🌹 دعای غریق 🌹
دعای تثبیت ایمان درآخرالزمان
یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ
یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ
ثبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
#امام_زمان
توسل امروز یکشنبه
🌹 یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌹
🌹 یا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا
تو میدانی آنچه را که من نمیدانم
در دانستن تو آرامشیست
و در ندانستن من تلاطمهاست
تو خود با ارامشت تلاطمم را ارام ساز
🌹خدایا به امید مهربانیهایت🌹
سلام صبحتون بخیر ☕️
@samen315
حکایت
مشهور است که پدر مرحوم مقدس اردبیلی
در اوایل زندگی خود در کنار تبلیغ و ارشاد
به کار اشتغال داشت
روزی در زمانی که مشغول زراعت بود
دید که سیبی بر روی آب میآید
و ایشان هم آن را گرفته و خوردند
بلافاصله با خود گفت این سیب برای که بود؟
و چرا آن را خوردم؟
کسی را در مزرعه به کار گماشته
و از کنار آب برای پیدا کردن صاحب سیب
به راه افتاد
پس از مدتی صاحب باغ را پیدا کرد
و جریان را به او گفت
صاحب باغ در جواب گفت این باغ فقط
مال من نیست ما چهار برادریم
و من سهم خود را به تو بخشیدم
گفت: آن سه برادر کجا هستند؟
صاحب باغ جواب داد دو تا از برادرانم
در ایران هستند و یکی در خارج از ایران
نزد آن دو برادر رفت و حلالیت طلبید
و سپس بار سفر بست و به خارج رفت
گویا برادر دیگر در شوروی بوده است
و خود را به خانه آن برادر رسانید
و ماجرا را بیان کرد
برادر چهارم که مرد روشن ضمیری بود
او را انسان خوبی یافت و تعجب کرد
که این مرد جوان کیست
که به خاطر یک چهارم سیب
این همه مسافت را طی کرده است!
به او گفت: آیا ازدواج کردهای؟
گفت: خیر ازدواج نکردهام
صاحب باغ گفت:
آب کشاورزی شما از توی همین باغ میگذرد
و سیب هم مال درختان این باغ است
و من آن را حلال نمیکنم
هر چه ایشان اصرار نمود
و حتی خواست پول بدهد قبول نکرد
گفت: با یک شرط حلال میکنم
دختری دارم اگر با آن دختر ازدواج کنید
که البته هم کور است، هم کر است
و هم شل، حلال میکنم
پدر مرحوم مقدس اردبیلی ناگزیر قبول نمود
صاحب باغ او را به خانه خود برد
مجلس جشن عروسی برقرار کرد
وقتی ایشان به حجله روانه شدند
عروس را حوریهای از حوران بهشتی دید
از حجله بيرون آمد پدر عروس را خواست
و از او پرسید: شما که گفتید
دختر من کور و کر و شل است
این دختر آن چنان نیست؟
پدر دختر اظهار داشت:
این که گفتم دختر من کر است
چون غیبت کسی را نشنیده است
کور است چون با دیده خود به نامحرمی
ننگریسته است
شل است چون بدون اجازه پدر و مادرش
از خانه بیرون نرفته است
مدتها از درگاه حضرت حق درخواست
میکردم که خدایا داماد خوبی که لایق
این دختر باشد به من مرحمت کن
خدا دعای مرا مستجاب کرد و داماد متقی
چون تو که این همه مسافت را پیمودی
برای اینکه یک چهارم سیبی را که خوردی
حلال باشد
شیخ محمد اردبیلی همسر خود را برداشته
و پیش پدر و مادر خود آورد
آری باید نتیجه چنین پدر و مادری
شخصی چون مرحوم مقدس اردبیلی باشد،که بارها وبارها خدمت امام زمان ارواحنافداه مشرف شده بود.
#درس_اخلاق
@samen315