4_341713769937764407.mp3
1.7M
#استادصمدی_آملی
#ماجرای_ابوالهتوف
⌛️زمان: ۶:۰۱ دقیقه
________________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#ابوالهتوف
👈بعضی ها در کربلا با آقا جان جنگیدند
این همه آقاجان خطبه خواند تو گوششون فرو نرفت
شب عاشورا هم نیامدن به سمت اقا جان هنوز مخالف آقا بودند
👈صبح عاشورا هم هنوز مخالف آقاجان هستند
ای داد بیداد کی باید بیدار شین شما اصحاب شهید شدند و هنوز طرفدار عمر سعد بعد ازظهر عاشورا شد ابی عبدالله هم شهید شد
هنوز تو صف دشمن هست توی نفس المهموم شیخ عباس قمی اسمشان را آورد جناب (ابو الهتوف) حالا حر سر صبح آمد هنوز جنگ شروع نشده آمد به سمت آقاجان بعضیها میگویند شب عاشورا آمد اما این بیچاره تو صف دشمن بودبعد از اینکه ابیعبدالله شهید شد بدن ابی عبدالله اون جور در گودی قتلگاه افتاده بود
عمر سعد دستور داد خیمهگاه امام حسین را به غارت ببرین.
👈آمدن خیمهگاه را غارت کردند زنها را غارت کردند یکی از این ها دختر ابی عبد الله را به زمین زد داشت خلخال پایش را در می اورد تاریخ نقل هم کردند گریه هم میکرد اون دختر نازنین فرمود که آقا خلق خدا بنده خدا حالا که داری خلخال را میبری چرا داری گریه میکنی؟؟گریه هم برای این هست که اولاد پیامبر و محارم پیامبر غارت میکنیم
👈خب اگر این ها رو میدانی که محارم پیامبر هستیم چرا داری این کار را انجام میدهی؟نکن دیگه...
خوب حالا من چه کنم اگر من نگیرم دیگری میآید میگیرد
خدا نیامرزد کسانی که چادر از سر زن های ما کشیدند
که واقعاً درد و سنگینی داریم یا زینب کبری یا فاطمه زهرا یا سکینه یا رباب یا رقیه
دست به دامن شما هستیم برای جوانای عزیز ما برای دختران
ابو الهتوف اینجا بیدار شد و رو کرد به عمر سعد گفت که شما گفتید ما مسلمان هستیم و حسین بر علیه ما هست و بر علیه اسلام هست شما حسین را کشتین چرا زن و بچهها را دارید به غارت میبریداونا مگر نسبت به ما نامحرم نیستند چرا سر های اونها رو برهنه میکنید یا لثارات الحسین شمشیر بر کشید گفت من تا الان خفته بودم حق با حسین بود کی ؟
👈حسین رو کشتند تازه بیدار شد
او و برادرش را که به خونخواهی حسین برخاستن را شهید کردند حالا شهید کردند و این هم شد جز شهدای کربلا
اینا هم در کنار حسین قرار گرفته اند
👈یکی از عزیزان که حالش یادمان می اید ادم را عوض میکند
یکی از عزیزان صبح تو عملیاتی که دشمن بر علیه خیمههای حضرت کرد زخمی شدید شد افتاد بیهوش شد متوجه نبود هم اصحاب خیال کردند که او شهید شد و جزء شهدا قرار گرفت هم سربازان عمرسعد دیدند که او کشته شد دیگر به فکر او نبودند بعدازظهر عاشورا نزدیکای غروب عاشورا او به هوش آمده دید که بدن حضرت ابی عبدالله پاره پاره شده و تو میدان کشته ها افتادن چون اون موقع که مجروح شد و بیهوش شد آقاجان زنده بود و بسیاری اصحاب زنده بودند بنی هاشم زنده بودند
👈و همین که بعدازظهر به هوش آمد و به اطراف نگاه کرد دید که تمام شهید شده اند و ابی عبد الله هم شهید شده و هیچ کس هم نیست
شمشیری در کنار او بود شمشیر را گرفت یا لثارات الحسین کرد و او را هم شهید کرده اند
________________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
علم بلایاومنایای حضرت زینب.mp3
2.58M
#استادصمدی_آملی
#ظرفیت_وجودی_حضرت_زینب
⌛️زمان: ۳:۱۴ دقیقه
____________________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#ظرفیت_وجودی_حضرت_زینب
👈مثل حضرت زینب سلام الله علیه در پنج سالگی خواب دیده است،
که طوفانی آمد، ایشون به یک درختی پناه برد، طوفان درخت را از جا کَند، سپس یک شاخه ای از این درخت آشکار شد، ایشون به اون شاخه پناه برد، اون شاخه رو هم طوفان شکست، به شاخه ی دیگر پناه برد، باز اون رو هم شکست.
به دو شاخه ی دیگر هم پناه برد، اونها رو هم شکست، او رو برداشت داره با خودش میبرد.
👈بعد وقتی بیدار شد به محضر مادر گرانقدرش که استاد منزل اوست،
حضرت زینب یه استاد داخلی منزلی
بنام مادر جان فاطمه دارد، که به او قرآن تعلیم می دهد، علم #البلایا و علم المنایا بهش تعلیم می دهد. و از امیرالمؤمنین تعلیم می گرفت،
و این دو می دانند که چه شاگردی تربیت کردند،
این شاگرد، اون چِنُن بلند مرتبه است که همه ی افراد اجتماع به این راحتی لیاقت دیدن جمال دلارای این شاگرد عزیزشون رو ندارند.
👈و لذا خواب رو به مادرش عرضه کرد،
فرمود: برو پیش جد بزرگوارت از پدر عزیزم بپرس تا بهت جواب بده.
رفت پیش پیغمبر، آقاجان فرمود: من هم منتظرم تا جبرئیل از حق متعال تعبیر خوابت را بیاورد.
که تعبیر خواب آورد.
👈اون هم در سن پنج سالگی، یه دختر خانمی خواب می بینه بعد جناب جبرئیل بر پیغمبر نازل بشه، خواب رو برای پیغمبر مطرح بکنه، پیغمبر هم ظرفیت زینب رو می بیند،
👈و گرنه به یک بچه ی پنج ساله، انسان چجور بگوید که من از دست تو گرفته میشم، اون درخت من هستم. اون دوتا شاخه ی بعدی مادر و پدر توست. اون دوتا شاخه ی نهایی هم دوتا برادران تو اند.
👈آدم به یک بچه ی پنج ساله خواب او رو اینجوری تعبیر می کند?
این معلوم است، ظرفیت #زینب،
یک ظرفیت طلقی علم المنایا و البلایا است.
یه همچنین جربزه ای رو داره، یه همچنین قدرت نفسی رو داره که میتونه این رو حملش کنه.
می تواند #کربلا را حمل کند.
صحنه های #کربلا را حمل کنه.
علم البلایا و منایا به نحو اَتَم، در دست حضرت #زینب سلام الله علیه و اصلش در نزد امام حسین علیه الصلوة و السلام بود و امیرالمؤمنین و اهلبیت، به بعضی از اصحابشون هم داده بودند.
________________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
استادصمدی-رجعت.mp3
2.02M
#استادصمدی_آملی
#رجعت
⌛️زمان: ۲:۲۸ دقیقه
____________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
🔰👈 #استادصمدی_آملی
🔰👈 #رجعت
یکی از بطونِ معانی رجعت همین است که انسانهای کُمَّلِ الهی ، به خصوص کُمَّلینِ در عصر ختمی ، اینها در هر هفته ، هی رجوع می کنند به سوی ما.
ما به سوی اینها توبه می کنیم. ما به اینها پناه می گیریم، آنها به ما پناه می دهند؛ ما به میهمانیشان می رویم؛ آنها به ما پذیرایی می کنند.
این یک معنا از معانی رجعت؛ که همیشه کُمَّلینِ اهلُ الله ، در حال رجعت اند؛
از آن سویِ عالم ، به این سویِ عالم می آیند و ما را در مرتبه ی طبیعت و عالمِ خشکیِ زمین پذیرایی می کنند.
ما توان آن را نداریم که برویم محضرِ آنها در آن عالم و در اطوارِ وجودیِ غیبی، پذیرایی بشویم؛
آنها از آن نشئه ، به این نشئه می آیند.
از آن طورِ وجودی به این طورِ وجودی می آیند ما را پذیرایی می کنتد.
پس هر هفته به هفته، تمامِ دوازده تا معصوم، یعنی از پیغمبرِ اکرم گرفته تا امام حسنِ عسکری، علیهِ الصلوة والسلام رجعت می کنند ، از شنبه تا پنجشنبه و ما را پذیرایی می کنند.
ما را میهمانی می آورند. به ما پناه می دهند.
این مطلب را ، در بخش اعتقادیمون، برویم رویِ آن تحقیق کنیم.
بیشتر فکر کنیم؛ تعمق کنیم.از مثلِ همین حدیث و روایت صدر ابن ابی دُرَم درس بگیریم،
که آمد برای طولِ هفته، از امام ِ هادی علیه الصلوهة والسلام ، در هنگامِ محاصره ی امام، در دلِ ارتشِ عباسیان، در پادگانِ نظامیِ شان در سامرا، رفته پیشِ امام به یک نحوی مشرف شد.
واین اصل را برایِ ما به ارمغان آورد که
ما بدانیم: " میهمانِ کی هستیم"
👈 [[ از بیانات استاد در محرم سال جاری- 99
پیاده شده توسط گروه پیاده سازی کهف معرفتی صمدیون (کاف میم صاد) ]]👉
__________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد.
◀️کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#پیشنهاد_ویژه
🔴با عنایت و لطف خدا شروع شرح کتاب #انسان_در_عرف_عرفان اثر ماندگار از علامهحسن زاده املی در بزرگترین بانک صوت #علامه_دهر
✅ آدرس کانال جهت استفاده همه همراهان کانال 🔰
http://eitaa.com/joinchat/3192193037C65b2c2e4d5
Cut1 روزدوم.mp3
7.55M
#استادصمدی_آملی
#عظمت_حضرت_زینب_سلام الله علیها
⌛️زمان: ۱۱:۵۵ دقیقه
________________
🌿نجم الدین🔰🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#عظمت_حضرت_زینب_سلام الله علیها
توی همین قضایای کربلا، از حضرت زینب سلام الله علیها در یک شب منزلی که مرحوم محدث قمی در کتاب شریف نفس المهمومش نقل کرده و علامه ی شهرانی و دیگر بزرگواران این کتاب رو ترجمه کردند، که روایتش از ملهوف جناب سید بن طاووس است.
می گوید که: چون به خُضَیمیّه فرود آمد، یکی از منازل چند دهگانه ی از مکه تا به کربلاست که امام حسین از هشتم ذی الحجه که از مکه بیرون آمد تا به دوم محرم، که امروز دوم محرم سال 1442 هجری است، به کربلا رسید در یکی از این شبها منزل ها بنام خضیمیه فرود آمد یک شبانه روز آنجا بماند.
حالا هر منزلی که آقا فرود می آمد، به تناسب راهی که در مسیر، طی می کرد و چون خانواده همراه آقا بود، فرزندان بودند، زنان محترمه و مخدره تشریف داشتند، حضرت به تناسب حالشون در منازل بین راهی توقف های متنابهی می فرمودند، که یک شبانه روز طبق این نقل در سر منزل خضیمیه، آقا بماند، چون بامداد شد خواهرش زینب علیه سلام روی بدو کرد و گفت:
حضرت زینب محضر آقا آمد، گفت که آیا به تو خبر بدهم که دوش چه شنیدم?
دوش یعنی دیشب؛
که دیشب چی شنیدم? حسین علیه السلام فرمود چه شنیدی?
متن عربی اش این است.
فَلَمّا اَصبَحَ اَقبَلَت عَلَیهِ اُختُهُ زِینَب عَلیه السلام فَقالَت: یا اَخي اَلا اُخبِرُک بِشیِِ سَمِعتُه البارِهَ
میخواهی ببینی دیشب، برادر جان چی شنیدم?
فَقالَ الحُسين عَلَیهِ السَّلام وَ ما ذاکَ آقا فرمود چی شنیدی?
فَقَالَ خَرَجتُ في بَعدِ الَیل لِقَضاءِ حاجَةِِ
من مقداری از وقت دیشب را، از خیمه گاه مون بیرون آمدم برای رفع حاجتی،
بعد هم فَسَمِعتُ هاتِفََ
دیدم یه گوینده ای،
👈هاتف: اون گویندهای رو می گویند که صدای او به گوش می رسد، اما خود او دیده نمی شود،
مثل تلفن های متعارفی که فقط صدا میاد، عرب بهش میگه هاتف.
الان پست کتاب ها،جمله ها، عبارات
آمده که هاتف. هاتف یعنی تلفن.
هاتف یعنی گوینده ای که حرف می زند، صدای او به گوش می رسد اما خود او دیده نمیشه.
به حضرت عرض کرد، خواهرش زینب عزیز، که من دیشب شنیدم که هاتفی می گفت.
وَ هُوَ یَقول اَلا یا عَینُ فَهتَمی بِجُردِِ یا بِجَهدِِ
وُ مَن یَبکي عَلَی الشُهَداءِ بَعدي
اَلا قُومِِ تَسُوقُهُمُ المَنایا بِمِقدارِِ اِلی اِنجازِ بَعدِِ
معناش اینه که:
اون هاتف، اون گوینده ،که صدای او به
گوشِ مبارک زینب می رسد، در اون وقت از شب، که حضرت زینب، خود او رو نمی بیند، می گوید ای چشم، گریه کن، با کوشش و تلاش گریه کن،
یه وقتی آدم خودش گریه دارد، گریه می کند، میشه بَکاء.
اما یه وقتی گریه، نمی آید، ولی تلاش می کند که بگرید. میگه ای چشم، تلاش کن که، گریه کنی
چون برای اینکه:
وَ مَن یَبکي عَلَی الشُّهَداءِ بَعدي
چه کسی می خواهد، بر شهدا، بعد از من گریه کنه?
اَلا قُومِِ تَسُوقُومُهُ المَنایا
بر یه قومی که "منایا : جمع مُنیه است، منیه یعنی مرگ، مرگها جلوی این قوم و طایفه این کاروان همینطور جلودار میره.
چطور نیروهای اطلاعات عملیات شب در هنگام عملیات جلوی نیرو می روند.
میگه ای چشم گریه کن بر این قومی،بر این کاروان امام حسینی که جلوی این کاروان مرگها دارند که اینها سائفند، رانندگی می کنند دارند می برند.
بِمِقدارِِ اِلی اِنجازِ وَعدِِ
ببرند اینها را اونجایی که به اصطلاح اون وعد و وعده ی الهی مُنَجَّز بشه که اینها به شهادت برسند
بر اینها گریه کن.
این جمله رو به امام حسین عرض کرد، فرمود: این دو بیت رو من دیشب شنیدم.
معلوم میشه حضرت زینب در این مسیرش در کربلا خیلی از حقایق رو می شنید، خیلی از حقایق رو اسرار رو می دید که برادر زاده اش امام زین العابدینِ صاحب عصمت ،انسان کامل،
امام چهارم ما شیعیان جهان، به عمه اش زینب می گوید که بحمدالله تو عالمه ی غیر مُعَلَّمَه و فَهِمِیِ غیر مُفَهِمِه هستی
که علمت علم لَدُن است
فهم تو فهم لَدُنی است.
ادامه👇👇👇👇