eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
166 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکات کلیدی در مورد پول از کم شدن پولتان نترسید بیشتر ما این طور هستیم یعنی زمانی که می خواهیم پولی را خرج کنیم مدام نگرانیم وهمین ترس باعث کم شدن پولمان می شود. همه این را میدانیم از هر چه بترسیم سرمان می اید.  این بار که خواستید پولی خرج کنید فقط پولی را که دارید نبینید 👈دنیا را نگاه کنید 🌸به بانک ها وپول فراوانی که درآن هست. 🌸به آدم هایی که راحت خرج می کنند. این به ذهن  شما حس فراوانی می دهد شاید شما چیزی احساس نکنید ولی مهم ذهن شماست که باور خواهد کرد ونکته عجیب این است که پول بیشتری بعد از خرج کردنتان  به سمتتان میآید چرا کهه شما نگرانی رادور کردید وبه جایش با اندیشیدن به همه پولهای موجود در دنیا آن را به سمت خودتان کشیدید. و این است  قانون جذب وشگفتیهایی که برایتان به ارمغان خواهد اورد. شاد و ثروتمند باشید 🌹 https://eitaa.com/samen_meraj
🔷 اهمیت انتخابات در نگاه مقام معظم رهبری در پانزدهمین سالگردارتحال حضرت امام ره: ۱. انتخاباتی که پیش روی ما است، کار بزرگی است؛ این انتخابات یک پدیده‌ی پُردستاورد است؛ ۲. بعد از این حادثه‌ی تلخ، مردم جمع بشوند با آراء بالا مسئول بعدی را انتخاب بکنند، انعکاس این در دنیا انعکاس فوق‌العاده‌ای است؛ ۳. این حماسه‌ی انتخابات، مکمّل حماسه‌ی بدرقه‌ی شهیدان است؛ ۴. ملّت ایران برای اینکه بتواند در معادلات پیچیده‌ی بین‌المللی، منافع خودش را حفظ کند و عمق راهبردی خودش را تثبیت کند و ظرفیّتها و استعدادهای طبیعی و انسانی خودش را به مرحله‌ی بُروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند و همچنین بتواند حفره‌ها و رخنه‌های اقتصادی و فرهنگی را پُر کند، احتیاج دارد به یک رئیس‌جمهور فعّال، پُرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب. ۵. در این حرکت عظیمی که انجام میگیرد، در رقابتهای پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند، به آبروی ملّی هم لطمه میزند. ۶. صحنه‌ی انتخابات صحنه‌ی عزّت و حماسه است، صحنه‌ی رقابت برای خدمت است، صحنه‌ی کش‌وواکش برای به دست آوردن قدرت نیست. ۷. برادرانی که وارد میدان مبارزه‌ی انتخاباتی و رقابت انتخاباتی میشوند، این را به عنوان یک وظیفه بدانند؛ آنها به وظیفه‌شان عمل کنند، خدای متعال هم دلهای مردم را ان‌شاءالله هدایت خواهد کرد به بهترین گزینه https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ 🎤 جابر مى گوید: از ابن مسعود شنیدم که می گفت : پیامبر صلی الله علیه و اله ‌‌فرمودند : کسی که به من ایمان بیاورد و علی علیه السلام را دوست داشته یاشد و لایت او را بپذیرد ، آتش دوزخ بر او حرام شده است . لعنت کند کسی که با علی علیه السلام از درِ ِستیزه و دشمنی در آید. 🟢 علی علیه السلام نسب به من همچون پوست نازک میان جشم و ابروست . 📗 : هزار حدیث در فضایل امام علی علیه السلام ص : ۲۰۰ https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‍
قوانین نانوشته 🔹 یکی از دوستان کانادایی‌ام، یه قانون جالب واسه خودش داشت! 🔸قانونش این بود: «با وجود داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کار پرمسئولیت، ماهی یک شب باید خونه پدرومادرش باشه!» 🔹می‌گفت که کارهای بچه‌ها رو انجام می‌دم‌ و می‌رم خودم تنهایی، مثل دوران بچگی و نوجوانی. چندین‌ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم! 🔸خیلی وقت‌ها هم کار خاصی نمی‌کنیم! پدرم تلویزیون نگاه می‌کنه و من کتاب می‌خونم. مادرم تعریف می‌کنه و من گوش می‌دم. من حرف می‌زنم و مـادرم یا پدرم چرت می‌زنن و شب می‌خوابیم. صبح صبحانه‌ای می‌خوریم، بعد برمی‌گردم به زندگی! 🔹دیروز روی فیس‌بوکش دیدم یه عکس گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. 🔸براش پیام دادم که بابت درگذشت مادرت متاسفم و همیشه ماهی یک شبی رو که گفته بودی به یاد دارم. 🔹جواب داده: «مادرم توی خاطرات محدودش از اون شب‌ها به‌عنوان بهترین ساعت‌های سال‌ها و ماه‌های گذشته‌اش یاد کرده. 🔸اگه راستش رو بخوای بیشتر از مادرم، برای خودم خوشحالم که از این فرصت و شانس نهایت استفاده رو بردم.» 🔹برای خودتون، دلتون، حالتون و خانواده‌تون قانون‌های قشنگ بذارید تا بعدا حسرت قانون‌های گذاشته‌نشده رو نداشته باشید. https://eitaa.com/samen_meraj
44.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی پیام رهبری برای دانشجویان غرب توسط دانشجویان اصفهانی از سردمداران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب همیشه با تاخیر چند ده ساله بیدار می شود؟ https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🏻 هشدار ❕ (مهسا امینی۲ در راه است) ☫ یـٰا إلٰـهَـنٰا بِحَقِّ مَولانــٰا صٰاحِب‌َٱلزَّمٰانِ‌ أغِثْنــٰا 𖧌🔖 https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بخش‌هایی از سخنان دکتر علم‌الهدی همسر شهید آیت‌الله رییسی در مراسم گرامیداشت شهدای خدمت در دانشگاه فردوسی مشهد 🌷🇮🇷🌷 https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز آغاز رهبری و ولایت ولی امر مسلمین ، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ایی حفظه الله گرامی باد. 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷به این تصاویر دقت کنید ! انگارخودآقا هم؛ حاج قاسم رازیارت میکنه ویه لحظه متوجه میشه همه دارن نگاهش میکنن😭 🌹خدایا رهبر در او چه میدید؛ که خیلی ها نمی‌دیدند!؟ https://eitaa.com/samen_meraj
9 دلیلی که لاکپشت ها عمر طولانی دارند: 😳😁 1- از وقتی به دنیا میان یه خونه دارند که مال خودشونه ٢- مهمون نمی تونه بیاد خونه‌شون ٣- خونه تکونی ندارند 4- هر چند وقت یکبار نباید کلی پول خرج تعمیرات خونشون کنند 5- وقتی میرن خواستگاری نمیگن باید خونه داشته باشی 6- وقتی با زنش بحثش شد نمیتونه بهش بگه برو خونه بابات ٧- زنش نمیتونه بهش بگه باید خونه رو به نامم بزنی ٨- خودش و زنش تو خونه جدا زندگی می کنند برای همین هیچوقت دعوا نمی کنند 9- لاک پشت همیشه سرش تو لاک خودشه و کاری به بقیه نداره😂😂😂 https://eitaa.com/samen_meraj
🔴 توسل به امام زمان علیه السلام در سختی ها 🔹 مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند: 🔺 اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو: 🌹 "یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ" "الغَوثَ اَدرِکنی". (ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...). 🔸 ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان" 🔹 سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد. 📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸ ‌ ‌ ‌ https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔆درخت بادام در خانه ميزبان مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه ، به نقل از محمّد بن احمد نيشابورى از قول جدّه اش خديجه ، دختر حمدان حكايت كند: در آن هنگامى كه امام رضا عليهما السلام در مسير راه خراسان وارد شهر نيشابور گرديد، به منزل ما تشريف فرما شد. امام عليه السلام پس از آن كه اندكى استراحت نمود، در گوشه اى از حيات خانه ما يك بادام كشت نمود، كه رشد كرد و بزرگ شد و يك ساله به ثمر رسيد؛ و هر سال ثمره بسيارى مى داد. و چون مردم متوجّه شدند، كه امام رضا عليه السلام آن درخت را با دست مبارك خود كشت نموده است ، هر روز به منزل ما مى آمدند و از بادام هاى آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده مى كردند و هركس هر نوع مرضى كه داشت ، به عنوان تبرّك از آن بادام كه تناول مى كرد، عافيت و سلامتى خود را باز مى يافت . و حتّى نابينايان شفا مى گرفتند و زن هاى آبستن - كه درد زايمان برايشان سخت و غيرقابل تحمّل بود - از آن بادام استفاده مى كردند و به آسانى وضع حمل مى نمودند. و همچنين حيوانات مختلف مى آمدند و خود را به وسيله آن درخت متبرّك مى ساختند. پس از آن كه مدّت زمانى از اين جريان گذشت ، درخت بادام خشك شد و جدّم ، حمدان چند شاخه اى از آن درخت را قطع كرد كه در نتيجه چشم هايش كور و نابينا گرديد. و فرزند او - كه عَمرو نام داشت و يكى از ثروتمندان مهمّ شهر نيشابور بود - آن درخت را از ريشه قطع و نابود كرد و او نيز به جهت اين كار، تمام اموال و زندگيش متلاشى شد و بيچاره گرديد، كه ديگر به هيچ عنوان توان امرار معاش نداشت . و راوى در نهايت گويد: قبل از آن كه درخت خشك شود، كرامات بسيارى به بركت امام رضا عليه السلام از آن ظاهر مى گرديد و مردم ؛ بلكه حيوانات از آن بهره مى بردند. 📚عيون اءخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 132، ح 1، إ ثبات الهداة : ج 3، ص 258، ح 33، مدينة المعاجز: ج 7، ص 130، ح 135 . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 ﺩﻟﺪﺍﺭﻯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ (ﻋﺞ) ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻯ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺎﻛﻢ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ (ﻋﻤﺮ ﻭﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺮﺍ (ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﺗﺸﻴﻊ) ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻛﻨﺪ، ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﺪﻡ، ﺑﺎ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﻢ ﻭﺩﺍﻉ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺮﻩ، ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺼﺪ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﻣﺨﻔﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﭘﺴﺮﻯ ﻛﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻢ، ﺁﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﺍﻯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ! ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻜﻦ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﻛﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻮ، ﺩﻓﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ). ﺣﻴﺮﺕ ﻣﻦ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: (ﺍﻳﻦ ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ؟ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻮ ﺍﺑﻨﻰ ﻭ ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺑﻌﺪﻯ: (ﺍﻳﻦ ﻛﻮﺩﻙ ﭘﺴﺮﻡ، ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻣﻦ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ). ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺷﺮ (ﻋﻤﺮﻭ) ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻌﺘﻤﺪ ﻋﺒﺎﺳﻰ، ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ (ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺪ. ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﺮﺟﻌﻪ ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﺷﺎﺫﺍﻥ، ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻧﻘﻞ ﺍﺛﺒﺎﻩ ﺍﻟﻬﺪﺍﻩ، ﺝ 7، ﺹ 356. ➥ . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 وای به حال کسی که شاکیانش در قیامت فقرا و ضعفا و مقروضان باشند 🔹شبی عقیل به عنوان مهمان بر حضرت امیر(ع) در کوفه وارد شد. حضرت مقدم برادر را گرامی شمرد و احترام کرد. امام حسن علیه‌السلام به اشارۀ پدرش یک پیراهن و یک ردا از مال خودش به عقیل اهدا کرد. هوا گرم بود، علی و عقیل روی بام دارالامارۀ کوفه نشسته بودند. عقیل انتظار سفرۀ رنگینی داشت، برخلاف انتظارش غذای ساده ای بیش نبود. 🔸 بعد عقیل حاجت خود را اظهار کرد و گفت: زودتر باید به خانه ام برگردم و خیلی مقروضم، آمده ام شما دستور بدهید قرض من را بدهند. فرمود: چقدر مقروضی؟ گفت: صد هزار درهم. فرمود: چقدر زیاد! بعد فرمود: متأسفم که اینقدر تمکن ندارم که همۀ قرضهای تو را بدهم ولی همین‌که موقع حقوق و تقسیم سهمیه‌ها شد من از سهم خودم تا آن اندازه ای که مقدور است خواهم داد. عقیل گفت: سهم تو که چیزی نیست، چقدرش را می‌خواهی خودت برداری و چقدرش را به من بدهی، دستور بده از بیت المال بدهند. فرمود: بیت المال که ملک شخصی من نیست، من امین مال مردمم، نمی‌توانم از بیت المال به تو بدهم. 🔹 بعد که دید عقیل خیلی سماجت می‌کند، از همان پشت بام که به بازار مشرف بود و صندوقهای تجار دیده می‌شد به صندوق‌ها اشاره کرد و فرمود: من یک پیشنهاد به تو می‌کنم که اگر عمل کنی همۀ قرضها را می‌دهی و آن اینکه این مردم تدریجاً به خانه‌ها می‌روند و اینجا خلوت می‌شود و صندوق‌هاشان که پر از درهم و دینار است اینجا هست، همین‌که خلوت شد برو و این صندوقها را خالی کن و قرضهایت را بده. عقیل گفت: برادرجان سر به سر من می‌گذاری، به من پیشنهاد دزدی می‌کنی، مگر من دزدم که بروم مال مردم بیچاره ای را که راحت در خانه‌های خود خوابیده اند بزنم؟ ! فرمود: چه فرق می‌کند که از بیت المال به ناحق بگیری و یا این صندوقها را بزنی، هر دو دزدی است. بعد فرمود: پیشنهاد دیگری به تو می‌کنم. در این نزدیکی کوفه شهر قدیمی حیره است و مرکز بازرگانان و ثروتمندان عمده ای است. شبانه دونفری می‌رویم و بر یکی از آنها شبیخون می‌زنیم. عقیل گفت: برادرجان من از بیت المال مسلمین کمک می‌خواهم و تو این حرفها را به من می‌زنی؟! 🔸 فرمود: اتفاقاً اگر مال یک نفر را بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر را بدزدی. چطور است که ربودن مال یک نفر اسم دزدی دارد و ربودن اموال عمومی دزدی نیست؟ 🔹 علی علیه السلام در یک نامه به یکی از عمّالش می‌نویسد: وَ بُؤْساً لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللّهِ الْفُقَراءُ وَ الْمَساکینُ وَ السّائِلونَ وَ الْمَدْفوعونَ وَ الْغارِمُ وَ ابْنُ السَّبیلِ... وَ اِنَّ اَعْظَمَ الْخِیانَةِ خِیانَةُ الْاُمَّةِ وَ اَفْظَعُ الْغِشِّ غِشُّ الْاَئِمَّةِ. وای به حال آن کس که مُخاصم و جلوگیرش در نزد خدا فقرا و ضعفا و بیچارگان و قرض‌داران و راه ماندگان باشند. بالاترین اقسام خیانت، خیانت به اجتماع است و بدترین اقسام دغلبازی دغلبازی با پیشوایان است. 📗 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج ۱، ص۱۳۹ ↶. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔆كرامتى از استاد مرحوم عارف وارسته و فيلسوف صمدانى حاج ميرزا على آقا قاضى در سال 1285 هجرى قمرى ديده به جهان گشود، و در سال 1366 در سن 81 سالگى در نجف اشرف ، در گذشت . وى استاد سير و سلوك و اخلاق بود، و استاد علامه طباطبائى ، در اين موضوع ، مدتى شاگرد او بود. مرحوم استاد علامه طباطبائى نيز 81 سال و 18 روز عمر كرد (1321 - 1402 هجرى قمرى ) استاد علامه كه در نجف اشرف سالها نزد استاد حاج ميرزا على آقا، تلّمذ كرده بود، روزى از كرامات استاد خود سخن مى گفت از جمله گفت : من و همسرم از خويشاوندان نزديك مرحوم حاج ميرزا على آقاى قاضى بوديم ، او در نجف براى صله رحم و احوال پرسى از حال ما به منزل ما مى آمد، ما كرارا صاحب فرزند شده بوديم ، ولى همگى در همان دوران كوچكى فوت كرده بودند، روزى مرحوم قاضى به منزل ما آمد در حالى كه همسرم حامله بود، و من از وضع او آگاه نبودم ، موقع خداحافظى به همسرم گفت : دختر عمو! اين بار اين فرزند تو مى ماند و او پسر است و آسيبى به او نمى رسد و نام او عبد الباقى است من از سخن مرحوم قاضى خوشحال شدم و خدا به ما پسرى لطف كرد و برخلاف كودكان قبلى ، باقى ماند و آسيبى به او نرسيد و نام اورا عبدالباقى گذارديم . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💠حفظ سوره ی یاسین و طه 🔸️کربلایی رضا کرمانی مؤذن آستان قدس رضوی نقل می کرد: «پس از وفات حاج شیخ (آیت الله نخودکی اصفهانی) هر روز بین الطلوعین بر سر مزار او می آمدم و فاتحه می خواندم. یک روز در همان جا خواب بر من چیره شد. در عالم رؤیا حاج شیخ را دیدم که به من فرمودند: فلانی چرا سوره ی یاسین و طه را برای ما نمی خوانی؟ 🔹️عرض کردم: آقا من سواد ندارم فرمودند: بخوان و سه مرتبه این جمله ها میان ما رد و بدل شد. 🍃از خواب بیدار شدم دیدم که به برکت آن مرد بزرگ حافظ آن دو سوره هستم. از آن پس تا زنده بودم هر روز دو سوره را بر سر قبر آن مرحوم تلاوت می کردم . 📚هزار و یک حکایت عرفانی ، ص ۳۲ (به نقل از نشان از بی نشان ها ، ج ۱ ، ص ۵۲) ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در پرتو مهر مهدوی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم ابوعلی بغدادی می گوید: در بخارا بودم. کسی به من ده عدد شمش طلا داد و گفت: وقتی که به بغداد رسیدی، به حسین بن روح تسلیم کن تا خدمت حضرت تقدیم دارد. من به سفر پرداختم و از رود آمویه که می گذشتم، شمشی از آنها گم شد و من نفهمیدم. به بغداد که رسیدم، شمشها را شمردم و یکی را گمشده دیدم. شمشی خریدم و آن را کشیدم و به آنها افزودم و به خدمت جناب حسین بن روح نایب خاص امام زمان علیه السلام رسیدم و همه طلاها را تحویل دادم. حسین گفت: شمشی که خودت خریده ای بردار و بدان اشاره کرد. سپس گفت: شمشی که گم کرده بودی به ما رسید و آن و به من نشان داد. من نگاه کردم، دیدم درست همان شمشی است که هنگام گذشتن از رود آمویه گم شد.[1] ❌ پی نوشت [1] اثبات الهداة، ج 3، ص 88 ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔻یک نوستالژی خاطره‌انگیز و داستان ضرب المثل دوزاریش افتاد و دوزاریش کجه ‍ کیوسک‌های زردرنگ تلفن عمومی در کنار بوق آزادی که داشتند برای تعدادی از شهروندان اشتغال‌آفرینی هم می‌کرد. اطراف این اتاقک‌ها مردانی نشسته بودند که سکه‌های دو ریالی و پنج ریالی می‌فروختند و یک لقمه نان حلال به خانه‌هایشان می‌بردند. آنها سکه‌ها را به چند برابر قیمت می‌فروختند و مردمی که دربه‌در دنبال سکه می‌گشتند با رضایت کامل محصولشان را خریداری می‌کردند. لحظه‌ای که سکه دو ریالی داخل صندوق تلفن می‌افتاد و صدای بوق آزاد به گوش می‌رسید لبخند رضایت بر لبان فرد داخل کیوسک نقش می‌بست. اصطلاح «دوزاریش افتاد» در آن زمان خیلی کاربرد داشت. افتادن دوزاری به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن بود. ضرب‌المثل «طرف دوزاریش کجه» هم دقیقا به معنای کندذهن بودن فرد به کار می‌رفت. یادمان باشد خیلی وقت‌ها دوزاری دستگاه نمی‌افتاد و دست ما از بوق آزاد تلفن کوتاه می‌ماند. در عوض تلفن‌های عمومی مهربان و بخشنده بود و وقتی تماس را برقرار نمی‌کرد سکه انداخته‌شده را پس می‌داد. بعضی وقت‌ها هم سخاوت را به حد اعلا می‌رساند و سکه نفرات قبلی را هم می‌ریخت پایین! این تلفن‌ها با مشت و لگد رابطه خوبی نداشت. ریزش سکه‌ها معمولا پس از آن اتفاق می‌افتاد که چند مشت جانانه نثار بدنه تلفن می‌کردی. بعضی از خرده کلاهبرداران هم سکه‌ها را سوراخ می‌کردند و نخی را به آن می‌بستند. پس از آن که تماسشان تمام می‌شد نخ را می‌کشیدند و لذت یک تماس رایگان را تجربه می‌کردند. . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴 ﺩﻟﺪﺍﺭﻯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ (ﻋﺞ) ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻯ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺎﻛﻢ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ (ﻋﻤﺮ ﻭﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺮﺍ (ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﺗﺸﻴﻊ) ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻛﻨﺪ، ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﺪﻡ، ﺑﺎ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﻢ ﻭﺩﺍﻉ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺮﻩ، ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺼﺪ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﻣﺨﻔﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﭘﺴﺮﻯ ﻛﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻢ، ﺁﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﺍﻯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ! ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻜﻦ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﻛﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻮ، ﺩﻓﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ). ﺣﻴﺮﺕ ﻣﻦ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: (ﺍﻳﻦ ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ؟ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻮ ﺍﺑﻨﻰ ﻭ ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺑﻌﺪﻯ: (ﺍﻳﻦ ﻛﻮﺩﻙ ﭘﺴﺮﻡ، ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻣﻦ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ). ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺷﺮ (ﻋﻤﺮﻭ) ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻌﺘﻤﺪ ﻋﺒﺎﺳﻰ، ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ (ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺪ. ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﺮﺟﻌﻪ ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﺷﺎﺫﺍﻥ، ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻧﻘﻞ ﺍﺛﺒﺎﻩ ﺍﻟﻬﺪﺍﻩ، ﺝ 7، ﺹ 356. .‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔅 ✍️ کسب معرفت از کودکی و نوجوانی 🔹پسری از پدر پرسید: چرا گلابی را شاه‌میوه گویند؟ 🔸پدر چون به باغ می‌رفت از میوه نارس درختان چند عدد چید و به پسر داد تا چند روز در منزل نگه دارد. 🔹پس از مدتی میوه‌ها پژمرده شده و پسر آن‌ها را دور انداخت. گیلاس خام پژمرده شد، سیب نارس پژمرده شد و... 🔸روزی پدر گلابی سبز و نارسی چید و تحویل پسر داد. پسر گلابی‌ها را در طاقچه منزل نهاد. 🔹چند روز بعد دید گلابی‌ها زرد و شیرین شده‌اند. ماجرا را برای پدر تعریف کرد. 🔸پدر گفت: گلابی تنها میوه‌ای است که چه سبز چیده شده باشد و چه رسیده و زرد چیده شده باشد از زمان رشد، قندش را همراه خود دارد و بعد از رسیدن قند خود را از درخت نمی‌گیرد. 💢 آدمی نیز باید از کودکی و نوجوانی با کسب معرفت، قند وجودش را همراه خود داشته باشد تا وقتی وارد جامعه شد قندش را از جامعه و دیگران محتاج نباشد. ↶【 . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸