#پیشنهاد_ویژه
🔴با عنایت و لطف خدا شروع شرح کتاب #انسان_در_عرف_عرفان اثر ماندگار از علامهحسن زاده املی در بزرگترین بانک صوت #علامه_دهر
✅ آدرس کانال جهت استفاده همه همراهان کانال 🔰
http://eitaa.com/joinchat/3192193037C65b2c2e4d5
Cut1 روزدوم.mp3
7.55M
#استادصمدی_آملی
#عظمت_حضرت_زینب_سلام الله علیها
⌛️زمان: ۱۱:۵۵ دقیقه
________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#عظمت_حضرت_زینب_سلام الله علیها
توی همین قضایای کربلا، از حضرت زینب سلام الله علیها در یک شب منزلی که مرحوم محدث قمی در کتاب شریف نفس المهمومش نقل کرده و علامه ی شهرانی و دیگر بزرگواران این کتاب رو ترجمه کردند، که روایتش از ملهوف جناب سید بن طاووس است.
می گوید که: چون به خُضَیمیّه فرود آمد، یکی از منازل چند دهگانه ی از مکه تا به کربلاست که امام حسین از هشتم ذی الحجه که از مکه بیرون آمد تا به دوم محرم، که امروز دوم محرم سال 1442 هجری است، به کربلا رسید در یکی از این شبها منزل ها بنام خضیمیه فرود آمد یک شبانه روز آنجا بماند.
حالا هر منزلی که آقا فرود می آمد، به تناسب راهی که در مسیر، طی می کرد و چون خانواده همراه آقا بود، فرزندان بودند، زنان محترمه و مخدره تشریف داشتند، حضرت به تناسب حالشون در منازل بین راهی توقف های متنابهی می فرمودند، که یک شبانه روز طبق این نقل در سر منزل خضیمیه، آقا بماند، چون بامداد شد خواهرش زینب علیه سلام روی بدو کرد و گفت:
حضرت زینب محضر آقا آمد، گفت که آیا به تو خبر بدهم که دوش چه شنیدم?
دوش یعنی دیشب؛
که دیشب چی شنیدم? حسین علیه السلام فرمود چه شنیدی?
متن عربی اش این است.
فَلَمّا اَصبَحَ اَقبَلَت عَلَیهِ اُختُهُ زِینَب عَلیه السلام فَقالَت: یا اَخي اَلا اُخبِرُک بِشیِِ سَمِعتُه البارِهَ
میخواهی ببینی دیشب، برادر جان چی شنیدم?
فَقالَ الحُسين عَلَیهِ السَّلام وَ ما ذاکَ آقا فرمود چی شنیدی?
فَقَالَ خَرَجتُ في بَعدِ الَیل لِقَضاءِ حاجَةِِ
من مقداری از وقت دیشب را، از خیمه گاه مون بیرون آمدم برای رفع حاجتی،
بعد هم فَسَمِعتُ هاتِفََ
دیدم یه گوینده ای،
👈هاتف: اون گویندهای رو می گویند که صدای او به گوش می رسد، اما خود او دیده نمی شود،
مثل تلفن های متعارفی که فقط صدا میاد، عرب بهش میگه هاتف.
الان پست کتاب ها،جمله ها، عبارات
آمده که هاتف. هاتف یعنی تلفن.
هاتف یعنی گوینده ای که حرف می زند، صدای او به گوش می رسد اما خود او دیده نمیشه.
به حضرت عرض کرد، خواهرش زینب عزیز، که من دیشب شنیدم که هاتفی می گفت.
وَ هُوَ یَقول اَلا یا عَینُ فَهتَمی بِجُردِِ یا بِجَهدِِ
وُ مَن یَبکي عَلَی الشُهَداءِ بَعدي
اَلا قُومِِ تَسُوقُهُمُ المَنایا بِمِقدارِِ اِلی اِنجازِ بَعدِِ
معناش اینه که:
اون هاتف، اون گوینده ،که صدای او به
گوشِ مبارک زینب می رسد، در اون وقت از شب، که حضرت زینب، خود او رو نمی بیند، می گوید ای چشم، گریه کن، با کوشش و تلاش گریه کن،
یه وقتی آدم خودش گریه دارد، گریه می کند، میشه بَکاء.
اما یه وقتی گریه، نمی آید، ولی تلاش می کند که بگرید. میگه ای چشم، تلاش کن که، گریه کنی
چون برای اینکه:
وَ مَن یَبکي عَلَی الشُّهَداءِ بَعدي
چه کسی می خواهد، بر شهدا، بعد از من گریه کنه?
اَلا قُومِِ تَسُوقُومُهُ المَنایا
بر یه قومی که "منایا : جمع مُنیه است، منیه یعنی مرگ، مرگها جلوی این قوم و طایفه این کاروان همینطور جلودار میره.
چطور نیروهای اطلاعات عملیات شب در هنگام عملیات جلوی نیرو می روند.
میگه ای چشم گریه کن بر این قومی،بر این کاروان امام حسینی که جلوی این کاروان مرگها دارند که اینها سائفند، رانندگی می کنند دارند می برند.
بِمِقدارِِ اِلی اِنجازِ وَعدِِ
ببرند اینها را اونجایی که به اصطلاح اون وعد و وعده ی الهی مُنَجَّز بشه که اینها به شهادت برسند
بر اینها گریه کن.
این جمله رو به امام حسین عرض کرد، فرمود: این دو بیت رو من دیشب شنیدم.
معلوم میشه حضرت زینب در این مسیرش در کربلا خیلی از حقایق رو می شنید، خیلی از حقایق رو اسرار رو می دید که برادر زاده اش امام زین العابدینِ صاحب عصمت ،انسان کامل،
امام چهارم ما شیعیان جهان، به عمه اش زینب می گوید که بحمدالله تو عالمه ی غیر مُعَلَّمَه و فَهِمِیِ غیر مُفَهِمِه هستی
که علمت علم لَدُن است
فهم تو فهم لَدُنی است.
ادامه👇👇👇👇
قبل👆👆
ادامه👇👇
و لذا زینب، یه همچون علمی را دارا بود. حضرت زینب در تمام زندگی شریفش همیشه در کنج عزلت بود، هرگز کسی حضرت زینب را در خیابان مشاهده نمی کرد.
این یک گوهری بود که امیرالمومنین این دختر نازنین را، در یک دژ حفاظت شده ای قرار داد که هر چشمی به ایشون نیفتد و لذا اون خلوت نشینی حضرت زینب، اون شاگردی و تتلمذ او
در محضر مادرش فاطمه ی زهرا و امیرالمؤمنین پدر گرانقدرش باعث شد که زینب آموخته شد،
تعلیمات الهیه گرفت،
حقایق بهش القاء شد. حتی این روایت رو بیشتر آقایان اهل سنت هم نقل میکنند
که یکی از شهدای عزیزی که در کربلا، در پای رکاب امام حسین شهید شد، از عزیزانی است که در مدینه در همسایگی خانه ی امیرالمؤمنین خانه دارد. به یک تعبیری همسایه ی خانه ی امیرالمؤمنین بود.
👈به یک تعبیری ، همسایهِ خانه امیر المومتین بود.
ایشان که از شهداِ کربلا هم، هست. می گوید، من که همسایه، خانهِ آقا امیر المومنین، بودم. در طولِ عمرم، نشد که یکبار، زینب، را در کوچه مان، زیارت کنم. او را ببینم.
قامتش را ببینم. فقط، بعضی از شبها، او می گوید.
برای همین است که این روایت را اهل سنت، نقل کردند. و اهل سنت، هم در ایامِ این دههِ محرم، و صفر، می بینید که راجه به این، روایت، نقل می کنند و اشک می ریزند.
که صحنهِ کربلا، را جوری پیش آوردند.
که زینبِ مخدره، عقیلهِ بنی هاشم، یعنی مهین بانویِ بنی هاشم، فرزندانِ هاشم، یک مهین بانو دارند.
یک عظیم دختر و زنی دارند، بنام زبنب، دخترِ علی.
انهم اسمِ او زینب است. از بابِ اینکه، زینِ، اب است.
زینتِ پدر است. و لذا، می گوید که، من تنها، بعضی از شبها، می آمدم از درِ متزل، بیرون، ببینم این صحنه را. زیارت کنم، و تماشا کنم.
فقط بعضی از شبها، آقاجان، امیر المومنین، می دیدم از متزل، از دروازه اش بیرون می آید. بعد از او امام حسن، و امام حسین را زیارت می کردم.
که در دوتا طرفِ، این خانم بودند. و وسطشان، حضرتِ زینب بود.
و پشتِ سرِ این سه تا، بزرگوار، حضرت عباس علیه السلام را زیارت کردم.
که این دخترِ عزیزِ امیر المومنین را چهار نفره، مثل نگینِ انگشتر، در نگینشان؛ در حلقه اشان گرفتند. امیر المومنین جلو، امام حسن و امام حسین دو بغل، حضرت عباس در پشت سر. می رفتند به سویِ روضهِ مطهره، محضرِ مبارکِ تربتِ جنابِ رسول الله.
وقتی به آنجا می رسیدند. گاهی می دیدم چراغی، که روشن بود، مقداری روشنایی چراغ زیاد بود، امیرالمومنین جلو می افتاد. می رفت آن روشنایی را، از آن شدتش، کم می کرد که تا قامتِ دخترش زینب به چشم هر کسی نیفتد آقا.
__________________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
جلسخ۴.mp3
5.06M
#استادصمدی_آملی
#جامعه_قرآنی_و_جامعه_فرقانی
⌛️زمان: ۸:۴۴ دقیقه
______________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#جامعه_قرآنی_و_جامعه_فرقانی
⬅️حضرت به ججاج بن مسروق فرمود اذان بگوید و اذان بگفت و هنگام اقامه امام حسین سلام الله علیه بیرون آمدند
یعنی پس معلوم می شود که اقامه را هم حجاج بن مسلوق داشت می گفت
⬅️آقاجان دیگر آمدند، که بیایند جلو بایستند برای نماز جماعت امام حسین سلام الله علیه
بیرون آمدند با عذار و ردا و نعلین خدای را سپاس گفت و ستایش کردآن گاه فرمود:
⬅️این جمله آقا مقصود من این جمله است
آن گاه فرمودند: ای مردم من نزد شما نیامدم این اولین روبرویی است که بین امام با نیروهای دشمن این رویارویی دارد رخ می دهد اولین برخورد امام است با این ها اولین جمله ای که امام به این ها فرمودند این است که:
ای مردم من نزد شما نیامدم تا وقتی که نامه های شما به دست من رسید و فرستادگان شما آمدند
که، نزد ما آی! ما امامی نداریم! شاید به سبب تو خداوند ما را بر ثواب و حق جمع کند!
⬅️این جمله امام بسیار مهم است، اگر چه جمله امام جمله نقلیه است، یعنی از آن متن نامه های کوفیان این جمله در آمده است که به امام می گویند
⬅️شما به سوی ما بیا! که ما امام و پیش رو نداریم! که اگر تو بیایی، به سبب تو خدای متعال لطف کند و ما را بر مسیر ثواب و حق جمع کند می بینید مقام امام، مقام تجمعی است، مقام جمعی است، ولذا وقتی امام را با امت می خواهی مقایسه کنید
امام قران است
وامت فرقان است
امام مقام جمع است
و امت مقام فرق است
اگر امام امت نداشته باشد
قرآن هست اما فرقان نیست
⬅️اگر امت امام نداشته باشد، امت فرقان هست اما قرآن نیست! امام و امت در حقیقت قرآن و فرقان در کنار هم هستند، قرآن اصل است
و فرقان فرع است اگر این فرقان امت در محضر قرآن امام، با هم اجتماع کنند، حتما امت بر ثواب است و بر مقام تجمع است مقام جمعیت و لذا می بینیم که نماز جماعت مقام جمعیت پیدا می کند
با این که افراد فراوان هستند شاید چندین میلیون نفر، پشت سر یک امام جماعت ایستادند
اما با همه کثرتش مقام جمع است
اسم نماز هم نماز جماعت است، یعنی اگر
یک میلیون نماز جماعت شرکت می کنند، هر یک نفر یک میلیون است، آن وقت یک میلیون ضرب در یک میلیون، می شود میلیارد ها! یعنی ما این جا در حقیقت یک نفر نایستاده در این میان
یک میلیون! بلکه این یک نفر به انضمام یک میلیون یک نفر است!
نه این که خودش یک نفر است
ادامه 👇👇
ادامه 👇
⬅️و لذا گفت، امام فرمود شما به ما نوشته بودید پیغام فرستادید که شما بیا امام نداریم.
وقتی بیایید امام ما بشوید شاید به سبب تو، که این شاید به معنی بایده، حتما اینطوریه که خداوند به سبب تو و به وسیله تو ما را بر ثواب جمع میکنه. به ما مقام جمعی میده.
⬅️آقا فرمود که شما به من نوشتید که نزد ما آی، ما امامی نداریم، شاید به سبب تو خداوند ما را بر ثواب و حق جمع کند. و لذا یکی از چیزهایی، اینجا صوابش البته با صاد هست یعنی راه درست، راه حق.
⬅️یکی از بطون معانی ثواب با ث هم که میگوییم نماز بخوانیم ثواب داره، خیرات کنیم ثواب داره، یکی از بطون معانی ثواب، انسان کامله.
چه اینکه یکی از بطون معانی ثواب، عقله.
⬅️که وقتی خدای متعال اولین بار عقل را آفرید، به عقل خطاب کرد من به تو ثواب میدهم و به تو عقاب میدهم.
⬅️و گرنه اگر یک کسی دیوانه هست او را نه ثواب میدهند نه عقاب میدهند چون محوریت عقل نداره. ثواب روی محوریت عقله و عقل در اجتماع یعنی انسان کامل.
⬅️ اگر اجتماعی انسان کامل ندارد معلومست عقل داخلی را به کار نگرفته. به صواب با صاد نرفته راه حق را طی نمیکند راه درست را طی نمیکنه. چه اینکه ثواب هم نداره یعنی پاداش هم نداره.
⬅️خب امام فرمود که با این روش ما را آوردید اگر بر همون عهد و پیمان استوار هستید باز نمایید که مایه اطمینان من باشه.
⬅️عهدتون را باز کنید بیایید به من نشان دهید، همونجور که نامه نوشتید بیایید الان پای نامه هاتونم وایسید.
⬅️و گرنه بر اون عهدی که بودید و آمدن مرا ناخوش دارید از همین جا برمیگردم.
اولین جمله ای که امام به اینها فرمود تا در تاریخ بمونه این جمله مهمه.
ما روی نامه شما آمدیم گفتید بیا امام ما باش ما را بر راه درست استوار کن. به ما ثواب بده به ما مقام جمع بده به ما ثمر وجودی درخت ما را به ماعطا کن، به فعلیت برسان.
اگر بر همین عهدید من آمده ام، اگر از این عهدتون برگشتید من به همان جایی که آمده ام باز میگردم. و به آن جایی که بوده ام میروم. هیچ یک کلمه ای در جواب نگفت.
⬅️ از اینجا میخواهم مصیبت خودمون را شروع کنیم. پس موذن را فرمود اقامه گوی، او اقامه نماز گفت. اون جمله قبلی نشون میده اذان را موذن گفت، خواست اقامه بگوید امام از آن خیمه خودش بیرون آمد با عبا و ردا و نعلین با عمامه تشریف فرما شد.
______________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_341713769937764954.mp3
8.69M
#استادصمدی_آملی
#اربعین_در_کربلا_چه_گذشت؟
⌛️زمان: ۲۱:۵۵دقیقه
__________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#اربعین_در_کربلا_چه_گذشت؟
⏪مقداری شب اربعین است مصیبت بخوانیم.
برای عزیزان مقتل بخونم
برویم به سوی کربلا.
راجع به اربعین که عزیزان آیا اربعین به کربلا آمدند یا نه؟
بعضی ها فرمودند که بعد از قضیه شام به کربلا آمدند عزیزانِ اُسرا.
منتها بعد از قضیه شام را بعضی ها فرمودند اربعین آمدند که به شدت بعید شمردند و گفتند چهل روز آمدن روز یازدهم محرم از کربلا به کوفه، از کوفه هم دوباره رفتن به شام که از کوفه تا شام ۱۷۵ فرسخ به تعبیری راهه.
⏪یعنی چیزی حدود ۶۰۰ _ ۷۰۰ کیلومتر راهه.
و لذا آمدن این اندازه راه که اونم باید تقریبا ۴۰ منزل از کوفه تا شام را طی میکردند، این خیلی بعیده که بیان شام و بعد از شام دوباره حالا حداقل طبق نص روایات که در شام اینا حداقل ۷ روز برای آقا جان عزاداری کردند.
⏪خب حالا چقدر در شام موندند که #اول زمستان بعضی ها نوشتند اهل بیت به شام رسیدند.
سرّش اینه که روز عاشورای قمری اون سال در روز ۲۱ مهر ماه حالا بعضی از آقایون ایام دیگه رو فرمودند اما هم حضرت استاد ما با تسلط بر علم شریف نجوم و هیئت از ناحیه زیج استخراج کردند به ۲۱ مهر رسیدند، و هم علامه شعرانی علیه الرحمه و بعضی آقایان دیگر که خب قهراً ۲۱ مهر تا اول زمستان در حدود ۲ ماه و ۹ روز ۱۰ روز فاصله است که در این مدت این عزیزان آمدند به سوی شام و کوفه.
⏪ خب بیان شام و برگردن به کربلا خیلی بعیده، در ظرف ۴۰ شبانه روز و اونم در کوفه هم مدتی بعضی ها نوشتند ۱۸_ ۱۹ روز زندانی بودند.
⏪ که روایتی نقل شده که در درون زندان بودند یک دفعه اهل بیت علیه السلام دیدند که یه سنگی از بالای روزنه زندان وارد زندان شده، با این سنگ که به نخ آویخته بود یه کاغذی نوشته شده، برداشتند کاغذ را خوندند معلوم بود یکی از شیعه ها و متدینینی که از وقایع درون دارالعماره عبید الله با خبر بود. از اینکه عبیدالله نامه نوشته برای یزید به شام که من حسین را کشتم، اون روز که تلفن نبود. امثال این وسایل ارتباط عمومی نبود با پیک نامه میرفت، الان در کوفه هستند.
🔰چه امر میفرمایید؟
🔰چکار کنیم؟
🔰آیا آنها را به قتل برسانیم یا به نزد تو بفرستیم؟
⏪ قضیه را روشن کن. پیک رفت، مدت رفت و آمد آن روز معلوم بود بعضی میگن اگر پیک با این سرعت بخواد بره ۱۲ روز می تونه این مسیر از کوفه تا شام رو بره. ۱۲ روز هم می تونه برگرده.
⏪خب الان هم چارپادارها هم همینجورند. چارپادارها هم میدونن فلان مسیر رو میشه اگه بار داشته باشه اسب، در طی ۴ روز بریم، اگر نه سواری باشه میتونیم طی یک روز، دو روز بریم. اون موقع هم میدونستند از کوفه تا شام چقدر طول میکشه رفت و آمد، و لذا این خبرنگار که نامه را درون زندان فرستاد هم خبر داد و هم به اونها نوشت که من به شما یه کدی میدهم، اونا بنا شد که اگر دستور #قتل شما آمد یه جمله ای گفته بشه، اگر دستور فرستادن شما از کوفه به سوی شام آمد یه جور دیگر شعار داده میشود.
⏪ این را به اونها فرمود که اونها میدونستن که نامه رفته به شام تا نامه برگرده. و لذا وقتی دیدند صدا بلند شد گفتند اگر تکبیر شنیدید، چون مدتی که فلانی رفت برای شام و بیاد فلان مدته و تقریبا فلان روز میرسه به کوفه، وقتی رسید به کوفه اگر تکبیر شنیدید یقین دانید فرمان کشتن آورده است، و اگر تکبیر نشنیدید امان است و سلامتی
⏪ این خبر را یکی از حالا کی بود، از شیعه ها بود، فقط بعدها نقل کردند خود اون کسی که این کارو از جنبه اطلاعاتی کرد اون رو ندیدند که او کیه،خودش رو لو هم نداد، و لذا این فرد در تاریخ اسمش معروف نیست.
🛑ادامه دارد🔰🔰