فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تذکرات جدی به هنجارشکنان در خیابان اندرزگو تهران
⚠️حافظان امنیت:
مگر نمیدونید حجاب قانون این کشوره؟
اگر رعایت نمی کنید با ون جمع آوریتون کنیم اگر معتقد به آزادی هستید ما هم همه دزدها و آزاد بگذاریم.
@BisimchiMedia
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺁﺭﺍﻡ میگیری ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ
که نمیدانی ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺁﻥ ڪﯿﺴﺖ!
چگونه ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺭﺍﻡ نمیگــیری
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ڪه میدانی ﻣﺪﯾﺮ ﻭ ﻣﺪﺑﺮ
ﺁﻥ خـــدا ﺍﺳﺖ به ⇩⇩⇩
به خـدوانداعتـــماد داشــته باشید.
عارفی را پرسیدند :
زندگی به جبر است یا به اختیار ؟
پاسخ داد :
امروز را به اختیار است...
که چه بکارم ...
اما فردا جبر است...
چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام.
#تلاش_سازنده
🌸 * [فکر زیبا، فرهنگ زیبا، دنیای زیبا](ble.im/join/MjczYjFiMW) * 🌸
عوامل مثبت زنده نگه داشتن قیام عاشورا
سید خلیل سید علیپور
نسخه متنی
نمايش فراداده
عوامل مثبت زنده نگه داشتن قيام عاشورا
سيد خليل سيد عليپور
مقدمه
فرهنگ عاشورا و بزرگترين انقلاب جهان و تاريخ را، قهرمان طاغوت شكنهميشه جاويد، سردمدار نهضتهاي ضد طاغوتي، ميوة دل پيامبر 6، نور ديدةزهرا3 ، فرزند جسم و روح امير مؤمنان حضرت علي (ع)، بازوي امام حسن (ع)، يعنيحسين بن علي (ع) پديد آورد، كه هر چه از او بگوييم، قطرهاي در برابر اقيانوس بيكراناوست.
شخصيتي كه به جهت دفاع از حريم اسلام در برابر طوفانهاي سياه طاغوتياناموي، تا آخرين مرز ايثار و نثار به پيش رفت و به جهت دفاع از شرافت مسلمانان وكرامت نفس انسانها در هر زمان و مكاني فرياد زد؛ فريادي رعد آسا، به بزرگي همةجهان، به بلنداي خورشيد، به عظمت عرش، با ياراني جانباز و شيفتة جهاد و شهادت.
حسين (ع) به جهان آمد تا هميشه و در همه جا، آتشفشاني بر ضد ظلم واستكبار و جريان طاغوتي روشن كند تا سوزندة تار و پود طاغوتيان و ستمگران و روشنكنندة دلهاي تاريك گردد.
حسين (ع) يك فرهنگ، يك امت، يك انقلاب عظيم، يك مكتب ناب تحولبخش و بالنده بود.
حسين (ع) احياكنندة آيين ناب محمدي 6 و فرهنگ پر بار علي (ع) بود وچون طوفاني شعلههاي فساد را خاموش ميكرد و زندگي سياه و ننگين ظالمان ومستكبران را در هم كوبيد. قيام حسين (ع) فقط براي سرنگوني طاغوت نبود، بلكه بانهضت او، همة فكرها و انديشههاي گرامي حفظ شد و اسلام از هر گونه دستبرد، سالم واستوار گشت و بازار ارزشهاي والاي انساني؛ مانند شجاعت، شهادت، استقامت، كرامت،ايثار، جانبازي، آزادي، پاك زيستي و انسان سازي رونق گرفت.
سه عامل مهم نهضت امام حسين (ع)
عامل و انگيزة اصلي قيام عظيم امام حسين (ع) بيعت نكردن با يزيد بود تا در هرزمان حسينيان و پيروان حق، حكومت طاغوت را نپذيرند و تسليم چنان حكومتي نشوند،و بر ضد آن قيام كنند.
هدف امام حسين (ع) از حركت به سوي عراق، گردآوري نيروها، تشكيل حكومتاسلامي و تحقق بخشيدن به آرمانهاي اسلام در پرتو حكومت اسلامي بود؛ چنان كهجد بزرگوارش رسول خدا 6 از مكه به سوي مدينه به جهت تشكيل حكومت هجرتكرد و در پرتو آن، اسلام و برنامههاي آن را به طور گسترده و عميق در سطح جهان عرضهنمود. با توجه به اين كه تحصيل حكومت عدل اسلامي براي اصلاح جامعه، غير ازقدرتطلبي و رياست خواهي براي هوسهاي شخصي و نفساني است.
محققان روشنبين اسلامي، عامل سومي را ذكر ميكنند و آن را عامل اصلي ومهم انگيزة قيام امام حسين (ع) ميدانند: امر به معروف و نهي از منكر. چنان كه درخطبهها و گفتار امام حسين (ع) در همة زمان نهضت از امر به معروف و نهي از منكرسخن به ميان آمده است.
دو فريضة امر به معروف و نهي از منكر، با توجه به اهميت و مرتبههاي آن دراسلام امام و مسلمين را الزام ميكند كه قفل سكوت را بشكنند و فرياد بزنند و اسلام عزيزو كيان مسلمانان را از خطر كجرويهاي يزيد و يزيديان نگه دارند، گرچه فريادشان دركوتاه مدت و در ظاهر خفه شد و موجب شهادتشان شد، در دراز مدت موجب نابودي ظلمو ظالم و احياي حق و حقيقت ميگردد و براي مسلمانان در طول تاريخ، الگو و سازندهميشود.
در نهضت امام هر سه عامل وجود دارد و آن حضرت با يزيد بيعت نكرد، چنان كهبيعت نكردن با طاغوت، سبب پيدايي نهضت او شد. امام به افكار عمومي مردم كوفهاحترام گذارد و به دعوت آنان جواب مثبت داد و هجرت براي تجمع نيروها و تشكيلحكومت اسلامي را براي اصلاح امت، كار شايستهاي دانست.
اين دو عامل براي اتمام حجت و الگو سازي براي آيندگان بود، ولي در حقيقت دوشاخه از دو فريضة امر به معروف و نهي از منكر نيز هست، زيرا مايه و عامل اصليانقلابها و نهضتهاي پيامبران و رادمردان حق، هميشه بر اساس پاكسازي و بهسازيبوده، آنان نخست با هر گونه شرك و فساد و انحراف مبارزه ميكردند و سپس توحيد وعدل الهي را برقرار ميساختند، يعني؛ نهي از منكر و امر به معروف ميكردند.
بنابراين، اصليترين و مهمترين عامل نهضت امام حسين (ع) كه مركز و محورعامل ديگر بود، و محرك اصلي او در هجرت، چنان كه در گفتار و بيان امام در جاهايگوناگون به اين مطلب تصريح كرده، همان امر به معروف و نهي از منكر است.
هين مرو گستاخ در دشت بلاهين مران كورانه اندر كربلاو چنين قضاوتي دربارة نهضت امام حسين (ع) (آن نهضتي كه مورد قبول پيامبران بوده وحادثههاي عصر پيامبر6 و علي (ع) به طور روشن آن را تأييد ميكند) از داوري حقبه دور است.
4ـ امام به خوبي ميدانست، كه در مسير نهضت به شهادت ميرسد و قيامش بهظاهر و در كوتاه مدت ناكام ميماند، ولي در همين حال، جدّي و قاطع به سوي آن شتافتو هيچ گونه شك و ترديدي به خود راه نداد، زيرا او قيام و شهادتش را از مرتبههاي نهي ازمنكر ميدانست و به خوبي دريافته بود كه چنين قيامي احياكنندة آيين اسلام و موجبرسوايي بني اميه و از بين رفتن بدعتها در دراز مدت خواهد شد.
همه چيز از جمله اخباري كه از كوفه ميرسيد، نشان ميداد كه امام با گروه اندك دربرابر سپاهيان بسيار دشمن، نميتواند پيروز شود، اما به آن اقدام كرد. بنابراين، قيام اوتاريك و ناآگاهانه نبود.
نتايج و آثار نهضت امام حسين (ع)
نتايج درخشان نهضت امام و درسهاي آموزندة آن بسيار گسترده است. در اينجابه مواردي از آن اشاره ميشود:
1- رسوايي روح جاهليت، ديكتاتوري و لامذهبي و درهم شكستن حصارساختگي ديني بني اميه؛
2ـ احساس گناه در وجدان هر مسلماني، هنگام سكوت در برابر طاغوت؛
3ـ جايگزيني اخلاق جديد به جاي اخلاق جاهلي؛ به عبارت روشنتر، نهضتامام سبب پيدايي اخلاق پرارزشي شد و افكار انسانها را در چگونگي زندگي خود تغييرداد.
4ـ در هر زمان و مكاني قيام امام روح مبارزه جويي را در انسان مسلمان پديدميآورد، تا در برابر طاغوتها و زمامداران خودسر، پرچم مخالفت برافرازند و با آنان مبارزهكنند، و در اين راه مقاومت نمايند و بر همين اساس، پس از ماجراي خونين عاشورا طولينكشيد كه انقلابهايي رخ داد؛ همچون:
1ـ انقلاب مردم مدينه در سال 62 هجري.
2ـ انقلاب سليمان بن صرد در كوفه در سال 65 هجري.
3ـ قيام مختار در سال 66 هجري.
4ـ انقلاب مطرف بن مغيره در سال 77 هجري بر ضد حجاج.
5ـ انقلاب عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال 81 هجري.
6ـ انقلاب زيد بن علي بن الحسين (ع) در سال 122 هجري.
7ـ انقلابهاي ديگر كه از نهضت امام حسين (ع) نشئت ميگرفت و از سرچشمةآن سيراب ميشد.
به طور كلي در طول تاريخ، انقلابهاي بسيار پديد آمده كه مبارزان آن در پرتوروح مبارزهطلبي كه از نهضت امام حسين (ع) الهام گرفته بود، بر ضد دشمن نبرد كردند.
فرهنگ نهضت حسين (ع) و مكتب شهادت پرورش گنجينة پرمايه و پرتوانياست كه در هر عصري سلحشوران قهرماني را از جمله؛ انقلاب اسلامي ايران به رهبريامام خميني 4 پرورانده است ـ كه بهرة فراوان از آن گرفت و ماه محرم، ماه پيروزي خونبر شمشير، تاثير مهمي در پيروزي انقلاب اسلامي ايران داشت.
اين مطلب در جهان اسلام برقرار شد كه مرگ سرخ از زندگي ننگين بهتر است.جالب توجّه، اين كه انقلاب جهاني حضرت مهدي (عج) نيز، از اين نهضت بهره ميگيردو آن حضرت با خونخواهي و انتقام از خون حسين (ع) قيام خود را تكميل مينمايد و نامو مكتب شهادت طلب حسين (ع)، شعار بزرگ انقلاب حضرت مهدي (عج) ميشود.
در روايتي آمده كه امام صادق (ع) فرمود:
«هنگامي كه امام حسين (ع) با آن وضع جانسوز به شهادت رسيد، صداي گريه وناله فرشتگان بلند شده و گفتند: اي خدا، با حسين (ع) برگزيده ات و پسر پيامبرت اينگونه رفتار كنند.
خداوند سايه و شبح حضرت قائم (عج) را به آنان نشان داد و فرمود: بهذا انتقملهذا. با اين (قائم) انتقام خون حسين را ميگيرم.
ديدگاههاي شخصيتهاي بزرگ دربارة قيام امام حسين (ع)
1ـ استاد شهيد مطهري: «امام حسين (ع) به واسطه شخصيت عاليقدرش، بهواسطة شهادت قهرمانانهاش، مالك قلبها و احساسات صدها ميليون انسان است. اگررهبران مذهبي بتوانند از اين مخزن عظيم، در جهت شكل دادن و همرنگ كردن و هماحساس كردن روحها با روح عظيم حسيني بهره برداري صحيح كنند، جهان اصلاحخواهد شد.»
2ـ سيد قطب: در تفسير آية 51 سورة مؤمن، ميگويد: «آيا نهضت حسين (ع)پيروزي بود يا شكست؟ در دايره و مقياس كوچك شكست بود. ولي در جهان حقيقت پرفروغ و در مقياس بزرگ و وسيع پيروزي بود.
با توجه بهاين كه بيعت نكردن با ظالم و تشكيل حكومت بر ضد او، دو شاخه و دو اصل فرعي ازدرخت تنومند و اصل نيرومند امر به معروف و نهي از منكر است.
استاد شهيد مطهري پس از بررسي سه عامل (1ـ بيعت نكردن؛ 2ـ دعوت اهلكوفه براي تشكيل حكومت؛ 3ـ امر به معروف و نهي از منكر) در نهضت امام حسين (ع) وميزان و نقش هر كدام در اين نهضت، نظرية خود را چنين بيان ميكند:
اين سه عامل از نظر ارزش، در يك درجه نيستند، هر كدام از اينها در يك حدمعين به نهضت امام ارزش ميدهد.
ارزشي كه مسئلة دعوت اهل كوفه به نهضت ميدهد، ارزشي بسيار ساده و عالياست، زيرا انساني كه نيرويي دارد، آمادگي خودش را اعلام ميكند. اين از جهت وسايلظاهري براي پيشرفت و پيروزي اثر بخش است.
عامل بيعت خواستن از امام حسين (ع) كه از همان روزهاي اول بود، به ايننهضت ارزش بيشتري ميدهد، زيرا در روزهاي اول كه هنوز جمعيتي اعلام وفادارينكردهاند و دعوت ننمودهاند و در برابر حكومتي جابر و مسلحـحكومتي كه زمان معاويه،دشمني خود را با علي و آل علي (ع) تا سر حدّ اعلا نشان داد و در تمام قلمرو خود، حتيمكه و مدينه، بدگويي از علي (ع) را آشكارا در نماز جمعه عمل عبادي قلمداد ميكرد وبيت المال مسلمانان را در اين راه مصرف مينمود ـ ارزش بيعت نكردن در نهضت امامحسين (ع) از ارزش دعوت مردم كوفه بيشتر است.
عامل سوم كه امر به معروف و نهي از منكر است و امام حسين (ع) آشكارا به اينعامل استناد ميكند و به گفتار پيامبر 6 در اين باره تكيه مينمايد و مكرر نام امر بهمعروف و نهي از منكر را به زبان ميآورد، بيآن كه در آن وقت اسمي از تقاضاي بيعت ودعوت مردم كوفه به ميان آيد، ارزش بسيار به نهضت ميدهد. و بر اساس اين عاملنهضت امام شايستگي آن را يافت كه هميشه زنده بماند و براي هميشه يادآوري شود وسازنده و آموزنده باشد. از اين رو؛ امام به دعوت مردم يا تقاضاي بيعت وابسته نيست.يعني؛ اگر دعوتي و تقاضاي بيعتي هم نبود حسين (ع) به موجب قانون امر به معروف ونهي از منكر قيام ميكرد.
بين اين سه عامل تفاوت بسيار است. معناي اول و دوم اين است كه اگر يزيد ازحسين (ع) مطالبه بيعت نميكرد و مردم كوفه از امام دعوت نميكردند، آن حضرتنهضت نمينمود. بنابراين، حكومت طاغوتي از وجود امام آسوده بود، ولي به جهت عاملسوم (امر به معروف و نهي از منكر) امام اعتراض ميكرد.
از گفتار امام حسين (ع) در مسير نهضت برميآيد كه دو عنصر امر به معروف ونهي از منكر عامل و انگيزة اصلي نهضت آن حضرت بوده است؛ امام حسين (ع) درنامهاي ميفرمايد:
فاءن السنة قد أُميتَت و اءن البدعه قد أحيت؛
همانا سنت الهي مرده و بدعتهاي ضد اسلام زنده شده است.
يعني قيام ما براي زنده كردن سنتها و نابودي بدعتها و يكي از مرتبههاي امربه معروف و نهي از منكر است.
امام در بخشي از خطبة مشروح خود ميفرمايد:
اي مردم! عبرت بگيريد به آنچه كه خداوند به اولياي خود پند داده است كه مانندعلماي يهود و نصارا، از امر به معروف و نهي از منكر سرباز نزنيد، زيرا پيشوايان يهود، جورو ظلم ستمگران را نمينگرند و آنان را از اين كار زشت نميترسانند، به اميد آن كه از پرتومرحمت ستم پيشهها به نوايي برسند و از بر آنان گزند نبينند، و براي اين كه دو روزخوشزندگي كنند و غبار ناراحتي بر دامن دلشان ننشيند، از گفتن حرف حق هراسناكند، درحالي كه پروردگار بزرگ گويد: فقط از من بيمناك باشيد و از مردم عاجز و زبون نهراسيد.
با تجزيه و تحليل عميق دو فريضة امر به معروف و نهي از منكر، از نگاه قرآني،روايي و فقهي، و با بررسي قيامهاي امامان : و مجاهدان راستين صدر اسلام، مانندابوذر غفاري، حجربن عدي، ميثم تمار، رشيد هجري و عمروبن حمق و... چنين برميآيدكه همة آنها بر اساس امر به معروف و نهي از منكر بوده و حتي جنگهاي حضرتعلي(ع) در عصر خلافتش نيز بر همين اساس بوده است.
قيام آگاهانه امام حسين (ع)
1- قيام حسين (ع) كاملاًآگاهانه و بر اساس اصول روشن اسلام ناب محمد 6بوده و حضرت با توجه كامل به همة موارد، به اين نهضت اقدام كرد.
2- قيام او انفجار ناآگاهانه و ناگهاني نبود.
3ـ قيام او كوكورانه، آن گونه نبود كه از قديم الايام از حلقوم بعضيها تراوشميكنند و گاهي به شعر مولانا استناد ميكنند:
هيچ شهيدي در سراسر زمين مانندحسين(ع) نيست كه احساسات و قلبها را قبضه كند ونسلها را به غيرت و فداكاريبكشاند، و چه بسيار از انساني كه براي او ممكن نبود عقيده و دعوتش را پيروز كند، هرچند هزار سال ميزيست، ولي حسين (ع) عقيده و دعوتش را با شهادتش، پيروز كرد وهيچ خطبهاي نتوانست قلبها را به سوي افكار بزرگ سوق دهد و ميليونها نفر را بهسوي اعمال بزرگ بكشاند، همچون خطبة آخر حسين (ع) كه با خون خود آن را امضاكرد، و براي هميشه موجب حركت و تحول مردم در خط طولاني تاريخ گرديد».
3- ابن ابي الحديد ميگويد: «بزرگ و رئيس تمام افرادي كه چنين صفتي «ابيالضيم» داشتند، حسين بن علي (ع) است كه به او و اصحابش در كربلا امان دادند؛ وليامان براي او خواري و ذلت به دنبال داشت، لذا نپذيرفت و تن به شهادت داد».
4- مسيو ماربين (دانشمند آلماني): «در ظاهر، يزيد، حسين (ع) و انصارش راكشت، اما در باطن، حسين (ع) يزيد و همه بني اميه را بدتر از هزار بار كشت. يزيد آنان رايك روز و امام حسين (ع) او و قومش را تا ابد و هر روز كشت».
5- گاندي: «من براي مردم هند، چيز تازهاي را نياوردم، فقط نتيجهاي كه ازمطالعات و تحقيقاتم درباره تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغانملت هند كردم. اگر بخواهيم هند را نجات بدهيم، واجب است همان راهي را بپيماييم كهحسين بن علي (ع) پيمود.»
6- محمد علي جناح: «هيچ نمونهاي از شجاعت، بهتر از آن كه امام حسين (ع) ازلحاظ فداكاري و نترسي، نشان داد، در عالم پيدا نميشود. به عقيدة من، تمام مسلمانانبايد از سرمشق اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قرباني كرد، پيروي نمايند.»
7- عباس عقاد، نويسندة معروف جهان عرب: «آثار كوبندهاي كه قيام امام حسين(ع) به جاي گذاشت و موجب نابودي طاغوتيان به دست آزادگان شد، بسيار است وحكومت جائر و وسيع (امويان) از نظر زمان و مكان، بر اثر قيام يك نفر، در روز عاشورا به
هم ريخت و نابود شد، زيرا شيعيان و آزادگان همواره خواهان هدف حسين بن علي8بودند و آن را دنبال كردند.
درس عبرتانگيز از قيام امام حسين (ع)
1- امر به معروف و نهي از منكر كه عامل اصلي قيام امام حسين (ع) بود؛
2ـ انتصار و كمك خواهي از مردم، براي بزرگداشت حق و نابودي باطل؛
3ـ اتمام حجت، تا انسانها كوركورانه به دام نيفتند؛
4ـ افشاگري بر ضد ظلم و ستمگران و صاحبان زر و زور و تزوير؛
5ـ نگهباني جدّي با تمام وجود از خط نظام الهي؛
6ـ تسليم ظلم نشدن و بيعت نكردن با ظالم تا سر حد شهادت؛
7ـ استقامت و پيگيري و پايمردي در راه حق؛
8ـ شجاعت و دوري از ترس (عوامل بي وفايي مردم كوفه، به جهت ترس ازلشكريان يزيد)؛
9ـ شهادتطلبي و شهادت قهرمانانه در راه حق، تا آخرين نفس و آخرين رمق؛
10ـ نظم در امور (نظم خاص در جنگيدن امام حسين (ع))؛
11ـ عدم توجه به نصيحتهاي ظاهري افراد به ظاهر آراسته كه توجه به عمقمفهوم قيام ندارند؛
12ـ ايمان و يقين و تسليم و رضا به تقدير الهي و تعهد و حفظ بيعت با امام (ع) برحق تا سر حد شهادت؛
13ـ دل نبستن به امور مادي دنيا، كه اوّلين پلة آمادگي براي جنگيدن است؛
14ـ تصديق به اين كه مرگ شرافتمندانه، آغاز زندگي بزرگ و جاويدان است؛
15ـ بايد براي كوبيدن طاغوتيان، از همة امكانات، حتي از زن، فرزند، پير و جواناستفاده كرد؛
16ـ اصلاح جامعه مسلمانان؛
17ـ گسترش دادن قيام و جهاني كردن آن (چنان كه امام حسين (ع) قيامش را ازمكه، مركز جهان اسلام آغاز كرد و تا عراق ادامه داد)؛
18ـ توبة قهرمانانه، و اين كه انسان ميتواند حتي اگر مثل حر تا پرتگاه جهنمبرود، باز گردد و توبهاش قبول شود در صورتي كه توبه حقيقي باشد؛
19ـ توجه به مسائل مهمتر، چنان كه امام حسين (ع) در روز هشتم ذوحجه،مناسك حج را رها كرد و به كار مهمتر كه رفتن به سوي عراق براي پيكار با طاغوتيانباشد، دست زد؛
20ـ توجه به امتحان الهي و ايستادگي در اين راه؛
21ـ استقرار رابطه با خداوند بزرگ كه موجب بالا رفتن سطح روحية سلحشوريخواهد شد. (دعا و نماز مناجات امام حسين (ع) در شب عاشورا)؛
22ـ حفظ قانون الهي (چنان كه امام حسين (ع) و يارانش هرگز در جنگ با دشمناز حريم قانون الهي تجاوز نكردند. نماز خواندند، آب را به روي دشمن نبستند و تيرهايمسموم به سوي دشمن نيفكندند و تا دم مرگ از خدا اطاعت نمودند.)؛
23ـ هر وقت حق در حال سقوط قرار گرفت، بايد قيام كرد، گرچه با ياران اندكباشد؛
24ـ اخلاق و كار را فقط براي خدا انجام دادن؛
25ـ رعايت اصول اخلاق (به تشنگان دشمن، حتي اسبهاي آنان را آب دادن)؛
26ـ امان نامه را رد كردن، مانند حضرت عباس (ع) و برادران مادرياش كهپيروي از رهبر را مقدم داشتند و امان دشمن را با قاطعيت رد كردند؛
27ـ ايثار تا حدّي كه حضرت عباس (ع) كنار فرات آب نياشاميد، با اين كه تشنهبود و به سوي ميدان فرستادن علي اكبر (ع) كه فرزند جوان و عزيز امام بود؛
28ـ تفكر و توجه به حساب قيامت كه موجب گرايش عدهاي از سربازان عمر سعدبه سپاه امام حسين (ع) شد؛
29ـ جهاد و پيكار با تمام ابعادش «و جاهدت في الله حق جهاده؛ تو در راه خدا،جهاد را آن گونه كه سزاوار است با تمام ابعادش انجام دادي.» (زيارتنامة امامحسين(ع))؛
30ـ رساندن پيام شهيدان، كه بازماندگان عاشورا، به خصوص امام سجاد (ع) وحضرت زينب 3 در هر فرصت مناسبي پيام شهيدان را در كوفه و شام و مدينه، باخطبهها و بيانهاي خود، به مردم جهان رساندند؛
31ـ توكل و پيوند به خدا، كه از سخنان امام حسين (ع) است. «أنت ثقتي في كلحال؛ خدايا تو در همه حال بايد مايه اطمينان و آسايش دل من باشي.»
32ـ ذكر خدا و همواره با خدا سخن گفتن؛
33ـ شكر و سپاس در هر حال كه امام حسين (ع) آخرين گفتارش با خدا، حمد وسپاس و شكر الهي بود؛
34ـ درس مقاومت و سلحشوري؛ تا آنجا كه حضرت زينب 3 وقتي كه روزيازدهم بدن پاره پارة امام حسين را ديد، متوجه پيامبر 6 شد و گفت: «اي رسول خدا،درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين توست كه در خون غلتيده.» سپس بهترين بهرهبرداري را در اين موقع كرد، با دست بدن را بلند كرد و گفت: «خدايا اين قرباني اندك را ازآل محمد قبول فرما.»
بركتهاي قيام عاشورا
1ـ آگاهي و بيداري جامعه: مردمي كه تا آن زمان، هر خليفه و امير يا والي تحميليرا ميپذيرفتند، پس از قيام عاشورا پي بردند كه اطاعت از آنان واجب نيست، بلكه بايد با
خلفا و حاكمان جور به مبارزه برخيزند و آواي رساي حسين (ع) را در گوش مردم طنينافكن سازند؛
2ـ نجات اسلام و مسلمانان از چنگال بني اميه: مردم پس از قيام عاشورا به وجههمنافقانه بني اميه پي بردند و دانستند كه اين قوم كمر به نابودي اسلام بستهاند. معاويه،ابوسفيان، يزيد و وليد با دو امانت مورد سفارش پيامبر اكرم 6 يعني قرآن و عترت،نهايت خصومت و دشمني را كردند. رفتار ناپسند و غير انساني معاويه با علي (ع) وجنايتهاي بينظير يزيد در فاجعة كربلا و شهادت مظلومانة حسين بن علي 8 بر همةمردم روشن شد. وليد به هنگام خلافت غاصبانهاش، قرآن كريم را به تير بست و مغرورانهخطاب به كتاب وحي الهي، گفت: «هنگامي كه نزد خدا رفتي بگو كه وليد مرا با تير پارهپاره كرد.»
قيام عاشورا، ماهيت كفر و نفاق دودمان بني اميه و دشمني آنان با اسلام را برايهميشه آشكار ساخت و بنياد آنان را در كمتر از يك قرن برانداخت؛
3ـ توجه مردم به اهل بيت و شناخت چهرههاي محبوب: قيام عاشورا آن چنانتأثيري داشت كه پس از آن بسياري از قيامها و انقلابها به نام خاندان عصمت وطهارت (ع) آغاز شد كه از جمله؛ ميتوان به قيام مختار ثقفي، قيام توابين، نهضت زيدبن علي و حركت و قيام عباسيان اشاره كرد؛
4ـ جنبشهاي اصلاح طلبانه بر ضد بيداد و ستم: بيشتر حركتهاي اصلاحطلبانه، و قيام و اقدامهاي اسلامي كه در طول تاريخ از سوي مسلمانان صورت گرفت،ملهم از قيام خونين حسيني و نهضت عاشوراست. بارزترين و نزديكترين انقلاب نشئتگرفته از عاشوراي حسيني، انقلاب اسلامي ايران به رهبري فرزند شايسته و فرزانةحسين (ع)، حضرت امام خميني (4) بوده است كه در خصوص نقش محرم درپيروزيهاي انقلاب، فرموده است: «با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداكاريآغاز شد، ماهي كه خون بر شمشير پيروز شد.»
دلايل عدم سكوت در قيام عاشورا
1ـ فساد حكومتي: سلطنتطلبان، اهل شرب خمر و قمار بودند، در مجالسشانعياشان بودند؛ خليفة رسول الله و حاضر شدن در مجلس شرب خمر و قمار؛ باز خليفةرسول الله به نماز هم ميرود و آن هم جماعت ميخواند. اين خطر براي اسلام خطر بزرگبود. كه آن را سيدالشهدا رفع كرد؛
«محرم ماهي است كه به وسيلة سيد مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شد و ازتوطئة عنصرهاي فاسد و رژيم بني اميه كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند، رهاييبخشيد.»
«سيد الشهدا با نثار خون خودشان آن رژيم فاسد را شكست داد و خودش در اينراه به شهادت رسيد.»
2ـ رواج منكر در جامعه: «سيد الشهدا از همان روز اوّل كه قيام كردند، انگيزهشاناقامة عدل بود، چنان كه ميفرمود: ببينيد امر به معروف و نهي از منكر در جامعه عملنميشود. انگيزه اقامة معروف و از بين بردن منكر بود. انحرافها همه از منكر است، جزخط مستقيم توحيد هرچه هست، منكرات است. اينها بايد از بين برود و ما كه تابعحضرت سيدالشهدا هستيم، بايد ببينيم كه ايشان چه وضعي در زندگي داشت، قيامش وانگيزهاش نهي از منكر بود و معروف در جامعه حكمفرما باشد.»
3ـ ظلم و جور حكومت: «امام حسين (ع) به همه آموخت كه در مقابل ظلم، درمقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد.»
«وقتي امام حسين (ع) ميبيند كه يك حاكم ظالمي، جائري در بين مردمحكومت ميكند و ظلم به مردم ميكند، بايد مقابلش ايستاد و جلوگيري كرد.»
4ـ وارونه جلوه دادن چهرة اسلام: حضرت سيدالشهدا (ع) ديدند، معاويه و پسرشميخواهند مكتب را از بين ببرند و اسلام را وارونه جلوه ميدهند؛ اسلامي كه آمده،انسانسازي كند و تحويل جامعه دهد نيامده است قدرت براي خودش درست كند.
آن قدر كه معاويه و پسرش به اسلام ضرر زدند، ديگران پيش از اين نزدند. ايناناصل اساس اسلام را ميخواستند وارونه جلوه دهند.
اگر فداكاري پاسداران امام حسين (ع) نبود، اسلام در خفقان رژيم بني اميه وظالمانة او، وارونه معرفي ميشد و زحمتهاي نبي اكرم 6 و اصحاب فداكارش به هدرميرفت.
5ـ سلطنتطلبي و طاغوتي بودن حكومت: رژيم منحط بني اميه ميخواست،اسلام را رژيم طاغوتي و بنيان گذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده، معرفي كند. حضرتسيدالشهدا (ع) براي جلوگيري از آن قيام كرد و شهيد شد، براي اين كه زير بارولايتعهدي يزيد نرود و او را به رسميت نشناسد، قيام فرمود.
خطري كه معاويه و يزيد داشتند، اين بود كه اسلام را ميخواستند به صورتسلطنت دربياورند و معنويت را به صورت طاغوت درآورند و به اسم اين كه ما خليفه رسولالله هستيم، اسلام را به يك رژيم طاغوتي منقلب كنند.
6ـ حيف و ميل اموال مردم: يزيد بنابر ظاهر مسلمان بود و خودش را خليفة پيغمبرميپنداشت و نماز هم ميخواند، اما از آن طرف معصيت كار بود و مخالف سنت رسولالله6 بود. آنچه رسول خدا با مردم عمل ميكرد او خلافش عمل ميكرد، خونمسلمانان را ميريخت و مالشان را هدر ميكرد.
آرمانهاي قيام عاشورا
1ـ عدالت خواهي:
حضرت سيدالشهدا به همه آموخت كه در برابر ظلم و ستمحكومت جائر چه بايد كرد. در صدر اسلام پس از رحلت پيغمبر، ـ پايه گذار عدالت و آزاديـ نزديك بود با كجرويهاي بني اميه، اسلام در حلقوم ستمكاران فرو رود و عدالت در زيرپاي تبهكاران نابود شود كه سيدالشهدا نهضت عظيم عاشورا را برپا كرد.
سيدالشهدا (ع) خودش و اصحاب و انصار خودش را فداي «ليقوم الناس بالقسط»كرد. بايد عدالت در بين مردم و در بين جامعه راستي يابد.
2ـ احياي اسلام:
محرم ماهي است كه سيد مجاهدان و مظلومان اسلام را زندهكرد و از توطئة عنصرهاي فاسد و رژيم بني اميه كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند،رهايي بخشيد.
اسلام همانقدر عزيز است كه فرزندان پيغمبر 6 جان خودشان را فداي آنكردند، حضرت سيدالشهدا با آن جوانان و اصحاب براي اسلام جنگيدند و جان دادند واسلام را زنده كردند.
شهادت سيد مظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگي جاويد اسلام وحيات ابدي قرآن كريم بود.
سيدالشهدا كشته شد و با كشته شدن او مكتبي زنده شد، و رژيم طاغوتي معاويه وپسرش را مدفون كرد.
3ـ اصلاح جامعه:
براي سيدالشهدا تكليف بود كه قيام بكند و خونش را بدهد، تااين كه اين ملت را اصلاح كند.
تمام پيامبران براي اصلاح جامعه آمدهاند و همة آنان اين مسئله را آگاه بودند كهفرد بايد فداي جامعه شود، تا جامعه اصلاح شود.
4ـ طاغوت ستيزي:
محرم ماه مصيبت و سازندگي و كوبندگي است. محرم ماهنهضت بزرگ سيدالشهدا و سرور اولياي خداست كه با قيام خود در برابر طاغوت، سازندگيو كوبندگي را به افراد بشر آموخت.
اگر سيدالشهدا نبود، يزيديان رژيم طاغوتي را تقويت ميكردند و به زمان جاهليتبر ميگرداندند، و اگر ما هم مسلمان بوديم، مسلمان طاغوتي بوديم، نه حسيني.
5ـ احقاق حق:
محرم ماهي است كه عدالت در برابر ظلم، و حق در برابر باطل قيامكرد، و در طول تاريخ به اثبات رسيد، هميشه حق بر باطل پيروز بوده است.
ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداكاري است كه خون بر شمشير پيروز شد وقدرت حق، باطل را تا ابد محكوم كرد و داغ باطل بر پيشاني ستمكاران و حكومتهايشيطاني زد، ماهي كه نسل بشر در طول تاريخ، راه پيروزي بر سر نيزه را آموخت، ماهي كهشكست ابرقدرتها را در مقابل كلمة حق به اثبات رساند.
روشهاي بهره برداري از قيام عاشورا
حضرت امام (ره) ميفرمايد:
«كربلا و نام مبارك حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن او، اسلامزنده نگه داشته ميشود.»
ارزشهاي اسلامي در قيام عاشورا خلاصه شده است، چرا كه بي شك نهضتيميتواند مشعل دار هدايت انسانها گردد كه خود در بردارندة تمامي مرحلههاي كمال وسعادت انسانها و پاسخگوي نيازهاي فكري جامعه باشد.
از اين رو؛ پيش از هر چيز بايد ثابت شود كه قيام عاشورا، از جهت اسناد،ارزشهاي ناب اسلامي را داراست و پس از آن، بايد روشهاي استفادة از اين قياممقدس در احياي دين و ارزشهاي حاكم بر آن بررسي گردد.
مراد از تبلور ارزشها در قيام عاشورا، تدوين تمامي فروع و اصول اسلامي نيست؛بلكه مراد آن دسته از ارزشهايي است كه ماهيت و اساس دين بر پاية آنها استوارگرديد.
اگر عاشورا و فداكاري خاندان پيامبر 6 نبود، بعثت و زحمتهاي جانفرساينبي اكرم 6 را طاغوتيان آن زمان به نابودي كشانده بودند، و منطق ابوسفياني كهميخواستند، خط باطلان بر وحي و كتاب بكشد و يزيد، يادگار عصر تاريك بتپرستي رابه خلافت و حكومت برساند كه به گمان خود با كشتن و به شهادت فرزندان وحي، اميداساس اسلام را برچيند و با صراحت بگويد: «لا خبر جاء ولا وحي نزل» و بنياد حكومتالهي را بركند. قيام جاودانة حسين (ع) آيينه تمامي كمالهاست و در برابر هر ضد ارزشي،ارزش جاودانهاي را پيش ميكشد؛ از يك سو، مفاهيم اخلاقي را، مانند ايثار، از خودگذشتگي، شجاعت، شهادت، صداقت و... معاني واقعي خود مييابد، و از سوي ديگر،مفاهيم كلي اسلامي، از جمله حريت، انسانيت، مسلماني، فرهنگ اسلامي و... كه درگردباد توطئهها به باد فراموشي سپرده شده بود.
نهضت مقدس عاشورا، آيينة تمام نماي اسلام است كه برنامة سعادت و كمالانسان را در خودش دارد.
حادثة امام حسين (ع) گويي، مانند نمايش احساس، پرخاشگري، و تراژدي ووعظ و عشق الهي، مساوات اسلامي و عواطف انساني، همه در آخرين اوج به وسيلةقهرماناني مختلف از پير و جوان، زن و مرد، آزاده و برده، به وجود آمده و همة ابعاد اسلام راهم نشان ميدهد.
قيام عاشورا ميراثي گرانبها است كه تمامي ارزشهاي مورد نياز جامعه را در خودفراهم آورده است و ميتواند با معارف زلال خود راههاي سعادت را به انسانها بنماياند.
بي ترديد، دنياي اسلام در عصر حاضر، دچار انفعال و ركود است و فقط الگوهايصحيح و دستورالعملهاي دقيق ميتواند، راه سعادت را براي آن هموار كند؛ گرچه تاكنون نتوانستيم آن گونه كه بايد و شايد ارزشهاي عاشورا را به جامعههاي جهانيبشناسانيم و انتقال دهيم.
افسوس كه شيعه بيشتر بر مصايب عاشورا گريست و كمتر در مسائل عاشوراانديشيد. شيعه عاشورا را نگه داشت، ليكن درست نشناساند. آفرين بر او كه نگاه داشت و
دريغا از او كه نشناساند، و اين در حالي است كه قيام عاشورا در هر قطرهاش شعوري ناب وقوي و محتوايي ژرف و غني و مكتبي آموزنده و انساني و ترتيل خونبار آيات قرآني وسجدة مترنم و نوراني و سيل حيات آفريني و اخلاقي و حماسة پويا در آهنگ بشرياست.
ما همواره كوشيدهايم، نام عاشورا را زنده نگه داريم، اما هدف و انگيزة زنده نگهداشتن عاشورا را فراموش كردهايم. البته گاه به بيان اهداف و انگيزة قيام امام حسين (ع)نيز پرداختهايم، اما اين تلاش به جهت اقدام نكردن براي تطبيق آنها با شرايط جاريجامعه و جهان، كارايي چنداني نداشته است.
از سوي ديگر، شيعه قيام عاشورا و درسهاي آن را همواره در محدوده قلمرو خودبيان كرده و كمتر كوشيده است كه به آن رنگ جهاني بدهد، در حالي كه اين قيام در دلخود، درسهايي دارد كه ميتواند نوع انسان را به سر منزل كمال برساند.
قيام عاشورا، همچون سلاحي نيرومند و كارآمد در دست ماست، اما نميدانيمچگونه از آن بهره ببريم.
قلبهاي بيشماري به ياد حسين و نهضت او ميتپد، اما مسئلههمچون نيروي ذخيره شدهاي است كه بارها كارآمدي آن را نيز تجربه كردهايم؛ براينمونه، يكي از عوامل بسيار مهم و اساسي در پيشبرد جنگ تحميلي، ايستادگي دليرانةرزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، تكيه بر ارزشهاي والاي عاشورا بود بهگونهاي كه گاه در صحنههاي جنگ، حماسههايي را ميآفريدند كه همة متخصصان راشگفت زده ميكرد. حضرت امام در اين باره ميفرمايد: «در دوران دفاع مقدس جبهههابا عشق امام حسين، گرم نگه داشته ميشد.»
پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي نيز وامدار قيام عاشورا و درسهاي بجاي ماندهاز آن است و به فرموده رهبر معظم انقلاب: «حادثة عاشورا پشتوانة يك نهضت است وبايد آبرومند، پرتپش و پرقدرت باقي بماند». و ميفرمايد: «عاشورا تابلويي است كه در آننام بلند عشق را با خون نگاشتهاند».
اينك بر ماست كه با تكيه بر ارزشهاي همه جانبة آن، راه ظهور اين ارزشها رادر ساير عرصهها هموار كنيم و بار ديگر اسلام را قدرتمند و آبرومند و سر بلند گردانيم. دراينجا برخي از شيوههاي بهره برداري از قيام عاشورا، براي احياي ارزشهاي اسلاميبررسي ميشود:
1- الگو سازي:
هر جامعهاي همواره در پي يافتن الگوهايي است كه بتواند باپيروي از آنها راه سعادت و كمال را بپيمايد و در اين جستجو ميكوشد، بهترينها رابرگزيند. نهضت عاشورا از جمله با شكوهترين و مناسبترين اين حقيقتيافتههاست،چرا كه در بستر اين قيام، الگوهايي شكل گرفته كه بي ترديد، در هيچ كجاي عالمنميتوان براي آنها همانندي يافت. اسطورههاي شجاعت و مردانگي، تنديسهايكامل عشق و محبت، اسوههاي شگفتانگيز صبر و استقامت و مصداقهاي مسئوليت ورسالت، شمّهاي از اين اقيانوس بيكرانند.
نهضت عاشورا، جواني همچون علياكبر (ع) دارد كه از يكسو، در اوج قلههايشجاعت و شهامت قرار دارد و از سويي ديگر اخلاق، رفتار و سيماي پيامبر 6 را بهارث برده است، چهرهاش چون ماه ميدرخشد و ارادهاش همچون ستيغ كوهها، استوار و پرابهت است. اگر جوانان، با شخصيت علياكبر (ع) به خوبي آشنا شوند و او را تنها در لابهلاي مراثيهها، جواني افسرده مشاهده نكنند، تمامي توان خويش را براي همانند سازيبه كار خواهند گرفت و براي ارضاي خود، به دنبال قهرمانهاي پوشالي و سراسر فسادغرب نخواهد رفت.
قيام عاشورا، بانويي همچون زينبكبرا 3 دارد كه به راستي شكوه و عظمت يكزن را در كربلا به نمايش گذارد و تمام نگرشهاي اسلام، دربارة زن و مقام او به يكبارهدر وجود زينب (س) پديدار گرديد.
قيام عاشورا، شخصي، همانند حر دارد كه از اعماق ظلمت و سياهي، يكباره بهدريايي از نور وارد ميشود و بر همگان اعلام ميدارد كه هر چند بدترين افراد هم باشيد،آغوش اسلام براي پذيرش توبه كنندگان باز است.
عاشورا، همانند ابوالفضل العباس (ع) را دارد كه نمونة كامل شجاعت و وفادارياست و سرانجام نهضت جاودانة عاشورا، حسين (ع) را دارد كه دربردارندة تمامي كمالهاو حماسههايي است كه در روز عاشورا آفريده شد. كه راه را براي كمال مطلق انسان هموارميكند و فرصت اوج به آسمان لايتناهي كمالها را فراهم آورد.
2ـ يافتن قالبهاي نو براي عرضة ارزشها:
نهضت عاشورا هنگامي ميتواند دراحياي ارزشها مؤثر باشد كه با روشهاي نو عرضه شود. اكنون كه ارتباطات بر تماميزندگي بشر گسترده شده و در پناه آن پيچيدهترين برنامههاي فرهنگي به سراسر دنيافرستاده ميشود، فقط به وعظ، خطابه و منبر نميتوان بسنده كرد، بلكه استفاده ازاهرمهاي پيشرفته نيز ضرورت دارد. به عبارت ديگر، خوشبختانه قيام عاشورا انعطافپذيري بسيار دارد و قابليتهاي آن براي قالبهاي هر عصري بسيار است.
3ـ هدايت عزاداريها و بهره برداري از آنها:
از سنتهاي بسيار در فرهنگ تشيععزاداري و سوگواري است. شيعه در دامان عزاداري و سوگواري توانسته، معارف خود راگسترش دهد و خود را به جهان بشناساند. آنچه بايد بدان توجه شود اين است كه ايناهرم بايد همچنان قدرتمند و پرتپش برجا بماند و فقط به مراسمي سنتي و كليشهايتبديل نشود تا تمامي اهدافي كه در پس اين مراسم قرار دارد به فراموشي سپرده شود.
سوگواري و عزاداري اهرمي قدرتمند است كه تواناييها و قابليتهاي بيشماريدارد. در ساية اين مراسم ميتوان حركتهاي عظيمي را آفريد و از آن بهره برداريهايبسياري كرد. گاه در ميان اين عزاداريها حركتهايي مشاهده ميشود كه از اوج ارادت وعشق عزاداران حكايت دارد. اگر اين حالتها و عشق و محبتها در مسير صحيح هدايتشود و از سيل اشكها به خوبي استفاده گردد، بسياري از مشكلات جهان اسلام از ميانخواهد رفت و قدرت مسلمانان چندين برابر خواهد شد؛ چنان كه حضرت امام ؛ دربارةعزاداري براي امام حسين (ع) ميفرمايد:
مجلس عزا، نه براي اين است كه گريه بكنند براي سيدالشهدا و اجر ببرند. البتهبراي اين هم است كه مهم آن جنبة سياسي است كه ائمة ما در صدر اسلام نقشهاش راطرح كردهاند كه تا آخر باشد و اين اجتماع تحت يك بيرق، اجتماع يك ايده و هيچ چيزنميتواند اين كار را به مقداري كه عزاي سيدالشهدا در او تأثير دارد، تأثير داشته باشد.
به اميد آن كه روزي فرا رسد كه تمامي ارزشهاي والاي عاشورا، با روشهاييمطلوب به جهان صادر شود، كه در اين صورت جامعة اسلامي در گسترش معارف اسلاميبسيار موفقتر از گذشته خواهد شد.
تأثير قيام عاشورا در انقلاب اسلامي ايران
هدف مشترك قيامهاي انبيا و معصومان : تقويت و حفظ كلمة توحيد، احيايارزشهاي الهي و انساني، تعالي بشر و اقامة عدل و قسط در جامعه است. اگر از اين ابعادبه نهضت حسيني بنگريم، بيترديد بهترين و والاترين تأثير آن انقلاب اسلامي ايران راشاهد خواهيم بود. حركتهاي مردمي و انقلابي ملت ايران و رهنمودها و عملكردحضرت امام ؛، رهبر و بسيج كنندة مردم، دليل مثبتي بر اين مدعاست.
شهادت خواهي مردم در قبل و بعد از انقلاب اسلامي، به پيروي از مشي سالارشهيدان حضرت حسين بن علي 8 بوده است. شعارهاي تودة مردم در جريان انقلاباسلامي و بويژه شهادت در هشت سال دفاع مقدس بيان كنندة تأثير ژرف عاشورا درفرهنگ اصيل است، اوج راهپيماييها و تظاهرات مردم و نقطة عطف بسيج مردمي ومبارزه بر ضد رژيم ستم شاهي در روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال 1357 بود؛ همچنانكه حضرت امام ؛ نيز نهضت عظيم خويش را بر ضد رژيم از روز دوازدهم ماه محرم آغازكرد، و در اين باره ميفرمايد: «محرم ماهي است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابلباطل قيام كرد و به اثبات رسيده است كه در طول تاريخ هميشه حق بر باطل پيروز شدهاست». در جايي ديگر دربارة اهداف قيام حسيني ميفرمايد: «قيامشان و انگيزهشاننهي از منكر بود و اين كه هر منكري بايد از بين برود و از جمله حكومت جور بايد از بينبرود.»
تأثير گذاري قيام كربلا در انقلاب اسلامي ايران را با توجه به موارد زير ميتوانبررسي كرد:
الف) اهداف آرمانهاي انقلاب اسلامي و مشابهت آنها با قيام عاشورا؛ از جملهآزادي، احياي دين، برقراري عدالت اجتماعي، پيوند ديانت و سياست و...
ب) عملكرد رهبر انقلاب اسلامي ايران در بسيج تودهها، با توجه به اهدافحركت احياكنندة حضرت حسين بن علي(ع).
ج) سمبلها و شعارهاي مردم به هنگام انقلاب و اوجگيري قيام آنان، درزمانهاي ويژه، مانند تاسوعا و عاشورا.
با وجود تشابه بين اهداف قيام عاشوراي حسيني و انقلاب اسلامي ايران، ازتفاوتهاي ميان اين دو حركت عظيم اسلامي و انساني نبايد غافل بود.
نتيجه:
سه عامل، در نهضت عاشورا نقش اصلي را ايفا ميكردند، ولي مهمترين عامل كهميتوانست دو عامل ديگر را نيز دربرگيرد، مسئلة امر به معروف و نهي از منكر بود، تحققچنين امري، نياز به فداكاريها و ايثارها، صبر و مقاومت و شهادتطلبي و ارزشهايديگر اسلامي داشت كه همة اين روشها به گونة احسن در پديد آورندگان نهضت عاشوراوجود داشت.
بنابراين، هدف امام حسين (ع) از قيام اين بود كه با قطع ايادي كفر و نفاق، بارديگر سنت پيامبر 6 را زنده كند و بدعتها را برچيند. بر همين اساس، دستاوردهايقيام امام حسين (ع) را با توجه به اهداف و پيامهاي امام و آنچه در زندگي مردم مسلمانديده شده، ميتوان در موارد زير خلاصه كرد:
1ـ رسوايي حكومت ننگين بني اميه و يزيد؛
2ـ نابودي حكومت طاغوتيان و براندازي برنامههاي ضد ديني و در هم شكستنحصار ساختگي ديني بني اميه؛
3ـ شهادتطلبي و قهرمان پروري و تقويت بنيههاي دفاعي، در عرصههايگوناگون براي حفظ دين و نگهداري از اصول و اركان شريعت؛
4ـ صبر و مقاومت در برابر حوادث؛
5ـ شجاعت، قاطعيت و صلابت ديني؛
6ـ اخلاص و خشنودي به رضاي خدا؛
7ـ روحيه سلحشوري و قدرت عظيم معنوي؛
8ـ وفاداري و برادري؛
9ـ افشاگري و آگاهي بخشي؛
10ـ بيداري مردم و احساس گناه در وجدان هر مسلمان، هنگام سكوت در برابرطاغوت؛
11ـ جايگزيني اخلاق جديد، به جاي اخلاق جاهلي؛ به عبارت ديگر، نهضتامام حسين (ع) موجب پيدايي اخلاق برتر شد و افكار انسانها را در چگونگي انتخابزندگي، تغيير داد.
امام حسين (ع) الگويي شايسته و ارزشمند است و قيام خونين او را انسانهايبسياري سرمشق خود قرار ميدهند؛ سيدالشهدا (ع) خود نيز ميفرمايد: «فلكم فيَّ اُسوة»
قيام عاشورا نه فقط براي مسلمانان، بلكه براي غير مسلمانان نيز سر مشق و الگواست؛ چنانكه مهاتما گاندي رهبر بزرگ هند نيز عاشوراي حسيني را سرمشق خود قرارداده و ميگويد كه من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خواندهام وتوجه فراوان به صفحهها كربلا كردهام و بر من روشن شده كه اگر هندوستان ميخواهديك كشور پيروز باشد، بايستي از قيام امام حسين (ع) سرمشق بگيرد.
واقعة كربلا و نهضت حسيني از بيمانندترينهايي است كه در تاريخ اسلام واقعشد و دگرگونيهاي عظيم در جامعه بشري پديد آورد. اين حادثه عظيم، به تمام جهانمنتشر شده و دلهايي را لرزانده و اشكهايي را جاري كرده است.
سيدالشهدا (ع) در اين مكتب به ما نشان داده كه دردهاي بزرگ را چگونه بايددرمان كرد و ايدههاي بزرگ را چگونه بايد محقق نمود. مكتب او زندگي ساز، فرياد آفرينو عصيان ساز برضد نابسامانيها، استبدادها و استكبارهاست.
جايگاهي كه حسين (ع) در برابر دوست و دشمن و در مسير زندگي ميگرفت،درس افتخار، فضيلت، مناعت طبع، وحدت و عدالت، آزادي و استقلال، رابطة با خود وخداوند، درس رابطه زندگي، درس هدفداري، مسئوليت اجتماعي، تعهد داري، امامت والگوبودن، امانتداري، بيداري و سكوت نكردن، مقاومت و صبر، صفا و جوانمردي،غيرت، وفاداري، احترام به مقدسات و درس اخلاص و يگانگي است كه، همة اين درسهافوق از نهضت حسيني نشئت گرفته است.
نهضت كربلا، بيترديد در احياي اسلام و ارزشهاي اسلامي نقشي كارساز وحياتي داشت، و به فرمودة حضرت امام خميني ؛ «اسلام را سيدالشهدا (ع) زنده نگهداشته است.» ترسيم خط سرخ شهادت و آزادي «هيهات من الذلة» و «كل يوم عاشورا وكل ارض كربلا» پيام جاويدان و ماندگار نهضت حسيني است.
وجود امام حسين (ع) و واقعهاي به نام عاشورا در تاريخ، فرهنگ و ادبيات ايرانتأثير به سزايي داشته است. وقتي جواني در سال 2002 و در دنيايي با علم و تكنولوژيپيشرفته و در عصر ارتباطات و تحولات زندگي ميكند، بيشك بايد واقعة عاشورا وشخصيت والاي امام حسين (ع) به گونهاي براي او ترسيم شود كه نشاط آور و حياتبخش باشد و آيا بحثي نشاط آورتر از بحث شهادت وجود دارد؟
اگر چنين موضوعهايي براي جوانان، به زبان خودش و متناسب با روحية شاداب وپوياي او بيان شود، بيشك فطرت پاك جوان به راحتي آن را ميپذيرد، اما مشكل در اينجاست كه زبان جوانان را نميشناسيم. آنان كه فكر ميكنند بايد با جوان امروز با زبان صدسال گذشته سخن گفت، در اشتباه به سر ميبرند.
همچنين بايد عاشورا را هنرمندانه بنگريم كه از علتهاي ماندگار بودن عاشورانيز همين جهت هنري آن است. در تاريخ شايد حوادثي فجيعتر از عاشورا نيز به وقوعپيوسته، اما فاعل و عامل اين وقايع به هنرمندي امام حسين (ع) نبوده و اگر به تاريخعاشورا چنين نگريسته شود و علاوة بر شور حسيني، شعور حسيني نيز برانگيخته شود،قلبها راضي و فكرها قانع خواهد شد و اما اگر فقط به بعد شور حسيني تكيه شود،تحريفهاي متعددي پديد خواهد آمد.
چكيده
قيام عاشورا، رخدادي است كه تاريخ اسلام، حتي تاريخ بشريت همانندي برايآن سراغ ندارد. جايگاه بلند عاشورا آنرا بصورت رويداد جاودانهاي درآورده است كههمچون نگين درخشان بر تارك تاريخ و فرهنگ بشري ميدرخشد. باوجود دستانتحريف گري كه در خلال چهارده قرن در پي تحريف حقيقت ارزشهاي نهضتحسيني(ع) برآمدهاند، آنچه از عاشورا براي ما به يادگار مانده، از چنان عمق و غناييبرخوردار است كه تا فرجام تاريخ پيام آور ارزشهاي والاي انساني و الهام بخش انسانهايآزاده و خداجو خواهد بود عاشورا از دير باز مظهر عشق به خداوند و تسليم محض در برابراو و سمبل قيام در راه دين و آزادي خواهي و شهادتطلبي بوده است.
قيام عاشورا در دل باطل هراس و اندام حق، توان و در شريان خشك حق باورانخون حق جويي تزريق كرد، حق ستيزان را اميدوار و باطل ستيزان را مأيوس ساخت وتحولي بس شگرف در فرهنگ عمومي و انقلاب سترگ در فرهنگ سياسي جهان ايجادكرد. اگر قيام عاشورا و فداكاري خاندان پيغمبر 6 نبود طاغوتيان آن زمان، بعثت وزحمات جانفرساي نبي اكرم 6 را به نابودي كشانده بودند.
فرهنگ عاشورا فرهنگ ياري دين در تمام جهات است فرهنگ ظهور فعليتبخشيدن به همه قوانين اسلام و توجه تام به اسلام ناب محمدي 6 است؛ در فرهنگعاشورا سياست، فضيلت، علم و عدالت و عزت انساني با يكديگر عجين شدهاند و هريكبدون ديگري بي معني و بي مفهوم است و در شعاع ديگري فعليت پيدا ميكند مگراجراي عدالت سياسي، حقوقي، اقتصادي جداي از فضيلت و بي توجهي به عزت انسانيامكانپذير است پيامبر 6 فرمود: «حسين از من است و من از حسين، هر كه حسينرا دوست بدارد خداي او را دوست دارد. حسين فرزندي از فرزندان انبياء است». اين سخنبزرگ از پيامبر بزرگوار اسلام اتصال معنوي و روحاني و پيوستگي سالار شهيدان را بهنهضت انبياء و پيوستگي او را به حق نشان ميدهد و اين اصل راز نهضت حسيني، كهاحياء كننده دين نبي و سنت محمد 6، اسلام ناب و اسلام انقلابي است. تشيع سرخعلوي در نهضت سرخ حسيني شكوفا گرديده است و بزرگداشت سنت شهادت حسينيبزرگداشت راه انقلاب و انبياست، در اين مقاله بطور اجمالي به بررسي عوامل مثبت زندهنگه داشتن قيام عاشورا پرداخته شده است.
اميد است همه ما بتوانيم در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به سال عزت وافتخار حسيني نامگذاري شده است از رهروان و ادامه دهندگان واقعي نهضتحسيني(ع) باشيم.
1ـ ارجمند محبي، «شهادت و ايثار در تعاليم عاشورايي امام»، مجموعه مقالاتدومين كنگره بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام،جلد سوم، بهار 1376.
2ـ اشتهاردي، محمد علي، «پيامدها و دستاوردهاي نهضت عاشورا»، گلستانقرآن، مؤسسة نمايشگاههاي فرهنگي ايران، شماره 159، ارديبهشت 1380.
3ـ امين زاده، محمدرضا، «امام در پيوند با عاشورا»، مجموعه مقالات دومينكنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلد اوّل،بهار 1376.
4ـ انصاري، عليرضا، «نقش اهل بيت در نهضت عاشورا»، مجموعه مقالاتدومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام،جلد سوم، بهار 1376.
5ـ پوريعقوبي، غلام علي، «بررسي مواضع سياسي امام و پيوند آن با فرهنگعاشورا»، مجموعه مقالات دومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا،مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلد اول، بهار 1376.
6ـ حقيقت، سيد صادق، «اهداف كلي قيام عاشورا»، مجموعه مقالات دومينكنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلدسوم، بهار 1376.
7ـ سعيديمهر، محمد، «تحليل معرف شناختي مباني كلامي در نهضتعاشورا»، مجموعه مقالات دومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا،مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلد دوم، بهار 1376.
8ـ سالمي، محمد تقي، «ايثار و شهادت از ديدگاه حسيني»، مجموعه مقالاتدومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام،جلد سوم، بهار 1376.
9ـ شوشتري، جعفر، اشك روان بر امير كاروان، مؤسسه مطبوعاتي دارالكتاب،چاپ ششم، اسفند 1378.
10ـ قائمي، علي، در مكتب مهتر شهيدان حضرت امام حسين، انتشارات اميري،چاپ اوّل، پاييز 1375.
11ـ محمدي اشتهاردي، محمد، سيرة چهارده معصوم، نشر مطهر، چاپ اوّل،بهار 1377.
12ـ مريجي، شمس الله، «پيامدهاي اجتماعي نهضت حسيني»، معرفت،مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، شماره 8، آبان 1381.
13ـ موسوي، سيدرضا، آشنايي با نهضت حسيني، انتشارات دانشگاه فردوسيمشهد، چاپ اوّل، بهار 1381.
14ـ موسوي، سيد مهدي، «نگاهي به قابليتها و روشهاي بهره برداري ازنهضت عاشورا»، مجموعه مقالات دومين كنگرة بينالمللي امام خميني و فرهنگعاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلد دوم، بهار 1376.
15ـ مطهري، مرتضي، حماسة حسيني، انتشارات صدرا، جلد اوّل، دوم و سوم،چاپ دهم، 1372.
16ـ نصري، محسن، «رويكرد جامعهشناختي به نهضت عاشورا»، مجموعهمقالات دومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشرآثار امام، جلد دوم، بهار 1376.
17ـ وفايي سعدي، خسرو، «واقعيت و آرمان در قيام عاشورا»، مجموعه مقالاتدومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام،جلد اوّل بهار 1376.
18ـ هديان رستاني، الهه، «نقش امام خميني در احياي تفكر ديني متأثر ازعاشورا»، مجموعه مقالات دومين كنگرة بين المللي امام خميني و فرهنگ عاشورا،مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، جلد اوّل، بهار 1376.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمی که در جشن خیابانی و مهمانی یک کیلومتری عید سعید غدیر شهر پرند گفته بود دوست دارد چادر سر کند ، در روز تولدش چادری شد و یک سفر کربلا و نجف به وی هدیه داده شد.
محتوای ثامن
این کانال مخصوص جهادگران تبیین است
https://eitaa.com/samen_pirbakran
هدایت شده از خبرگزاری بسیج شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگی زیبا از تجمع و جشن بزرگ خانواده های آسمانی
🔰این تجمع روز جمعه به مناسبت هفته عفاف و حجاب با حضور اقشار مختلف در پارک میثم شهر فلاورجان برگزار گردید.
#اجتماع_مردمی_عفاف_وحجاب
بسم الله الرحمن الرحیم
☑️چرا ما باید حجاب اجباری داشته باشیم ؟
⏯آیه «....لا اکراه فی الدین ...» را زیاد خوانده و شنیده و دیده آید.اما معنای که عامه مردم از این آیه استنباط می کنند،دقیق و واقعی نیست!از این آیه فقدان اجبار و اکراه در پذیرش دین برداشت میشود! اما وقتی کسی وارد یک دین میشود ،رعایت قوانین آن برای او لازم است و نمیتواند بخشی نگر باشد یعنی بخشی از دین را انتخاب کرده و بخشی دیگر را رها کند...
_از طرف دیگر احکام اسلامی دو جنبه دارند :جنبه فردی و جنبه اجتماعی.
_حجاب هم مانند دیگر واجبات دینی بر همه مسلمانان واجب است ؛اما اجباری در اجرای آن در حوزه فردی وجود ندارد.برای نمونه اگر کسی در خانه خود یا مهمانی خصوصی ،در جلوی نامحرم حجاب نداشته باشد ،گناه کرده است ،اما کسی از او بازخواست نمیکند ؛مانند کسی که واجب مهمی را مانند نماز ترک کند!
_اما در جایی که امور جنبه اجتماعی پیدا میکند وضع فرق میکند ؛ زیرا کارها و افعال ما فقط به خود ما مربوط نمیشود و بر روی دیگران و جامعه هم اثر میگذارد!!!
_به همین دلیل در همه کشورها قوانین اجباری برای پوشش وجود داشته و دارد،فقط مسئله این است که مقدار این پوشش تفاوت می کند؛ چرا که پوشش هر فرد در اجتماع و کوچه و خیابان و...روی دیگران هم اثر میگذارد...
_ بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد!!!و آنچه در بخش اجتماعی مطرح است ،پوشش الزامی است که در همه کشورها وجود دارد و طبیعتاً در کشور ما با اکثریت جمعیت مسلمان ،مبنای این قانون پوشش ،قوانین اسلامی هستند...
_از سویی ما در حوزه پوشش هم در این کشورها با یک قوانین ویژه روبرو هستیم.با اینکه در حوزه فردی خود بابت هر پوشیدنی آراد هستند ولی در مراکز عمومی مانند دانشگاه و خیابان و...ملزم به رعایت ضوابط عمومی هستند.
_برای نمونه دانشجویان ملزم به رعایت قوانینی در حوزه ضوابط پوششی با عنوان «student dress code»هستند،که به اطلاع دانشجویان و دانش آموزان می رسد.مثلادر دانشگاه آکسفورد قوانین ذیل برای دانشجویان لازم الاجرا است : الف:هیچ دانشجویی اجازه پوشیدن لباس تنگ و خارج از عرف را ندارد؛ و دختران اجازه پوشیدن لباس کوتاه بالای زانو ،باز و بدون آستین را ندارند.
ب:پسران دانشجو نیز اجازه بلند کردن ریش و مدل های موی نامناسب را ندارند.
ج:تمام دانشجویان دختر و پسر موظف به انتخاب کت و شلوار یا کت و دامن بلند با پیراهن سفید هستند ؛ پسران باید از پاپیون یا کراوات مشکی و سفید و دختران از جوراب مشکی استفاده کنند.
🟢 نتیجه گیری
پس حوزه اجتماعی هر کشوری با حوزه فردی و خانوادگی آن متفاوت است.و آنچه ضوابط اجتماعی را مشخص می کند ،ارزش ها و هنجارهای عرفی ،شرعی و قانونی آن کشور است.
در جمهوری اسلامی ایران آنچه حجاب نامیده می شود بر اساس سه مولفه ( ارزش ها و هنجارهای عرفی و آموزه های شرعی و قانونی)است یعنی افزون بر دستور دینی و مسائل قانونی ،اگر به تاریخ ایران و آثار بجای مانده از دوره باستان تا کنون نگاه کنیم میبینیم که نخستین ساکنان آریایی زنان شان پوشیده بودند و پیراهن و شلوار های بلند به تن داشته اند( تخت جمشید و سنگ نوشته های آن موید این مطلب است)
_تاریخچه غرب نشان می دهد پوشش موجب تکریم زن و عدم پوشش منجر به تقلیل کرامت زن به مثابه کالای مصرفی و جنسی میشود.چنانچه در المپیک اخیر تیم ژیمناستیک زنان آلمان با لباسی در المپیک شرکت کردند که از مچ تا گردن را می پوشاند و آستین های تا زیر مچ دارد.در مواجهه با علت و چرایی این قضیه آلمانی ها گفتند قصدشان از انتخاب این لباس این بوده که با نگاه جنسیت زده به ورزش مقابله کرده و مانع از نگاه جنسیتی به زنان شوند...
🖌سهراب خلیلی
هفته گرامی داشت عفاف و حجاب
تیرماه ۱۴۰۲
💠 جلوی قانون اساسی نایستید
🔸 بر اساس اصل دهم قانون اساسی، " از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. "
🔸این روزها از سوی برخی افراد، شاهد پیشنهاد موادی در مورد #حجاب و عفاف هستیم که در نهایت نه تنها ولنگاری موجود درجامعه را درمان نمی کند بلکه موجب گسترش بی بند و باری در جامعه می شود.
◀️ به عبارت دیگر، هم وضعیت نگران کننده فعلی، هم برخی پیشنهادهای سطحی در مورد مواد قانونی لایحه عفاف و حجاب در نهایت، تیشه به ریشه نهاد بنیادی خانواده می زند و این، ایستادن جلوی قانون اساسی است.
*هرکس ایران و ایرانی را دوست دارد، این متن را چندین بار بخواند و منتشر کند* 👇👇👇👇
✍️ *حدود یک ماه قبل، در سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به تاجیکستان، در کمال تعجب کارخانه «پهباد سازی» ایران در تاجیکستان را افتتاح شد* .
ابتدا موضوع کمی عجیب بود؛ زیرا تاجیکستان در دولت روحانی به شدت از ایران فاصله گرفته و به دامان ترکیه افتاده بود و این چرخش یکبارهی تاجیکستان و به تبع آن ایران، بسیار عجیب بهنظر میرسید.
بعدا خبر رسید که یکی از مهمترین دلایل خروج آمریکا از افغانستان، برنامه چندوجهی طراحی شده در اتاقهای فکر صهیونیستی برای مقابله با نفوذ ایران بود؛ هرچند در این خروج، برای مهار چین و روسیه هم برنامه داشتند؛ اما هدف اصلی، فلج کردن ایران بود.
ماجرا از این قرار بود که آمریکا با طالبان، در پشت پرده به توافق رسیده بود که به راحتی افغانستان را تحویل آنها دهد؛ به شرطی که طالبان در مرزهای شمالی با جمهوریهای استقلالیافته - مخصوصا تاجیکستان که حدود هزار کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد- یک گروه تروریستی به نام «جنگجویان بدخشان» بوجود آورد که هدف اصلی آنها حمله به مرزهای وسیع تاجیکستان و ناامن کردن آن باشد.
به این ترتیب، سرمایهگذاری ششصد میلیارد دلاری چین برای احیای جاده ابریشم از طریق خشکی، به شکست میانجامید.
با احیاء جاده ابریشم، ایران محور مرکزی ترانزیت کالا از چین و هند و روسیه به آسیای جنوب غربی و اروپا میشد و این یعنی تا چند سال آینده ایران به عنوان «قلب جهان» (هارتلند)، در معادلات جهانی جایگاهی مییافت که کوچکترین ناآرامی در آنجا، اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار میداد.
نفع این قرارداد برای ایران، به حدی بود که میزان درآمد ایران از #ترانزیت_کالا، به تنهایی به چندین برابر پول نفت میرسید و این یعنی، نظم نوین جهانی بر پایه هژمونی ایران و هم پیمانان منطقهای آن!
متاسفانه رسانههای داخلی اصلا این حقایق میدانی را برای مردم تبیین نکردند و حتی رسانههای منتسب به جبهه انقلاب، در این بین، به شدت در زمین حریف بازی کردند.
اگر خاطرتان باشد تا قبل از سفر سردار باقری به تاجیکستان، طالبان چند بار، سربازان مرزی و روستاهای تاجیکستان را به دستور آمریکا مورد هدف قرار داد؛ اما خوشبختانه صادرات اولین نمونه پهبادهای تجسسی و تهاجمی ایران، آرزوهای سیاستمداران آمریکایی را به خاکستر تبدیل کرد.
در همین زمینه، در ماههای گذشته دو سفر به شدت مهم و تاثیرگذار به کشور انجام شد:
سفر وزیر دفاع چین و نیز رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه به ایران.
اگر رسانهها فقط دستاوردها و قراردادهای منعقده -تا آن بخش که محرمانه نیست- را درست به اطلاع مردم رسانده بودند، این بزرگترین عامل اتحاد و ایجاد امید در بین مردم میشد؛ اما به هرحال این روشنگری صورت نگرفت.
به غیر از این موارد، عضویت ایران در پیمان «شانگهای» و عضویت در «بریکس»، خود شاهکارهای اقتصادی بودند که آثار آن بعدها نمایان میشود.
همچنین رسانههای فشل داخلی، از قرارداد بیست ساله «ونزوئلا» با ایران حرفی نزدند؛ در حالیکه ایران امروز به واسطه صادرات گاز مایع به ونزوئلا توانسته، برای اولین بار در تاریخ، بسیار بیشتر از قطر از میدان گازی مشترک برداشت کند که قبلا به خاطر تحریم و نداشتن مشتری نمیتوانست.
مادورو #برای_همیشه ایران را در سود پالایشگاههای ونزوئلا سهیم کرد؛ زیرا تحریم آمریکا، منجر به تعطیلی آنها شده بود و هیچ کشوری حاضر نمیشد پالایشگاههای آنها را راهاندازی کند و آنها در تولید بنزین خودشان هم دچار مشکل بودند.
خوشبختانه ایران با این کار، از حدود دو سال آینده، سالی فقط پانزده میلیارد دلار، از پالایشگاههای ونزوئلا درآمد خواهد داشت و این غیر از واگذاری معادنی هست که ایران در آنجا به بهره برداری میرساند و در نصف سود آن شریک میشود!
غیر از این، کشور ونزوئلا در این کم آبی جهانی، یکی از پرآبترین کشورهای دنیاست؛ بهطوری که سی و پنج میلیون هکتار زمین مرغوب با آب فراوان برای کشت دارد؛ اما بهخاطر نداشتن تکنولوژی و دستگاههای کشاورزی، فقط از ده میلیون هکتار آن استفاده میکند و بیست و پنج میلیون هکتار آن، دست نخورده باقی مانده است که در قرارداد بیست ساله با ایران، قرار شد آن زمینها برای کاشت گندم و کالاهای استراتژیک کشاورزی، در اختیار ما قرار گیرد.
#⃣ #جهاد_تبیین
بسم الله الرحمن الرحیم
☑️چرا ما باید حجاب و پوشش اسلامی داشته باشیم ؟
⏯آیه «....لا اکراه فی الدین ...» را زیاد خوانده و شنیده و دیده آید.اما معنای که عامه مردم از این آیه استنباط می کنند،دقیق و واقعی نیست!از این آیه فقدان اجبار و اکراه در پذیرش دین برداشت میشود! اما وقتی کسی وارد یک دین میشود ،رعایت قوانین آن برای او لازم است و نمیتواند بخشی نگر باشد یعنی بخشی از دین را انتخاب کرده و بخشی دیگر را رها کند...
_از طرف دیگر احکام اسلامی دو جنبه دارند :جنبه فردی و جنبه اجتماعی.
_حجاب هم مانند دیگر واجبات دینی بر همه مسلمانان واجب است ؛اما اجباری در اجرای آن در حوزه فردی وجود ندارد.برای نمونه اگر کسی در خانه خود یا مهمانی خصوصی ،در جلوی نامحرم حجاب نداشته باشد ،گناه کرده است ،اما کسی از او بازخواست نمیکند ؛مانند کسی که واجب مهمی را مانند نماز ترک کند!
_اما در جایی که امور جنبه اجتماعی پیدا میکند وضع فرق میکند ؛ زیرا کارها و افعال ما فقط به خود ما مربوط نمیشود و بر روی دیگران و جامعه هم اثر میگذارد!!!
_به همین دلیل در همه کشورها قوانین اجباری برای پوشش وجود داشته و دارد،فقط مسئله این است که مقدار این پوشش تفاوت می کند؛ چرا که پوشش هر فرد در اجتماع و کوچه و خیابان و...روی دیگران هم اثر میگذارد...
_ بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد!!!و آنچه در بخش اجتماعی مطرح است ،پوشش الزامی است که در همه کشورها وجود دارد و طبیعتاً در کشور ما با اکثریت جمعیت مسلمان ،مبنای این قانون پوشش ،قوانین اسلامی هستند...
_از سویی ما در حوزه پوشش هم در این کشورها با یک قوانین ویژه روبرو هستیم.با اینکه در حوزه فردی خود بابت هر پوشیدنی آراد هستند ولی در مراکز عمومی مانند دانشگاه و خیابان و...ملزم به رعایت ضوابط عمومی هستند.
_برای نمونه دانشجویان ملزم به رعایت قوانینی در حوزه ضوابط پوششی با عنوان «student dress code»هستند،که به اطلاع دانشجویان و دانش آموزان می رسد.مثلادر دانشگاه آکسفورد قوانین ذیل برای دانشجویان لازم الاجرا است : الف:هیچ دانشجویی اجازه پوشیدن لباس تنگ و خارج از عرف را ندارد؛ و دختران اجازه پوشیدن لباس کوتاه بالای زانو ،باز و بدون آستین را ندارند.
ب:پسران دانشجو نیز اجازه بلند کردن ریش و مدل های موی نامناسب را ندارند.
ج:تمام دانشجویان دختر و پسر موظف به انتخاب کت و شلوار یا کت و دامن بلند با پیراهن سفید هستند ؛ پسران باید از پاپیون یا کراوات مشکی و سفید و دختران از جوراب مشکی استفاده کنند.
🟢 نتیجه گیری
پس حوزه اجتماعی هر کشوری با حوزه فردی و خانوادگی آن متفاوت است.و آنچه ضوابط اجتماعی را مشخص می کند ،ارزش ها و هنجارهای عرفی ،شرعی و قانونی آن کشور است.
در جمهوری اسلامی ایران آنچه حجاب نامیده می شود بر اساس سه مولفه ( ارزش ها و هنجارهای عرفی و آموزه های شرعی و قانونی)است یعنی افزون بر دستور دینی و مسائل قانونی ،اگر به تاریخ ایران و آثار بجای مانده از دوره باستان تا کنون نگاه کنیم میبینیم که نخستین ساکنان آریایی زنان شان پوشیده بودند و پیراهن و شلوار های بلند به تن داشته اند( تخت جمشید و سنگ نوشته های آن موید این مطلب است)
_تاریخچه غرب نشان می دهد پوشش موجب تکریم زن و عدم پوشش منجر به تقلیل کرامت زن به مثابه کالای مصرفی و جنسی میشود.چنانچه در المپیک اخیر تیم ژیمناستیک زنان آلمان با لباسی در المپیک شرکت کردند که از مچ تا گردن را می پوشاند و آستین های تا زیر مچ دارد.در مواجهه با علت و چرایی این قضیه آلمانی ها گفتند قصدشان از انتخاب این لباس این بوده که با نگاه جنسیت زده به ورزش مقابله کرده و مانع از نگاه جنسیتی به زنان شوند...
🖌سهراب خلیلی
هفته گرامی داشت عفاف و حجاب
تیرماه ۱۴۰۲
هدایت شده از کانال عصر امید
🌱باهم شیرحلال مادران تاثیرکرد
🌹بچه ها دارن از بازارپرچم میخرند
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
#زیر_علمت_امن_ترین_جای_جهانست
#در_زیر_خیمه_اش_همه_یک_خانواده_ایم
#فرزندآوری
#نجات_ایران
#نسل_جوان
#فاخته_۴۳۱
@asromid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این نوحه به عنوان نوحه سراسری در ایام محرم در دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد.
لطفا در تمامی گروه ها پخش شود؛ تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب گسترده داشته باشد.
شما هم با پخش در ثواب شریک شوید.
🔴 https://eitaa.com/madahanpirbakran