🔺فارن پالیسی
چرا این جهان پس از پایان جنگ غزه دیگر آن جهان سابق نخواهد بود؟
#بخش_پایانی
با نگاهی به آینده، این جنگ و واکنش امریکا به آن، تا مدتها وبال گردن دیپلماتهای امریکایی خواهد شد. حتی پیش از جنگ غزه، بین دیدگاههای ایالات متحده و غرب در مورد بحران اوکراین و نگرش بسیاری از کشورهای امریکایی لاتین، افریقا و کشورهای در حال توسعه، شکاف قابل توجهی وجود داشت. رهبران این کشورها هرچند از تهاجم روسیه حمایت نکردند، اما از آنچه به عنوان استانداردهای دوگانه و توجه گزینشی غربیها مینامیدند، خشمگین شدند. پاسخ شدید اسرائیل به حملات حماس در حال گسترش این شکاف است و این تا حدودی به این دلیل است که نسبت به ایالات متحده یا اروپا، در بقیه جهان همدردی با وضعیت اسفناک فلسطینیان بسیار بیشتر است. این همدردی هرچه جنگ طولانیتر شود و غیرنظامیان فلسطینی بیشتر کشته شوند، افزایش مییابد، به ویژه در زمانی که دولت ایالات متحده و برخی از سیاستمداران برجسته اروپایی به شدت به یک طرف متمایل شدهاند.
علاوه بر این، مردم خارج از حوزه مرفه فراآتلانتیک، به واسطه آنچه که آن را «توجه گزینشی غرب» میدانند، دچار مشکل شده اند. جنگ جدیدی در خاورمیانه شروع میشود و رسانههای غربی کاملا درگیر آن هستند و روزنامههای سطح بالا صفحات بی شماری را به وقایع جنگ و تفسیرهای آن اختصاص میدهند و کانالهای خبری تلویزیونی ساعتها وقت خود را صرف این رویدادها میکنند و سیاستمداران مشتاق هستند در این باره اظهار نظر کنند. اما درست در همان هفتهای که این جنگ اخیر آغاز شد، سازمان ملل گزارش داد که در حال حاضر تقریبا ۷ میلیون نفر در جمهوری دموکراتیک کنگو آواره شده اند که عمدتا در نتیجه خشونت و درگیری در آنجا بوده است. با این حال این فاجعه حتی اگر شمار انسانهای آسیب دیده در آن مقایسه با جنگ غزه بسیار بیشتر باشد، باز هم موج خبری در پی ندارد.البته درباره تاثیر این جنگ بر کشورهای «جنوب جهانی» نباید اغراق کرد. این کشورها همچنان از منافع خود پیروی خواهند کرد و علی رغم خشم و عصبانیتشان از ریاکاری غرب، همچنان با ایالات متحده و دیگران تجارت خواهند کرد. اما باید انتظار داشته باشیم که به همه بحثهای ما درباره هنجارها، قوانین و حقوق بشر توجه کمی داشته باشند. تعجب نکنید اگر کشورهای بیشتری چین را به عنوان وزنه تعادلی مفیدی در برابر واشنگتن ببینند.
در نهایت، این قسمت ناخوشایند، به نفع وجهه امریکا در زمینه سیاست خارجی نیست. شکست بنیامین نتانیاهو در دفاع از اسرائیل، ممکن است اعتبار او را برای همیشه لکه دار کند، اما نهاد سیاست خارجی ایالات متحده نیز وقوع این خونریزی را پیش بینی نکرد و پاسخ آن نیز تا به امروز کمکی نکرده است. اگر این شکست اخیر با یک نتیجه ناخوشایند در اوکراین همراه شود، سایر کشورها نه فقط اعتبار امریکا، بلکه قضاوت و فهم امریکا از مسائل را نیز زیر سوال خواهند برد. این موضوع از همه مهمتر است، زیرا سایر دولتها در صورتی به توصیههای واشنگتن توجه میکنند و از امریکا پیروی میکنند که معتقد باشند رهبران ایالات متحده درک روشنی از آنچه در حال وقوع است دارند، میدانند چگونه به وقایع پاسخ دهند و حداقل به ارزشهای ادعایی خود توجه دارند. اگر اینطور نباشد، چرا در مورد هر چیزی از توصیههای امریکایی استفاده کنند.