سینہزدنهاۅحاݪۅهۅاۍ
محمدحسینمنࢪابہخۅدش
جذبڪࢪدۅشیفتہاششدم.😍
لباسشخیسعࢪقبۅد.👕
ساعت۱۱بۅدڪہدیدممحمد
حسینمیخۅادازهیئتبࢪه🚶♂
ازشپرسیدم:فࢪداشبممیای؟
گفت: بلہحتماً،مݩهیئتحضرت
زهࢪاࢪاتࢪڪنمیڪنم.❤️
اۅباݪباسعزاێحضࢪتزهࢪا
ازهیئترفت.🏴
میاݩهیئتازمحمدحسینو
دۅستانشخۅاستہمیشۅدڪہ
خودشانࢪابہخیاباݩپاسداࢪاݩ
بࢪسانند.🛡
محمدحسینباهمانعࢪق
عزایخانمزهࢪاڪہبࢪجانش
نشستہبودࢪاهےمیشودوبعد
همڪہشهادتنصیبششد...😭
🖤 #فاطمیه
🖤 #حاج_قاسم
🖤 #حضرت_زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
ای تمام تار و پود مرتضی
ای همه بود و نبود مرتضی
خانه را خالی ز خوشحالی مکن
یار من پشت مرا خالی مکن
ای تمام عشق ای خونین جگر
یا بمان یا که مرا با خود ببر
ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
از سخن افتاده ای با من ولی
چشم بگشای, علی هستم علی
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
دانلود مداحی یکمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره مهدی رسولی • موزیکفا.mp3
1.86M
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
🌷 #یاس_کبود
یــہ کمے حرف بزن علے نمیـره!
حرف رفـتن نزن علے میـمیـره
#فاطميه #حضرت_زهرا
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد
بر درِ خانهی خورشید شراری افتاد
فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادن او، ایل و تباری افتاد
آنقدر ضربهی پا خورد به در، تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
00. روضه خوندن از در و دیوار سخته.mp3
3.1M
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
🌷 #یاس_کبود
با ضربـہ او در افـتاد
ضربـہ بعدے مادر افـتاد..
#فاطميه #حضرت_زهرا
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
من نمیگویم چه شد، آنقدر گویم در جنان
دست بر پهلوی خود یکباره پیغمبر گرفت
بارها کشتند زهرا را و آن بیدادگر
جان او را گه به کوچه گاه پشت در گرفت
وای از آن کافر که دعوی مسلمانی نمود
رکن قرآن را شکست و جای بر منبر گرفت
دید زینب مادر مظلومه اش را میزند
دست خود بر روی چشم آن نازنین دختر گرفت
با که گویم این مصیبت را که آن بیدادگر
با فشار در گلاب از غنچه ی پرپر گرفت؟
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
Mohammad Hossein Poyanfar - Madyonam.mp3
2.09M
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
🌷 #یاس_کبود
مدیـونم بـہ دعاے کسے کـہ شبونـہ برام
دو تا دستاشو میـاره بالا واسم دعا میـخونه
#فاطميه #حضرت_زهرا
💔🍂🍂🥀🖤🥀🍂🍂💔
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
❣️در آن شب؛ همه اش به کلمات مادرش - که در گوشه ای از اطاق رو به طرف قبله کرده بود - گوش می داد. رکوع و سجود و قیام و قعود مادر را در آن شب , که شب جمعه بود , تحت نظر داشت. با اینکه هنوز کودک بود , مراقب بود ببیند مادرش که این همه درباره مردان و زنان مسلمان دعای خیر می کند , و یک یک را نام می برد و از خدای بزرگ برای هر یک از آنها سعادت و رحمت و خیر و برکت می خواهد , برای شخص خود از خداوند چه چیزی مسألت می کند؟
امام حسن آن شب را تا صبح نخوابید , و مراقب کار مادرش , صدیقه مرضیه ( ع ) بود. و همه اش منتظر بود که ببیند مادرش درباره خود چگونه دعا می کند , و از خداوند برای خود چه خیر و سعادتی می خواهد؟
شب صبح شد و به عبادت و دعا درباره دیگران گذشت. و امام حسن , حتی یک کلمه نشنید که مادرش برای خود دعا کند. صبح به مادر گفت: «مادر جان! چرا من هر چه گوش کردم , تو درباره دیگران دعای خیر کردی و درباره خودت یک کلمه دعا نکردی؟ »
مادر مهربان جواب داد: « پسرک عزیزم! اول همسایه , بعد خانه خود.»
💌 بحار الانوار , جلد 10 , صفحه 25
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
🏴 #گیف_فاطمیه 🏴
روزی حضرت عباس عموی پیامبر(ص) از امیرالمومنین علیه السلام پرسید ، چرا عمر بن خطاب از شخص قنفذ مالیات نمی گرفته و چرا همان گونه که از دیگران اخذ وجه می کرده از او اخذ نمی کرده؟ حضرت علی علیه السلام نگاهی به اطراف خود انداختند و ناگهان اشک از گونه های حضرت سرازیر شد به گونه ای که لباس حضرت به اشک آغشته شد و سپس فرمود:
مالیات ندادن قنفذ برای این بود که با تازیانه زهرای من را مورد ضرب و شتم قرار داد و عمر به جهت تشکر از او هیچ وقت مالیاتی بر او ندانست . بدان که وقتی زهرا از دنیا رفت اثر تازیانه های قنفذ مثل بازوبندی بر بازوی او مانده بود..
◾️🍂▪️🍂🥀🍂▪️🍂◾️
╭═━๑❀🕯❀๑━═╮
🦋 @samtebehesht 🦋
╰═━๑❀🕯❀๑━═╯