدود ۲۳ میلیون دلار تخمین زده می‌شد ولی در سال ۲۰۰۳ تنها در لس‌آنجلس ۲۶ میلیون دلار ثروت داشت. 🔹فرقه کابالا ادعا می‌کند که دارای سه میلیون عضو است. سازمان برگ خود را «فرا دینی» می‌خواند و مدعی است که کابالا «فراتر از دین، نژاد، جغرافیا، و زبان است» [۹۰] و با این تعبیر درهای خود را به روی همگان گشوده است. 🔹اعضای فرقه، فیلیپ برگ را «راو» می‌خوانند. «راو» همان «رب» یا «ربای» یا «ربی» است که به حاخام‌های بزرگ یهودی اطلاق می‌شود. 🔹فرقه کابالا، علاوه بر دریافت کمک‌های کلان از اعضای ثروتمندش، از روش‌های خاصی برای کسب درآمد از سایر اعضا بهره می‌جوید: آب معدنی معمولی را، که در کانادا برای فرقه فوق و با نام آب کابالا تهیه می‌شود، به قیمت هر بطری ۸ دلار می‌فروشد. کابالیست‌های مدرن معتقدند که این آب دارای «انرژی مثبت» است و بیماری سرطان را مداوا می‌کند. 🔹فرقه برگ نمادی به‌نام چشم شیطان تهیه کرده که هر عدد ۲۶ دلار فروخته می‌شود. پیروان برگ معتقدند که این نماد چشم شیطان را کور می‌کند. 🔹کتاب‌های کابالی نیز به قیمت گزاف عرضه می‌شود. برای مثال، هر دوره کتاب زهر، که در بسیاری از کتابفروشی‌ها به قیمت زیر یکصد دلار موجود است، در فرقه برگ ۴۳۰ دلار است. 🔹فعالیت فرقه کابالای برگ در چند سال اخیر به‌ناگاه اوج گرفته و با اعلام پیوستن مدونا به این فرقه در رسانه‌ها بازتاب جنجالی داشته است. این جنجال واکنش برخی حاخام‌های سنت‌گرای یهودی را برانگیخته است. 🔹ربی یاکوب ایمانوئل شاخت [۹۱] حاخام یهودی و متخصص کابالا، می‌گوید: "مدونا جذب خرافات شده است نه کابالا." 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14449 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🔯 ؛ ساحت معنویتی نوین! ◀️ مقاله اول؛ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر https://eitaa.com/salonemotalee/13974 ◀️ مقاله دوم: کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه https://eitaa.com/salonemotalee/14163 ◀️ مقاله سوم؛ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا https://eitaa.com/salonemotalee/14300 ◀️ مقاله چهارم؛ شناخت باطن کابالیستی غرب https://eitaa.com/salonemotalee/14847 ◀️ مقاله پنجم؛ کابالیسم و قوم لوط https://eitaa.com/salonemotalee/11203 ◀️ مقاله ششم؛ پروژه لولیتاسازی و دعوت به طغیان اخلاقی https://eitaa.com/salonemotalee/18489 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ ◀️ کابالا چیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14391 قسمت سیزدهم ✳️ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا ۴. 🔹فعالیت فرقه کابالای "برگ" در چند سال اخیر به‌ناگاه اوج گرفته و با اعلام پیوستن مدونا به این فرقه در رسانه‌ها بازتاب جنجالی داشته است. این جنجال واکنش برخی حاخام‌های سنت‌گرای یهودی را برانگیخته است. ربی یاکوب ایمانوئل شاخت [۹۱] حاخام یهودی و متخصص کابالا، می‌گوید: "مدونا جذب خرافات شده است نه کابالا." 🔹چشم شیطان، که نماد آن را فرقه "برگ" توزیع می‌کنند، در شرک کهن رومی (پاگانیسم) ریشه دارد و آب کابالا هیچ ارزشی ندارد. 🔹ربی باری مارکوز [۹۲] از کنیسه مرکزی لندن، [۹۳] نیز علیه فرقه برگ سخن گفته و او را شیادی نامیده که در پی سودجویی است. و مهم‌تر از همه، ربی اسحاق کدوری، حاخام سرشناس بیت‌المقدس، فرقه برگ و رهبر آن را محکوم کرده و او را شیادی خوانده که پیروانش را شستشوی مغزی می‌دهد. 🔹واقعیات نشان می‌دهد که برگ تنها نیست. کانون‌ها و رسانه‌های مقتدری در پی ترویج فرقه او هستند و مقالات جذاب و جانبدارانه‌ درباره‌اش می‌نویسند. «کابالا هالیوود را فرا گرفته است» عنوانی است که این روزها به چشم می‌خورد. 🔹در میان حاخام‌های یهودی نیز کسانی هستند که از برگ و فرقه او حمایت می‌کنند. ربی پیناس گیلر [۹۴] استاد کابالا در دانشگاه یهودیت لس‌آنجلس، [۹۵] می‌گوید: «اینجا آمریکاست و ما از آزادی دین برخورداریم. به عنوان یک استاد کابالا من تلاش برگ را ارج می‌نهم زیرا او کابالای رازآمیز را به عموم معرفی کرد.» [۹۶] 🔹تایمز لندن نیز گزارش مفصلی درباره پیوستن مدونا به فرقه کابالا منتشر کرد. [۹۷] گزارش تایمز همدلانه است و تبلیغ به‌سود فرقه برگ به‌شمار می‌رود. به‌نوشته تایمز، در جشن یهودی پوریم که اخیراً در دفتر مرکزی فرقه کابالا برگزار شد، صدها تن از مشاهیر لس‌آنجلس و هالیوود حضور داشتند. یکی از مهم‌ترین این افراد مدونا است، او ۵ میلیون دلار به فرقه کابالا کمک مالی کرده است. 🔹در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۴ سی.ان.ان. نیز از عضویت رسمی مدونا در فرقه کابالا خبر داد و نوشت: "مدونا در جشن اخیر پوریم، که در دفتر فرقه برگ برگزار شد، به یاد ملکه اسطوره‌ای یهودی، استر نام گرفته و اعلام کرده که از این پس او را استر بخوانند." [۹۸] مدونا به یک خانواده کاتولیک تعلق دارد. 🔶🔸پایان سخن 🔹مدونا تنها یک خواننده نیست، یک نماد فرهنگی است. بعلاوه مدونا نماد هرزگی جنسی مدرن نیز هست. زمانی از او درباره اوّلین تجربه جنسی‌اش پرسیدند و پاسخ داد: "با برادرم بود!!!" این همان فرهنگی است که فرقه فرانک از نیمه دوّم سده هیجدهم در پی ترویج آن بود. 🔹من در سال ۱۳۷۶ به پژوهش در زمینه کابالیسم علاقمند شدم و حاصل تلاشم در جلد دوّم زرسالاران (۱۳۷۷) عرضه شد. در آن زمان هرگز تصوّر نمی‌کردم که روزی احیاء کابالیسم را به عنوان یک طریقت امروزی و مدرن شاهد باشم. و فراتر از آن هیچ مکانیسم مؤثری را نمی‌توانستم برای ترویج و گسترش سریع کابالیسم در میان جوانان متعلق به همه فرهنگ‌ها بپندارم. تصوّر می‌کردم که این‌گونه پدیده‌ها به تاریخ تعلق دارند. 🔹ولی امروزه می‌بینم که اسطوره‌ها جان می‌گیرند و روح شابتای زوی و یاکوب و اوا فرانک را در کالبدی جدید عرضه می‌کنند. ولی در آن زمان به پیوند میان ترویج مناسک جنسی در رسانه‌های جدید با مناسک مشابه در فرقه‌های دونمه و فرانک توجه کردم و نوشتم: "احیای میراث فرقه‌گرایی جنسی شابتای زوی و یاکوب فرانک را در فرهنگ نوینی که به ‏وسیله رسانه‌های غربی ترویج می‌شود به روشنی می‌توان دید. مناسک آمیخته با رفتارهای جنسی و مصرف مواد مخدر و موسیقی تهییج‌کننده رفتار رایج در میان نسل جوان امروزین غرب است. اینک، مراسم بی‌پروای گروه‌های کوچک دونمه و فرانکیست به کمک رسانه‌های نوین ارتباطی به یک پدیده انبوه و جهانی بدل شده است. هزاران جوان گرد می‌آیند، همان آداب و مناسک را برگزار می‌کنند و رسانه‌های تصویری جوانان سراسر جهان را به پیروی از این الگو فرامی‌خوانند. رقص جنسی موسوم به لمبادا (رقص بره)، که در سال‌های اخیر از طریق وسایل ارتباط جمعی غرب ترویج می‌شود، نشانی آشکار از مناسک جنسی دونمه‌های ترکیه در جشن لمب را بر خود دارد. 🔹وارثین شابتای زوی و یاکوب فرانک در قالب گروه‌هایی چون متالیکا آشکارا پرستش شیطان و همجنس‌گرایی را ترویج می‌کنند و با ساخت و پخش سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی روابط جنسی زن با زن و مرد با مرد را به ایستار متعارف اخلاقی و هنجار عادی فرهنگی بدل می‌سازند 🔹تداوم این میراث تصادفی نیست در آینده خواهیم دید که مروجین این آئین‌ در جهان امروز از تبار همان فرقه‌سازان سده‌های هفدهم و هیجدهم میلادی‌اند استاد عبدالله شهبازی والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🔶🔸افتتاحیه تونل گوتهارد در سال ۲۰۱۶ میلادی، در کنار افتتاح بزرگ‌ترین تونل جهان در سوئیس، یک مراسم افتتاحیه‌ی عجیب برگزار شد. این مراسم که با حضور سران اروپا برگزار شد، مملو از نمادهای شیطانی-ماسونی بود. در بخشی از این مراسم، مرگ ادیان ابراهیمی اعلام شد. همچنین بافومت و انواع و اقسام موجودات شیطانی در این مراسم عرض‌اندام کردند. 🔹سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا این اتفاق، صرفاً یک مراسم نمادین بود، یا نشان‌دهنده‌ی مسیر غرب و ترسیم‌کننده‌ی آینده‌ی مورد پسند سران کفر؟! 🔹در ادامه با مرور اختلاط بین کابالا، فراماسونری و جادوگری، سعی می‌کنیم به باطن غرب امروز که بدون شک ظاهر غرب فردا است، برسیم. 🔶🔸کابالا، جادوگری و فراماسونری در کتاب‌هایی که پیرامون شناخت «کابالا» (Kabbalah) آمده است، معمولاً بخش زیادی از آن تعلّق به اوراد جادویی دارد. هم‌چنین در کتاب‌های جادویی معمولاً سهم کابالا محفوظ است. گویی پیوند عمیقی بین این دو تفکر شیطانی وجود دارد. به‌نوشته بریتانیکا، آگریپا (Agrippa)، کابالیست و جادوگر، در کتابش به تبیین جهان از طریق کابالا و واژگان عبری پرداخته و جادو را به‌عنوان بهترین وسیله برای شناخت خداوند و طبیعت عنوان کرده است. او می‌نویسد: "همان‌طور که روح بشر بر جسد وی نفوذ و فرمانروایی دارد، «روح جهانی» نیز در سراسر عالم مادی نفوذ دارد و بر آن حکومت می‌کند. این منبع عظیم نیروی روحی را می‌توان با مغزی که تهذیب اخلاقی یافته و با بردباری طرق جادوگری آموخته است به اختیار درآورد. مغزی که از این طریق کسب نیرو کرد، می‌تواند خواص پنهانی اشیاء، اعداد، حروف و کلمات را کشف کند، بر اسرار ستارگان پی برد و بر قوای زمین و شیاطین آسمان دست یابد." (۱) 🔹همچنین در پیوند بین فراماسونری و جادوگری استاد عبدالله شهبازی در جلد چهارم کتاب زرسالاران یهودی و پارسی، توضیحات مفصّلی ارائه کرده است. از طرفی استاد خاطرنشان می‌کنند که فراماسونری را باید به‌نوعی امتداد کابالیسم دانست. هم‌چنین ذکر شده که جست‌وجوی سنگ کیمیا و اکسیر زندگی جاوید از مهم‌ترین دانش‌های اساسی برای ماسون‌ها بوده است. (۲) 🔹قبلاً توضیح داده‌ایم که با پیدایش جنبش‌های شبتای زوی، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعه‌ها و تعویذهای جادویی، به محور عبادت مبدل گردید. (۳) 🔹اسامی افرادی مانند گیوم پستل (Guillaume Postel) و پیکو دلا میراندولا (Giovanni Pico della Mirandola) با کابالیسم و جادوگری عجین شده است. پاراسلسوس (Paracelsus)، اولین گام برای یادگیری کیمیاگری را کابالا می‌داند (۴) و در کتاب «تاریخ جادوگری» گفته شده است که کابالای عملی چیزی جز جادو نیست که می‌خواهد از طریق کلام گفتاری، نتایجی معجزه‌آسا به بار بیاورد. 🔹بنابراین ارتباط، اختلاط و حتی گاهی وحدت کابالا با جادوگری غیر قابل انکار است. فراماسونری نیز که به‌عنوان امتداد کابالیسم در قرن هجدهم تشکیل شد، کاملاً ممزوج با جادوگری می‌باشد. 🔹سؤالی که در این‌جا پیش می‌آید آن است که اگر مجامع ماسونی تا امروز باقی مانده‌اند (که مانده‌اند) پس چرا ما خیلی ظهور و بروزی از آن‌ها نمی‌بینیم؟! مگر تقسیم قدرت در غرب امروز حاصل شطرنج بین لژهای ماسونی نیست، پس چرا فرهنگ غرب، فرهنگ عقلی فسلفی بوده و اصلاً اثری از خرافات جادویی این فرقه‌ها وجود ندارد؟! 🔹در ادامه با بررسی امتداد فرقه‌های ماسونی در جهان امروز، سعی می‌کنیم به جواب مناسبی برسیم. (۵) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14873 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14847 ◀️ قسمت دوم 🔶🔸آلیستر کراولی 🔹ادوارد الکساندر کراولی (Edward Alexander Crowley) معروف به آلیستر کراولی (Aleister Crowley)، جاسوس انگلستان در جنگ جهانی اول و دوم بود و البته شخصی زن‌باره. او عضو «انجمن هرمسی طلوع طلایی» (۶) بود. بخشی از تعالیم انجمن هرمسی از کابالا گرفته شده است. (۷) 🔹کراولی در مصر تحت تأثیر پیام‌آوری از طرف «هوروس» (Horus) که آن را «آیواس» (Aiwass) نامید، «کتاب قانون» (The Book of the Law) را نوشت. وی در ۱۹۰۷ فرقه خودش به‌نام «ستاره نقره‌ای» (۸) را بنیان‌گذاری کرد. 🔹کراولی در ریاضت‌های جادویی خود در سال ۱۹۰۹م/۱۲۸۸ش مدعی شد که بالاخره توانسته شیطانی به نام «کرونزون» (Choronzon) را احضار کند. او در ۱۹۱۲م/۱۲۹۲ش رئیس فرقه‌ای به‌نام OTO یا «انجمن معبد اورینت» (۹) شد. این فرقه مشغول به اعمال جنسی-جادویی که از «شوالیه‌های معبد» باقی مانده بود، بودند. 🔹هنگامی که کراولی در دِیر یا صومعه‌ی «تِلِما» در ایتالیا با شاگردانش مشغول اعمال شنیع جادوگری بود، همسرش در یک افشاگری به روزنامه‌ای اعلام کرد که علت مرگ پسری از فرقه‌ی او به‌دلیل خوردن خون یک گربه در مراسم قربانی بوده و نه آب آلوده. گرچه کراولی بعداً آن را انکار کرد. 🔹آخرین کتاب کراولی، «کتاب تحوت» (The Book of Thoth) بود که در آن به کمک یکی از شاگردانش، یک سری جدید از کارت‌های «تاروت» (Tarot) را طراحی کرده بود. البته کتابی از کراولی با عنوان «مجموعه نوشته‌های کابالیستی کراولی» چاپ شده است که شامل بحث‌هایی در مورد «درخت حیات» که از نمادهای اصلی کابالا است، می‌باشد. (۱۰) 🔹کراولی در آخرین سال عمرش با «جرالد گاردنر» رهبر فرقه‌ی «ویکا» (Wicca) دیداری داشت و به او رهبری فرقه‌ی «اوتو» را پس از مرگ او، پیشنهاد داد. این‌که گاردنر در کتاب مقدس فرقه‌اش به‌نام «کتاب سایه‌ها» چقدر از کراولی و تعالیمش بهره برده دقیقاً مشخص نیست. 🔹عده‌ای مدعی‌اند تمام کتاب را کراولی نوشته و عده‌ای دیگر می‌گویند کتاب گاردنر بر اساس نوشته‌های فرقه‌ی «اوتو» بوده است. البته کراولی در آثارش از جادو به‌عنوان یک دین سخن نرانده است. 🔹کراولی را «شیطان‌پرست» می‌دانستند. او در کریسمس کارت‌هایی را با عنوان «Anti-Christ-mass» که اشاره به دجال یا ضد مسیح دارد، برای رفقایش می‌فرستاده است. همچنین او خود را «جانور ۶۶۶» می‌خوانده است. 🔹گروه بیتل‌ها (The Beatles) با اختصاص دادن عکس آلبوم خود در سال ۱۹۶۷م/۱۳۴۶ش به کراولی، دوباره اسم او را بر سر زبان ها انداختند. (۱۱) جالب است که «مک‌گرگور مترز» (MacGregor Mathers)، فردی که خود را جانشین مادام بلاواتسکی بنیان‌گذار فرقه تئوسوفی دانست و ادعا کرد که با بزرگانی که مادام در هیمالیا ارتباط پیدا کرده بود، پس از مرگ مادام مرتبط شده و آن‌ها را «رؤسای پنهان» می‌نامید، با کراولی درگیر شد و گفته شده بر اساس جادوی کراولی کشته شد! (۱۲) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14900 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14873 ◀️ قسمت سوم 🔶🔸آیین تلما کراولی مدعی است که در قاهره (احتمالاً در اهرام مصر) توسط موجودی نادیدنی به‌نام «آیواس»، به او وحی شد و نتیجه‌ی ارتباط او با این جن شریر، «کتاب قانون» و مکتب شیطانی «تلما» (Thelema) شد. البته بعداً او ادعا کرد که آیواس نیز می‌تواند به جسم درآید و همچون ما انسان‌ها صحبت کند. کراولی در این مکتب بسیار تحت تأثیر تعالیم کابالایی است. حال سؤال این‌جاست که آیا شیطان این تعالیم را به او آموخته است، که یعنی کابالا هم منشأ شیطانی دارد، یا سنخیت مطالب کابالایی با مکاتب شیطانی زیاد است که ردّ پای آن دائماً در فِرَق نهان‌روشِ شیطان‌گرا، پیدا می‌شود؟ کراولی مدعی است دانش آیواس از کابالا، از دانسته‌های خودش بیشتر بوده است. با این‌که او خود یک کابالیست بود. این مسأله می‌تواند نشانگر شیطانی‌بودن آیین کابالا باشد. 🔶🔸جادو در آیین شیطانی تلما کراولی «جادو» را چنین تعریف می‌کند: «علم و هنرِ ایجاد تغییر برای منطبق شدن با اراده». اما «اراده» در این‌جا به چه معناست؟ اراده در این متن به معنای اراده‌ی الهی نیست. از طرفی کراولی صراحتاً شعار خود را «هر چه خواهی، انجام بده»، قرار داده است. قانون اصلی «تلما» این است: «هر کاری که می‌خواهی بکن، این تمام قانون است». (۱۳) «اراده» در این‌جا به معنای «آزاد کردن تمام خواسته‌های شخص» و «پیروی از هوا و هوس» است. یعنی هیچ حدّ و مرزی را برای خودت قرار نده و هر آن‌چه را که می‌خواهی، انجام بده تا به هدف زندگی‌ات برسی! یعنی همان مسأله‌ای که در بحث «دین نوین جهانی»، هدف ترویج «پلورالیزم» را رسیدن به «هواپرستی» عنوان کردیم (۱۴)، آیین «تلما» هم دقیقاً به‌دنبال حاکمیت «نفس انسانی» بر جهان است و جادو را با همین هدف دنبال می‌کند. در پرتو همین نظام فکری مغشوش و شیطانی، کراولی در آیین خود، انواع «اعمال جنسی» را جزو مراسم جادویی می‌شمرد. تا جایی‌که در کنار زنا، استمنا و همجنس‌بازی در مراتب بالای فرقه اوتو پیشنهاد می‌شود. در جادوی کراولی، شخص باید تلاش کند تا با فرشته محافظ مقدس خود (بخوانید شیاطین باستانی) مستقیماً مرتبط شود تا از خواسته‌ی حقیقی آنان مطلع شود. این‌جاست که معنای اراده، بیشتر رخ می‌نمایاند. هم‌چنین استفاده از مواد مخدر در مراسم شیطانی توسط کراولی کراراً گزارش شده است. (۱۵) در آیین شیطانی «تلما»، رسومات مختلفی وجود دارد. از جمله در یکی از این مراسم، گفته می‌شود: من به مار و شیر (مار و شیرِ خاص) ایمان دارم، رازِ رازها، به نام بافومت. کراولی در «کتاب جادو» بخش ۴ (Magick) می‌گوید: شیطان وجود ندارد، شیطان در طول تاریخ به خدایان دیگری که افراد دوست نداشته‌اند، اطلاق شده است. آن افعی، (اشاره به شیطان در کتاب مقدس که برای اغوای حضرت آدم به شکل مار می‌آید) شیطان، دشمن انسان‌ها نیست. او کسی است که خوب و بد را می‌شناسد و از نسل انسان‌ها، خدایان را ساخته است. او (شیطان) ندا سر می‌دهد که ای انسان، خود را بشناس! او شیطانِ «کتاب تحوت» است (تاروتی که کراولی اختراع کرد) که نماد او بافومت است. او زندگی و عشق است ، نام او عَین است، یعنی چشم! در این متن، تصریح کراولی به دو نماد «چشم جهان‌بین» و «بافومت» (۱۶) به‌عنوان تصاویری از شیطان، جالب توجه است. در حالی‌که در مسیحیت نیز در کتاب مکاشفات، شیطان به‌صورت شاخ‌دار (۱۷) ترسیم شده است. بر اساس دایرةالمعارف جادوگری، کراولی بعدها فهمید که آیواس، خدای قوم سومر به‌نام شیطان بوده است که به او وحی کرده و کراولی و فرقه‌اش او را می‌پرستیدند. (۱۸) برای شناخت ادامه‌ی خط شیطانی کابالایی-ماسونی در تاریخ، به بررسی شخصیت جرالد گاردنر، جانشین کراولی پس از مرگ او و دین خود ساخته‌ی ویکا، می پردازیم. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14926 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14900 ◀️ قسمت چهارم 🔶🔸جرالد گاردنر و آیین ویکا (۱۹) 🔹جرالد گاردنر (Gerald Gardner) را احیاکننده جادوگری در قرن بیستم می‌دانند. بر اساس دایرةالمعارف ماسونی، کراولی و گاردنر  هر دو تحت تأثیر فرقه‌ای به رهبری سه ماسون به‌نام «انجمن هرمسی طلوع طلایی» بودند. (۲۰) 🔹گاردنر عضو فرقه‌ی «روزیکروشن کروتونا فلوشیپ» بوده که از شاخه‌های فرقه‌ی «روزیکروس‌ها» می‌باشد. (۲۱) او علاوه بر این‌که در فرقه‌ی روزیکروس‌ها عضو بود، ادعا کرد که با جادوگرانی برخورد کرده است که عضو فرقه‌ی جادوگری پیشامسیحی هستند. 🔹این فرقه خدای بُز را پرستیده و به الهه‌ای نیز ایمان داشتند. گاردنر پس از کراولی، رئیس فرقه‌ی «اوتو» شد. وی در سال ۱۹۴۹م/۱۳۲۸ش تعالیم خود را در قالب رمان، مکتوب کرد، چرا که در آن زمان جادوگری در انگلیس ممنوع بود. گاردنر معتقد بود جادوگری از تعالیم شوالیه‌های معبد نشأت گرفته است. (۲۲) 🔹او پس از رمان اول، دو کتاب دیگر نیز در تبلیغ دین جدید خود نوشت. گفته شده است تعالیم وی در کنار استفاده از آلیستر کراولی، بر اساس آیین‌های جادویی و فراماسونری (با توجه به این‌که عضو فرقه روزنکروس‌ها بود) پایه‌ریزی شده است. 🔹او نام این دین نوظهور را «ویکا» (wicca) گذاشت. به پیروان این دین مجعول، «ویکان» گفته می‌شود. ویکا در یک کلام به معنای جادوگری به مثابه یک دین است. (۲۳) 🔹طبق مستندی که در مورد گاردنر ساخته شده است، گاردنر «ماسون» بود. هم‌چنین در این مستند بیان می‌شود که عده‌ای در انگلستان با حمایت وینستون چرچیل (که او هم ماسون بود) جادوگری را آزاد کردند و لذا امروز دیگر جادوگری در این کشور، غیرقانونی نیست. هم‌چنین کارشناس برنامه می‌گوید که ویکا سریع‌ترین رشد را در بین ادیان جهان دارا است. (۲۴) 🔹طبق آمارهای رسمی از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱، تعداد پیروان رسمی ویکا در انگلیس رشد ۵۰ درصدی داشته است. (۲۵) همچنین در آمریکا از دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۸، «پاگانیسم» (paganism)، که در دهه نود هیچ تابعی نداشته، در سال ۲۰۰۸ حدود ۳۴۲ هزار عضو رسمی دارد! دین ویکا هم از ۸ هزار به ۳۴۰ هزار نفر رسیده است. (۲۶) 🔹این آمارها از آن جهت اهمیت دارد که مجموع اعضای رسمی مشرکین، جادوگران و دین‌های ناشناخته و غیررسمی در آمریکا، حدود دو میلیون نفر هستند در حالی‌که مسلمانان آمریکا طبق این آمارها، حدود یک و نیم میلیون نفر هستند. (۲۷) 🔹در کنار این موارد، آمارها حاکی از وجود حدود یک میلیون نفر مُشرک و کُفرکیش در آمریکا است که تعداد ویکان‌ها بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده شده است. (۲۸) کتاب اصلی این دین، «کتاب سایه‌ها» (Book of Shadows)، اثر جرالد گاردنر است که تنها بخشی از آن در دسترس است و نسخه‌ی اصلی آن به‌دلیل ارزش میلیون دلاری، در صندوق امانات نگهداری می‌شود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14950 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14926 ◀️ قسمت پنجم 🔶🔸جرالد گاردنر و آیین ویکا (۱۹) برخی باورها و مناسک ویکا 🔹رکن اصلی باور در ویکا، اعتقاد به وجود خدای شاخدار و الهه است. از جهت عملی نیز ویکان‌ها در مراسمات خود در کنار دیگر خدایان، بیشتر به این دو خدا متوسل می‌شوند و از آن‌ها کمک می‌خواهند. شایان توجه است که شاخه‌های امروزی ویکا، بیشتر بر پرستش الهه تاکید دارند و حتی بعضی از گروه‌های فمینیستی نیز تحت تأثیر تعالیم این کیش جدید هستند. عده‌ای ویکا را تنها دین بومی انگلیس می‌دانند. (۲۹) 🔹ویکان‌ها معتقدند که روح دو خدا در تمام طبیعت جاری و ساری است. (شباهت این اعتقاد با جمله‌ی آگریپا که در ابتدای همین یادداشت ذکر شد، قابل توجه است.) آن‌ها هم‌چنین تمام طبیعت را ساخته شده از عناصر اربعه‌، آب و خاک و باد و آتش می‌دانند و برای هرکدام از این عناصر، ارواحی قائل هستند. 🔹در سایت رسمی ویکا آمده است که ویکا به‌دنبال ارائه‌ی یک «سبک زندگی سالم» برای مردم است! در همین راستا، کتاب‌های متعددی در آیین ویکا درباره‌ی انواع گیاهان و جوشانده‌ها، آشپزی، کریستال‌ها، شمع‌ها و… با تکیه بر خواص جادویی آن‌ها، وجود دارد. 🔹گاردنر در «کتاب سایه‌ها» به ویکان‌ها می‌گوید که برای جادوگری، از چوب‌دستی چوبی و کاغذهای پوستین (از پوست حیوانات) استفاده کنید. او هم‌چنین بر استفاده از شمع تأکید بسیاری دارد. گاردنر به ویکان‌ها توصیه می‌کند که یک نسخه از «کتاب سایه‌ها» با دست‌خط خودشان رونویسی کنند تا هرکس نسخه‌ی خود را داشته باشد و باعث گیر افتادن بقیه نشود. هم‌چنین می‌گوید که اگر گیر افتادید، همه‌چیز را انکار کنید و بگویید که تحت تأثیر شیاطین این‌ها را نوشتید. مطالب را هم با قلم و دوات بنویسید تا راحت پاک شود. در آخر، به ویکان‌ها دلگرمی می‌دهد که اگر هم دستگیر شدید، نگران نباشید چرا که ما نفوذ خود را داریم! (تجلّی کامل این نفوذ در آزاد شدن جادوگری با حمایت چرچیل در دهه شصت میلادی است.) (۳۰) 🔹ویکا، مناسک جادویی مختلفی دارد، از جمله «شبات جادوگران» (Witches’ Sabbath) که همگی باید برهنه دور آتش برقصند و در هر مناسبت، اعمال خاصی را انجام دهند. گاردنر در طول سال، هشت شبات را توصیه کرده است (۳۱) که هر کدام شیوه‌ی خاصی دارد. گفته شده است که در شبات جادوگران خود شیطان (بافومت) حضور داشته و جادوگران دور او رقصیده و برای او بچه قربانی می‌کردند و شیطان را می‌بوسیدند. (۳۲) 🔹در دایرةالمعارف بریتانیکا نوشته شده است که دین ویکا، شباهت زیادی به طرفداران LGBTQ دارد. همچنین گفته شده است که گاردنر می‌دانسته است که دو خدای شاخدار و الهه، هر دو مخلوق بوده‌اند، اما بر پرستش آن‌ها و کمک‌خواستن از آن‌ها اصرار داشته است. (۳۳) 🔹این نکته هم قابل توجه است که پس از مرگ گاردنر، ویکا شاخه‌های مختلفی پیدا کرد. امروزه بعضی از شاخه‌های ویکا حتی به کتاب خاصی هم ارجاع نمی‌دهند؛ بلکه با تشویق شخص به ارتکاب اعمال جادویی، می‌گویند: "هر آن‌چه به دلت افتاد را در یک دفتر بنویس و این نوشته‌ها، همان کتاب مقدس تو خواهد بود!" 🔹به‌طور کلی این فرقه معجونی از عقائد ماسونی-کابالایی است که می‌خواهد جادوگری و شیطان‌پرستی را به‌عنوان یک دین و یک سبک زندگی ایده‌آل به مردم معرفی کند. (۳۴) 🔶🔸جمع‌بندی 🔹معمولاً چهره‌ای که در مجامع آکادمیک کشور ما از «غرب» ارائه می‌شود، غرب فلاسفه است و نماد غرب کانت و دکارت و هگل و نیچه و هایدگر و… . در حالی‌که حداقل از شروع قرن بیست‌ویکم، غرب دیگر نه عقل‌گراست و نه تجربه‌گرا. بلکه: غرب امروز (که مافیای پول و قدرت یهودی در پشت آن قرار دارد) در حال تبلیغ شیطان‌گرایی، شیطان‌پرستی و حمایت از بدنام‌ترین افراد تاریخ است. این مسأله در رسانه‌های غربی مخصوصاً فیلم و سریال‌های هالیوودی (که هم ویترین فرهنگ غرب است و هم ترسیم‌گر آینده‌ و تربیت‌کننده‌ی مردم) متبلور است. 🔹غرب در یک مراسم رسمی، با نشان‌دادن علنی مرگ ادیان ابراهیمی و سَروری بافومت و الهه‌اش در قرن جدید، صراحتاً باطن شیطانی-کابالیستی-ماسونی خود را فریاد می‌زند. 🔹گرچه بدلیل اعتراضات شدید مردم و بعضی خبرگزاری‌ها به این مراسم شیطانی، خبرگزاری‌های دیگر سعی کردند تا این مراسم را زیر رادار رد کرده تا برای معرفی باطن حقیقی غرب، وقت بیشتری بخرند. و در این حین با قدرت رسانه‌ای خود، دست به عادی‌سازی هرچه بیشتر اعمال شنیعی همچون جادوگری و شیطان‌پرستی بزنند. (۳۵) ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ والحمدلله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🔯 ؛ ساحت معنویتی نوین! ◀️ مقاله اول؛ پیشینه و پیدایش کابالا و کتاب زوهر https://eitaa.com/salonemotalee/13974 ◀️ مقاله دوم: کابالیسم لوریایی، شابتای زوی و فرقه دونمه https://eitaa.com/salonemotalee/14163 ◀️ مقاله سوم؛ از یاکوب فرانک و فیلیپ برگ تا مدونا https://eitaa.com/salonemotalee/14300 ◀️ مقاله چهارم؛ شناخت باطن کابالیستی غرب https://eitaa.com/salonemotalee/14847 ◀️ مقاله پنجم؛ کابالیسم و قوم لوط https://eitaa.com/salonemotalee/11203 ◀️ مقاله ششم؛ پروژه لولیتاسازی و دعوت به طغیان اخلاقی https://eitaa.com/salonemotalee/18489 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee