eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
908 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
11.6هزار ویدیو
328 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
ی معلم طی ۲۵سال!! تعدادی از سؤالای درسی و جوابای داغونه دانش آموزای خنگشو تو دفتر خاطراتش جمع کرده: 😁😁😁 *-کاربرد سوزن خط کش را در صنایع فلزی بنویسید؟* -گفتین نمی آید! - *چهار "کیسه تن" را نام ببرید؟* - از کیسه تن برای حمام ها استفاده میشود - *رود نیل به چه دریایی می ریزد؟* - مهدی ترانه(منظور مدیترانه است) - *چرا میرزای شیرازی تنباکو را حرام کرد؟* - زیرا ثروتمندان تنباکو می کشیدند و به فقیران نمی دادند! - *به چند روش پارچه رنگی تهیه میکنند؟* - از مغازه خریدن.از کارخانه خریدن - *درباره اسفنج ها هرچه میدانید بنویسید؟* - اسفنج ها به شکل قهوه ای و زرد و قرمز هستند و در زرف شستن به مادر ها کمک میکنند. - *با کلمه اصحاب یک جمله بسازید؟* - من اصحاب پدر خود را خرد کردم - *زبان چه نقشی در ایجاد ارتباط میان انسان ها دارد؟* - با زبان مزه غذا را می چشیم و به هم میگوییم! - *پیامبرایران باستان چه نام داشت؟* - حضرت تخت جمشید! - *محاصره اقتصادی مسلمانان چگونه شکسته شد؟* - به وسیله موریانه! - *اصحاب شمال به چه کسانی گفته می شود؟* - به کسانی که در شمال زندگی میکنند! - *شورای نگهبان از چند نفر تشکیل شده است؟* - ۱۲ نفر، ۶نفر فقیر و ۶ نفر حقوق بگیر! (منظور "فقیه" و " حقوقدان" است البته اعداد صحیح است)😂
ابوالفضل با خودت چیکار کردی؟!!😳 شده هشتصد و هشتاد و هشت😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزه روزه داران قبول باشه الهی به حق پهلوی شکسته حضرت زهرا سلام الله علیها غم و غصه و بیماری و ویروس و مشکلات اقتصادی و خلاصه تمام تهاجمات و مشکلات آخرالزمان ... را از سر ملت شریف ایران و همه شیعیان جهان مرتفع بفرما🌷 خدایا از عمر ما بکاه و به عزت روزافزون و عمر بابرکت رهبر فرزانه انقلاب بیفزا🌷 خدایا امام زمانمون را به فریاد ما برسان و قلب نازنینشون را از ما شاد و خرم بفرما🌷 خدایا عاقبت بخیری و شهادت در راه اسلام و انقلاب را روزی و تقدیر همه ما قرار بده🌷
عمرا دیگه حریف کرونا بشیم این حالا رفته قم و هر چی هم بلد نبوده یاد گرفته!😇😂😆
یادش بخیر یه زمانی عطسه میکردیم میگفتن عافیت باشه😏 الان عطسه کنی از خونه میندازنت بیرون و باید بری پناهندگی بگیری🤣🤣🤣
🔴 بهنوش بختیاری تحت پیگرد قانونی قرار گرفت سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی: در روز‌های گذشته یکی از سلبریتی‌ها در فضای مجازی اقدام به تبلیغ شربت پیشگیری از ویروس کرونا می‌کرد که به دستور دادستانی تحت پیگیرد قانونی قرار گرفت. @fanos25
پای بسیج به کرونا باز شد. دوخت و توزیع رایگان ماسک بین مردم توسط گروههای جهادی بسیج لاهیجان توزیع ۱۰۰۰ جفت دستکش رایگان بین مردم لاهیجان توسط گروه جهادی بسیج شهید رجایی لاهیجان @fanos25
هدایت شده از نو+جوان
🌻 ماه گل 🌙 شما نوجوانان مظهر بهار انسانیت هستید چون در بهار عمر قرار دارید. 🌹 از این بهار معنویت هر چه میتوانید استفاده کنید... ➕ دستورالعمل آقا برای استفاده بهتر از ماه رجب. 🌺 #بهار_به_توان_بهار 🌺 💫 نوجوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
❤️ ❤️ 🌼 هر طرف در طلبت رو ڪــردم 🥀هرچہ گـــل بودبہ عشق رخ توبوڪردم 🌻آفتابا!! بہ سر شيعہ دلخستہ بتـــــاب 🥀تا نگويند ڪہ بيهــــوده هياهو ڪردم 🌹تعجیل در فرج ۵صلوات 🌹 @fanos25
غرق عصیانم ولی پای تو گیرم  لااقل عـاشـق روی تـو ای مـاه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست من هـم از آوارگـان این مسیرم لااقل کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ خـادمـان افـتخـاری را بگـیـرم لااقل گر نشد توفیق تا من کشتۀ عشقش شوم دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای باز هـم شکـرانه دارد من فقیرم لااقل وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا می شود در روز محشر دستگیرم لااقل تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی عـمـر مـا خـورده گـره با یاد اولاد علـی : طرح لبخند خـداوند به مـا، یعنی تو ڪعبه ی مشهد و حجّ فقـرا، یعنی تو حَـرَمَـٺ حال و هـوای همه جا را دارد نجف و سامره و ڪرب و بلا، یعنی تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) . @fanos25
سلام صبح زیبای بارونیتون بخیر😊 @fanos25
🍃🌸 🌸🍃 ‌ 🍃..و حتے به آنڪه نافرمانیت ڪند،‌ (از روے محبت) روزے مے دهی...🌹 ‌ 🌱 فرازے از دعاے ماه رجب 🌱 @fanos25
💢 کاندیدای وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی افشاء کرد: ویروس کرونا در جهت جنگ بیولوژیکی ساخته شده است. 🔹 لوی-ابکاسیس، کاندیدای وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی در گفتگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت: "بیایید ساده لوح نباشیم، می دانیم که ویروس کرونا به دلیل جنگ بیولوژیکی ساخته شده است. این یک ویروس آزمایشگاهی بود که به بیرون درز کرد". ✍ زیبا نیست؟ بعد میگن چرا میگید مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل @fanos25
اشکی قَلیل دارم و اُمّیدِ مرحمت یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجب را شنیده ام @fanos25
آیت الله : و ما ادراک ما رجب! رجب ماه ورودی است! زیارت امام رضا (علیه السلام) که مشرف می شوید، اول می رسید به بست. ارزش بست زیاد است، چون ورودی حرم است. رجب بست است، شعبان صحن است، رمضان حرم است و شب قدر، ضریح است. @fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سپاس صمیمانه ما پیشکش شکیبایی‌تان 🌸 💞 از امشب با عاشقانه‌ ی " تنها میان داعش" همراه‌تان هستیم 💞
✍️ 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ✍️نویسنده: