eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
187 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
82 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍اگر می‌خواهید بدانید اسطوره‌هایی مانند یحیی سنوار چگونه بوجود می‌آیند، اگر می‌خواهید بدانید مبدأ و سرمنشأ طوفان الاقصی کجا بوده، اگر می‌خواهید بدانید ریشه بیش از یک‌سال مقاومت مردم غزه زیر سنگین‌ترین حملات صهیونیستها چیست، خوب به چشم‌های این کودک نگاه کنید، این چشم‌ها روزی بزرگ خواهند شد و قدس را فتح خواهند کرد... https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَهَ الزَّهرا(سلام الله علیها) ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم مامور برای خدمت زهرائیم روزی که تمام خلق حیران هستند ما منتظر شفاعت زهرائیم... شهادت شفیعه محشر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و ایام فاطمیه بر قلب نازنین حجت خدا ارواحنا فداه و پیروان آخرالزمانیش تسلیت باد. https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ بزرگان گفته‌اند: چهل تا عاقل را می‌شود با یک حرف منطقی قانع کرد، ولی یک احمق را نمی‌شود با چهل بار حرف منطقی قانع کرد‼️ 🔺حسنی مبارک گفت نباید به آمریکا اعتماد می‌کردم‼️ 🔺معمر قذافی گفت بزرگترین اشتباه عمرم اعتماد به آمریکا بود‼️ 🔺محمد مرسی گفته است اشتباه استراتژیک من و عامل اصلی شکست انقلاب مصر اعتماد به آمریکا بود‼️ 🔺بن علی گفت: دلیل سقوط من اعتماد بی‌جای من به آمریکا بود‼️ 🔺منصور هادی در یمن گفت: اگر فریب آمریکا را نمی‌خوردم، در قدرت باقی می ماندم‼️ 🔺تمام تاریخ نگاران معاصر در کشور معتقدند دلیل سقوط دولت مردمی مصدق و کودتای 28 مرداد 1332 به دلیل اعتماد بی‌جای مصدق به آمریکا بود‼️ 🔺صدام در لحظه اعدامش گفته بود: این طناب دار را آمریکائی‌ها به گردن من انداختند‼️ 🔺رضا شاه می‌گوید: دلیل فروپاشی سلطنت من اعتماد به آمریکا بود. یعنی حتی شاه هم بعد از سال‌ها رفاقت و خدمت به آمریکا، فهمیده بود که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد‼️ 🔺جمله معروف محمدرضا شاه: آن زمان که صاحب قدرت بودم، تصور می‌کردم که اتحاد من با غرب بر مبنای اتحاد واطمینان دو جانبه برقرار است، شاید این اطمینان و اعتماد ..." 🔹حالا برخی  در کشور  هم‌چنان امیدوارند تا آمریکا این شیطان بزرگ و اروپایی‌ها این شیاطین کوچک، برایشان آستین بالا بزنند و مشکلاتشان را حل کنند، در کجای عبرت‌های تاریخ قرار گرفته‌اند⁉️ ✨قرآن می‌فرماید:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یهود ونصارا هیچگاه از شما راضی نخواهند شد الا اینکه به دین وایین آنها درآیید، آیا عقل ندارید!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ شرط رسیدن به مادیات، بی‌دینی نیست. 🌷 آیت‌الله بهجت(ره) : 🖌 می‌خواستیم با کناره‌گیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم ، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم. 🖌 غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات ، بی‌دینی نیست وگرنه هر فرد بی‌دینی باید متمول و ثروتمند می‌بود. 🖌 پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. 📚 در محضر بهجت ، ج۲ ، ص۳۹۹ https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ▪️لحظه ها را متوسل به دعاییم بیا سالیانی ست که دل تنگ شماییم بیا... ▪️آسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد نه که ما،فاطمه هم چشم به راهت دارد... ♥ ▪️فرا رسیدن سالروز شهادت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران و مخاطبین ثامن معراج تسلیت باد.🥀 ♻️ امروز پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ هجری شمسی ۳ جمادی الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذکر مخصوص روز پنجشنبه : «لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین» ۱۰۰ مرتبه https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه (س) زیاد گوش کردم😔 ولی هیچ کدوم مثل همین دو دقیقه حاج آقای قرائتی نمیشه😭 🖤🖤🖤🖤 https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها 🖤🖤 اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد https://eitaa.com/samen_meraj
‌ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ العَالَمِينَ مِنَ الأوَّلِينَ وَالآخِرِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ المَرْضِيَّةُ ،السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. أُشْهِدُ اللّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أنِّي راض عَمَّنْ رَضيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مُتَبَرِيٌ مِمَّنْ تَبَرَّأتِ مِنْهُ، مُوال لِمَنْ والَيْتِ، مُعاد لِمَنْ عادَيْتِ، مُبغِضٌ لِمَنْ أبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أحْبَبْتِ. اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و امها و بنیها و السرالمستودع فیها بعدد مااحاط به علمک https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هوش مصنوعی برای نخستین بار صحنه‌هایی از هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را بازسازی و برای تبیان به تصویر کشیده است. https://eitaa.com/samen_meraj https://eitaa.com/joinchat/762249431C3ac108da5e
Mehdi Rasoli - Fatabero.mp3
11.52M
نوحۀ شنیدنی فاعتبروا ، ویژۀ ایام فاطمیه😔😭 🎙مهدی رسولی فاعتبروا فاعتبروا یا اولی الابصار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار اون لحظه که علی تنها شه زهرا تو شعله ها میسوزه https://eitaa.com/samen_meraj
🍃🍃🍃🍃🌸 فردی درباره‌ی پدرش می‌گوید: پدرم وقتی وارد اتاقم می‌شد و می‌دید لامپ اضافه روشن است می‌گفت: چرا لامپ را خاموش نمی‌کنی؟ چرا در مصرف برق را اسراف می‌کنی؟ وقتی وارد دستشویی می‌شد و می‌دید شیر چکه می‌کند با صدای بلند می‌گفت: چرا پیش از خروج شیر را محکم نبستی و این همه آب را به هدر دادی؟ همیشه از من انتقاد می‌کرد و مرا به منفی‌بافی متهم می‌کرد. برای هر کار ریز و درشتی گیر می‌داد و سرزنشم می‌کرد حتی زمانی که در بستر بیماری بود. تا این که کار مهمی را که مدت‌ها در انتظارش بودم پیدا کردم. آن روز قرار بود اولین مصاحبه‌ی شخصی زندگی‌ام را انجام دهم تا بتوانم به شغل معتبری در یکی از شرکت‌های بزرگ دست یابم. با خود گفتم اگر پذیرفته شوم این خانه را ترک خواهم کرد و از پدر و سرزنش‌های همیشگی او آسوده خواهم شد.  صبح زود از خواب برخاستم و شیک‌ترین لباس‌ها را پوشیدم و به خود عطر زدم. وقتی خواستم بیرون بروم ناگهان جلوی در دستی به شانه‌ام خورد برگشتم و پدرم را دیدم که با وجود چین و چروک‌های چهره و چشم‌ها و ظاهر شدن علائم بیماری لبخند می‌زند... مقداری پول به من داد و گفت می‌خواهم مثبت‌اندیش باشی و اعتماد به نفست را حفظ کنی و در مورد هیچ سوالی تردید به دل راه ندهی. با اکراه نصیحتش را پذیرفتم و در حالی که رنجیده خاطر بودم لبخندی زدم؛ با خود گفتم حتی در این لحظات هم از نصیحت دست بر نمی‌دارد. انگار در شادترین لحظات زندگی‌ام می‌خواهد عمدا حالم را بگیرد. با عجله از خانه خارج شدم، تاکسی گرفتم و به سمت شرکت حرکت کردم. به محض ورود به محوطه‌ی شرکت، با صحنه‌های عجیبی روبرو شدم! به جز تابلوهای راهنما که به محل مصاحبه منتهی می‌شد، هیچ نگهبانی دم در نبود و هیچ مسئول پذیرشی دیده نمی‌شد. وارد محوطه که شدم دیدم که دستگیره‌ی در کنده شده است و با یک فشار از جایش خواهد افتاد. به یاد نصیحت پدر افتادم  که وقتی از خانه بیرون آمدم، به من گفت مثبت‌اندیش باشم، بلافاصله دستگیره در را سر جایش گذاشتم و آن را به خوبی سفت کردم. سپس به دنبال تابلوهای راهنما از باغچه‌ی جلوی شرکت گذشتم و دیدم مسیرها خیس آب است؛ بیشتر که نگاه کردم دیدم یکی از حوضچه‌ها پر شده است و آب از آن سرریز می‌شود. پارکبان انگار حواسش نبود به یاد آوردم که پدرم مرا به خاطر هدر دادن آب سرزنش می‌کرد، بنابراین شلنگ آب را از داخل حوض پر بیرون کشیدم و در حوض بعدی گذاشتم. فشار شیر آب را کم کردم تا هنگام آمدن پارکبان لبریز نشود. سپس با کمک تابلوهای راهنما وارد ساختمان شرکت شدم و در حالی که از پله‌ها بالا می‌رفتم متوجه شدم تعداد زیادی لامپ‌ روشن است. از ترس فریادهای پدر که در گوشم طنین‌انداز بود، بی اختیار هر جا که می‌رفتم آنها را خاموش می‌کردم.  وقتی به طبقه‌ی بالا رسیدم از شمار زیاد متقاضیان این شغل شگفت زده شدم. نامم را در لیست متقاضیان ثبت کردم و در نوبت ایستادم. با نگاه به چهره و آراستگی حاضران، از لباس و ظاهرم احساس حقارت کردم. برخی از آنها به مدارک تحصیلی خود از دانشگاه‌های آمریکا پوز می‌دادند. بعدا متوجه شدم همه کسانی که وارد مصاحبه می‌شوند فقط در کمتر از یک دقیقه خارج می‌شوند. با خود گفتم: وقتی اینها با این ظواهر مرتب و مدارک عالی رد می‌شوند آیا من پذیرفته خواهم شد؟! تصمیم گرفتم قبل از این که عذرم را بخواهند، با عزت از این رقابت بازنده کنار بکشم. از جایم بلند شدم و خواستم بیرون بروم که منشی نامم را صدا زد. گفتم چاره‌ای نیست توکل بر خدا می‌روم. وارد اتاق مصاحبه شدم و روی صندلی نشستم؛ سه نفر مصاحبه‌گر بودند نگاهی به من کردند و لبخندی زدند. بعد یکی از آنها گفت چه وقت می‌خواهی سر کارت بروی؟؟؟! لحظاتی مات و مبهوت شدم و فکر کردم مسخره‌ام می‌کنند یا یکی از سؤالات مصاحبه است و بعد از آن سوالات مهم‌تری است. بیدرنگ به یاد نصیحت پدر افتادم که به من گفت هیچ وقت خودم را نبازم و اعتماد به نفسم را از دست ندهم با آرامش گفتم: بعد از این که ان شاء الله امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشتم. نفر بعدی گفت تو امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشتی و قبول شدی. گفتم ولی شما از من سوالی نپرسیدید!!! نفر سوم گفت: ما به خوبی می‌دانیم که تنها با طرح سوال نمی‌توانیم مهارت هیچ یک از متقاضیان را ارزیابی کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم افراد را به صورت عملی ارزیابی کنیم...  🍃🌸 https://eitaa.com/samen_meraj ادامه👇
🍃🍃🍃🍃🌸 ما مجموعه‌ای از تست‌های عملی را طراحی کردیم که رفتار متقاضی، میزان مثبت‌اندیشی او و میزان علاقه‌ی او به کارهای شرکت را برای ما مشخص می‌کند. شما تنها کسی بودید که تلاش کردید هر نقصی را که ما عمداً سر راه متقاضیان قرار داده بودیم رفع کنید. ما از طریق دوربین‌های مداربسته که در تمامی سالن‌های شرکت نصب شده است مسیر ورود شما را کنترل می‌کردیم. در این هنگام تمام چهره‌ها از جلوی چشمانم محو شدند و شغل و مصاحبه و همه چیز را فراموش کردم... فقط چهره‌ی پدرم را می‌دیدم! این در بزرگی است که در بیرون خشن به نظر می‌رسد، اما درون آن سرشار از رحمت، محبت، عشق، لطافت و آرامش است. خیلی علاقمند بودم که هر چه زودتر به خانه باز گردم و دست و پای پدرم را ببوسم. دم در خانه دیدم اقوام و همسایه ها جمع شده‌ بودند و با ناامیدی و دلسردی به من نگاه می‌کردند همه چیز را فهمیدم دیر رسیدم و فرصت از دست رفته بود. مشتاق شنیدن صدایش بودم؛ هنوز فریادهایش در گوشم طنین‌انداز بود. چرا تا حالا پدرم را ندیده بودم؟ چگونه چشمانم از دیدنش نابینا بود؟ دلم برایش تنگ شده بود برای بخشش‌های بلا عوض او... برای دلسوزی‌های بی‌پایانش ... برای پاسخ‌های بدون سؤالش... برای نصیحت‌های بدون مشورتش.. https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا