کعبه امید
محبوب من که دائم هستم بگفتگویت
معشوق من که دائم هستم به جستجویت
آیا شود که روزی، روزی شود حسن را
احسان گونه گون و الطاف نوبنویت
بشنیده ام که خویت چون روی تست دلکش
ای من فدای رویت ای من فدای خویت
آیا شود که روزی با چشم خویش بینم
آن قامت رسا و رخسارۀ نکویت
ای که به لیله القدر کرّ و بیان بالا
اسرار هر دو عالم گویند مو به مویت
آیا شود که روزی تفتیده جان ما را
از تشنگی رهایی زآب زلال جویت
ای آستان قدست دارالسلام جانها
بس کاروان که بسته بار سفر بسویت
آیا شود که روزی این زار ناتوان را
باری دهی ز لطفت پایی نهد به کویت
ای شاهد دل آرا در بزم آفرینش
وی شاهدان عالم مشتاق دید رویت
آیا شود که روزی این عاشق وصالت
دستی رساند اندر دامان مُشکبویت
ای کعبه امید خوبان درگه عشق
چون تو خدیو باشی خود آبرو خدویت
آیا شود که روزی اندر برت حسن را
گویی چه خوش رسیدی اینک به آرزویت
منبع: دیوان اشعار علامه حسن زاده آملی ره
33.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا بعضی از انسانها ناقص الخلقه می شوند؟
علامه حسن زاده آملی ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بيانات عرشي حضرت علامه حسن زاده آملي ره
.
💠خودتان به ترازوي عدل الهي كه انسان سنج هست يعني محمد و آل محمد (ص) و قرآن بسنجيد ان ملاك است و ببينيد چقدر وزن داريد
#آه
🔸چه خبرهاست خدايا كه ندارم خبري
🔸كو مرا خضر رهي تا كه نمايم سفري
🔸با كه گويم كه چه ها مي كشم از دست دلم
🔸با تو گويم كه ز احوال دلم باخبري
🔸اسم اعظم كه ز احصاء و عدد بيرون است
🔸اسم آه است نصيبم نه كه اسم دگري
🔸حاصل آن همه از گفت و شنود شب و روز
🔸بجز از حيرت و دهشت چه مرا شد ثمري
🔸دگر از ذره روا نيست دهن بگشادن
🔸فهم ذره است چو فهميدن شمس و قمري
🔸ديده آن كه به روي تو نباشد نظرش
🔸نتوان گفت مر او را كه تو صاحب نظري
🔸اي خوش آن بنده بيدار بديدار رخت
🔸دارداز عشق وصالت به سحرها سهري
🔸صمت و جوع و سهرو خلوت و ذكر بدوام
🔸خام را پخته كند پخته شود پخته تري
🔸چون كه خودعين سلام است بهشت است نظام
🔸مظهر اسم سلام است هر آنچه نگري
🔸از دغلبازي و سالوسي نسناسي چند
🔸دين حق را چه زيانست و چه خوف و ضرري
🔸آن همه اشك بصر كز حسنت جاري شد
🔸باز از لطف تو داراست چه اشك و بصري
#ديوان_شعر
تاريخ سرودن غزل:
ماه رجب 1419ه ق (1376ه ش)
حضرت علامه آحسن زاده آملی ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علامه حسن زاده آملی ره
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات و#مداحي #حاج_فیروز_زیرک_کار در کنار #سید_جواد_ذاکر و حال عجیب او
شعر از حضرت علامه حسن زاده آملي ره
4_671561043452887448.mp3
24.84M
حضرت علامه حسن زاده آملي
مرگ نابود شدني نيست
فوت يعني انقطاع انسان از غير خودش
نباشی درامیدفتح بابی مگرآنگه کلیدش رابیابی
ترامفتاح فتّاح مفاتح نباشدغیربسم الله صالح
#ديوان_شعر
علامه حسن زاده آملی ره
شعر #نور_حقيقت
پير ما گفت بجز بود خداى بودى نيست
با ادب باش جز او شاهد و مشهودى نيست
ساجد مزگتى و بتكده و دير مغان
يك زبانند جز او قبله و مسجودى نيست
از حجازى و عراقى تويى ار پرده شناس
خوشتر از ساز نگارم نگرى رودى نيست
مهر مهرش چه عجب داغ جبين دل ما است
هرگزش روى علاج و ره بهبودى نيست
گذر از سود و زيانت كه زيانست نه سود
كادمى را بجز از ياد خدا سودى نيست
حذر از رجس هوس در ره قدس ملكوت
راه و رسمى كه تو دارى و تو پيمودى نيست
ببر از فكر و خيال كم و كيف كه چنو
آتش حسرتش آن آتش نمرودى نيست
جان آن رند ز كف داده دو عالم جانست
كاندر و غصه معدومى و موجودى نيست
شب تار است و بسى شب پرده در پروازند
طلعت خور چو طلوع كرد، دل آسودى نيست
نيست يك رشته در اين پرده پر نقش عجب
كش تو را تارى از آن يا كه از آن پودى نيست
حسنا نور حقيقت كه نبى گفت و نبى
اين صناعات كه بر خويش بيند و دى نيست
منبع: #دیوان_اشعار
علامه حسن زاده آملي ره
#امشب
بحمدالله که با دلدارم امشب
ز بخت خویش برخوردارم امشب
به تحفه آمده از کوی جانان
برات وعده دیدارم امشب
بود در آستان کعبه عشق
همه بیدار و من بیدارم امشب
نشینم در حضور یار و بینم
فروغ مطلع انوارم امشب
نشینم در حضور یار و گویم
هر آن حرفی که در دل دارم امشب
بخوانم سوره قدر و دخان را
بگویم ذکر و استغفارم امشب
شب جمعه است و ده جمعی نگارا
ز فرق و کثرت پندارم امشب
چهل بگذشت و یکسالم فزون است
ز دیده اشک و حسرت بارم امشب
ز حال خویشتن اندر شگفتم
چرا دلشاد و دل افگارم امشب
ز بی تابی خود در این سحرگه
چه گویم در چه کار و بارم امشب
تو خود آگاهی ای دانای احوال
که من اندر چه گیر و دارم امشب
گهی خاموش و گهی در خروشم
گهی مست و گهی هشیارم امشب
خداوندا بحق آیت نور
جلائی ده به جان تارم امشب
خداوندا به مستان جمالت
نما در عشق خود ستوارم امشب
خداوندا بحق هشت و چارت
بحل فرما به هشت و چارم امشب
شب حال است و نی گاه مقال است
ببندم دفتر اشعارم امشب
اگر از آملی پرسی که چونی
هزار زار در گلزارم امشب
منبع: #ديوان_شعر
علامه حسن زاده آملي
《 #کاروان_عشق》
دلا یک ره بیا ساز سفر کن
ز هر چه پیشت آید زان گذر کن
مگر تا سوی یارت بار یابی
دمادم جلوه های یار یابی
دلا بازیچه نبود دار هستی
همه حق است در بازار هستی
بود آن بنده فیروز و موفّق
نجوید اندر این بازار جز حق
دلا از دام و بند خود پرستی
نرستی هم چو مرغ بی پر ستی
چرا خو کرده ای در لای و در گل
در این لای و گلت بر گو چه حاصل
دلا عالم همه الله نور است
بیابد آن که دائم در حضور است
تو را تا آینه زنگار باشد
حجاب دیدن دل دار باشد
دلا تو مرغ باغ کبریایی
یگانه محرم سرّ خدایی
بنه سر را به خاک آستانش
که سر بر آوری از آسمانش
دلا مردان ره بودند آگاه
زبان هر یکی انّی مع الله
شب ایشان به از صد روز روشن
دل ایشان به از صد باغ و گلشن
دلا شب را مده بیهوده از دست
که در دیجور شب آب حیات است
چه قرآن آمده در لیله القدر
ز قدرش می گشاید مر تو را صدر
بود آن لیله پر قدر و پر اجر
سلام هی حتّی مطلع الفجر
دلا شب کاروان عشق با یار
به خلوت رازها دارند بسیار
عروج اندر شب است و گوش دل ده
به سبحان الّذی اسری بعبده
دلا شب بود کز ختم رسولان
محمّد صاحب قرآن فرقان
خبر آورده آن استاد عارف
که علم الحکمه متن المعارف
دلا شب بود کان پیر یگانه
به الهامی ربودت جاودانه
در آن رؤیای شیرین سحرگاه
که التّوحید ان تنسی سوی الله
دلا در عاشقی ستوار می باش
چو مردان خدا بیدار می باش
که سالک را مهالک بی شمار است
بلی این راه، راه کردگار است
دلا از ذرّه تا شمس و مجرّه
به استکمال خود باشند در ره
همه اندر صراط مستقیم اند
به فرمان خداوند علیم اند
دلا باشد کمال کلّ اشیا
وصول درگه معبود یکتا
اگر تو طالب اوج کمالی
چرا اندر حضیض قیل و قالی
دلا باید دهن را بسته داری
دلا باید تنت را خسته داری
که سالک را دهان بسته باید
تن خسته دل بشکسته باید
بنفشه دیده ام در رهگذاری
سر افکنده ستاده در کناری
بگفتم از چه سر در زیر داری
بگفتا ای حسن از شرم ساری
#دیوان اشعار
حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی ره
صفحه 194