🇮🇷 #مزد_خون 🇮🇷
#بر_اساس_واقعیت
📖 قسمت سیزدهم
در همون مرحله ی اول از نوع سوال کردن پدر فاطمه خانم انگار تازه هفت خوان رستم دیگه ای شروع شده بود!!!
اینکه وضعیت مالی ام چطور ؟
وضعیت مسکن؟
و از این وضعیت هایی که طرف با داشتن سه تا بچه هم هنوز وضعیت این مسائلش براش مشخص نیست رو ، به طور واضح میخواست من پاسخگو باشم!!!
که البته در نقش پدر حرفش به جا هم بود، حالا منِ مفلوک کل دارایی داشته ام فوق فوقش چند ده تا کتاب میشد و تمام!!!
از اونجایی که در کنار این چیزی های نداشتم ذره ای شعور و عقل پنهانم رو بکار بردم و گفتم: من تمام تلاشم رو می کنم که برای دختر شما کم نگذارم و این مسئولیتیه که خود خدا به ما محول کرده و ضمن اینکه ما که طلبه ایم و درس دین میخونیم و میدونیم دین تمام ابعاد زندگی رو در برمیگیره سعی می کنیم که چیزی که در حد توانمان هست رو دریغ نکنیم و کلی از این دست حرفها....
باباشون هم از بیانات نغز و دلکش و امیدوارکننده ی من خوشش اومد و در این حقیر جَنَم زندگی رو دید البته با کلی تحقیق و بالاخره راضی شدن اما پروژه ی جدیدی شروع شد که فکرش رو هم نمی کردم با کلی مخالفت رو به رو بشه!
اون هم مسئله بر پایی مراسم عروسی و مهریه بود و آداب و رسومی که نمیدونم از کجا وحی شدن!!!
که جز سنگ انداختن جلوی پای جووونها فایده ی دیگه ای ندارن!
البته من برام خیلی مهم بود که نظر خود فاطمه خانم چیه؟! که خوب با توجه به اینکه معرفشون سید هادی بودن مواضع شخصی ایشون تا حدودی برام قابل پیش بینی بود...
اما با این حال به صورت شخصی ازشون پرسیدم و از اونجایی که میدونستم خانم ها ظرافت طبع دارند به خودم گفتم تا جایی که برام مقدور باشه، براشون کم نگذارم...
ایشون هم از نوع پیگیری من ابراز خرسندی کرد منتها به لطف خدا هم عقیده با من بودند، در نهایت طبق نظر من و فاطمه خانم که با هم هماهنگ بودیم با یه مراسم ساده که یه جور قبح شکنی برای هر دو خانواده محسوب میشد ما رفتیم سر زندگیمون...
بعد از ازدواجم سر همین قضیه رفت و آمد ما با خانوادم خیلی کمتر شده بود، هرچند که بابام چند وقتی یکبار زنگ میزد که کم و کسری نداشته باشم که کمکم کنه، ولی وجدان من اجازه نمیداد قبول کنم و عملا در یک شرایط اقتصادی افتضااااح در حال سپری کردن دوران ناب اوایل ازدواج بودم!!!!
فاطمه خانم، همسرم هم با این حال که بزرگوارانه من رو همراهی میکرد و چیزی نمی گفت، ولی بالاخره من در مقابلش احساس مسئولیت میکردم که چنین شروع رویایی رو برای زندگیش رقم زدم!!!
بعضی وقتها از شدت فشار مالی با خودم میگفتم شاید باید صبر میکردم...
شاید نباید یه نفر دیگه رو اینطوری اسیر خودم میکردم....
وسط همین بحران زندگیه تازه شروع شده بودم که یه روز گوشیم زنگ خورد...
شیخ مهدی بود که جویای احوالم شده بود...
دعوتمون کرد برای آخر هفته که با خانمم بریم منزلشون...
حقیقتا خیلی خوشحال شدم، پیشنهاد رد نشدنی بود، کمترین اثرش این بود که با دیدن مهدی از حجم فشار روحیم کم میشه...
روز مهمونی، خانمم یه کیک درست کرد که دست خالی نباشیم و راه افتادیم سمت خونه ی شیخ مهدی...
جلوی در خونه ای که آدرسش را داده بود رسیدیم زنگ رو که زدیم مهدی خودش درب رو باز کرد و با روی خوش ازمون استقبال کرد ...
خونه ی ساده و صمیمی داشت...
خانم ها سریع با هم صمیمی شدن و رفتن توی آشپزخونه و مشغول صحبت با هم بودن...
منم گوشه اتاق آروم نشسته بودم که شیخ مهدی گفت: چیه آقا مرتضی چی شده توی فکری؟
چرا کشتیات غرق شده؟!
نفس عمیقی کشیدم و حرف دلم رو که چند ماه بود ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود را زدم و گفتم: شیخ مهدی درسته فقه و اصول لازمه، لمعه و عقاید خوبه و باید باشه، اما مگه دین برای همه ی ابعاد زندگی آدم نیست!!!!
مگه ما طلبه ها که ادعای دین داریم و میگیم دین برنامه ی کاملیه برای تمام ابعاد زندگی هست، واقعا چرا نقشی توی اقتصاد نداریم؟! توی روانشناسی نداریم؟! توی فلسفه خیلی کم رنگ وارد شدیم! سیاستم که دیگه هیچی نگم بالکل از دین جدا کردیم!!!!
مگه غیر از اینه که امام علی علیهالسلام که جونم فداش، ثروتمندترین شخص زمان خودش بود، اصلا همون فدک بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها قیمت اون زمانش میلیاردها تومان بود که به داد دل فقرا می رسید یا اصلا از اصل پیامبرمون بعد از نبوتش تشکیل حکومت اسلامی داد مگه این غیر از کار سیاسیه...
خوب چرا باید ما که ادعای راه اونها رو داریم اینقدر لنگ بزنیم؟! چرا باید اینقدر محدود باشیم؟!
خصوصا توی وضعیت خراب اقتصادی_ سیاسی الان ما! اصلا چرااااااا نباید توی تیم مذاکره کننده ی ما دو تا طلبه ی کاربلد سیاسی باشه که رو دست نخوریم!!!!!
شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف میکرد ...
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
سلام و احترام
با توجه به اینکه هیچ بازخوردی از آنچه در کانال گذاشته میشود ندارم
و نمیدانم حضور چنین کانالی در فضای مجازی و این بازار بحمدالله گرم از انواع کانالها و گروهها چقدر توجیه دارد
و نیز فرصت حدود یک ساعت در روز که بارگزاری مطالب از بنده میگیرد؛
بنا دارم کانال را حذف کنم.
لطفا اگر دلیل قانع کنندهای برای ادامهی وجود چنین کانالی دارید قبل از پایان این هفته (۶ آبان) در خصوصی به حقیر اطلاع دهید.
@mehdi2506
ممنون از لطف و عنایتتان.
مهدی هاشمی
49.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اول آبان سالروز شهادت آسیدمصطفی خمینی همان که امام بزرگوار ما شهادتش را از الطاف خفیهی الهی دانست.
مستشکل درس امام!
جایگاه علمی #آیتالله_شهید_سیدمصطفی خمینی به روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی
#روانشناسی_و_مشاوره
🔹#انتقادپذیری (۱۲)🔹
#امام_سجاد_علیهالسلام:
♦️وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي
💠چگونه انتقادپذیر باشیم!!
۹ مرحلهای را که بهتر است برای مواجه با انتقادی که از شما میشود، طی کنید؛
1⃣ فقط گوش کنید.(گذشت)
2⃣ حالت تدافعی خود را بشناسید(گذشت)
3⃣ نفس عمیق بکشید(گذشت)
4⃣ در مورد چیزهای مبهم سوال بپرسید:
5⃣ زمان برای انتقاد مناسب باشد؛(گذشت)
6⃣ بر روی توهین خط بکشید:(گذشت)
7⃣ زمان بیشتری بخواهید
8⃣دیدگاه متفاوت خود را بیان کنید:
9️⃣ از طرف مقابل تشکر کنید
‼️نکتهی پایانی:
♦️ما نمیدانیم فرد در برابر انتقاد چگونه از خود واکنش نشان میدهد.
🔅او ممکن است آسیب ببیند یا ناراحت شود، حالتی دفاعی به خود بگیرد یا انتقاد را خیلی جدی قلمداد کند.
🔅حتی زمانی که من در مورد خوردن سیب زمینی سرخ شده به نامزدم انتقاد کردم، فهمیدم که ممکن است برداشت صمیمیترین فرد زندگیام متفاوت از نیت واقعی من باشد.
🔅در این گذار سعی کردیم راهکارهایی را برای تقویت انتقاد پذیری ارائه کنیم تا به هنگام قرار گرفتن در معرض انتقاد، بهترین واکنش ممکن را از خود نشان دهیم.
‼️انشاءالله در ادامه با مرور تکنیکهای زبان بدن، به تاثیرات مثبت کلامتان بیفزایید.
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
27.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کودکانه
📺 #کارتون زیبای #شهر_موشکی
قسمت اول
🎞این قسمت : رایان متولد میشود
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
سلام و احترام
با توجه به اینکه هیچ بازخوردی از آنچه در کانال گذاشته میشود ندارم
و نمیدانم حضور چنین کانالی در فضای مجازی و این بازار بحمدالله گرم از انواع کانالها و گروهها چقدر توجیه دارد
و نیز فرصت حدود یک ساعت در روز که بارگزاری مطالب از بنده میگیرد؛
بنا دارم کانال را حذف کنم.
لطفا اگر دلیل قانع کنندهای برای ادامهی وجود چنین کانالی دارید قبل از پایان این هفته (۶ آبان) در خصوصی به حقیر اطلاع دهید.
@mehdi2506
ممنون از لطف و عنایتتان.
مهدی هاشمی
#التماس_دعا
حال خوب، نماز خوب 24.mp3
14.2M
حال خوب، نماز خوب ۲۴
#شرح_آداب_الصلاه #امام_خمینی
#نماز
درخدمت #استاد_احمد_غلامعلی
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
202030_1763834350.pdf
932.9K
پیدیاف کتاب آداب الصلاه امام خمینی رحمهالله