eitaa logo
محتوای ثامن پیربکران
126 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
8.8هزار ویدیو
853 فایل
این کانال مخصوص جهادگران تبیین است
مشاهده در ایتا
دانلود
✅نیویورک‌پست: ایران ثابت کرد دوره ابرقدرتی آمریکا تمام شده است. 🔻یک نشریه آمریکایی در تحلیلی آمیخته با ناراحتی و سردرگمی نوشت: ایرانی‌ها روزبه‌روز در حال گسترش نفوذ خود در نقاط مختلف جهان هستند آنها در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، ونزوئلا و آفریقا و چندین کشور دیگه حضور دارند و نفوذ بسیار محکمی دارند. ایران به دنیا نشان داد که دوران ابرقدرتی و سلطه آمریکا به پایان رسیده و علنا نفتکش‌ها و کشتی‌های خود را به هر جای جهان که نیاز باشد جلوی چشم آمریکایی‌ها خواهد فرستاد، بدون اینکه کسی برای آنها مزاحمتی ایجاد کند. 🔸ایران به امپراتوری دریایی انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها پایان داد و اکنون این ایران است که سرنوشت امنیت دریاها را در منطقه تعیین می‌کند. سوریه نقش بسزایی در احیای امپراتوری ایران دارد ایران نشان داد که هیچ قدرتی در دنیا نخواهد توانست سرنوشت سوریه و بشار اسد را تعیین کند جز خودش. ایران در سوریه مقابل ده‌ها کشور ایستاد و اجازه نداد آنها به اهدافشان برسد و این موضوع را دیکته کرد که در منطقه هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، مگر به خواسته ایران. 🔹ایران نشان داد دورانی که آمریکا ناوها یا هواپیماهاش را اعزام و حکومت‌ها را تغییر می‌داد و سرنوشت ملت‌ها را تعیین می‌کرد، تمام شده و اکنون کشور قدرتمندی مثل ایران مقابل او ایستاده است. ایران نشان داده که آمریکا دیگر ابرقدرت نیست. 🔸هیچ کشوری و هیچ ارتشی در دنیا وجود ندارد که به‌دنبال درگیری نظامی با ایران باشد. زیرا می‌دانند شروع هرجنگی باعث می‌شود ایران به اهداف خودش برسد و به بهانه آن کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و اسرائیل را مستقیم هدف قرار بدهد و تمام دنیا هم از این جنگ ضربه خواهند خورد. این ایرانی‌ها خواهند بود که مدت زمان جنگ و گسترش درگیری‌ها را مشخص خواهند کرد. 🔺همه‌چیز نشان‌دهنده این است که روزهای پیروزی ایران در تمامی جنگ‌های نیابتی و حتی اقتصادی بسیار نزدیک است و نفوذ آنها بزودی گسترش خواهد یافت. 🗽 @samen_pirbakran
اظهارات فائزه رفسنجانی یک بعد دیگر نیز دارد و آن این است که حالا دلایل حمایت بی‌چون و چرای این جماعت از برجام مشخص می‌شود. این جریان سیاسی، برجام را به عنوان یک اهرم فشار بر ایران برای گرفتن امتیازات سیاسی به سود جریان خود تلقی کرده بود. به عبارتی اگر چه این توافق یک خسارت محض برای مردم ایران بود و باعث تشدید فشارهای اقتصادی و معیشتی بر گرده مردم شد اما به واسطه اینکه موضع آمریکا را علیه ایران تقویت کرده است، مطلوب این جریان بود. بر همین اساس، خروج ترامپ از این توافق و ورود آمریکا به کریدور تشدید فشارها بر ایران نیز مورد پسند این جریان قرار گرفت و از همین رو این بار نیز به بهانه رفع تحریم‌ها، بر طبل مذاکره با ترامپ می‌کوبیدند. البته قطعا این جریان تداوم سیاست تحریم ایران توسط دولت جدید آمریکا را نیز فضای مطلوب خود می‌داند اما آنگونه که فائزه رفسنجانی گفت، ترامپ برای اینها گزینه مطلوب‌تری بود، چرا که همانند یک دیوانه هر اقدامی در راستای فشار همه‌جانبه بر مردم ایران انجام می‌داد. فائزه هاشمی درست در روزهایی که ترامپ در حال افتادن در زباله‌دان تاریخ است، دم خود و جریان اصلاح‌طلب را به ترامپ گره زد تا در ایران بیشتر از قبل ماهیت او و اطرافیان پدرش و جریان اصلاح‌طلبی برای مردم فاش شود. @samen_pirbakran
🔴 واقعیاتی که فائزه هاشمی عیان کرد 🖊 فرهاد تجریشی اینکه فائزه هاشمی، دختر مرحوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سالگرد درگذشت پدرش، روز روشن اعلام می‌کند دوست داشته است دونالد ترامپ پیروز انتخابات 2020 می‌بود تا فشار بر ایران را ادامه می‌داد و باعث عقب‌نشینی ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌های دولت آمریکا می‌شد، یک ترجمان دقیق و شفاف از مفهوم «بی‌وطنی» است. آنچه جعلق‌هایی مثل معصومه علی‌نژاد و امیرعباس فخرآور و عقب‌مانده‌های ریزه‌خوار پسمانده پهلوی در توجیه حمایت‌شان از ترامپ می‌گفتند نیز همین است که فائزه رفسنجانی گفت؛ فشار از سوی آمریکا، تشدید تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی و محنت مردم ایران. اظهارات دختر مرحوم رفسنجانی اگر چه بوی بد یک تفکر بی‌وطن را پراکنده می‌کند اما اگر قرار باشد کمی متفاوت‌تر به موضوع نگاه کنیم، شاید نه‌ تنها او را شماتت نکنیم، بلکه به واسطه صراحت و صداقتش در بیان دیدگاه ضد ملی‌اش که فاش‌کننده ماهیت یک جریان بانفوذ در کشور است، کمی مواضعش را به دیده اغماض بنگریم. فائزه هاشمی از اعضای هیات مؤسس و از اعضای شورای مرکزی حزب دولت‌ساخته مرحوم رفسنجانی یعنی حزب کارگزاران سازندگی است؛ حزبی که یکی از اصلی‌ترین حامیان و روی کار آورندگان دولت حسن روحانی است. این جریان سیاسی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1392 با شعار رفع تحریم‌ها بر سر کار آمد. به عبارتی تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه مردم ایران، نردبان پیروزی کاندیدای این جریان یعنی حسن روحانی شد و طی 8 سال گذشته تنها مانور این دولت نیز روی همین موضوع تحریم‌ها و مذاکرات با کشورهای اروپایی و آمریکا درباره همین تحریم‌ها بوده است. این موضع یعنی تمایل دولت برساخته این جریان برای مذاکره با آمریکا درباره تحریم‌ها، البته محدود به دولت اوباما نشد، چرا که با روی کار آمدن دولت ترامپ نیز این جریان این بار خواستار مذاکره با ترامپ شد. با وجود خروج ترامپ از برجام، دولت روحانی و جریان سیاسی حامی او، نه تنها از برجام خارج نشد، بلکه این بار تمام تلاش خود را برای مذاکره با ترامپ به کار بست. حتی در برهه‌ای که ترامپ از برجام خارج شده بود و شدیدترین تحریم‌ها را علیه مردم ایران اعمال کرد، عده‌ای از سرشناس‌ترین چهره‌های این جریان طی نامه‌ای سرگشاده خواستار عقب‌نشینی ایران از مواضع خود، کوتاه آمدن در مقابل ترامپ و انجام مذاکره با او شدند. ماجرای عبرت‌آموز فرستاده ژاپنی ترامپ به ایران و ولع این جریان برای ابراز ارادت به آبه شینزو تا سال‌ها در اذهان باقی خواهد ماند. بنابراین این جریان نماد و نمودی از مطالبه مذاکره با آمریکا است. با این حال آنچه در توجیه این تمایل و مطالبه خود مطرح می‌کردند این بود که برای رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت معیشتی تن به این خواری و ذلت می‌دهند. اکنون اما اظهارات فائزه هاشمی، دختر هاشمی رفسنجانی که از مطلعان این جریان به حساب می‌آید، نشان می‌دهد ماجرا و ماهیت تمایل این جریان سیاسی برای مذاکره با ترامپ، اساسا موضوع رفع تحریم و معیشت مردم نبوده است، بلکه آنان به تحریم و فشار خارجی به عنوان اهرمی برای تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی نگاه کرده و می‌کنند. اظهارات فائزه رفسنجانی دقیقا همین موضوع را می‌گوید. او در این باره گفته است: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمی‌دادم». فائزه هاشمی در پاسخ به خبرنگار که از وی درباره چرایی تحلیلش مبنی بر بهتر بودن انتخاب ترامپ برای ایران سوال پرسید نیز گفت: «به خاطر همین فشارهایی که می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش می‌کنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمی‌شود و برعکس مردم سرکوب می‌شوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم. این تغییر سیاست‌ها حتما به نفع مردم می‌توانست اتفاق بیفتد. دموکرات‌ها کمی شُل و وِل هستند. یعنی با آمدن دموکرات‌ها این موضع خطای ما بیشتر تقویت می‌شود، امیدوارم نشود ولی چنین چشم‌اندازی دارد!» این اظهارات به واضح‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد در واقع بخش عمده‌ای از اصلاح‌طلبان و حامیان دولت، متمایل به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا بوده‌اند، چرا که پیروزی ترامپ را به منزله تداوم فشار بر مردم ایران می‌دانستند و از همین رو تصور می‌کردند با تشدید فشارها بر مردم ایران، می‌توانند جمهوری اسلامی را وادار به تغییر سیاست‌های خود در حوزه‌های سیاسی کنند. یعنی دقیقا همان مطالبه‌ای که جریان برانداز دست‌ساز پمپئو طی سال‌های اخیر مطرح کرده است.
🔴 قدرت رسانه 🖊 اکبر نصراللهی در خصوص بسته شدن حساب کاربری توئیتر ترامپ بحث کشورهایی که ادعا ندارند، روشن است اما در مورد کشورهایی که همیشه دیگران را به محدودیت آزادی بیان و سانسور متهم می‌کردند، جالب و قابل تأمل است. همانگونه که شورش و اغتشاش و عملکرد خلاف عرف و قانون ترامپ، چهره کنشگران حاکمیتی غرب را آشکار کرد، عملکرد توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب و... هویت نظام رسانه‌ای غرب و میزان پایبندی آنان را به آموزه‌های خود در مورد جریان آزاد اطلاعات برملا کرده است. به نظر می‌رسد، وقتی پای امنیت در غرب در میان باشد، آنها همه کار را مجاز می‌دانند. باید از دوره 4 ساله ریاست جمهوری ترامپ تشکر کنیم، زیرا اگر ترامپ نبود، تا این حد مردم دنیا با واقعیات غرب آشنا نمی‌شدند، در این 4 سال به اندازه کل تاریخ، مردم با غرب آشنا شدند تا پیش از این چنانچه دانشجویان، استادان و پژوهشگران می‌خواستند، مدیا را در کشورهای مختلف مقایسه کنند، با سختی‌های زیادی برای دستیابی به عناصر مختلف روبه‌رو می‌شدند اما امروز با توجه به رشد تکنولوژی و رسانه، کل دنیا به ‌کارگاه بزرگ رسانه‌ای و ارتباطی تبدیل شده و همه افراد جامعه حتی مردم عادی هم می‌توانند اخبار را در کل دنیا رصد و راستی آزمایی کنند. به‌عنوان مثال تئوریسین‌های غربی همیشه موضوع آزادی بیان را مطرح کرده و در این حوزه داد سخن داده‌اند، اما حالا در این راستا مردم می‌توانند به راحتی این ادعاها را راستی آزمایی کنند. نکته دیگر که قابل تأمل است، این است که امروز توئیتر از یک جهت، قدرت رسانه‌ها را نشان می‌دهد، وقتی یک بخش خصوصی در امریکا می‌تواند حساب توئیتری رئیس‌جمهوری امریکا را مسدود کند، این کار، یعنی اثبات قدرت بالایی که یک رسانه دارد. ترامپ رئیس جمهوری بوده که 70 میلیون رأی آورده، چرا غرب به او تریبون نداده، اینهایی که خواهان آزادی بیان هستند، چطور تبدیل به دیکتاتور رسانه‌ای می‌شوند در حالی که به راحتی می‌توانند، توئیت‌هایی که منتشر کننده خشونت است، حذف کنند اما در عمل صورت مسأله را حذف کرده و حساب کاربری را مسدود می‌کنند. حال از زاویه‌ای دیگر به مسأله نگاه می‌کنیم، این عمل توئیتر، یادآوری می‌کند که امنیت ملی در همه جای دنیا مهم است و جزو اصول ملی محسوب می‌شود و هر جای دنیا که امنیت ملی مورد خطر قرار می‌گیرد، لازم است، رسانه‌ها هم به ماجرا توجه کنند. از طرفی دیگر، وقتی پای امنیت ملی به میان می‌آید، سیاست رسانه‌ها در مراتب پایین‌تر قرار می‌گیرد، به‌عنوان نمونه در حادثه 11 سپتامبر با هدف قرار گرفتن برج‌های دوقلو، هم مردم و هم رسانه‌ها و کنشگران حاکمیتی موافق سانسور بودند زیرا تصور می‌کردند، با رسانه‌ای شدن برخی موضوعات، تروریست‌ها موفق به انجام مراحل بعدی رفتارهای تروریستی خود شوند و از این ماجرا سوء‌استفاده شود. @samen_pirbakran
🔴 نظریه فرصت‌ساز در مسائل منطقه‌ای 🖊 سعدالله زارعی «درباره حضور منطقه‌ای ما که مدام می‌گویند چرا ایران در منطقه حضور پیدا می‌کند، موظف است طوری رفتار کند که دوستانش و هوادارانش در منطقه تقویت بشوند. این وظیفه ماست حضور ما به معنای تقویت دوستانمان و هوادارانمان است. ما نباید کاری کنیم که دوستان و وفاداران به جمهوری‌اسلامی در منطقه تضعیف شوند. حضور جمهوری‌اسلامی ثبات‌آفرین و موجب برداشته شدن بی‌ثباتی است... کسانی که دست‌اندرکارند، این‌ها را می‌دانند. بنابراین حضور منطقه‌ای ما قطعی است و باید وجود داشته باشد و وجود خواهد داشت.» آنچه در مقدمه این یادداشت آمد فرازی از سخنان روز 19 دی ماه رهبر معظم انقلاب اسلامی است که هم فلسفه حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی را بیان می‌کند و هم بر قطعی بودن ادامه حضور منطقه‌ای ‌ایران تأکید دارد. درخصوص این موضوع گفتنی‌هایی وجود دارد: 1- سیاست خارجی هر کشوری بر مبنای تأمین منافع و اهداف ملی خود استوار است و در این بین نفوذ بین‌المللی و نیز نفوذ منطقه‌ای به عنوان بستر منافع و اهداف ملی مطرح می‌باشد و همه کشورها به جز کشورهای بسیار ضعیف، از نفوذ خارجی خود دفاع کرده و بر توسعه آن تأکید دارند. در این میان کشورهای دارای سیاست خارجی پیش‌برنده به دو دسته تقسیم می‌شوند، کشورهایی که با دیده استعماری به حوزه سیاست خارجی نگریسته و واحدهای سیاسی خارجی را در حد واحدهای تحت سیطره خود نگاه می‌کنند و کشورهایی که با نگرشی هم‌افزا و با به رسمیت ‌شناختن استقلال و سیادت واحدهای هم‌جوار و خارج از منطقه، نگرش ملی خود را در محیط خارجی دنبال می‌نمایند. بنابراین از یک‌سو کشوری که دنبال منافع داخلی است، لزوماً باید نسبت به تحولات خارجی به خصوص تحولات منطقه خود، حساس باشد و نباید گمان شود حفظ منافع داخلی بدون ایفای نقش در محیط خارجی مطلوب است. از سوی دیگر کشوری که بر یک سری اصول ارزشی استوار می‌باشد، باید ایفای نقش در محیط خارجی را با تأمین منافع شرکای خود گره بزند چرا که در اینجا رابطه دو طرف ماهیت هژمونیک و آمرانه ندارد. 2- ادبیات حاکم بر مناسبات دو کشوری که در سیستم فکری و مکتبی انسانی تنفس می‌کنند، حتماً با ادبیات حاکم بر مناسبات دو کشوری که یکی در مقام اعمال سلطه و دیگری در مقام پذیرش آن است، تفاوت اساسی دارد و اما نه به این معنا که در ادبیات فکری دسته اول، مسایل مادی جایگاهی نداشته و مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در اینجا هم مسایل مالی و رسیدن به موقعیت بهتر اقتصادی و استفاده از ظرفیت دیگران برای رسیدن به رشد و موقعیت بهتر اقتصادی مد نظر می‌باشد، اما این انحصارگرایانه و با انکار حقوق و با مانع شدن بر سر راه بهبود شرایط طرف مقابل توأم نیست. ادبیات حاکم بر دو کشوری که در نظام ارزشی همگرا سیر می‌کنند مبتنی بر همبسته کردن نیازهای دو طرف و امکانات دو طرف می‌باشد به‌گونه‌ای که هر کدام از مزیت نسبی خود برای کمک به ارتقاء دیگری استفاده می‌نماید و در همان حال از مزیت‌های طرف مقابل استفاده می‌کند بدون آنکه نگران باشد که این رابطه به وابستگی کشیده شده و استقلال آن را مخدوش می‌کند. به عبارت دیگر در این نوع از گفتمان، هیچ کشوری در ذیل کشور دیگر تعریف نمی‌شود و میان آنان رابطه‌ای عمودی حکم‌فرما نمی‌باشد. اما از آنجا که در سطح دنیا در مناسبات میان کشورها، ادبیات غرب حاکم بوده ما دائماً با واژگانی نظیر نفوذ، حداکثر‌سازی منافع، وابسته کردن، مرکز پیرامون، «سیاست خارجی اهرم حکمرانی» و «روابط خارجی پیشگیرانه»، «روابط خارجی تهاجمی» و... مواجه هستیم در حالی که براساس ارزش‌های انسانی و ملاک‌های دینی ادبیات ما مبتنی بر افزایش همکاری‌ها، کیفی کردن مناسبات، رابطه مبتنی بر راه‌حل، جلب اعتماد، ممانعت از تنش‌ و ایجاد جبهه مشترک برای حرکت به جلو و مواجهه با موانع است.
اگر ما با ادبیات خودمان وارد شویم، به همه آنچه که لازمه منافع ملی است می‌رسیم و علاوه‌بر آن بر چنان جایگاهی می‌‌ایستیم که می‌توانیم مسایل آینده کشور را نیز حل و فصل کنیم. به‌عنوان مثال به دلیل توسعه بی‌رویه واحدهای دانشگاهی در سه دهه گذشته، الان ما با نزدیک به یک‌سوم ظرفیت خالی دانشگاه‌هایمان مواجه هستیم و به همین میزان ظرفیت خالی استاد و مدیر آموزشی و امکانات آموزشی داریم. ما یا باید به تغییر کاربری محیط‌های آموزشی دست بزنیم که بسیار دشوار است چرا که محیط‌های ساخته شده برای کلاس درس و آزمایشگاه‌ را نمی‌توان در کارهای دیگر استفاده کرد و یا باید فکری برای فعال نگه داشتن این محیط‌های علمی کنیم. یکی از راه‌حل‌های ما پذیرش دانشجو از کشورهای همگرا با ایران در منطقه است که برای ما هم آورده ارزی خواهد داشت و هم به بسط و توسعه فرهنگ انقلاب اسلامی در محیط منطقه‌ای منجر می‌شود. برای این کار ما باید در دو سطح کار کنیم یکی در سطح ملی، باید مردم را برای مواجهه مسئولانه با میهمانان مسلمان خود و... آماده کنیم و یکی هم در سطح حکومتی باید بسترهای لازم را برای ایجاد رغبت در آنان فراهم‌ نماییم. این یک نمونه است که نشان می‌دهد می‌توان با یک کشور تعاملات فعال و تأمین‌کننده منافع ملی داشت؛ بدون آنکه لزوماً یکی تحت سلطه دیگری باشد و یا منافع یکی بر منافع دیگری ترجیح پیدا کند. 3- فاز متفاوت جبهه مقاومت با نظام سلطه اتفاقات مهمی را در پی می‌آورد. اقدامات نظام سلطه با همه تنوع و گونه‌گونی آن، سبب پدید آمدن نفوذ عمیق در میان ملت‌ها نمی‌شود و رابطه در سطح سیاسی باقی می‌ماند و البته آسیب‌هایی هم وارد می‌کند. آمریکا به عنوان محوری‌ترین کشور در نظام سلطه، با انکار حقوق کشوری که با آن رابطه سیاسی برقرار کرده و یا نظامیان خود را به آن گسیل می‌کند، عملاً از یک‌سو رابطه خود را در سطح سیاسی محدود می‌نماید و از سوی دیگر به مرور سبب برانگیختن دشمنی علیه خود می‌گردد. امروز ما شاهد نفرت عمومی مردم منطقه از آمریکا هستیم و این در حالی است که حضور نیروهای سیاسی، فرهنگی و حتی نظامیان آمریکا در این کشورها خیلی پرحجم و ممتد بوده است. آمریکا از 1324 تاکنون در ترکیه حضور سیاسی، فرهنگی و نظامی دارد. اما همین دو ماه پیش مؤسسه آمریکایی «پیو» در نظرسنجی خود اعلام کرد، بیش از 90 درصد مردم ترکیه با آمریکا مخالفند و اکثراً آن را دشمن خود ارزیابی می‌نمایند. شاید به دلیل عدم عمق نفوذ باشد که به قول رهبر معظم انقلاب یک مقام آمریکایی صراحتاً گفته است «ما خواهان ثبات در ایران، عراق، لبنان و سوریه نیستیم و مسئله اصلی ما لزوم و یا عدم لزوم بی‌ثباتی در این کشورها نیست بلکه مسئله اصلی ما چگونگی ایجاد بی‌ثباتی در این کشورهاست». اگر کار آمریکایی‌ها منطق درستی داشت آمریکا باید در ایران و لبنان، ترکیه و... ثمره بین 30 تا 80 سال فعالیت خود را در قالب گسترش محبوبیت خود مشاهده می‌کرد. اما اکنون کار آمریکا به جایی رسیده است که از هر گوشه منطقه ندای لزوم اخراج نظامیان آمریکا بلند است. بنابراین اگر بخواهیم از زاویه‌ای عقلانی هم به صحنه نگاه کنیم و منافع ملی خود را هم با همان تعبیر ضیقی که در رشته علوم سیاسی دانشگاه‌ها بیان می‌شود در نظر بگیریم، روش مألوف غرب با آینده‌ای مبهم مواجه می‌‌باشد و لذا توصیه به اینکه این راه را برویم تا به منافع ملی برسیم، به جایی‌ نمی‌رسد. از آن طرف جبهه مقاومت با تکیه به روش «مناسبات برادرانه»، افق جدیدی در منطقه پدید آورده است. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در روز جمعه بیان فرمودند: مبنای حرکت ما در منطقه تقویت دوستان‌مان است و این مبنا از یک‌طرف کمک‌کننده است و هیچ‌کس در منطقه نیست که از دریافت کمک اجتناب کند و از طرف دیگر به روابطی درازمدت و ذوابعاد منجر می‌شود. این رابطه در محیط همسایگی راحت‌تر پیش می‌رود و از اولویت بیشتری برخوردار است؛ چرا که در محیط همسایگی مسایل مشترک ناشی از قومیت، مذهب، تاریخ و... در هم‌تنیده است. همین الان نیمی از جمعیت ایران در مرزها با نیمی از جمعیت‌هایی که جوار مرزهای ما در افغانستان، پاکستان، ترکیه، عراق، آذربایجان و ترکمنستان ساکن هستند، رابطه خویشاوندی دارند و این طبیعی‌ترین و ماندگارترین رابطه میان دو کشور است. طبیعی‌ترین سیاست برای جمهوری‌اسلامی ایران که هم تضمین‌کننده منافع ایران و هم تضمین‌کننده منافع کشورهای منطقه است، راهبردی کردن رابطه با همسایگان خود است. ایران می‌تواند با تعریف انواعی از منافع اقتصادی، سیاسی، امنیتی، آموزشی، فرهنگی و... برای همسایگان در حل مشکلات آنان مشارکت کرده و پایه‌های روابطی پایدار را ایجاد کند. این رابطه در نهایت به شکل‌گیری یک تمدن نوین اسلامی در این منطقه منجر می‌شود و علاوه‌بر آن به جهان شکل تازه‌ای می‌دهد.
4- در این میان عراق یک نمونه است از کشوری که از وضعیت دشمن به دوست راهبردی تبدیل شده است. با دیوانه‌بازی صدام‌حسین و تحریک‌پذیری از سوی دشمنان جهان اسلام، میان عراق و ایران در حد فاصل 1354 تا 1367 دو جنگ روی داده بود و در جنگ سنگین دوم از هر دو ملت عده زیادی شهید و کشته شدند و کم نیستند انسان‌هایی در دو سوی مرز که یکی از اعضای خانواده‌شان در این جنگ به دست دیگری شهید یا کشته شده باشد. اما همین دو ملت که بعضی‌ها گمان می‌کردند به دلیل خون‌های زیادی که بین‌شان ریخته شده، صدها سال شکاف میان آنها باقی می‌ماند، امروز و به دلیل سیاست‌های خاص جمهوری اسلامی و حکمتی که در این رابطه به کار گرفته شد، در سالگرد شهادت سردار شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس یعنی یکی از فرماندهان ایرانی در جنگ 8 ساله، جمعیت میلیونی در بغداد به میدان می‌آید و یاد او را گرامی می‌دارد و این مراسم در عراق یک هفته به درازا می‌کشد و عراقی‌ها با ظرافت نام آن را «اسبوع الشهاده و السیاده» نهاده‌اند به این معنا که حالا عراقی، نه فقط حاج قاسم سلیمانی‌ها را عامل شکست و طرف مقابل خود به حساب نمی‌آورد، بلکه آن را عامل سیادت و استقلال عراق می‌شناسد. @samen_pirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): 🔹 دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و نادان نميريد. براستى كه خداوند، بهانه اى را براى نادانى نمى پذيرد. 📎(نهج الفصاحه ص ۶۰۰ )
⭕️ سیر نمایشگاهی «فقط برای خدا» 🔹 درس هایی از مکتب حاج قاسم سلیمانی (سری اول) ثامن پیربکران
📸 پوستر| رهبر انقلاب: مسئولان واکسن مطمئن تهیه کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*حیرت آورترین ترين رژه ای که تاحالادیدم.. واقعاً قشنگه.هرچی به آخرش نزدیک تر میشی بیشتر لذّت می بری👈ایران فدای اشک و خندهٔ تو /دل پر و تپندهٔ تو/😭😭😭😭*
✍️رازِ نانوشته در نقش‌آفرینی‌های اجتماعیِ سلبریتی‌ها ⁉️چرا اکثرِ مواضعِ سلبریتیها در مسائل ایران، هم‌سو با مواضعِ آمریکاست؟ ‼️ شاید رازش را بتوان در شرایط اخذ گرین‌کارتِ کشور آمریکا برای نخبگان عرصه هنر! و علم یافت. 🕹شرایط اخذ آن زیاد است اما دو شرط از آن شاید پازلِ خوش رقصیِ سلبریتی‌ها را کامل کند؛ ✅حضور در فستیوال‌های داخلی و دریافت جوایز، ✅دادن گزارش پنچ‌ساله از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی که قاعدتا باید هم‌سو با مواضع آمریکا باشد تا بتوانند اجازه اقامت و کار داشته باشند. 💢موضوع مهمی که مستند ″تروکاژ″ نیز به صورت مصداقی به آن پرداخته بود. بنابراین مشخص می‌شود که چرا برخی سلبریتی‌ها هم‌سو با هم و آنورآبی‌‌ها، به حاکمیت می‌تازند ولی همچنان در جشنواره فجر شرکت می‌کنند و هنگام دریافت جوایز سخن و بیانشان در تضاد با امنیت ملی و همسو با دشمن است. 🔍 همچنین است که؛ در هشتگ‌سازی‌های مداخله‌گر در نظام حقوقی کشور فعالانه وارد می‌شوند و هزینه ایجاد می‌کنند، از دراویش ‌و قاتلان حمایت می‌کنند؛ مردم را تهییج می‌کنند به جناح موافق با آمریکا رای بدهند و وقتی آن جناح تمام تلاشش را معطوف به جلب نظر آمریکا می‌کند و طبق قاعده‌ی استکباری شکست می‌خورد، همان جناح را می‌کوبند؛ حرفی از سردار دل‌ها نمی‌زنند ولی شمع‌‌هایشان را روشن می‌کنند؛ هشتگ ″واکسن بخرید″ را می‌زنند و تولید واکسن داخلی را تخریب می‌کنند؛ ❌این‌روزها هم تولید آمریکا و انگلیس بودن واکسن‌ها برایشان اهمیت یافته است تا مردم بیگناه را با خود همراه سازند! @samen_pirbakran
🔴کیهان: کسانی که آیت الله مصباح را تئوریسین خشونت خواندند، عاملان قتلهای زنجیره ای بودند کیهان نوشت: 🔹کسانی که علامه مصباح را تئوریسین خشونت القا کردند، خود حامیان و عاملان قتلهای زنجیره‌ای بودند و در همین چند روز اخیر با الفاظ و جملات خشونت بار علیه علامه، «خشونت کلامی» را به اوج خود رساندند. 🔹این جماعت عنود غربی و ضدانقلاب در حالی حداقل آزادی بیان را برای این مفسر بصیر انقلاب قائل نبودند و نیستند، که تاکنون از این همه جنایت و ترور و خشونت آمریکا و اسرائیل علیه ملت‌های منطقه بویژه کشتار مردم فلسطین و یمن و ترور شهید حاج قاسم و شهید هسته‌ای فخری زاده کوچک‌ترین سخنی به زبان نیاورده و نمی‌آورند. @samen_pirbakran
🔴 بایدن نیامده خلع سلاح شد ✍️ احمد بنافی رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از فرمایشات خود در صبح جمعه به مناسبت سالروز قیام 19 دی 1356 مردم قم، فرمودند: «اگر تحریم‌ها برداشته شد، بازگشت آمریکا به برجام معنا می‌دهد؛ البته مسئله خسارت‌ها که جزو مطالبات ما است در مراحل بعدی دنبال خواهد شد، اما بدون رفع تحریم‌ها بازگشت آمریکا به برجام حتی ممکن است به ضرر کشور هم باشد». نکات تحلیلی: رهبر معظم انقلاب با فرمایشات خود راهبرد جمهوری اسلامی در دوره بایدن را تعیین کرده و همزمان مسیر پیش رو را به‌ صورت کامل ترسیم نمودند. کاملاً روشن است که بایدن می‌خواهد به برجام بازگردد و این بازگشت از سر اضطرار و نبود راه‌های جایگزین است. بایدن به‌خوبی می‌داند که فشارها اکنون در سقف است و آمریکا دیگر ابزار تحریمی برای افزودن فشارها بر ملت ایران در اختیار ندارد. از طرفی منطقه نیز در کنترل محور مقاومت است و گزینه اخراج آمریکایی‌ها جدی و درعین‌حال عملیاتی شده‌ است. از طرفی دیگر گزینه نظامی علیه ایران هم در پرتو قوی شدن، در حد یک شوخی است. حال دیگر فشارها نیز همان‌طور که رهبر انقلاب فرموده‌اند اثر خود را از دست داده است و ایران در حال پاسخ‌دهی درون برجامی برای موازنه‌ سازی به تعهدات است. حالا تنها یک راه برای بایدن باقی‌مانده است، اینکه به برجام بازگردد، مقداری از فشارهای اقتصادی بکاهد و یک فضای تنفسی و قابل دفاع برای همکاران غرب‌گرای خود در ایران ایجاد کند، قبل از آنکه تجربه ترامپ میراث آنان را در ایران بر باد دهد. نکته راهبردی: بایدن در این طراحی قصد دارد بدون پرداخت مابه‌ازا به برجام بازگردد و هم‌زمان با ساخت اجماع بین‌المللی از بیرون و ایجاد دوقطبی و شکاف سازش- مقاومت از طریق ظرفیت شبکه غرب‌گرا در داخل، مجدداً نظام را به میز مذاکره بکشاند و در ادامه برجام را به بخش‌های موشکی و منطقه‌ای تعمیم دهد. رهبر معظم انقلاب قبل از استقرار بایدن در کاخ سفید، دست دشمن را خوانده و اکنون دست بالا را به همت استقامت ملت ایران و مؤلفه‌های قدرت ملی به کار گرفته است و عملاً با مشروط کردن لغو همه تحریم‌های ظالمانه به‌عنوان مابه‌ازای بازگشت به برجام، بایدن را در همان ابتدا خلع سلاح کرده است. ازاین‌رو دستگاه اجرایی و دیپلماسی کشور نیز می‌بایست در چارچوب اعلامی رهبر معظم انقلاب در مواجهه با موضوع بازگشت آمریکا به برجام، عمل کند و همچون گذشته برجامی، دل‌خوش به قول و قرارهای کاغذی دشمن نشود. @samen_pirbakran
📸 تصاویری از سرکوب زنی تنها توسط نیروهای ویژه امنیتی آمریکا در ناآرامی‌های کنگره @samen_pirbakran